ghatre-dar-bikaran.blogsky.com

قطره در بیکران

شنبه 25 فروردینماه سال 1386. بعد از چند روز تنهاییو توی خونه نشستن تصمیم گرفتم کمی توی هوای بارونی قدم بزنم،لباسمو. پوشیدمو از در خونه زدم بیرون،. چند قدمیو پیاده رفتم و فکر می کردم،. خیلی حالم گرفته بود،. یه لحظه حس کردم کسی داره صدام میزنه،. میشه چند لحظه بایستید،. بار اول توجهی بهش نکردم و راهمو ادامه دادم،. ولی یهو گفتم بزار ببینم چی می خواد بگه،. سرمو انداختم پایین و گفتم:بفرمایید،. گفت میشه این شماره رو از من بگیرید و به من تماس بگیرید،. با اسرار زیاد شماره رو گرفتم و خیلی بی اعتنا گذاشتمش توی جیبم،.

http://ghatre-dar-bikaran.blogsky.com/

OVERVIEW OF ghatre-dar-bikaran.blogsky.com

TRAFFIC RANK

>1,000,000

REVIEWS

0

PAGES IN THIS WEBSITE

19

LINKS TO THIS WEBSITE

CONTACTS

ADDRESSES

SOCIAL LINKS

ONLINE SINCE

WEBSITE DETAILS

SEO

PAGES

SIMILAR SITES

TRAFFIC RANK FOR GHATRE-DAR-BIKARAN.BLOGSKY.COM

TODAY'S RATING

>1,000,000

TRAFFIC RANK - AVERAGE PER MONTH

BEST MONTH

May

AVERAGE PER DAY Of THE WEEK

HIGHEST TRAFFIC ON

Thursday

TRAFFIC BY CITY

Sign up

CUSTOMER REVIEWS

Average Rating: 3.9 out of 5 with 15 reviews

5 star

6

4 star

6

3 star

1

2 star

0

1 star

2

Hey there! Start your review of ghatre-dar-bikaran.blogsky.com

AVERAGE USER RATING

Write a Review

WEBSITE PREVIEW

LOAD TIME

0.7 seconds

FAVICON PREVIEW

16x16

CONTACTS AT GHATRE-DAR-BIKARAN.BLOGSKY.COM

ADD CONTACT

Login

TO VIEW CONTACTS

Remove Contacts

FOR PRIVACY ISSUES

CONTENT

PAGES IN
THIS WEBSITE

19

SSL

EXTERNAL LINKS

12

SITE IP

31.3.232.171

LOAD TIME

0.703 sec

SCORE

6.2

PAGE TITLE

قطره در بیکران | ghatre-dar-bikaran.blogsky.com Reviews

<META> DESCRIPTION

شنبه 25 فروردینماه سال 1386. بعد از چند روز تنهاییو توی خونه نشستن تصمیم گرفتم کمی توی هوای بارونی قدم بزنم،لباسمو. پوشیدمو از در خونه زدم بیرون،. چند قدمیو پیاده رفتم و فکر می کردم،. خیلی حالم گرفته بود،. یه لحظه حس کردم کسی داره صدام میزنه،. میشه چند لحظه بایستید،. بار اول توجهی بهش نکردم و راهمو ادامه دادم،. ولی یهو گفتم بزار ببینم چی می خواد بگه،. سرمو انداختم پایین و گفتم:بفرمایید،. گفت میشه این شماره رو از من بگیرید و به من تماس بگیرید،. با اسرار زیاد شماره رو گرفتم و خیلی بی اعتنا گذاشتمش توی جیبم،.

<META> KEYWORDS

1 تبلیغات

2 قطره در بیکران

3 علامت سوال

4 خانمخانم

5 خیلی خسته بودم،

6 گفتم سلام ،خوب هستد

7 گفت ممنون،ببخشید شما

8 ماه گذشت،

9 ساناز

10 نظرات 9

CONTENT

Page content here

KEYWORDS ON PAGE

تبلیغات,قطره در بیکران,علامت سوال,خانمخانم,خیلی خسته بودم،,گفتم سلام ،خوب هستد,گفت ممنون،ببخشید شما,ماه گذشت،,ساناز,نظرات 9,سلام,نظرات 6,تموم شد,خستم کرده بود,خیلی,نظرات 3,سه مورچه,مورچه اول گفت {,مورچه دوم گفت {,آنگاه,مورچه سوم,نظرات 4,که شاید,آخه چرا

SERVER

WSGIServer/0.1 Python/2.6.1

POWERED BY

Django/1.2.1 SVN-13336

CONTENT-TYPE

utf-8

GOOGLE PREVIEW

قطره در بیکران | ghatre-dar-bikaran.blogsky.com Reviews

https://ghatre-dar-bikaran.blogsky.com

شنبه 25 فروردینماه سال 1386. بعد از چند روز تنهاییو توی خونه نشستن تصمیم گرفتم کمی توی هوای بارونی قدم بزنم،لباسمو. پوشیدمو از در خونه زدم بیرون،. چند قدمیو پیاده رفتم و فکر می کردم،. خیلی حالم گرفته بود،. یه لحظه حس کردم کسی داره صدام میزنه،. میشه چند لحظه بایستید،. بار اول توجهی بهش نکردم و راهمو ادامه دادم،. ولی یهو گفتم بزار ببینم چی می خواد بگه،. سرمو انداختم پایین و گفتم:بفرمایید،. گفت میشه این شماره رو از من بگیرید و به من تماس بگیرید،. با اسرار زیاد شماره رو گرفتم و خیلی بی اعتنا گذاشتمش توی جیبم،.

INTERNAL PAGES

ghatre-dar-bikaran.blogsky.com

1

قطره در بیکران

http://www.ghatre-dar-bikaran.blogsky.com/1385/08/24/post-71

چهارشنبه 24 آبانماه سال 1385. چند روز بود که نه صداشو شنیده بود نه دیده بودش،. دیگه نا امید شده بود،. دیگه فکر میکرد واسه هیچوقت نمی بینتش،. واسش خیلی سخت بود دیگه دلو و دماق کاری رو نداشت ،. حس می کرد یه چیزی رو گم کرده،. دستش روی چونش به یه جا خیره شده بود ،توی افکارش غرق شده بود،. به این فکر می کرد آخه چرا یهو تنهاش گذاشتو رفت. اون که بهش گفته بود دوسش داره، پس چرا رفت،. صدای زنگ موبایلش اونو از جاش بلند کرد پرید به سمت موبایل که شاید اون باشه. باورش نمی شد اون باشه ،چشماشو به هم زد، آره خودش بود.

2

نسخه قابل چاپ

http://www.ghatre-dar-bikaran.blogsky.com/print/post-74

سه مورچه روی بینی مردی که در آفتاب. به خواب رفته بود به هم رسیدند. پس از آنکه هر به رسم قبیله خود به همدیگر درود گفتند :همانجا سر گرم گفت و گو شدند. از این تپه ها و ماهورها برهنه تر تا کنون ندیده ام. تمام روز را در پی دانه ای ،. هر چه باشد گشته ام ،. هیچ چیز پیدا نمی شود. من هم چیزی پیدا نکرده ام با آنکه هر گوشه و کناری را گشته ام . این به گمانم همان چیزی ست همگنان من به آن می گویند. زمین نرم و روان ،. که چیزی از آن نمی روید. سرش را بلند کرد و گفت:. که همیشه حی و حاضر است.

3

قطره در بیکران

http://www.ghatre-dar-bikaran.blogsky.com/1385/09/02/post-73

پنجشنبه 2 آذرماه سال 1385. توی این هوای سرد، تصمیم گرفتم کمی پیاده روی کنم و فکر کنم،. لباس گرم پوشیدم و از دره خونه رفتم بیرون،. از کوچه که رفتم بیرون رسیدم به اتوبان، کنار اتوبان توی پیاده رو شروع کردم به قدم زدن،. پشت چراغ قرمز به ماشین های که ایستاده و نگاهی به بچه های کردم که با لباسی کم از سرما به خود می لرزیدند،. و با نگاهی التماس آمیز ،. نگاهی که اون شادابی و نشاط بچگی رو نداره،نگاهی که اون شیطت بچگی رو نداره،. صدای به گوشم رسید که می گفت:. آدامس می خری،آدامس،۱۰۰ تومن. یکی دیگشون می گفت:.

4

قطره در بیکران

http://www.ghatre-dar-bikaran.blogsky.com/1385/08/30/post-72

سهشنبه 30 آبانماه سال 1385. اون نظر یا اون حسی. رو که بعد از دیدن این عکس ها بهتون دست مده به من بگید و نظرتون. عناوین آخرین یادداشت ها. لیست وبلاگ های فارسی. طراح قالب : ماکرومدیا. عضویت کاربران بلاگ اسکای.

5

قطره در بیکران

http://www.ghatre-dar-bikaran.blogsky.com/1386/01/25/post-78

شنبه 25 فروردینماه سال 1386. بعد از چند روز تنهاییو توی خونه نشستن تصمیم گرفتم کمی توی هوای بارونی قدم بزنم،لباسمو. پوشیدمو از در خونه زدم بیرون،. چند قدمیو پیاده رفتم و فکر می کردم،. خیلی حالم گرفته بود،. یه لحظه حس کردم کسی داره صدام میزنه،. میشه چند لحظه بایستید،. بار اول توجهی بهش نکردم و راهمو ادامه دادم،. ولی یهو گفتم بزار ببینم چی می خواد بگه،. سرمو انداختم پایین و گفتم:بفرمایید،. گفت میشه این شماره رو از من بگیرید و به من تماس بگیرید،. با اسرار زیاد شماره رو گرفتم و خیلی بی اعتنا گذاشتمش توی جیبم،.

UPGRADE TO PREMIUM TO VIEW 14 MORE

TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE

19

LINKS TO THIS WEBSITE

sokoot-hayahoo.blogsky.com

سکوت پر هیاهو

http://www.sokoot-hayahoo.blogsky.com/1393/09/03/post-282/-دوربین-مداربسته-از-نوع-مخفیش

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت.شیما،غزاله و انسیه. دوشنبه 3 آذرماه سال 1393. دوربین مداربسته از نوع مخفیش. از صبح تنهام ، از صبح آهنگ شاد می ذارم و به حالت نشسته کمی قر میدم. حالا دارم به این فکر می کنم اگه آقای پ. دوربین مداربسته مخفی داشته باشه چقدر موجبات شادیش رو فراهم کردم الکی! آخه چند وقت پیش از مدیرعامل یه شرکت شنیدم دوربین مداربسته مخفی داشته و یکی از کارمنداش که از قضا کلید داشته روزهای تعطیل می اومده اونجا و بی خبر از همه جا کارهایی می کرده! بدشانسی به این میگن . عناوین آخرین یادداشت ها.

sokoot-hayahoo.blogsky.com

سکوت پر هیاهو

http://www.sokoot-hayahoo.blogsky.com/1389/07/22/post-276

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت.شیما،غزاله و انسیه. پنجشنبه 22 مهرماه سال 1389. خسته ام از تکرار این روزهای تکراری. خسته ام از تنهایی. از این همه سکوت. عناوین آخرین یادداشت ها. تولد ده سالگی اینجا. دوربین مداربسته از نوع مخفیش. بعد از سالها . The mobile set is off. قدیمای شیما.جدیدای انسیه. یکی از چند نفر! از شن تا شن زار. عضویت کاربران بلاگ اسکای.

sokoot-hayahoo.blogsky.com

سکوت پر هیاهو

http://www.sokoot-hayahoo.blogsky.com/1388/01/17/post-273

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت.شیما،غزاله و انسیه. دوشنبه 17 فروردینماه سال 1388. امروز تولد مامانم بود و من و ساناز طبق معمول همیشه تونستیم غافل گیرش کنیم. عناوین آخرین یادداشت ها. تولد ده سالگی اینجا. دوربین مداربسته از نوع مخفیش. بعد از سالها . The mobile set is off. قدیمای شیما.جدیدای انسیه. یکی از چند نفر! از شن تا شن زار. عضویت کاربران بلاگ اسکای.

sokoot-hayahoo.blogsky.com

سکوت پر هیاهو

http://www.sokoot-hayahoo.blogsky.com/1393/12/05/post-284/-تولد-ده-سالگی-اینجا

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت.شیما،غزاله و انسیه. سهشنبه 5 اسفندماه سال 1393. تولد ده سالگی اینجا. دیروز دهمین سال تولد اینجا بود! ده سال گذشته از آن روزها. شاید حالا دیگر نیایم اینجا و بنویسم. شاید اینجا دیگر هیچ خواننده ای نداشته باشد. اما همیشه یک جای توی خاطراتم یادم می آید که روزی اینجا من بودم ، غزاله و انسیه. و گاهی می آیم می نشینم و از اول تمام نوشته ها را دوره می کنم ،. با بعضی هاشان می خندم و با بعضی هاشان بغض می کنم . تولدت مبارک ، سکوت پر هیاهو . عناوین آخرین یادداشت ها. بعد از سالها .

sokoot-hayahoo.blogsky.com

سکوت پر هیاهو

http://www.sokoot-hayahoo.blogsky.com/1393/09/02/post-280/-بعد-از-سالها-

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت.شیما،غزاله و انسیه. یکشنبه 2 آذرماه سال 1393. بعد از سالها . بعد از سالها یهو دلم خواست یه چیزی اینجا بنویسم! اینجا برای من پر خاطره ست ، پر از شور و شوق جوونی ،. پر از یاد دوستایی که امروز یا دیگه ازشون خبر ندارم ، یا خیلی کم باهاشون در ارتباطم . از دوستایی که ازشون خبر ندارم دلم از همه بیشتر برای انسیه تنگ شده و هنوز به این فکر می کنم چه اتفاقی باعث اینهمه سال بی خبری شد؟ عناوین آخرین یادداشت ها. تولد ده سالگی اینجا. دوربین مداربسته از نوع مخفیش. بعد از سالها .

sokoot-hayahoo.blogsky.com

سکوت پر هیاهو

http://www.sokoot-hayahoo.blogsky.com/1389/07/25/post-277

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت.شیما،غزاله و انسیه. یکشنبه 25 مهرماه سال 1389. این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است. برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید. عناوین آخرین یادداشت ها. تولد ده سالگی اینجا. دوربین مداربسته از نوع مخفیش. بعد از سالها . The mobile set is off. قدیمای شیما.جدیدای انسیه. یکی از چند نفر! از شن تا شن زار. عضویت کاربران بلاگ اسکای.

kaboutar.blogsky.com

سپیدی پیام کبوتر است

http://www.kaboutar.blogsky.com/1384/06

سپیدی پیام کبوتر است. پنجشنبه 31 شهریورماه سال 1384. شیر مردان و شیر زنان این مرز و بوم گرامی باد. چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1384. بیا تا پنجره ها بوی. بیا تا خاطره ها توی غبارنمیره. حرفی از فردا نیار که فردا خیلی دیره. پیشاپیش فرخنده میلاد تنها منجی راستین عالم بشریت،یگانه تجسم حقیقی. غمخوار شیعیان ،دردانه ی. را به ساحت مقدس حضرتش. چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1384. توی کویر خشک بی آب و علفی خودشو می دید تنهای تنها،. تنهای تنها که نه ، فقط خدا رو داشت که بیشتر اوقات باهاش درد دل می کرد. به خدا شکایت می کرد،.

sokoot-hayahoo.blogsky.com

سکوت پر هیاهو

http://www.sokoot-hayahoo.blogsky.com/page/2

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت.شیما،غزاله و انسیه. یکشنبه 2 فروردینماه سال 1388. از این روزهایی که بی تو بودن را به یادم می آورد بیزارم. یکشنبه 25 اسفندماه سال 1387. خوندن نوشته های قدیمی یه حسی در من به وجود آورد که دوباره جرئت کردم خودکار دستم بگیرم و یه کاغذ سفید جلوم بذارم بالاخره ترسم رو کنار گذاشتم و گفتم من می تونم! چند روز پیش داشتم جلو آینه موهام رو شونه می کردم دیدم تارهای سفیدش بیشتر شده به خواهرم گفتم: دارم پیر می شما! اونم گفت: دلت جوون باشه سفیدی مو که دلیل پیری نیست! سهشنبه 25 اردیبهش...

sokoot-hayahoo.blogsky.com

سکوت پر هیاهو

http://www.sokoot-hayahoo.blogsky.com/page/3

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت.شیما،غزاله و انسیه. جمعه 8 دیماه سال 1385. گاهی وقتا بهونه های کوچیک. دلخوری های بزرگ به وجود میارن. چهارشنبه 6 دیماه سال 1385. چند سال پیش واسه شوخی و مسخره بازی من و دو تا از دوستام پشت تلفن خودمونو جای یکی دیگه زدیم،این شوخی اینقدر جدی شد و واسه اون آدم دردسر درست کرد که من هیچ وقت خودمو نمی بخشم. اول دبیرستان که بودم تریبون کلاس ما خراب بود منم یه روز پایه صندلی رو گذاشتم تو شکستگی دبیرمون وقتی نشست صندلیش برگشت و کف کلاس پهن شد و بچه ها سه ساعت بهش خندیدند. چه خوب...

UPGRADE TO PREMIUM TO VIEW 3 MORE

TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE

12

OTHER SITES

ghatre-baaraan.mihanblog.com

و آموختم که ...

و آموختم که . دوشنبه 24 فروردین 1394. این جمله واسه خودمم جالبه! یک سال و نیم که هیچی ننوشتم . چقدر زود گذشت این مدت فکر می کردم 5 یا 6 ماهه که نبودم ولی وقتی به وبلاگم سر میزنم ، تاریخ آخرین نوشتم ، متعجبم می کنه . متاسفانه یه تعداد از دوستام که وبلاگ نویس بودن الان دیگه نمی نویسن و دیگه خبری ازشون نیست . انگار به نوعی تنها شدم . نمی دونم این درسته یا نه! اما شاید خیلی ها به جای نوشتن تو وبلاگاشون جاهای دیگه مثل لاین و اینستاگرام و فیس بوک و . فعال هستن و دیگه فرصتی واسه وبلاگ نوشتن ندارن! حرف زیاده واس...

ghatre-baran.javanblog.ir

در هم بر هم

در هم بر هم. من،اسیر یک رویای سبزم. رویای سبز سرودن چشمانت! سرودن چشمانت در سحرهای بی رنگ و غروب های دلتنگ . به خیالت، دل بستن! نوشته شده در ۱۱/۴/۱۳۸۹ساعت ۱۱:۲۱ توسط Alireza . دسته :. پا به خواب تو گذاشتم بس كه بيداري كشيدم. من چه قدر حوصله كردم تا به خواب تو رسيدم. كاشكي دوست داشتناي ما عشقاي هميشه اي بود. قلبا فانوساي روشن دنيا باغ شيشه اي بود. پشت خنده ي من اشك پشت گريه ي تو خنده. كي تو اين بازي ي تازه دل كهنه ميپسنده. با تو باروني و عاشق زير چتري كه خياله. چقدر اين قصه قشنگه چقدر اين لحظه مهاله.

ghatre-baroon.blogfa.com

نم نم بارون

تاريخ : پنجشنبه بیست و پنجم اردیبهشت 1393 0:24 نویسنده : سوگند. تاريخ : پنجشنبه بیست و پنجم اردیبهشت 1393 0:17 نویسنده : سوگند. نه نرو ، صبر کن ، قرارمان این نبود ، باید سکه بیاندازیم. اگر شیر آمد تردید نکن که دوستت دارم. اگر خط آمد مطمئن باش که دوستت دارم. صبر کن سکه بیاندازیم ، اگر دوستت نداشتم آن وقت برو . . . تاريخ : پنجشنبه بیست و پنجم اردیبهشت 1393 0:12 نویسنده : سوگند. از شروع نفسهای حضرت آدم تا پایان نفسهای آخرین آدم دوستت دارم. دوستت دارم به اندازه ی پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم.

ghatre-baroon.persianblog.ir

باران | وبلاگ فارسی

سلام به دوستان.من واقعا شرمنده همتونم.مشکلاتی داشتم که نتونستم مدتی آپ کنم.ولی دیگه تابستونو هستم کلا! در روزگارى که بستنى . ادامه مطلب. سلام دوکستان روز عشق و محبت همتون مبارک.امسال خیلی خوب بود.واقعا خوش گذشت. جاتون خالی.بادوستام کلی خوش گذروندیم. این عکسارو میذارم براتون . ادامه مطلب. پ ن پ تصویری. پ ن پ تصویریه؟ پ ن پ صوتیه ادیتش کردن. سلام دوستای من.خوفید؟ من که اصلا خوب نیستم.دونه دونه امتحانامو گندمیزنم.خدایاااااااااااااااااااااااااا! بهترین لطیفه رو کی شنیده؟ سلام بچه ها جونی خوفید؟

ghatre-charity.com

صفحه اصلی

میخواهم اکنون کمک کنم. در میان تعداد بسیاری از خیریه ها و سمن ها که به صورت اختصاصی بیماری ها را پوشش می دهند، بیماری هایی هستند که خیریه تخصصی ندارند و جمعیت خیریه حمایت دارویی قطره با هدف کاهش هزینه های دارویی کمرشکن خانوار ایجاد شده است. Div [data-uk-scrollspy-cls]', delay:300}". چگونه یاری می رسانیم:. برای هر یک از مراجعین، مراحلی تا اعطای کمک باید طی شود. ما تلاش داریم که در عین پایبندی به قواعد، این روند را در کوتاه ترین زمان ممکن طی کنیم. آشنایی با بیماران قطره. Div uk-panel', delay:300}".

ghatre-dar-bikaran.blogsky.com

قطره در بیکران

شنبه 25 فروردینماه سال 1386. بعد از چند روز تنهاییو توی خونه نشستن تصمیم گرفتم کمی توی هوای بارونی قدم بزنم،لباسمو. پوشیدمو از در خونه زدم بیرون،. چند قدمیو پیاده رفتم و فکر می کردم،. خیلی حالم گرفته بود،. یه لحظه حس کردم کسی داره صدام میزنه،. میشه چند لحظه بایستید،. بار اول توجهی بهش نکردم و راهمو ادامه دادم،. ولی یهو گفتم بزار ببینم چی می خواد بگه،. سرمو انداختم پایین و گفتم:بفرمایید،. گفت میشه این شماره رو از من بگیرید و به من تماس بگیرید،. با اسرار زیاد شماره رو گرفتم و خیلی بی اعتنا گذاشتمش توی جیبم،.

ghatre-darya.blogfa.com

احساس

این که چه وقت جمله "دوستت دارم" را بیان کنیم، نیاز به مهارت دارد. اولین قدم این است که در مورد چگونگی احساسات خود فکر کنید. شما می خواهید بدانید که آیا حقیقتا شخصی را که با او هستید، دوست دارید یا خیر. اگر احساس شما یک دوست داشتن ساده بوده و امیدوارید که در آینده. او شوید، اکنون زمان مناسب آن نرسیده که به اشتباه. خود را ابراز کنید. هر چند وقت یک بار به طرف مقابل فکر می کنید؟ هدف شما از این رابطه چیست؟ اگر می خواهید رابطه ای متعهدانه با این شخص داشته و. هر چند وقت یک بار او را می بینید و با او حرف می زنید؟

ghatre-ghatre.blogfa.com

.•*.لحظاتي براي فراغت.•*.

لحظاتي براي فراغت. *. براي تازه شدن دير نيست. بردگان طلا بساط خود را برچيده اند. آن گاه زن و مرد را تنگ غروب، غمي بر دل نخواهد بود و درازناي روز، براي شادمانيها کم خواهد بود. و خواهد آمد آن روز که به روزگار تلخ گذشته، بينديشيد بدان دورانها، پيش از آن که نيروهاي پيکارگر، بساط تب طلا را فرو نشانده باشند،. و ما که يک زمان به روياها پيوسته بوديم، دوباره قد علم خواهيم مرد در ذهن شما. آفتاب بالا مي گيرد، روز چهره مي نمايد زمان موعود مي رسد فرا. خبر آمد خبری در راه است. سرخوش آن دل كه از آن آگاه است. بهار با تو...

ghatre-khoon.blogfa.com

سناتور بسیجی

حاج محمد تقی فهمیده. تااطلاع ثانوی خداحافظ بلاگفا. Http:/ senatorebasiji.mihanblog.com. آورده شده در شنبه ۶ شهریور۱۳۸۹زمان 15:15 به قلم سناتور بسیجی. شاید تا به امروز نمی دانستم. شاید در دلم امیدی بود. شاید در وجودم حسی عمیق ریشه دوانده بود. شاید با وجود بی وجودیم التماس می کردم. اما می دانم نمی توانم بگویم که چقدر از تو دلگیرم دوست خوب من. اشک اجازه نمی دهد و امان. دوست خوب کسی است که به دوست خود احسان ونیکی کند سوره نساء آیه۳۶). خدایا اگر دستبند تجمل نمی بست دست کمانگیر مارا. ما از وقتی که به دنیا آمدیم.

ghatre-kocholo.blogfa.com

قطره کوچولو

ghatre-sham.blogfa.com

قطره

اشک سرریز احساسات ما بر گونه هاست. میروم شاید کمی حال شما بهتر شود. اولین بار که تو این بلاگ نوشتم ،نوشتم :. سلام این وبلاگ دوم قطرس خیلی وقت قبل از این که فکرش رو کنیید قرار بود درستش کنم! حالا میگم خدا حافظ :. آخه دیگه نمیتونم باهاتون حرف بزنم استاد صدام کرده پای تخته سیاه. اگر خواستییدمن رو ببینیید از این به بعد نوشته هام رو روی تخته سیاه. خوشحال میشم از دیدنتون. این بار نه قطره نه میکده ارادتمند شما سهرابی! نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم شهریور ۱۳۸۹ساعت 20:13 توسط امیر سهرابی. اگر این جوری شی چی؟