chakaavak.blogsky.com
چکاوکچکاوک - تا زنده ای مبادا بمیری!
http://chakaavak.blogsky.com/
چکاوک - تا زنده ای مبادا بمیری!
http://chakaavak.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.3 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
0.268 sec
SCORE
6.2
چکاوک | chakaavak.blogsky.com Reviews
https://chakaavak.blogsky.com
چکاوک - تا زنده ای مبادا بمیری!
chakaavak.blogsky.com
نسخه قابل چاپ
http://www.chakaavak.blogsky.com/print/post-23
همیشه از خودم می پرسیدم چرا آدما بچه ها رو اینقدر دوست دارن، می گفتم شاید چون نازن یا پاکن و یا. امروز احساس کردم شاید یه نوع حس حسودی محترمانه بهشونه! این روزا بدجور دلتنگ می شوم که گاه نمی دانم چطور به ذهنم می آید. مثل لج کردنهای بچگیم که دامنم یه رنگ و کفش و جوراب و بقیه چیزام هر کدام یه رنگ و منی که لذت می بردم از اوج زیباییم. دلتنگ از بارفیکس! افتادنم و نفسم در نیامدن. دلتنگ سال اول مدرسه که همش یادم می رفت که باید گفت خانوم معلم نه اینکه تا جواب می خواستم بدم داد بزنم مامان من بگم.
نسخه قابل چاپ
http://www.chakaavak.blogsky.com/print/post-19
یه روز یه فارس و یه عرب با هم دعواشون میشه، فارسه ناسزا میگه و بعد که عرب شروع میکنه به فحش دادن! آدم فارسه سکوت میکنه، میگن چرا سکوت کردی؟ میگه آخه من فحش میدم اون قرآن میخونه! خداوندا چه ناآگاه چه آگاهانه حرفهای عربی را به عنوان حدیث یا قرآن میگیریم. و یا نظراتمان را مبنای اعتقاداتمان میگذاریم و به مرور اعتقاداتمان را به دین ربط میدهیم و بعد هر اتفاقی را به دین رفرنس میدهیم! مثل عبارت اشتباه کل یوما عاشورا و کل ارض کربلا! امام حسن مجتبی (ع).
خلصه - چکاوک
http://www.chakaavak.blogsky.com/1388/05/15/post-22
تا زنده ای مبادا بمیری! پنجشنبه 15 مردادماه سال 1388. از ۲۲ خرداد تا حالا هر روز می خوام بنویسم اما. و بالاخره خواستم برای رهایی از خستگی همه جوره که این دولت خدمت گذار برایمان به ارمغان آورد ۱۲ مرداد تولدم رو جشن بگیرم که این دولت مردمی به مناسبت مهرورزی به اینجانب مراسم تنفیذ رو این روز قرار داد که بازم مثل یک و نیم ماه گذشته بیام بنویسم و دوباره بی خیال شوم. چه گذشت این روزها و چه خوب حک شد در جانمان. نوشته شده توسط مریم. در ساعت 01:54 ق.ظ. دنیای پر از پارادوکس. به همین زودی تمام شد. یه حس دوست داشتنی.
به همین زودی تمام شد... - چکاوک
http://www.chakaavak.blogsky.com/1387/04/12/post-18
تا زنده ای مبادا بمیری! به همین زودی تمام شد. چهارشنبه 12 تیرماه سال 1387. در یک چشم بهم زدن تمام شد. تازه احساس می کنم چند ماهی است از دوستای دبیرستانم جدا شدم و تازه وارد دانشگاه شدم و حالا هفته دیگه جشن فارغ التحصیلیه! دانشگاه رو دوست داشتم، دوستای جدیدم رو، اتفاقاتش رو و خلاصه دوران خوبی بود ولی دلم نمی خواد هرگز بر می گشتم به چهار سال پیش! فقط گذشت. خیلی زود. نوشته شده توسط مریم. در ساعت 12:38 ق.ظ. دنیای پر از پارادوکس. به همین زودی تمام شد. یه حس دوست داشتنی. نه به این حرفهاست، نه به آن حرفها!
دلتنگی - چکاوک
http://www.chakaavak.blogsky.com/1388/05/19/post-23
تا زنده ای مبادا بمیری! دوشنبه 19 مردادماه سال 1388. همیشه از خودم می پرسیدم چرا آدما بچه ها رو اینقدر دوست دارن، می گفتم شاید چون نازن یا پاکن و یا. امروز احساس کردم شاید یه نوع حس حسودی محترمانه بهشونه! این روزا بدجور دلتنگ می شوم که گاه نمی دانم چطور به ذهنم می آید. مثل لج کردنهای بچگیم که دامنم یه رنگ و کفش و جوراب و بقیه چیزام هر کدام یه رنگ و منی که لذت می بردم از اوج زیباییم. دلتنگ از بارفیکس! زمانی که جلوی معلمم وایسادم که این عکس چاقو نیست عکس کارد است! نوشته شده توسط مریم. در ساعت 12:26 ق.ظ.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
فرزین پارسی کیا
http://parsikia.persianblog.ir/post/146
وبلاگ شخصی فرزین پارسی کیا شاعر و نویسنده. لاک پشتم مرا به خانه اش دعوت کرد. لاکش را پاک کرده بود. من دست خالی رفته بودم حتی. در را که بست. ما تنهایی مان را قسمت کردیم. نیمه ای از من بیرون ماند بود. بیرون من صف کشیده بودند. بعد ، دانستن را که قسمت کردند. نون" ش هم به من نرسید. هنوز بیرونم خالی نشده بود که. دست و پایش را جمع کرد. سرش را تو کشید. و با اولین بوق سوار شد. من از میهمانی لاک پشتم می آیم. و با اینکه لاکش را پاک کرده بود. پروفایل فرزین پارسی کیا. جمعه ٢۱ آبان ۱۳٩٥. یکشنبه ۱٦ آبان ۱۳٩٥.
فرزین پارسی کیا
http://parsikia.persianblog.ir/1394/1
وبلاگ شخصی فرزین پارسی کیا شاعر و نویسنده. دارد خاصیتش را از دست می دهد. 1784;:٢٥ ب.ظ ; پنجشنبه ٢٧ فروردین ۱۳٩٤. از در می گذرم. از در می گذرم. و از دیوار هم. از آدمها و آسمان خراش ها و. نیمه شب های تهران. و می گذرم از بوی نان تازه. تنها تو دستهایت را پیش گرفته ای. و لاعلاج نرفتن را. 1638;:۱٩ ب.ظ ; جمعه ۱٤ فروردین ۱۳٩٤. پروفایل فرزین پارسی کیا. جمعه ٢۱ آبان ۱۳٩٥. یکشنبه ۱٦ آبان ۱۳٩٥. شنبه ۱٥ آبان ۱۳٩٥. شنبه ۱٥ آبان ۱۳٩٥. چهارشنبه ۱٢ آبان ۱۳٩٥. تمبرها و آرزوی کودکانه. مرثیه با نفرینی کهن. شنبه ٢٤ مهر ۱۳٩٥.
فرزین پارسی کیا
http://parsikia.persianblog.ir/post/152
وبلاگ شخصی فرزین پارسی کیا شاعر و نویسنده. تای من در روستا ماند. با بیل و گیوه اش. قابیل و سنگ نخستین. 1637;:۳٢ ق.ظ ; سهشنبه ٢٠ امرداد ۱۳٩٤. پروفایل فرزین پارسی کیا. جمعه ٢۱ آبان ۱۳٩٥. یکشنبه ۱٦ آبان ۱۳٩٥. شنبه ۱٥ آبان ۱۳٩٥. شنبه ۱٥ آبان ۱۳٩٥. چهارشنبه ۱٢ آبان ۱۳٩٥. تمبرها و آرزوی کودکانه. مرثیه با نفرینی کهن. چهارشنبه ٢۸ مهر ۱۳٩٥. چهارشنبه ٢۸ مهر ۱۳٩٥. شنبه ٢٤ مهر ۱۳٩٥. به ردیف میرزا عبدالله. زنی که شوهرش نمی داند. دم کرده ی لاهیجان. ما هيچ ما نگاه. دل آواز (سایت استاد شجریان). مجله داستان و شعر قابیل.
فرزین پارسی کیا
http://parsikia.persianblog.ir/post/151
وبلاگ شخصی فرزین پارسی کیا شاعر و نویسنده. حرفهایت را د ر گوشی می زنی. 1777;:٤٩ ق.ظ ; پنجشنبه ۸ امرداد ۱۳٩٤. پروفایل فرزین پارسی کیا. جمعه ٢۱ آبان ۱۳٩٥. یکشنبه ۱٦ آبان ۱۳٩٥. شنبه ۱٥ آبان ۱۳٩٥. شنبه ۱٥ آبان ۱۳٩٥. چهارشنبه ۱٢ آبان ۱۳٩٥. تمبرها و آرزوی کودکانه. مرثیه با نفرینی کهن. چهارشنبه ٢۸ مهر ۱۳٩٥. چهارشنبه ٢۸ مهر ۱۳٩٥. شنبه ٢٤ مهر ۱۳٩٥. به ردیف میرزا عبدالله. زنی که شوهرش نمی داند. دم کرده ی لاهیجان. ما هيچ ما نگاه. دل آواز (سایت استاد شجریان). مجله داستان و شعر قابیل. گروه ادبی هنری پاراگراف.
فرزین پارسی کیا
http://parsikia.persianblog.ir/post/148
وبلاگ شخصی فرزین پارسی کیا شاعر و نویسنده. نمی آیی و من. به تیک ثانیه معتادم. 1637;:٠۳ ق.ظ ; چهارشنبه ۱٠ تیر ۱۳٩٤. پروفایل فرزین پارسی کیا. جمعه ٢۱ آبان ۱۳٩٥. یکشنبه ۱٦ آبان ۱۳٩٥. شنبه ۱٥ آبان ۱۳٩٥. شنبه ۱٥ آبان ۱۳٩٥. چهارشنبه ۱٢ آبان ۱۳٩٥. تمبرها و آرزوی کودکانه. مرثیه با نفرینی کهن. چهارشنبه ٢۸ مهر ۱۳٩٥. چهارشنبه ٢۸ مهر ۱۳٩٥. شنبه ٢٤ مهر ۱۳٩٥. به ردیف میرزا عبدالله. زنی که شوهرش نمی داند. دم کرده ی لاهیجان. ما هيچ ما نگاه. دل آواز (سایت استاد شجریان). مجله داستان و شعر قابیل. گروه ادبی هنری پاراگراف.
فرزین پارسی کیا
http://parsikia.persianblog.ir/1394/4
وبلاگ شخصی فرزین پارسی کیا شاعر و نویسنده. در حالای من مستتر است. این قدر که پنهانی دوستت دارم. 1641;:٢٩ ق.ظ ; سهشنبه ۳٠ تیر ۱۳٩٤. نمی آیی و من. به تیک ثانیه معتادم. 1637;:٠۳ ق.ظ ; چهارشنبه ۱٠ تیر ۱۳٩٤. باید پاهایم را بیاویزم. این کفش دیگر از نفس افتاده است. 1636;:٤٩ ق.ظ ; چهارشنبه ۱٠ تیر ۱۳٩٤. پروفایل فرزین پارسی کیا. جمعه ٢۱ آبان ۱۳٩٥. یکشنبه ۱٦ آبان ۱۳٩٥. شنبه ۱٥ آبان ۱۳٩٥. شنبه ۱٥ آبان ۱۳٩٥. چهارشنبه ۱٢ آبان ۱۳٩٥. تمبرها و آرزوی کودکانه. مرثیه با نفرینی کهن. چهارشنبه ٢۸ مهر ۱۳٩٥. شنبه ٢٤ مهر ۱۳٩٥.
parsikia - فرزین پارسی کیا
http://parsikia.persianblog.ir/pages/1
وبلاگ شخصی فرزین پارسی کیا شاعر و نویسنده. 1634;:٥۸ ق.ظ ; دوشنبه ۱٢ مهر ۱۳٩٥. بر آینه لیز می خورد شب. زلال تو اما لال. خم می شوم به راهت. کفش ها را از بند و چشمانم را باز. جای پاهایم را سر می گیرد. 1634;:٥٧ ق.ظ ; دوشنبه ۱٢ مهر ۱۳٩٥. مردد ام به رفتنت. که تا پای خزر پیش می رود. که می رسد به ماه. 1637;:۱٤ ق.ظ ; یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳٩٥. شمال بود و دستانش شالی. چشمان خوابم را چرخاند. زنگ را زد به تابستان. مبهوت سطری که راهی دور را نشانم می داد پیاده شدم از اتوبوس. ساکش را برداشت ، دست شدم. به لام که رسید گفتم :.
فرزین پارسی کیا
http://parsikia.persianblog.ir/post/154
وبلاگ شخصی فرزین پارسی کیا شاعر و نویسنده. می خواهم اسب را بردارم. و به کاغذ بزنم. به دشت حرف های نگفته. پیوسته پا در رکاب. از سرم که گذشتم. آب بود یا آب. این اسب آبی که خوش رکاب براندم ش. تا مشجر ناپیدا و. دندان های منفصل از فریاد. لکنت که می شوم دهانش را می بندد. من هم خودم را می بندم به جوشانده. به چهارگل بی عناب. و هضم کاغذ و نشخوار لغت نامه های شرق دور. بودا شوم به جانب خلسه هایی خلاصه در جنبش های کارگری. از دست هایی بگویم که داس. و دزد دریایی که به ساحل رسید. از چکه های آب ، که می شوم.
فرزین پارسی کیا
http://parsikia.persianblog.ir/post/155
وبلاگ شخصی فرزین پارسی کیا شاعر و نویسنده. می خواهم درخت شوم. با زنبور ها در تو ب پیوندم. و تو از من. 1777;:٥٧ ق.ظ ; سهشنبه ٢٧ امرداد ۱۳٩٤. پروفایل فرزین پارسی کیا. جمعه ٢۱ آبان ۱۳٩٥. یکشنبه ۱٦ آبان ۱۳٩٥. شنبه ۱٥ آبان ۱۳٩٥. شنبه ۱٥ آبان ۱۳٩٥. چهارشنبه ۱٢ آبان ۱۳٩٥. تمبرها و آرزوی کودکانه. مرثیه با نفرینی کهن. چهارشنبه ٢۸ مهر ۱۳٩٥. چهارشنبه ٢۸ مهر ۱۳٩٥. شنبه ٢٤ مهر ۱۳٩٥. به ردیف میرزا عبدالله. زنی که شوهرش نمی داند. دم کرده ی لاهیجان. ما هيچ ما نگاه. دل آواز (سایت استاد شجریان). مجله داستان و شعر قابیل.
فرزین پارسی کیا
http://parsikia.persianblog.ir/archive
وبلاگ شخصی فرزین پارسی کیا شاعر و نویسنده. 1588;نبه ۱ آبان ۱۳٩٥ : مرثیه با نفرینی کهن. 1740;کشنبه ۱۱ مهر ۱۳٩٥ : یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳٩٥. 1588;نبه ٦ شهریور ۱۳٩٥ : شنبه ٦ شهریور ۱۳٩٥. 1587;ه‌شنبه ۱٢ امرداد ۱۳٩٥ : پیتزا پزان. 1670;هارشنبه ٢ تیر ۱۳٩٥ : چهارشنبه ٢ تیر ۱۳٩٥. 1588;نبه ۸ خرداد ۱۳٩٥ : شنبه ۸ خرداد ۱۳٩٥. 1740;کشنبه ٥ اردیبهشت ۱۳٩٥ : یکشنبه ٥ اردیبهشت ۱۳٩٥. 1587;ه‌شنبه ٤ اسفند ۱۳٩٤ : سهشنبه ٤ اسفند ۱۳٩٤. 1588;نبه ٢٢ شهریور ۱۳&...1740;کشنبه ۱ تیر ...1583;وشنبه ٥ &#...1583;وشنب...1583;وش&#...1583;...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
मुंगी उडाली आकाशी....अन् पडली तोंडघशी !
چکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا و
شنبه 7 فروردینماه سال 1389. ای آسیای گندم و استقلال. ای جغرا فیای تاریخ و پرسپولیس. شهر سپاسی و نا سپاسی. شهر نا چاری و تاچارا. نوشته شده توسط م.سروش. در ساعت 04:58 ب.ظ. شنبه 18 مهرماه سال 1388. ترانک ها عینک است و سمعک- -. برخی روی چشم می گذارند- -. بعضی پشت گوش می اندازند. نوشته شده توسط م.سروش. در ساعت 02:36 ب.ظ. پنجشنبه 1 اسفندماه سال 1387. خیال شاعر متصاعد می شود. از لای دو انگشتش. شاعری که سیگار نمی کشد. چقدر با هنر فاصله دارم. چه شیرینی با برکتی است روی میزتان،استاد. در این چشمه گم شد پریزاد من.
زفان
قابل توجه علاقه مندانی که دوست دارن در جلسات شعر زفان حضور پیدا کنند. ادرس ما: کرمان بلوار 22 بهمن.خیابان شهید ایت الله دستغیب، مجتمع فرهنگی هنری شهید بهشتی. روز جلسات بیستم هر ماه ساعت 5:30. تاريخ : دوشنبه هشتم مهر 1392 9:19 نویسنده : چکاوک. با کمال مسرت به اطلاع. علاقه مندان و دوستداران شعر کرمان می رسانم پس از گذشت یک سالی تعطیلی در تشکیل جلسات شعر زفان. قرار شده جلسه های. خوانش شعر و قطعه ادبی زفان با همان اعضای قبلی از این به بعد ماهانه به صورت دوره ای. ان نیز ماه گذشته در منزل سرکار خانم فاطمه هویدا.
نِوِشــتـــــــه‌های چـَکــــــــــــــاوَکـــــ
ن و شتههای چ کاو ک. پنجشنبه 22 مرداد 1394. بازدید اصحاب رسانه البرز از کهریزک. نوشته شده توسط: نسترن کیوانپور. نوع مطلب : گزارش. عکس : بهنوش سخنگو. پیرزن روی تخت نشسته و به این. همه عکاس و خبرنگار که از اتاقهای مختلف بازدید میکنند، نگاه میکند و از من میپرسد این کارها برای چیست؟ کنارش مینشینم و برایش توضیح میدهم. میگویم چند وقت است در آسایشگاه کهریزک هستی؟ پاسخ میدهد مگر در آسایشگاه کهریزک هستم؟ میگوید: فرشتهی آسمانی. دستش را میفشارم. لبخند میزند و دوباره به خبرنگاران و عکاسان خیره میشود. نوع مطلب : گزارش.
چکاوک / دلنوشته ها
چکاوک / دلنوشته ها. تمام نبودن هایت را بغض می کنم. دیگر نیامدنت دردی ندارد. نوشته شده در پنجشنبه هفتم مرداد ۱۳۸۹ساعت 16:52 توسط چکاوک. احساساتت را بی رحمانه به س خره می گیرد. و تو در برابر این بی عدالتی. محکوم به سکوتی . چه رنج عظیمی در این سکوت نهفته . نوشته شده در سه شنبه پنجم مرداد ۱۳۸۹ساعت 23:58 توسط چکاوک. یک روز همین آه تو را می گیرد. به نسیمی همه راه به هم می ریزد. کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد. سنگ در برکه می اندازم و می پندارم. با همین سنگ زدن ، ماه به هم می ریزد. چه شد او را؟ خسته از بی خبری.
چکاوک
تا زنده ای مبادا بمیری! دنیای پر از پارادوکس. سهشنبه 20 مردادماه سال 1388. عاشق ام ولی مجنونی نیست، فارغم ولی لیلی ای در کار نیست. می خندم اما یاری نیست، می گریم اما خاطری نیست. رویایی هست اما تصویری نیست، امیدی هست اما پایانی نیست. وابسته ام اما بندی نیست، آزادم ولی رهایی در کار نیست. مانده ام از منی که یک نفره با فکری دو نفره ادامه می دهم و تویی که نمی دانم که هستی اما. من همچنان منتظرت می مانم. نوشته شده توسط مریم. در ساعت 11:24 ب.ظ. دوشنبه 19 مردادماه سال 1388. نوشته شده توسط مریم. از ۲۲ خرداد تا حال...
چکاوک
همش کار دلم بود. به امیر هم گفته بودم قبلا.که به محض علنی شدن موضوع توسط خودش در محیط وبلاگی اینجا، من هم حرف های آخرم را خواهم زد.اصلا همه وقتی می آیند، آدم باید پی رفتنشان را هم به دلش بمالد دیگر.غیر از این است؟ مثلا تا کی باید بمانم و بنویسم؟ قول بدهید موفق باشید، خوشبخت باشید، محکم باشید، خم نشوید، باانگیزه باشید. افراد زیادی از بچه های وبلاگی نمانده اند.قول بدهید همین هایی که می مانید کنار هم بمانید.تا وقتی که هستید کنار هم باشید. قول می دهم هر چند وقت یکبار به تک تکتان سر بزنم. شنبه 6 شهریور 1395.
بی تو...
نوشته شده در دوشنبه ۱۸ اسفند۱۳۹۳ساعت 11:42 توسط tanha. من حفظ ظاهر میکنم بازم هرچند قلبم توی آتیشه. لبخند مصنوعیمو باور کن بعد تو گریه هام شروع میشه. من بر عکس تو واسه خوشحالی تو جونمم میدم. تو بر عکس من واسه رنجوندنم پیشم نمیشینی. من بر عکس تو خدارو هم تو لبخند تو میبینم. تو بر عکس من منو هیچ جای زندگیت نمیبینی. اونقدر دلم میخواد پشیمون شی اما جلو راتو نمیگیرم. حرفامو محکم میزنم اما میدونم اینو بی تو میمیرم. میدونم اینو بی تو میمیرم. نوشته شده در شنبه ۱۶ اسفند۱۳۹۳ساعت 15:52 توسط tanha. قصه ی من و تو.
چکاوک
اللهم صلعلی محمد و آل محمد :. الذین فرضت علینا طاعتهم :. برای برداشته شدن پرده سیاه و مشاهده وبلاگ روی تصویر کلیک کنید :. یا ای ها العزیز. مس نا و اهلنا الض ر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الكيل و تصد ق علينا. کلیپ از استاد دانشمند. نوشته شده در دوشنبه 19 دی1390ساعت 2 توسط چکاوک. ای اجل یک چند روزی دور ما را خط بکش. وعده ما عصر عاشورا . نوشته شده در پنجشنبه 9 آبان1392ساعت 0 توسط چکاوک. نوشته شده در دوشنبه 18 شهریور1392ساعت 4 توسط چکاوک. Design By : Mihantheme. چكاوك را نخوريد,. او را دشنام ندهيد,. باشگاه ...
Chakab
Blog de CHAKAB00UM--X - Peax : Volleyeuse's (lL' - Skyrock.com
Mot de passe :. J'ai oublié mon mot de passe. Peax : Volleyeuse's (lL'. Les compliments c'est bien beau, c'est bien agréable,. Mais on ne sait jamais si c'est sincère,. Tandis que les insultes ca vient du coeur. Dommage, la vie n'est pas comme un livre,. On ne peux pas sauter des chapitres,. Ni revivre des bons moments . Le prochain qui me dit que j'ai tout pour être heureuse, je lui fais bouffer mon bonheur à coup de pelle dans la gueule! Si tu te léves le matin avec l'envie. D'aller à l'école,.
