ghazaleh79.persianblog.ir
كوچه شهر دلمباران بهانه بود ... تا زير چتر من تا انتهاي كوچه بيايي....
http://ghazaleh79.persianblog.ir/
باران بهانه بود ... تا زير چتر من تا انتهاي كوچه بيايي....
http://ghazaleh79.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
1.5 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
11
SSL
EXTERNAL LINKS
42
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.482 sec
SCORE
6.2
كوچه شهر دلم | ghazaleh79.persianblog.ir Reviews
https://ghazaleh79.persianblog.ir
باران بهانه بود ... تا زير چتر من تا انتهاي كوچه بيايي....
ghazaleh79.persianblog.ir
كوچه شهر دلم
http://ghazaleh79.persianblog.ir/post/87
باران بهانه بود . تا زير چتر من تا انتهاي كوچه بيايي. این ذات بشره . همه آدمها در برابر تغییر. مقاومت می کنند . طبیعت می گه که این یه امر منطقیه . و منطقی تر اینه که نظام دنیا از یه دید کاملا مثبت گراست و تغییرات، ما رو به سمتی بهتر پیش میبرند. اما این وسط به جز منطق چیزهای دیگه ای هم توی زندگی ما آدمها دخیلند . برای بعضی ها کمتر و برای عده ای بیشتر . و اون حس آدمها از وقایعه . که گاهی منطق نمیتونه پاسخگوی اون باشد و ایجاد تزلزل می کنه . دوسال گذشته درکنار این تیم، بهترین سالهای زندگی کاری من رقم خورد .
كوچه شهر دلم
http://ghazaleh79.persianblog.ir/post/82
باران بهانه بود . تا زير چتر من تا انتهاي كوچه بيايي. دورباش اما نزدیک . من از نزدیکهای دور میترسم! نگارش در ٢٤ بهمن ۱۳٩٠ساعت ۳:٠۱ ب.ظ توسط غزاله به قلم شما. من فکر می کنم پس من هستم. قالب هاي نايت اسکين. Design by : Night Skin.
كوچه شهر دلم
http://ghazaleh79.persianblog.ir/post/85
باران بهانه بود . تا زير چتر من تا انتهاي كوچه بيايي. وقتی که محرمان خانه غریبه اند و نامحرم . وقتی که نزدیکانت نامردی می کنند. و قتی دلت یک شانه مهربان می خواهد . و هیچکس نیست . یکرنگ نیست . همدل نیست . گمان میکنی غریبه تر ها شاید! اما آنها هم دشمنی می کنند. مثل نزدیکانت . و می شکنی . از نزدیک ترها بیشتر و از دوست نماها عمیق تر. در این دنیای بی رحم که محرمان خانه و نامحرمان بیگانه همه غریبه اند . این زندگی قشنگ نیست . نیست . نیست! من فکر می کنم پس من هستم. قالب هاي نايت اسکين. Design by : Night Skin.
كوچه شهر دلم
http://ghazaleh79.persianblog.ir/post/81
باران بهانه بود . تا زير چتر من تا انتهاي كوچه بيايي. بچه که بودم همیشه فکر میکردم آخر دنیا کجاست؟ تصورم یه کوچه بن بست بود با دیوارای کاهگلی که پشت اون دیوارا شاید یه باغ باشه و شایدم هیچی. به توفکر میکنم . که سایه روشن ذهنمی . به روز اول که فقط دوست داشتم . اما دقیقا یادم نیست روز دوم بود یا سوم . که تو همه من بودی . بعدنا که معنی خیلی کلمه ها رو حس می کردم . فکر میکردم شاید بین آخر دنیا با تو، یه ارتباط منطقی وجود داشته باشه . هرجا تو بودی . اونجا ته دنیا بود . من فکر می کنم پس من هستم.
كوچه شهر دلم
http://ghazaleh79.persianblog.ir/post/86
باران بهانه بود . تا زير چتر من تا انتهاي كوچه بيايي. پولو از جیبم در میارم به راننده میدم و نگاهم به بیرون خیره میمونه . فقط نویز صدای راننده رو می شنوم . کاش یه کم ساکت بود . و باز حواسم به همون غروب پائیزیه که منو مست می کنه . وقت پیاده شدنه . راننده عصبانی : هزاری نداری یا حوصله؟ زیر لب زمزمه می کنم : 2 تاش! نگارش در ٤ مهر ۱۳٩۱ساعت ۱٢:٤٢ ب.ظ توسط غزاله به قلم شما. من فکر می کنم پس من هستم. قالب هاي نايت اسکين. Design by : Night Skin.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
11
مستانه
http://www.shaghasing.blogfa.com/9001.aspx
من به سیبی خوشنودم .و به بوییدن یک بوته بابونه .من به یک آینه یک بستگی پاک قناعت دارم. دوشنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۰. شعری کیلانی یا کلونی. بیا واست بوگم اون اوستونک ر * بیا وا هم بخوریم پشدونک ر. بیا وازی بدیم چرخ و فلک ر * بیا یک سو نهیم دوز و کلک ر. بیامثل قدیمها ساده باشیم * به کار زندگی آماده باشیم. الک ک ردی تو بیل و ا سب ورک ر * تو گم کردی عجب راه ک ر ک ر. کوج ه ب دی تو خارو ایون ک ر * کوجه بدی تو معدن نمک ر. به همراه ورامینی وخاری * برار جان تو نکردی چ رب داری. درون خونه ها کی صندلی ب؟ نه شوفاج و ن...
مستانه
http://www.shaghasing.blogfa.com/post-83.aspx
من به سیبی خوشنودم .و به بوییدن یک بوته بابونه .من به یک آینه یک بستگی پاک قناعت دارم. یکشنبه بیست و یکم آذر ۱۳۸۹. درختان را دوست می دارم. كه به احترام تو قيام كرده اند. كه مهر مادر توست،. خط تو با خون تو آغاز مي شود. از آن زمان كه تو ايستادي. و چون فرو افتادي. نویسنده: شقایق خان زادی ساعت 1:13. درباره : اینجا یک تریبون آزاد است . بدون محدودیت .اینجا رها و راحتم . احساسات ‘ عواطف و عقایدم را مینویسم بدون نقاب . بدون ترس . خوشبختانه اینجا آزاد و رها هستم. شعری کیلانی یا کلونی. اولین هم به ثمین پیوست.
مستانه
http://www.shaghasing.blogfa.com/post-79.aspx
من به سیبی خوشنودم .و به بوییدن یک بوته بابونه .من به یک آینه یک بستگی پاک قناعت دارم. یکشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۸۹. کی کیمیا خاتون و خونده؟ بگید تا بگم . نویسنده: شقایق خان زادی ساعت 11:9. درباره : اینجا یک تریبون آزاد است . بدون محدودیت .اینجا رها و راحتم . احساسات ‘ عواطف و عقایدم را مینویسم بدون نقاب . بدون ترس . خوشبختانه اینجا آزاد و رها هستم. شعری کیلانی یا کلونی. اولین هم به ثمین پیوست. گزارش تشییع پیکر استاد محمد نوری. مریم فرزانه (من جوجه ی نوک سیاه م). م ن پروا (شرحه شرحه). امید خاکساری (خانه دل).
ذهن قرمز
http://zehneqermez.persianblog.ir/tag/#ذهن_قرمز
نویسنده : راسل عطاییان. ساعت ٤:٠۱ ب.ظ روز ۸ تیر ۱۳٩۳. نویسنده : راسل عطاییان. ساعت ۱۱:۳۱ ق.ظ روز ٢۱ بهمن ۱۳٩٠. تصویر : دو گوشی موبایل در دو نمای مجانب. سلام ،ادبیات دوست داری؟ این چه سوالیه اول صبحی، من عاشق ادبیاتم جک! مثلا یعنی دست نوشته هایی از خودم با الهام از مکتب بورخس و کمی هم پاسان. نه پسریم ،من از این چیزا نمی خونم :دی. دلت هم بخواد،اینچیزا رو بهش میگن ادبیات پست مدرن،من هم از منادیان مدرنیزاسیون ،هه هه. الاهی ،مدرنیزاسیونت تو حلقم! ها ها .کلی خندیدم . خوب داری میرونی برا خودت.بگو بازم. ساعت &...
بود،نبود،بود،... - ذهن قرمز
http://zehneqermez.persianblog.ir/post/27
نویسنده : راسل عطاییان. ساعت ۸:٠٦ ب.ظ روز ٧ اردیبهشت ۱۳۸۸. نمیدونم هالک بود یا اون گندهه تو چهار شگفت انگیز. هر کدوم از انگشتام شده بود اندازه مچ دست سابقم،مچم هم شده بود اندازه کمر سابقم و. .پدر بزرگم اون ور داشت با یه قر و فر خاصی موهاشو رنگ میکرد. گفتم:داری چه کار میکنی؟ گفت:یالا پاشو ،این هیکل گنده رو تکون بده.باید بری تو زمین به جای پر کلاغی. بابا بزرگم که اومد بیرون گفت:هی حواست باشه ،مادر بزرگت مال منه. به سمت تماشاچی ها اشاره کرد،اونا یکی در میون مادر بزرگم بودن. پروفایل مدیر : راسل عطاییان.
در میان ما ،نه از ما* - ذهن قرمز
http://zehneqermez.persianblog.ir/post/30
در میان ما ،نه از ما*. نویسنده : راسل عطاییان. ساعت ۱٢:۱٤ ق.ظ روز ٢۸ اردیبهشت ۱۳۸۸. اقای "جا" فرد خاصی بود.او در ان واحد میتوانست به چهار یا پنج مورد بی ارتباط به هم فکر کند و در لحظه ای بعد هیچ کدام از انها را به خاطر نداشته باشد. امروز:چند روزی است دفتر را گم کرده،حالا دیگر نام دختر را نمی داند. روز بعد از فردا:صبح که از خواب بلند شد،احساس کرد کمرش ناراحت است،بیشتر که توجه کرد فهمیداز تخت افتاده و چیزی فلزی زیر کمرش است.فنر دفترش بود.تا ظهر ان را خواند:ث ث ث ث. بعد از ظهر همان روز:از ترس گم شدن دوباره...
مستانه
http://www.shaghasing.blogfa.com/8905.aspx
من به سیبی خوشنودم .و به بوییدن یک بوته بابونه .من به یک آینه یک بستگی پاک قناعت دارم. دوشنبه یازدهم مرداد ۱۳۸۹. گزارش تشییع پیکر استاد محمد نوری. صدای ماندگار ملت ایران در میان جمع دوستداران تا خانه ابدی بدرقه شد. تالار وحدت بار دیگر شاهد وداع جمعیت کثیری از دوستداران شاگردان و اساتید موسیقی با پیکر استاد محمد نوری بود . نامش بلند و یادش جاودان باد. اما در حاشیه مراسم :. شاگردان نوری قطعاتی را جهت اجرا در این مراسم آمده کرده بودند که از طرف مسئولین برگزاری مراسم اجازه اجرا به آنها داده نشد و از آنها خوا...
مستانه
http://www.shaghasing.blogfa.com/8812.aspx
من به سیبی خوشنودم .و به بوییدن یک بوته بابونه .من به یک آینه یک بستگی پاک قناعت دارم. شنبه یکم اسفند ۱۳۸۸. میدونم این چند وقته که سراغی از وبم نگرفتم باهام قهر کرده . میدونم بی مغرفتی کردم و سری بهش نزدم . ولی با تمام اینا میدونم که میدونه چقدر دلم این رورا گرفته . همه اش اتفاق های بد و بد . دیگه دل و دماغ نوشتن ندارم . اما خب . . . وب که گناهی نداره باش قهر کنم . تصمیم گرفتم هر از چند وقتی که حوصله کردم چیزایی اضافه کنم تا ببینم خدا چی می خواد . نویسنده: شقایق خان زادی ساعت 23:8. شعری کیلانی یا کلونی.
مستانه
http://www.shaghasing.blogfa.com/post-85.aspx
من به سیبی خوشنودم .و به بوییدن یک بوته بابونه .من به یک آینه یک بستگی پاک قناعت دارم. دوشنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۰. شعری کیلانی یا کلونی. بیا واست بوگم اون اوستونک ر * بیا وا هم بخوریم پشدونک ر. بیا وازی بدیم چرخ و فلک ر * بیا یک سو نهیم دوز و کلک ر. بیامثل قدیمها ساده باشیم * به کار زندگی آماده باشیم. الک ک ردی تو بیل و ا سب ورک ر * تو گم کردی عجب راه ک ر ک ر. کوج ه ب دی تو خارو ایون ک ر * کوجه بدی تو معدن نمک ر. به همراه ورامینی وخاری * برار جان تو نکردی چ رب داری. درون خونه ها کی صندلی ب؟ نه شوفاج و ن...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
42
برج شادی
دوشنبه، اسفند ۲۱، ۱۳۸۵. من در روزهای جشنواره پویانمایی رفتم به این جشنواره. و فیلم های زیادی دیدم . امسال پویا نمایی ارزش دیدن داشت. مخصوصا فیلم های درمیان تیغ ها و قلعه ی هاول. در میان تیغ ها. داستان یک موسیقیدان به همراه پسر و گروه موسیقی خود به اردو می روند. یکی از بچه ها سر شیپور خود را گم می کند. آن ها به شهر می روند اما مغازه ها طعتیل است . آن جا موسیقیدان عا شق یک خانم می شود آن را به کنسرت دعوت می کند . قلعه ی متحرک هاول. داستان دختری که کلاه ساز است . او به قلعه ی هاول می رود وعاشق او می شود.
ღ♥*یادت نره دوست دارم*♥ღ
ღ *یادت نره دوست دارم* ღ. ساکنان دریا بعد از مدتی صدای آب را نمی شنوند.چه تلخ است قصه ی عادت. جدیدا احساس میکنم خیلی صبور شدم. اینقدر که بعده یک سال و نیم دوسی جلو چشم خودم داره با همه دورو وریام میلاسه و من ارمم. اینقدر که دوسه صمیمیم واسه یه پسر بهم خیانت کرد و فقط گفتم متاسفم. اسنقدر که ۵ سال شد اونایی که جونم به جونشون بسه بود و ندیدم و باز چشم به راهم. من هنوز رو پاهای خودمممم و محکمم. نوشته شده در Thu 3 Nov 2011. ساعت 7:37 بعد از ظهر توسط آبتبات چوبی کوچولویی که سبز و ترشه. میشه لطفا بردم ایران؟
I ِM LOveLy
ولے ۲ ن ف رش! جمعه بیست و چهارم مرداد 1393 19:42 ghazaleh. سکوت همیشه معنی سکوت را ندارد. س : ساعت های. جمعه بیست و چهارم مرداد 1393 19:40 ghazaleh. روی چشمانم گذاشتمش ولی لیاقت نداشت! بگذار زیر دیگران بودن را تجربه کند. . . . جمعه بیست و چهارم مرداد 1393 19:38 ghazaleh. جایے در ایט ڪره ے خاڪے . . تو نفس میڪشے و مט. از هماט نفس هایت ، ، نفس میڪشم آرام می شوم! براے زنده ماندنم ڪافے ست. جمعه بیست و چهارم مرداد 1393 19:33 ghazaleh. گير م ت مام د نيا بگوي ند ما مال ه م نيستيم . ما به د رد ه م ن مي خوريم !
كوچه شهر دلم
باران بهانه بود . تا زير چتر من تا انتهاي كوچه بيايي. این ذات بشره . همه آدمها در برابر تغییر. مقاومت می کنند . طبیعت می گه که این یه امر منطقیه . و منطقی تر اینه که نظام دنیا از یه دید کاملا مثبت گراست و تغییرات، ما رو به سمتی بهتر پیش میبرند. اما این وسط به جز منطق چیزهای دیگه ای هم توی زندگی ما آدمها دخیلند . برای بعضی ها کمتر و برای عده ای بیشتر . و اون حس آدمها از وقایعه . که گاهی منطق نمیتونه پاسخگوی اون باشد و ایجاد تزلزل می کنه . دوسال گذشته درکنار این تیم، بهترین سالهای زندگی کاری من رقم خورد .
آنجلز فرندز و وینکس
آنجلز فرندز و وینکس. همه چیز در باره آنجلز فرندز و وینکس. دوشنبه 7 اردیبهشت 1394 08:42 ب.ظ. امیدوارم که خوب باشید. به وب آنجلز فرندز و وینکس خیلی خیلی خوش اومدید. میدونیم که هر وبی قوانینی داره. پس بریم سراغ قوانین وب:. 1- ورود پسرا ممنوع . 2- نظر جبرانی نداریم . 3- نظر بد ندید. به پست های قبلی هم سر بزنید. 5- نظر بدید . 7-اول لینک کنید بعد خبر بدید تا ما هم لینک کنیم.ما همیشه با تبادل موافقیم. 8-این وب نویسنده میخواد اونم 7 تا. خب امیدوارم که بهتون خوش بگذره. شنبه 16 خرداد 1394 06:58 ب.ظ. نویسنده های عز...
حلقه هایی ازنور
عکسقصه.جوک.اس ام اس.شعر. سوژه های فوق العاده خنده دار و دیدنی روز. تصاویری که میلیون ها طرفدار دارد. جلوگیر شدن و نتیجه ی ان. زبیا ترین لبخند دنیا! اگر دنیا بر عکس شود. حرکات های جالب در کنار مجسمه ها. دختری جذاب که سرباز است! خرید لیزر پوینتر سبز. تعیین قدر السهم مشارکت. اس ام اس جدید و خنده دار. سایت اجتماعی فارس عرب. آیا میدانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید. شیطان دچار درد شدید در سر میشود. و باز کردن قرآن شیطان را تجزیه میکند. و با خواندن قرآن به حالت غش فرو میرود. فریب شیطان را نخورید. این کودک ...
تیر ماهی های خاص
تیر ماهی های خاص. خصوصیات تیر ماهی ها. تیرماهی حیف که هیچ وقت سیاست نداشت. نوشته شده در پنجشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت 21:39 توسط ghazaleh. سکوت تیرماهی هزاران حرف توش هست که هیچ وقت نخواهی شنید. نوشته شده در پنجشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت 21:39 توسط ghazaleh. مهم نیس هر کاری میکنی قدرشو نمیدونن و بازم طلبکارن یه نفس عمیق بکش و دوباره تیر ماهی باش. نوشته شده در پنجشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت 21:38 توسط ghazaleh. تیر ماهی همیشه با قلبش زندگی میکنه . Salam dustan khub hastin? تیرماهی یعنی فرمانروای احساس .
GhAzAlEh
اگه تا ته بخونی ضرر نمیکنی* *. Slm man az fartda 2bare up mikonam huuiuuuuuuuuuuura. نوشته شده در شنبه نهم بهمن 1389ساعت 13:46 توسط غزاله. Emruz forje emtehan ejtemaiye goftam biam chand ta up konam. Man kheili pooh ro dust daram. نوشته شده در یکشنبه پنجم دی 1389ساعت 14:1 توسط غزاله. نوشته شده در یکشنبه پنجم دی 1389ساعت 13:36 توسط غزاله. Omid varam khoshetun biyad. نوشته شده در جمعه سوم دی 1389ساعت 0:33 توسط غزاله. Inam chandta ax az aVril. نوشته شده در جمعه سوم دی 1389ساعت 0:20 توسط غزاله. نوشته شده در ...
ghazalehabassalian.com Coming soon...
