boghzekhiss.blogfa.com
زندگی کویری بی إنتهاستزندگی کویری بی إنتهاست -
http://boghzekhiss.blogfa.com/
زندگی کویری بی إنتهاست -
http://boghzekhiss.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
16
SSL
EXTERNAL LINKS
39
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.156 sec
SCORE
6.2
زندگی کویری بی إنتهاست | boghzekhiss.blogfa.com Reviews
https://boghzekhiss.blogfa.com
زندگی کویری بی إنتهاست -
زندگی کویری بی إنتهاست
http://www.boghzekhiss.blogfa.com/8602.aspx
زندگی کویری بی إنتهاست. ما از سگ و مار و عقرب برتريم! ما با سياه و زرد و سفيد و سرخ برابريم! چند مدت پيش نشسته بودم و تلويزيون تماشا مي كردم ، صحنه هايي از جنگ و درگيري گروهك هاي ا فغان بود.من به چشم ديدم مردي را بر زمين خواباندند و دو نفر دست و پاي او را گرفتند و پسركي افغان چاقو به دست ، در كمال خونسردي موهاي مرد را گرفت و سرش را بالا برد و با آرامش به بريدن گلوي مرد پرداخت. رحم و عاطفه آدمها پر. چهار نعل داريم ميرويم تا زودتر گور خودمان را با دستهاي خود بكنيم". شعور و معرفت پر. وقتي نه رحم و عاطفه اي ...
زندگی کویری بی إنتهاست
http://www.boghzekhiss.blogfa.com/8611.aspx
زندگی کویری بی إنتهاست. به تلخيه تبسم هاي رنگ پريده. به روي لبان خاموشم. دل خوش کرده اي! در همين حال که ميتواني. با خنده شيرين و زيباي ديگري. لحظه هايت را شکوفا کني . دخترکي در بند اندوه زمان. به لبخندهاي نااميدانه ام دل بستي. و داري آيينه جواني ات را مي شکني. صخره هاي سرسخت دل من، آرام جلوه کنند. حوالي صخره هاي سخت دلم. دل خوش کرده اي! همين دو سه سال پيش، مثل همين زمستوناي سرد. اما نه! نه اينقدر سرد.نه! تنها اندکي خسته بودم از تکرار هيچ و همچنان خسته ام و.نميدانم تا به کي!
زندگی کویری بی إنتهاست
http://www.boghzekhiss.blogfa.com/8603.aspx
زندگی کویری بی إنتهاست. خدا ميداند ، كرور كرور ستاره نذرت كردم. خدا ميداند، از اينجا تا خود آسمان دعا برايت فرستادم. خواهرم.من چشم گشودن دوباره ات را ميخواستم نه پرواز ابدي ات را. حالا تو ديگر دست نيافتني و آرماني. شايد داري با كرور كرور قاصدك در نيلگون آسمان به من لبخند ميزني! امروز اجازه مي خواهم تا با اين سردرگمي و اندوه. آمدنت را بزرگترين آرزو ترسيم كنم. از طرف من نیز هرکسی که این پ ست رو میخونه دعوت به حک کردن آرزوهاش در صفحه مجازیش میشه. چهارشنبه بیست و سوم خرداد 1386ساعت 22:11 . ت مثل تنها. تماشاي...
زندگی کویری بی إنتهاست
http://www.boghzekhiss.blogfa.com/8604.aspx
زندگی کویری بی إنتهاست. من در آستانه ي خويش. هر روز در آغوش پ ر التهاب زمستان باورهايم تاب سواري ميكنم! آن روزهاي خوب رفته از دست، من از طعم گ س زندگي لذت ميبردم. آن روزها سراسيمه گيهاي دلم را در نهان ترين نقطه درونم پنهان ميكردم! آن روزها هر روز به خورشيد سلام ميدادم و هرگز .هرگز از بغض آسمان وقتي گريان مي شد دلگير نميشدم. آن روزها هيچ نميدانستم! نه درد فراق ابدي را مي شناختم ،نه با اندوه آشنا بودم. آن روزها دنياي من بي كران ترين سرزمين آبي رنگ بود. مدتهاست نه ديگر به كاج دل مي دهم. و ساكت حتي خاموش.
زندگی کویری بی إنتهاست
http://www.boghzekhiss.blogfa.com/8704.aspx
زندگی کویری بی إنتهاست. و اندوه ثانیه ها. در امتداد خط خورشید. شبهای تارم را نشانه می روند. خورشيد.اين خ صم آشتي ناپذير ظلمت خواب آفرين! به او که مقابل هيچ رعدي، هيچ طوفاني هرچند هم دهشت انگيز و مرگبار، رنگ نميبازد.با خستگی تمام چشمانم را بستم و تنها لحظه ی بعد در ژرفاي زمان فرو رفتم.همين خانه و همين اتاق! اين همه چرا در زندگي يک انسان، آيا عادلانه است؟ آيا اون داور با عظمت و نام تناهي پاسخ پرسشهام رو ميدونه و به من نميگه؟ با يه اتوبان طويل! با يه عالمه خط کشي هاي سفيد ممتد که تمومي نداشته باشه،با يه آسف...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
16
رفتم ، میروم جایز نیست ! - وب نوشته های من
http://nargesb.blogsky.com/1389/11/15/post-183
وب نوشته های من. رفتم ، میروم جایز نیست! تصمیم دارم بار و بندیلمو جمع کنم و از اینجا برم . میدونم حتما حالا خیلی هاتون میگین اه این باز از این حرفا زد! حتما میگین تاحالا خیلی گفتی میرم و نرفتی ، اگه راست میگی مرد عمل باش! خوب باید بگم که این دفعه مرد عملم! بودن اینجا با هویت واقعی یه مزه ای داره و ناشناس بودن هم یه مزه ی دیگه و من تصمیم گرفتم از مزه ی واقعی بودن بگذرم! دوست دارم راحت و بی پرده بنویسم! از خودسانسوری خسته شدم! واقعا از این که با ترس و لرز اینجا بنویسم خسته شدم! خلاصه ما رفتیم . هر نفس با او.
وب نوشته های من
http://nargesb.blogsky.com/1389/02
وب نوشته های من. من بیچاره اون وسط گیر افتادم! یکیش اینورم یکیش اونورم! اصلا هیچ ربطی هم به من نداره ها! من این وسط حکم یه دیوار رو دارم که بین ۲تا زندونی کشیدن تا به جون هم نیفتن! به عبارتی شدیم سپر بلا ! اونم از چه نوعش! طرف هر غلطی که دوس داره میکنه! بعد پشت من قایم میشه و میگه با این بودم! بعضی وقتا عذاب وجدان میگیرم! اما بعضی وقت ها هم میگم به تو چه؟ چرا اون کور شده خودش چشش رو باز نمیکنه تا واقعیت رو ببینه؟ تو سر پیازی یا ته پیاز؟ خلاصه این که سعی میکنم یکی طرف این بگیرم یکی طرف اون! آخ خدا را شکر!
وب نوشته های من
http://nargesb.blogsky.com/1388/10
وب نوشته های من. نمی دونم امسال چه خبره! هر طرفو که نگاه میکنم میبینم یکی گذاشته رفته! اینم از دایی رحیم! دایی رحیم هم گذاشت و رفت . چه راحت رفت! فکر فوت دایی رحیم رو دیگه نمی کردم . شنبه 26 دی 1388 , 14:41 نظرات: 18. Be in your place! پن : از قدیم ندیما گفتن کبوتر با کبوتر باز با باز! کند هم جنس با هم جنس پرواز! پن : ۴۴۰۰ میبینیم . دل معتادای سریالش آب. سهشنبه 1 دی 1388 , 18:51 نظرات: 20. معصوم ( رضا ). روز نوشت های محمد گشمردی. وب نوشته های یک استقلالی (فرزاد). همه چی و هیچی(اطهر/خواهرم). هر نفس با او.
به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید
http://sokoout.blogsky.com/1391/07/27/post-21
به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید. من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم. همه چیز همه جااا. دو پرنده یک پرواز. افکار فاحشه ی توبه کرده. یک ابستره ی فیگوراتیو از من. وب نوشته های من. زندگی کویری بی انتهاست. یاد داشت های بی مخاطب. دکتر اینده در غربت. ما به اندازه ی هم سهم ز دریا بردیم. دو کله پوک دور از هم. شبهای لبریز از هیچ. من فقط یک زن. باری ترنم باران خاطره هایم. هر چه میخواهد دل تنگت بگو(غلامرضا ی عزیزم). دردسر های یک سارا. هم طناب(سایت تخصصی کوه نوردی).
به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید
http://sokoout.blogsky.com/1387/08/05/post-33
به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید. من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم. همه چیز همه جااا. دو پرنده یک پرواز. افکار فاحشه ی توبه کرده. یک ابستره ی فیگوراتیو از من. وب نوشته های من. زندگی کویری بی انتهاست. یاد داشت های بی مخاطب. دکتر اینده در غربت. ما به اندازه ی هم سهم ز دریا بردیم. دو کله پوک دور از هم. شبهای لبریز از هیچ. من فقط یک زن. باری ترنم باران خاطره هایم. هر چه میخواهد دل تنگت بگو(غلامرضا ی عزیزم). دردسر های یک سارا. هم طناب(سایت تخصصی کوه نوردی).
به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید
http://sokoout.blogsky.com/1390/05/26/post-41
به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید. من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم. همه چیز همه جااا. دو پرنده یک پرواز. افکار فاحشه ی توبه کرده. یک ابستره ی فیگوراتیو از من. وب نوشته های من. زندگی کویری بی انتهاست. یاد داشت های بی مخاطب. دکتر اینده در غربت. ما به اندازه ی هم سهم ز دریا بردیم. دو کله پوک دور از هم. شبهای لبریز از هیچ. من فقط یک زن. باری ترنم باران خاطره هایم. هر چه میخواهد دل تنگت بگو(غلامرضا ی عزیزم). دردسر های یک سارا. هم طناب(سایت تخصصی کوه نوردی).
به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید
http://sokoout.blogsky.com/1389/07/25/post-37
به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید. من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم. همه چیز همه جااا. دو پرنده یک پرواز. افکار فاحشه ی توبه کرده. یک ابستره ی فیگوراتیو از من. وب نوشته های من. زندگی کویری بی انتهاست. یاد داشت های بی مخاطب. دکتر اینده در غربت. ما به اندازه ی هم سهم ز دریا بردیم. دو کله پوک دور از هم. شبهای لبریز از هیچ. من فقط یک زن. باری ترنم باران خاطره هایم. هر چه میخواهد دل تنگت بگو(غلامرضا ی عزیزم). دردسر های یک سارا. هم طناب(سایت تخصصی کوه نوردی).
به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید
http://sokoout.blogsky.com/1390/03/28/post-40
به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید. من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم. همه چیز همه جااا. دو پرنده یک پرواز. افکار فاحشه ی توبه کرده. یک ابستره ی فیگوراتیو از من. وب نوشته های من. زندگی کویری بی انتهاست. یاد داشت های بی مخاطب. دکتر اینده در غربت. ما به اندازه ی هم سهم ز دریا بردیم. دو کله پوک دور از هم. شبهای لبریز از هیچ. من فقط یک زن. باری ترنم باران خاطره هایم. هر چه میخواهد دل تنگت بگو(غلامرضا ی عزیزم). دردسر های یک سارا. هم طناب(سایت تخصصی کوه نوردی).
وب نوشته های من
http://nargesb.blogsky.com/1388/08
وب نوشته های من. طرفای ساعت ۳ ظهر بود! با بابا سوار ماشین بودیم و داشتیم از خیابون ششم بهمن به سمت دریا خارج می شدیم . سرعت بابا کم بود و سر سه راهی طبق معمول یه نیمچه ایستی کرد و اومد که دوباره حرکت کنه یه صدای وحشتناک شنیدم! صدای ترمز خیلی شدیدی بود! اول فکر کردم از ماشین خودمونه ، ولی گفتم با عقل که جور در نمیاد ما که سرعتی نداریم! تازه می خوایم حرکت می کنیم! بابا سریع زد روی ترمز! تازه متوجه شدم که صدا از کجاست! منو بابام هم فقط ماتمون برده! حالا یه چیزی هم بدهکار شده بودیم! معصوم ( رضا ). افرند وب ن...
وب نوشته های من
http://nargesb.blogsky.com/page/54
وب نوشته های من. اشک اسمان خشک شد. اخرش بعد از چند روز بارندگی ما رنگ افتاب رو دیدیم.یه روز افتابی با اسمانی صاف و هوای پاک و دل انگیز.جون میده برای قدم زدن کناره ساحل .ولی متاسفانه کو پایش؟ دیروز نوبت مخالف ما رو تعطیل کردند. خوش به حالشون.ما هم ۴۵ دقیقه زودتر تعطیلمون کردن ولی جناب معلم شیمی فرمودند تو کلاس تشریف داسته باشید و امتحان بدید.اقا ضد حال پشت ضد حال. خلاصه نتیجه این شد که ما همون ساعت خودمون تعطیل شدیم. اینم خوشگل ترین سورپرایز دنیا:(ببینین چقدر خوشگل و تپله). معصوم ( رضا ). من هنوز زنده ام.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
39
boghzekhiis.blogspot.com
1582;انه. 1662;ست خونه. Sunday, August 14, 2005. امروز که باز دلم هوای نوشتن در این صفحه سیاه دنیای مجازیم کرد ، امروز که باز اومدم ح ک کنم طرح دلتنگیهایم را در اینجا ، نا خود آگاه به این فکر افتادم که مبادا این دوستان عزیز که من هر لحظه حضور مهربان آنها را در کنار دلتنگیهای مداومم احساس کرده ام خسته از این همه اندوه نوشته های من شده باشند! که دیگر حتی ذره ای از انوار درخشانش در افکارم نمی درخشد! که دیر زمانیست ترکم کرده! در جستجوی چیزی هستم که هنوز نیافته ام ، نمی دانم ، شاید رسم این روزگار! رسم این دنی...
بغض های بارانی دلم
بغض های بارانی دلم. تاريخ : دوشنبه بیستم شهریور 1391 3:18 بعد از ظهر نویسنده : یلدا مهرآذر. چرا بعضی از آدما با وجوده درکه سرگذشته تلخ و عبرت انگیز دیگران. باز هم همون راه و همون سرنوشت رو انتخاب می کنن؟ اون آدم چی فک می کنه؟ فک می کنه می تونه تو این. آیا بررسی دقیقی از این حادثه ی تلخ کرده یا نه؟ تاريخ : دوشنبه بیستم شهریور 1391 1:0 بعد از ظهر نویسنده : یلدا مهرآذر. خداوند در این دنیا. چیزها را به طور مساوی تقسیم نکرده است. اغلب اوقات ، در دنیا به یک نفر همه چیز. و به دیگری چیزی نمی دهد. برنده ای بی نصیب.
بغض خیس باران
شیشه پنجره را باران شست چه کسی اما نقش تو را از دل من خواهد شست. به نام عشق.ویک سلام پررنگ وچند نقطه چین به علامت جوابهایی که هرگز ندادی و یک دقیقه. سکوت به احترام تمام لحظه هایی که در انتظار پاسخ تومردند. باتوام باتو که نگاهت را در حریر باد پیچیدی،حریری به رنگ عشق وصادقانه پیشکش. باتوام ای غریب آشنا! آن روز که موج رفتن در آسمان چشمت می دوید ولی توماندی ومن باورت کردم با فرسنگ ها فاصله. آن روز باران برسنگ فرش خیابان بوسه می زد از پلکان امید بالا رفتم تا از بغض ترک خورده آسمان. اولین دروغ راکه گفت؟ و زمین...
صدای خیس بارون
زندگی را تو بساز نه بدان ساز که سازند پذیری بی حرف. خاطرات را باید سطل سطل. ازچاه زندگی بیرون کشید . . ! خاطرات نه سر دارند و نه ته . . . بی هوا می آیند تا خفه ات کنند . . . میرسند . . . گاهی وسط یک فکر . . ! گاهی وسط یک خیابان . . ! سردت می کنند . . . داغت میکنند . . ! رگ خوابت را بلدند . . . زمینت می زنند . . ! خاطرات تمام نمی شوند . . . نوشته شده در شنبه ۳۱ تیر۱۳۹۱ساعت 16:47 توسط منصوره. میان بادبادک های به پرواز درآمده در بام نگاهت! بادبادک های رها شده از نخ. هر وقت کم می آورم. این روزها همان شیشه ام.
زندگی کویری بی إنتهاست
زندگی کویری بی إنتهاست. او سبز بود و گرم که. خواهرم ،یادته یه روز به هم گفتیم که هرگز بین موندن و رفتن دو دل نباشیم! و حالا.تو رفتی و من. ماندم! حالا م ن مانده ی بی دست و پای این قصه هر لحظه بی تو دست از پا درازتر میان سایه های تنهایی ام گم می شوم! نگو که روزگار، اعتماد به آفتاب و بابونه های خیالی گذشته است، چون هنوزم هر بار که خورشید طلوع میکند ،چشمان منتظر من دنبال دستانی میگردند که صاحب نبض بودند و قرار بود روزی به بهانه آفتاب دوباره جون بگیره و برگرده! فقط کار ک شتي ها نيست! از فرسودگي و تنهايي.
حجاب و عفاف
ای زن به تو از فاطمه (س) اینگونه خطاب است / ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است. چادر سپیدت را سرت کن بانوی مهتاب. هر کس او را با شناخت زیارت کند، بهشت پاداش او خواهد بود. امام رضا (ع). حجاب از منظر مقام معظم رهبری. گل عفاف در بوستان حجاب می روید. پیشنهادها و راهکارهای مقابله با بدحجابی. زمینه های روانشناختی و جامعه شناختی بدحجابی. امن یجیب گمشده ام را به من بده. نشریه اینترنتی حجاب املش. امام منجی- - - ). برگ برگ دفتر زندگی من. لبخند خدا و بندگی من. قامت او خم شد برای ایستادن ما". که یادم رفت روح عریانت.
دردهای نگفته
شرح حال زندگی کسی که معجزه عشق را لمس کرده. امروز 7 دیماهه و آخرین نوشته ام 30 آبانماه بوده یعنی بیشتراز یکماه. چقد زود میگذره. آخرین قسمت داستانم مربوط به فوت پدر بزرگم بود.پدربزرگم خیلی مهربون بود و دوست داشتنی برخلاف مادربزرگم که بداخلاق و بددهن بود.واقعا خدا رحمتش کنه. بعد از فوت پدرم دیگه اونم رمقی براش نمونده بود.همش در تنهایی و خلوت خودش اشک میریخت وناراحت بود. و جالب اینجا بود که مادربزرگم بجای اینکه مرهم دردش باشه نمک روی زخمش میپاشید و میگفت حالا مگه چیشده؟ من یه دایی داشتم که نجار بود و یه کمد...
بغض کهنه
اینجا جایی برای خود خودمه .جایی که هیچکسی نمیتونه بهم بگه چیکار باید بکنم مرسی که اومدید .نظر یادتون نره. خیلی وقته نیومدم خسته شدم روزا میگذرن منم میگذرم با هر لحظه امسال همه ی زندگیم بسته به یه امتحان شده خیلی سخته من تلاش میکنم هر چی شد شد دیگه.این چند روز خسته شدم .ولی فردا دوباره روز از نو روزی از نو؟ میام قول میدم بیشتر از قبل ولی اگه نتونستم نظر بذارم از همتون عذر میخوام. 1777;۳٩۱/٦/۱٦ ] [ ٩:۳٤ ب.ظ ] [ اذین ] [ نظرات . بازم از همه معذرت میخوام. این نوا چیست که از پرده ی جانم میشنوم؟ کلی دیر کردم ...
دوراهی عشق.تردید در عاشق شدن
گرچه آب رفته باز آید به رود ماهی بیچاره اما مرده بود. نوشته شده در جمعه هفتم دی ۱۳۸۶ساعت 11:44 توسط مسعود پاشازاده. گیرم بازم بیایی از عاشقی بخونی. گیرم تا دنیا دنیا ست بخوای پیشم بمونی. روز غمم نبودی خوشیت با دیگران بود. منو به کی فروختی اون از ما بهترون بود. گیرم بازم بیایی از عاشقی بخونی. گیرم تا دنیا دنیا ست بخوای پیشم بمونی. روز غمم نبودی خوشیت با دیگران بود. منو به کی فروختی اون از ما بهترون بود. می یای بیا ولی حیف ،حیف دیگه خیلی دیره. حالا که خاطراتت یکی یکیمی میره. بازم می گم بدونی منم خدایی دارم.
بغض کهنه
وااای خعلی خعلی خوششالم. فرداساعت11و40دقیفه صبح برام شروعی دوبارست. میخوام همین جا ازامین تشکر کنم. توی وبش تولدموتبریک گفته و من اصلا باورم نمیشه. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۲ساعت 19:2 توسط H.J. وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد . و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده. به بازیش میگیریم هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بی رحم تر. تقصیر از ما نیست. تمامی قصه های عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شدهاند. احساساتم ب اندازه یک دختر بچه پاک است. امروزازاون رو...