taxi-driver.blogspot.com
taxi driver
http://taxi-driver.blogspot.com/2004_07_01_archive.html
1585;اننده تاکسی. Tuesday, July 27, 2004. 9679; LAND ROVER. بيشتر از يک ماه ميشه که ماشينم رو فروختم . چند ماه بعد از ازدواج بود که اونو خريدم . چه سفرهايي باهاش رفتيم . 4 سال با هم بوديم . جاش خيلي خاليه! 9633; نوشته شده در ساعت 3:18 AM توسط taxi. 1589;فحه اصلی. 1570;رشيو. 1601;رستادن نظرات. 1593;رايض. 1588;رلوک هلمز. 1575;ژدهای خفته. 1576;ارانه. 1576;زرگ. 1711;وشه گير. 1606;هايت. 1580;نون. 1588;يپورچي. 1602;ورباغه ته چاه. 1610;ک پنجره. 1606;يلو. 1570;نسوي مه.
taxi-driver.blogspot.com
taxi driver
http://taxi-driver.blogspot.com/2004_10_01_archive.html
1585;اننده تاکسی. Monday, October 11, 2004. 9679; اي زمين بيشتر بلرز! شجريان براي کمک به زلزله زده ها کنسرت ميده! امريکا تحريم ايران رو به حالت تعليق در مياره! تيم ملي آلمان به ايران مياد! راستي يادم رفت بگم ، کيسه خواب امريکايي و چادرهاي بسيار با کيفيت امريکايي رو ميشه تو خيابون با قيمت پايين از دست فروش خريد! 9633; نوشته شده در ساعت 12:18 AM توسط taxi. 1589;فحه اصلی. 1570;رشيو. 1601;رستادن نظرات. 1593;رايض. 1588;رلوک هلمز. 1575;ژدهای خفته. 1576;ارانه. 1576;زرگ. 1606;هايت. 1580;نون.
taxi-driver.blogspot.com
taxi driver
http://taxi-driver.blogspot.com/2010_08_01_archive.html
1585;اننده تاکسی. Tuesday, August 17, 2010. 9679; پوستین وارونه. در مملکتی زندگی می کنیم که عده زیادی در ماه رمضان از خوردن و آشامیدن پرهیز میکنند ولی مثل نقل و نبات دروغ می گویند و حق را نا حق میکنند . عده دیگری هم روزه میگیرند بی نماز! عجیب نیست که در این مملکلت عدالت خود را با عدالت علی مقایسه میکنند و یزیدیانش در عاشورا بر امام حسین میگریند و خون حسینیان می ریزند . 1589;فحه اصلی. 1570;رشيو. 1601;رستادن نظرات. 1593;رايض. 1588;رلوک هلمز. 1576;ارانه. 1576;زرگ. 1606;هايت. 1580;نون.
aboutmyuni.blogspot.com
درباره هستی من
http://aboutmyuni.blogspot.com/2004_02_01_archive.html
1606;هایت. Saturday, February 28, 2004. اگه اینقدر قضاوت دیگران مهم نبود الان من کلی راحت بودم. کلی! اگه اینقدر قضاوت تو مهم نبود الان من کلی راحت بودم. کلی! Tuesday, February 24, 2004. وقتی پشت این کامپوتر نشستم اصلا خوشم نمیاد یکی بالا سرم وایسه. اصولا خوشم نمیاد یکی از بالا نگاهم کنه. ترجیح می دم خودم هم از بالا کسی رو نگاه نکنم. یه روزی آدم متوقعی بودم. تمرین کردم. دهن خودمو صاف کردم. خودم رو به حداقل ها عادت دادم. حالا که حداقل ها هم رعایت نمی شه دیگه خیلی زور داره. خودم هم نمی دونم. با مدیریت ...
azade.blogspot.com
چيكه
http://azade.blogspot.com/2003_08_01_archive.html
1670;يكه. Friday, August 29, 2003. وقتي ميديدم طپش شاهرگ گردنش را زير پوست،. و دنبال ميکردم امتدادش را تا روي جيغهايي که از درد ميکشيد،. جنوني آني با دستهاي خالي همه آن رگ و پوست را از هم ميدريد که: زندگي نخواستم. Tuesday, August 26, 2003. دلم برات کوتاه شده. Friday, August 22, 2003. جيغ را در گلويم آماده کردم و صدايش را دو سه بار توي دلم گوش کردم. با خود فکر کردم لحظه تصادف اينقدر همه چيزسريع اتفاق ميافتد که آدم تاخر و تقدم کارها يادش ميرود. Wednesday, August 20, 2003. از وقتي مصلوبم کردند خيلي کلافهام.
azade.blogspot.com
چيكه
http://azade.blogspot.com/2003_06_01_archive.html
1670;يكه. Saturday, June 14, 2003. بالاخره چهار شنبه وقت دفاع گرفتم. بهتر ديدم که قبول کنم سال 82 شده و مجبور شدم به اين خاطر تمام نسخههاي رساله رو عوض کنم! هنوز نميدونم بايد چه احساسي داشته باشم. اميدوارم تا اونروز انقلاب فرهنگي نشه! بنا به قانون مورفي بعيد ميدونم نشه! هنوز نقشهها آماده نيست. دو نقطه دي! Friday, June 06, 2003. ديشب يه شلوار رو زير کردم. از کجا بايد ميدونستم آدم توشه؟ Sunday, June 01, 2003. شده گاهي صبح که بيدار شدي حس شيريني يادت افتاده باشد، حسي بيشکل. و يکباره شکل دار شده باشد.
azade.blogspot.com
چيكه
http://azade.blogspot.com/2006_11_01_archive.html
1670;يكه. Wednesday, November 22, 2006. ما دقيقا نفهميديم چه اتفاقي افتاده. فقط تا يکي دوماه ديديم رنگ لباسهايي که توي ايوانشان پهن ميشود سياه است. مدتي که گذشت، باز هم آمدند و رخت پهن کردند. همان رنگارنگ ها را. Friday, November 17, 2006. Don't get your hopes up. عزيزم تو عشق مني! برام بي ام و مي خري ; )؟ تو فقط عشق مني. Tuesday, November 07, 2006. کاشکي من گربه بودم، اونوقت تو منو داشتي. 1589;فحه اصلی. 1608;بلاگها. 1575;کبر سردوزامي. 1606;يلگون. 1604;ينکها. Daily dose of imagery.
azade.blogspot.com
چيكه
http://azade.blogspot.com/2003_11_01_archive.html
1670;يكه. Friday, November 21, 2003. چقدر بدبيني. چرا فکر ميکني مريم اولين و آخرين بود؟ گفته بودم که خيلي خاصم. Friday, November 14, 2003. لحظاتي بعد از تمام شدن باران است که آتش تماما خاموش شده. زمين نمدار انعکاس محو تيرهاي چوبي سوخته را در خود دارد. از وراي تصوير صورتم توي شيشه پنجره طبقه دوم، نگاهشان ميکنم با لبخند. آدمهايي را به تيرها بستهاند همه با صورتهاي آشنا. روبروي هرکس هم تفنگداري دوزانو روي زمين نشسته با باراني آبي. بخار سفيدي از روي زمين بلند ميشود که توي باد به سمتي خيز بر ميدارد و محو ميشود.
aboutmyuni.blogspot.com
درباره هستی من
http://aboutmyuni.blogspot.com/2004_03_01_archive.html
1606;هایت. Wednesday, March 10, 2004. اینجا دیگه به شدت لوس شده. اینجا دیگه به شدت اعصاب می زنه. اینجا دیگه نمی تونم بنویسم! شاید یه روزی دوباره راهش بندازم ولی فعلا نه! تازه حالم داره از خودم بهم می خوره که به این وبلاگ معتاد شدم. این سومین بار که دارم درش رو تخته می کنم. ولی این بار دیگه امیدوارم جدی جدی درش تخته بشه! Monday, March 08, 2004. خوب وقتی همه چیز به هم گره می خوره یونی چی کار می کنه؟ دست به دامن خدا می شه! روایت های مختلفی در اون باب وجود داره که الان به نگفتنشون اکتفا می کنم. ولی خفه ...
taxi-driver.blogspot.com
taxi driver
http://taxi-driver.blogspot.com/2004_09_01_archive.html
1585;اننده تاکسی. Sunday, September 19, 2004. 9679; رو مسخرگي پيشه کن و مطربي آموز. تا داد خود از مهتر و کهتر بستاني. از دست اينجا خسته شدم . هر چي ميخوام يه چيزي بنويسم نوشتنم نمياد . تصميم گرفتم يه مدت طنز بنويسم ببينم چي ميشه . از اين اسم راننده تاکسي. هم خسته شدم . از وقتي ماشينم رو فروختم و سر کارم با جماعت مسافرکش و راننده تاکسي افتاده ، با اين اسم مشکل پيدا کردم . در چند روز آينده اسم اينجا رو عوض مي کنم . کاسه واجبي. شايد هم گذاشتم قاضي مرتضوي. شعر از عبيد زاکاني. 1570;رشيو.
SOCIAL ENGAGEMENT