bikasokar.blogfa.com

toppics.blogfa.com

شازده کوچولو - تنها باد....

http://www.toppics.blogfa.com/post-384.aspx

سايه شدم ، و صدا كردم :. كو مرز پريدن ها ، ديدن ها؟ كو اوج نه من ، دره ي او؟ و ندا آمد : لب بسته بپو . مرغي رفت ، تنها بود ، پر شد جام شگفت . و ندا آمد : بر تو گوارا باد ، تنهايي تنها باد! دستم در كوه سحر او مي چيد . و ندا آمد : و هجومي از خورشيد . از صخره شدم بالا . در هر گام ، دنيايي تنهاتر ، زيباتر . و ندا آمد : بالاتر ،بالاتر! آوازي از ره دور : جنگل ها مي خوانند؟ و ندا آمد : خلوت ها مي آيند . و شياري ز هراس . و ندا آمد : يادي بود ، پيدا شد ، پهنه چه زيبا شد! او آمد ، پرده ز هم وا بايد ، درها هم .

toppics.blogfa.com

شازده کوچولو - رویاهای رنگی

http://www.toppics.blogfa.com/post-387.aspx

گوش کن چگونه می تازد. از میان دریا،از میان آسمان،. چگونه دنیا را به زیر سم دارد. برای بردن من . مرا در میان بازوانت پنهان کن. تنها یک امشب ،. دهانهای بی شمارش را. بر سینه ی دریا وزمین می شکند. گوش کن چگونه باد. چهار نعل می تازد. برای بردن من . نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم تیر ۱۳۸۹ساعت ۲۳:۱۵ بعد از ظهر توسط سارا. Design By : Night Melody. من در کلبه ی فقیرانه ی خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری! من چون تویی دارم! خدایا تو چون خودی نداری! هفته چهارم آذر ۱۳۹۰. هفته چهارم مهر ۱۳۹۰.

toppics.blogfa.com

شازده کوچولو - ما برای هم آمده بودیم

http://www.toppics.blogfa.com/post-397.aspx

ما برای هم آمده بودیم. ما دو مسافر بودیم، من از مشرق مقدس می آمدم و او از مغرب سرد. او بار شراب داشت، و من ، به جست و جوی شراب آمده بودم. او شراب فروش بود، و من، مشتری مسل م مطاع او بودم. و هردو به یک شهر می رفتیم. و هردو به یک میهمان سرای. به راستی که ما برای هم بودیم. و برای هم آمده بودیم. شبانگاه چون خستگی راه دراز، با خفتن نیمروز تمام شد. هر دو به چایخانه رفتیم. و در مقابل هم نشستیم. و دانستیم که هر دو بیگانه ای در آن شهریم. و نا آشنای با همه کس. او را خواندم که با من چای بنوشد. نشستیم و چای نوشیدیم.

toppics.blogfa.com

شازده کوچولو - نامه چارلی چاپلین به دخترش ژرالدین

http://www.toppics.blogfa.com/post-399.aspx

نامه چارلی چاپلین به دخترش ژرالدین. اینجا شب است. شب نوئل در قلعه ی کوچک من همه ی این سپاهیان بی سلاح خفته اند، نه تنها برادر و خواهر تو ، حتی مادرت. به زحمت توانستم بی آنکه این پرندگان خفته را بیدار کنم خود را به این اتاق کوچک نیمه روشن ، به این اتاق انتظار پیش از مرگ برسانم . من از تو بس دورم خیلی دور. اما چشمانم کور باد اگر یک لحظه تصویر تو را از چشم خانه ی من دور کنند تصویر تو آنجا روی میز هم هست ،تصویر تو اینجا روی قلب من نیز هست ،. من چارلی چاپلین هستم! من در رویای دخترم. این دختر همان دلقک پیره!

toppics.blogfa.com

شازده کوچولو - به کوی صبر رو کردم

http://www.toppics.blogfa.com/post-401.aspx

به کوی صبر رو کردم. چو بستی در به روی من، به کوی صبر رو کردم. چو درمانم نبخشیدی، به درد خویش خو کردم. چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم درتو. به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم. خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو تر. من این ها هردو با آیینه ی دل روبرو کردم. فشردم با همه مستی به دل سنگ صبوری را. ز حال گریه ی پنهان حکایت با سبو کردم. فرود آی ای عزیز دل که من از نقش غیر تو. سرای دیده با اشک ندامت شستشو کردم. صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را. ولی من باز پنهانی ترا هم ، آرزو کردم. هفته او ل ب...

toppics.blogfa.com

شازده کوچولو - بهترست از خویش بگویم که مرا بشناسی

http://www.toppics.blogfa.com/post-403.aspx

بهترست از خویش بگویم که مرا بشناسی. به تو ای دوست سلام. دل صافت نفس سرد مرا آتش زد. کام تو نوش و دلت گلگون باد. بهترست از خویش بگویم که مرا بشناسی. روزگاریست که هم صحبت من تنهاییست یار دیرینه من درد و غم. عقل و هوشم همه مدهوش وجودی نیکوست ولی افسوس که روحم به. چه کنم با غم خویش؟ گه گهی بغض دلم میترکد. دل تنگم زعطش میسوزد. که گذارم سر خود بر رویش. و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم. ولی افسوس که نیست. کاش میشد که من از عشق حذر میکردم یا که این زندگی سوخته سر. من که خاکسترم اکنون و نماندم آتش. خبر از یار نیار.

toppics.blogfa.com

شازده کوچولو -

http://www.toppics.blogfa.com/post-390.aspx

پوستيني كهنه دارم من. يادگاري ژنده پير از روزگاراني غبار آلود. مانده ميراث از نياكانم مرا ، اين روزگار آلود. جز پدرم آيا * * ي را مي شناسم من. كز نياكانم سخن گفتم؟ نزد آن قومي كه ذرات شرف در خانه ي خونشان. كرده جا را بهر هر چيز دگر ، حتي براي آدميت ، تنگ. خنده دارد از نياكاني سخن گفتن ، كه من گفتم. من نياي ديگري نشناختم هرگز. نيز او چون من سخن مي گفت. همچنين دنبال كن تا آن پدر جدم. كاندر اخم جنگلي ، خميازه ي كوهي. روز و شب مي گشت ، يا مي خفت. اين دبير گيج و گول و كوردل : تاريخ. رعشه مي افتادش اندر دست.

toppics.blogfa.com

شازده کوچولو -

http://www.toppics.blogfa.com/post-395.aspx

و زمینی كه بر آن ایستاده. رویای آزادی، یا، احساس حبس و بند. نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۸۹ساعت ۲۲:۱۰ بعد از ظهر توسط سارا. Design By : Night Melody. من در کلبه ی فقیرانه ی خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری! من چون تویی دارم! خدایا تو چون خودی نداری! هفته چهارم آذر ۱۳۹۰. هفته چهارم مهر ۱۳۹۰. هفته او ل مرداد ۱۳۹۰. هفته سوم تیر ۱۳۹۰. هفته او ل خرداد ۱۳۹۰. هفته سوم اردیبهشت ۱۳۹۰. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۰. هفته چهارم فروردین ۱۳۹۰. هفته سوم اسفند ۱۳۸۹. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۹.

toppics.blogfa.com

شازده کوچولو - عقاب

http://www.toppics.blogfa.com/post-405.aspx

گشت غمناك دل و جان عقاب. چو ازو دور شد ايام شباب. ديد كش دور به انجام رسيد. آفتابش به لب بام رسيد. بايد از هستي دل بر گيرد. ره سوي كشور ديگر گيرد. خواست تا چاره ي نا چار كند. دارويي جويد و در كار كند. صبحگاهي ز پي چاره ي كار. گشت برباد سبك سير سوار. گله كاهنگ چرا داشت به دشت. ناگه ا ز وحشت پر ولوله گشت. وان شبان ، بيم زده ، دل نگران. شد پي بره ي نوزاد دوان. كبك ، در دامن خار ي آويخت. مار پيچيد و به سوراخ گريخت. آهو استاد و نگه كرد و رميد. دشت را خط غباري بكشيد. ليك صياد سر ديگر داشت. مشكلي دارم اگر بگشايي.