daroleshg.blogfa.com

khat-ro-khat.blogfa.com

خط رو خط=اتصال کوتاه - خواب...

http://www.khat-ro-khat.blogfa.com/post-31.aspx

خط رو خط=اتصال کوتاه. یه عالمه حرف نگفته. در صندوقچه ی ذهنم به دنبال واژه میگردم. واژه باید خود باد.خود باران باشد. کجاست این سهراب تا پرواز کبوتر از ذهن رو از نو یادم بده. چه کسی بود صدا زد سهراب؟ داشت خوابم میبرد .دیدم اگه راست راستی این خواب باشه و خوابم ببره .تازه وقتی از اون خواب دومیه بیدار شدم باید از این خواب اولی هم بیدار شم. خواب را دوست میدارم و همه ی آنچه که در خواب هست .تمام رویاهایم را و تمام لحظه های نبودنم را.تمام تقلایم را برای گسیختن از بندهای بیداری. چرا که دیگر مجالی برای آسودن نیست.

khat-ro-khat.blogfa.com

خط رو خط=اتصال کوتاه - رد پای بی عدالتی روی سنگفرش خیابان...

http://www.khat-ro-khat.blogfa.com/post-40.aspx

خط رو خط=اتصال کوتاه. یه عالمه حرف نگفته. رد پای بی عدالتی روی سنگفرش خیابان. خط فقر را و آنرا که میگویند زیر خط فقر! دیدمش با نشانی از بی نشانی .یک زن .با دو فرزند .با سرمایه ای از هیچ. و اکنون جدا شده بود تا رها شود از بار شکنجه های مردی که عشق را نمیشناسد. جای جای بدنش زخم عمیق بی کسی بود. حرارت سیگار و سوزش قلب پر درد .جسمش را سوزانده بود و خاکستر روحش که آب میجست تا عطش تن خسته اش را فرو نشاند. جدا شده بود تا رها شود . اما تازه اول راه بود زیر رگبار نگاههای پرسشگر. دوماه بود که کرایه عقب افتاده بود ...

khat-ro-khat.blogfa.com

خط رو خط=اتصال کوتاه - خالص تر از سبزینگی درخت مجهول...!

http://www.khat-ro-khat.blogfa.com/post-34.aspx

خط رو خط=اتصال کوتاه. یه عالمه حرف نگفته. خالص تر از سبزینگی درخت مجهول! همه چیز از یک حرف شروع شد. از یک التهاب مبهم . از یک گریز پرسشگر . از خوابی هزار ساله . و چقدر خوب شروع شد! حتی زیباتر از بادبادکی بی نخ. یا یک پلکان به براعت تحمیل. زنجیر وار بهم گره خورده بود بند بند خاطرات کودکی ناهمگونمان. کرم شب تاب بر روی سیبی کال چنبره زده بود . میشکافت هر آنچه پیله بود و قسمت میکرد نور را با توهم بی هویت تردید. همه جیز ناب و دست نخورده بود ,به بکری دفتر تا نخورده ی مشق شب. وصله میخورد سکون به شتاب کدر دلواپسی.

khat-ro-khat.blogfa.com

خط رو خط=اتصال کوتاه -

http://www.khat-ro-khat.blogfa.com/post-32.aspx

خط رو خط=اتصال کوتاه. یه عالمه حرف نگفته. یک لحظه بیشتر نیست. تکرار حادثه و گرداب تردید . مرگ ثانیه در آغوش عدم. داشت چشمانم گرم میشد .داشت مرا میبرد از این دنیا که حادثه تکرار شد. داشت یادم میرفت قصه های شهرزاد به لطافت خواب کودکی. داشت باورم میشد کودکان وارثان قصه های مادربزرگند. داشت قصه از نو تکرار میشد که کتاب قصه ورق خورد. نوشته شده در چهارشنبه ششم تیر ۱۳۸۶ساعت 13:42 توسط SPD. این وبلاگ حرفای دل منه .حرفایی که گاها میشه به همه گفت و گاها به هیشکی! خلاصه اینکه خونه ی خودتونه .تعارف هم نداریم.

khat-ro-khat.blogfa.com

خط رو خط=اتصال کوتاه - خسته جان من تولدت مبارک...

http://www.khat-ro-khat.blogfa.com/post-41.aspx

خط رو خط=اتصال کوتاه. یه عالمه حرف نگفته. خسته جان من تولدت مبارک. خسته جان من سكوتت بلند ترين فرياد هاست . تو رمز روشني را در گوشم زمزمه كردي و من ناباورانه باور كردم. هق هق گريه هايم را صبوري كردي در بهتي سر زده. آغوش خوابهايم بودي در تجلي ركود شگفتيهايي كه دستان كوچكم رقم ميزد. همين دستان كوچكي كه بوي توت هاي وحشي ميداد. زايش عدم را در برهوتي از سكون شكايت كردي. برايت از نگفته ها گفتم و هيچ نگفتي. هيچ نگفتم و لب گشودي با سكوتي تر و از سپيد برايم گفتي. از سپيدي كه با تو خود را شناخت. به همين سادگي .

sarabcheye-tanhayi.blogfa.com

طالع بي شفقت بين كه در اين كار چه كرد؟ -

http://www.sarabcheye-tanhayi.blogfa.com/post-16.aspx

طالع بي شفقت بين كه در اين كار چه كرد؟ شعرمي نوسيم و گاه داستان. واقعا فوت پدر پریا نا گهانی بود.به همه تسلیت می گم. این شعرم که.از نظراتتون ممنون می شم. نوشته شده در جمعه پنجم آبان ۱۳۸۵ساعت 14:9 توسط اسما. اشک آن شب لبخند عشقم بود. سایه ها ) . سحرنقیلی و پسرک. شاید روزی دیگر ) . کاوه جدیری. فرزاد با تمام گله هایش.

sarabcheye-tanhayi.blogfa.com

طالع بي شفقت بين كه در اين كار چه كرد؟

http://www.sarabcheye-tanhayi.blogfa.com/8601.aspx

طالع بي شفقت بين كه در اين كار چه كرد؟ شعرمي نوسيم و گاه داستان. تعفن صدایی که داغ می کنی. زیر کویر تافتون های بریده شده. کنار قندیل های ساتور خورده ی سینی مسی. روباه و زاغ بازی های یک قالب پنیر. ریحان های به غارت رفته ی( نیما). جیغ جیغ کنان . پست بودن نوزادی که رحم مرا. جهاز چند ماهه می بندد. یکهو پیغمبری کنی و عزل کنی و تمییز کنی. که منصوب شوم به گوشواره ی حاجر. تا به تسخیر بکشی حماقتم را. که مبادا کبیره مرتکب( دوستت دارم) . ته نشینی شبنم هایی که حنابندان گونه هایم را. لای دستمالی بقچه می کنی.

sarabcheye-tanhayi.blogfa.com

طالع بي شفقت بين كه در اين كار چه كرد؟ -

http://www.sarabcheye-tanhayi.blogfa.com/post-23.aspx

طالع بي شفقت بين كه در اين كار چه كرد؟ شعرمي نوسيم و گاه داستان. نمی دونم بگم دل نوشتست یا شعر یا متن ادبی.ولی هرچی که هست.حجتیه واسه زنده بودنم و نفس هایی که من رو از این زندگی پس می زنند. بکوبید توی شقیقه ام. شاید بالا بیاورم تمام مغزم را. و بپاشم روی گریه های هر شب بالشی. که پیر مردی هر پنج شنبه دعای کمیل از بر می کند. آیه های پستانداران دریایی می آموزد. باید برای یکشنبه سناریویی بنویسم. باید محکم بکوبم توی شقیقه ام. تا که باور کنند. اوج گریه ی نهنگ را. وقتی پیر مرد توی دهانش دعای کمیل می خواند.

sarabcheye-tanhayi.blogfa.com

طالع بي شفقت بين كه در اين كار چه كرد؟ -

http://www.sarabcheye-tanhayi.blogfa.com/post-15.aspx

طالع بي شفقت بين كه در اين كار چه كرد؟ شعرمي نوسيم و گاه داستان. دلم که هوای بودن می کند. تازه هوا به هوا می شوم. که فریاد بزنی مرا. به باز خواست لبخند های وحشتبارم. که تو غم زده. کنار کرک های نقشه دار( زل) هایت را. از قند های روی میز شیرین کنی. و دلم می زند. که قند ها دلهره می زنند دهانت را. استکان ها را به رقاصی کشیده. و حادثه حادثه ی صورتی کردن دلخوشی ها شده. توی سینیی خرما ها دنبال من می گردی که چه؟ من ساق دوش کفش ها. به تقدس کشیده شده ام/ /. به دین (مدیون) خدا حافظی ( دو) باره ام. تا گرد کردن چشمانت.

khat-ro-khat.blogfa.com

خط رو خط=اتصال کوتاه

http://www.khat-ro-khat.blogfa.com/8606.aspx

خط رو خط=اتصال کوتاه. یه عالمه حرف نگفته. داشتم ميرفتم،هواي رفتن كرده بودم،تصميم گرفته بودم ،از آن تصميم هاي هميشگي كبري! ولي يك دفعه باز هم هوايي شدم! در خانه ي جديد منتظرم: با دهاني پر از سيب تا نبض خيس صبح. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۸۶ساعت 17:3 توسط SPD. خسته جان من تولدت مبارک. خسته جان من سكوتت بلند ترين فرياد هاست . تو رمز روشني را در گوشم زمزمه كردي و من ناباورانه باور كردم. هق هق گريه هايم را صبوري كردي در بهتي سر زده. همين دستان كوچكي كه بوي توت هاي وحشي ميداد. به همين سادگي .