farvardin77.blogfa.com

generaldata.blogfa.com

❣❣❣گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی❣❣❣ - رفته ای؟♥♥♥

http://www.generaldata.blogfa.com/post/120

گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی. غصه در سینه من می نالد. بعضی ها بهش میگن قسمت. اما من تازگیها بهش میگم به درک. نوشته شده در پنجشنبه سوم بهمن ۱۳۹۲ساعت 14:11 توسط mobina. يکي را دوست دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. بخواند از نگاه من. که او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. به برگ گل نوشتم من. تو را دوست مي دارم. ولي افسوس او گل را. به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند. به مهتاب گفتم اي مهتاب. سر راهت به کوي او. سلام من رسان و گو. تو را من دوست مي دارم. ولي افسوس چون مهتاب به روي بسترش لغزيد.

generaldata.blogfa.com

❣❣❣گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی❣❣❣ - متاسفم♥♥♥

http://www.generaldata.blogfa.com/post/116

گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی. غصه در سینه من می نالد. نه برای تو که دروغ برایت خود زندگیست. نه برای خودم که دروغ تنها خط قرمز زندگیست برایم. متاسفم که چرا مزه ے عشق را. از دست تو چشیدم. تا همیشه در شک دروغ بودنش بمانم. نوشته شده در دوشنبه شانزدهم دی ۱۳۹۲ساعت 16:13 توسط mobina. يکي را دوست دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. بخواند از نگاه من. که او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. به برگ گل نوشتم من. تو را دوست مي دارم. ولي افسوس او گل را. به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند. سر راهت به کوي او.

generaldata.blogfa.com

❣❣❣گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی❣❣❣ - دلم گرفته♥♥♥

http://www.generaldata.blogfa.com/post/113

گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی. غصه در سینه من می نالد. دوست داشتن یکی برداشت. حتی وقتی ازش دلخوری . نوشته شده در دوشنبه شانزدهم دی ۱۳۹۲ساعت 16:4 توسط mobina. يکي را دوست دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. بخواند از نگاه من. که او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. به برگ گل نوشتم من. تو را دوست مي دارم. ولي افسوس او گل را. به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند. به مهتاب گفتم اي مهتاب. سر راهت به کوي او. سلام من رسان و گو. تو را من دوست مي دارم. ولي افسوس چون مهتاب به روي بسترش لغزيد. Wê ömê ö m wêß.

kumail.blogsky.com

غرق - خدا همین نزدیکی هاست

http://kumail.blogsky.com/1392/08/10/post-681

خدا همین نزدیکی هاست. GOD IS NOW HERE. آدمی که غرق شود . قطعا می میرد . چه در دریا . چه در رویا . تاریخ ارسال: 10 آبان 1392 ساعت 12:45 نویسنده: ZIBA. 11 آبان 1392 20:45. قشنگ بود، ی لایک داری. 1 آذر 1392 16:51. 23 دی 1392 02:03. 4 اردیبهشت 1393 20:47. پس یعنی من مردم؟ 13 اردیبهشت 1393 11:25. شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت عرض می کنم. 24 مرداد 1393 11:10. چه جالب و زیبا. 13 اسفند 1393 23:20. دست نوشته های عاشق. خوشحال میشم دقایقی رو مهمون من باشی. وسیله هم برات گذاشتم بهم سر بزنی. میتونی بهم سر بزنی.

generaldata.blogfa.com

❣❣❣گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی❣❣❣ - لحظه ی رفتن ♥♥♥

http://www.generaldata.blogfa.com/post/109

گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی. غصه در سینه من می نالد. سکوتم علامت رضا نبود. می خواستم مثل همیشه. روی حرفت حرفی نیارم ! نوشته شده در پنجشنبه پنجم دی ۱۳۹۲ساعت 12:44 توسط mobina. يکي را دوست دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. بخواند از نگاه من. که او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. به برگ گل نوشتم من. تو را دوست مي دارم. ولي افسوس او گل را. به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند. به مهتاب گفتم اي مهتاب. سر راهت به کوي او. سلام من رسان و گو. تو را من دوست مي دارم. ولي افسوس و صد افسوس. هنوز زندگی ا...

generaldata.blogfa.com

❣❣❣گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی❣❣❣ - زندگی کردl با تو♥♥♥

http://www.generaldata.blogfa.com/post/111

گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی. غصه در سینه من می نالد. زندگی کردl با تو. ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﺧﺖ ﺩﺍﺭﻩ! ﺍﻣﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﻣﻦ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻡ! نوشته شده در پنجشنبه پنجم دی ۱۳۹۲ساعت 12:46 توسط mobina. يکي را دوست دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. بخواند از نگاه من. که او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. به برگ گل نوشتم من. تو را دوست مي دارم. ولي افسوس او گل را. به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند. به مهتاب گفتم اي مهتاب. سر راهت به کوي او. سلام من رسان و گو. تو را من دوست مي دارم. برگی از ز...

generaldata.blogfa.com

❣❣❣گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی❣❣❣ - بد ترین حس دنیا♥♥♥

http://www.generaldata.blogfa.com/post/108

گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی. غصه در سینه من می نالد. بد ترین حس دنیا. بدترین حس ه دنیا اینه که. بدونی کس ی که دوس ش داری. همون اندازه یک ی دیگه رو دوست داره. نوشته شده در پنجشنبه پنجم دی ۱۳۹۲ساعت 12:35 توسط mobina. يکي را دوست دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. بخواند از نگاه من. که او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. به برگ گل نوشتم من. تو را دوست مي دارم. ولي افسوس او گل را. به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند. به مهتاب گفتم اي مهتاب. سر راهت به کوي او. سلام من رسان و گو. زابر تيره برقي جست.

kumail.blogsky.com

خواهر... - خدا همین نزدیکی هاست

http://kumail.blogsky.com/1392/06/02/post-676

خدا همین نزدیکی هاست. GOD IS NOW HERE. کسی که مثل هیچکس نیست! بعد از مادر هیچ احساسی نمیتونه مثل احساس یه خواهر به داداشش باشه خداییش قبول دارید یا نه؟ البته منم خواهر محمد کمیلم. یه روزی برگردم و اینجا رو بخونم یادم باشه محمد رو خیلی دوست داشتم و دارم و خواهم داشت. تاریخ ارسال: 2 شهریور 1392 ساعت 13:10 نویسنده: ZIBA. 2 شهریور 1392 13:35. قربون خواهرم برم من. من بیشتر . هوار تا میدوستمت محمد. 16 شهریور 1392 22:59. 23 دی 1392 02:05. آخه چه احساس قشنگی من تک بچه ام. 19 بهمن 1392 22:08. 13 اسفند 1392 08:48.

generaldata.blogfa.com

❣❣❣گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی❣❣❣ -

http://www.generaldata.blogfa.com/post/35

گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی. غصه در سینه من می نالد. نوشته شده در شنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۲ساعت 21:33 توسط mobina. يکي را دوست دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. بخواند از نگاه من. که او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. به برگ گل نوشتم من. تو را دوست مي دارم. ولي افسوس او گل را. به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند. به مهتاب گفتم اي مهتاب. سر راهت به کوي او. سلام من رسان و گو. تو را من دوست مي دارم. ولي افسوس چون مهتاب به روي بسترش لغزيد. يکي ابر سيه آمد که روي ماه تابان را بپوشانيد. تنهایی مجید(...

generaldata.blogfa.com

❣❣❣گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی❣❣❣ - بی معرفت♥♥♥

http://www.generaldata.blogfa.com/post/107

گریه ی هر شب من شده عادت تنهایی. غصه در سینه من می نالد. می گویند بادآورده را باد میبرد! توکه باپای خودت آمده بودی! نوشته شده در پنجشنبه پنجم دی ۱۳۹۲ساعت 12:34 توسط mobina. يکي را دوست دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. بخواند از نگاه من. که او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نميداند. به برگ گل نوشتم من. تو را دوست مي دارم. ولي افسوس او گل را. به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند. به مهتاب گفتم اي مهتاب. سر راهت به کوي او. سلام من رسان و گو. تو را من دوست مي دارم. ولي افسوس چون مهتاب به روي بسترش لغزيد.