harfhayeabi.blogfa.com
كاغذ هاي خط خطيكاغذ هاي خط خطي -
http://harfhayeabi.blogfa.com/
كاغذ هاي خط خطي -
http://harfhayeabi.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.1 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
18
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.132 sec
SCORE
6.2
كاغذ هاي خط خطي | harfhayeabi.blogfa.com Reviews
https://harfhayeabi.blogfa.com
كاغذ هاي خط خطي -
كاغذ هاي خط خطي -
http://www.harfhayeabi.blogfa.com/post-19.aspx
كاغذ هاي خط خطي. و ديروز پايه هاي خانيمان لرزيد و امواج سهمگين زمان قايق كوچك ما را. اسير طوفان كرد .ديروز. خوشي از خانه ي ما رخت بست و زمان شهد تلخ. حقيقت را در گلويم ريخت .راست است حقيقت تلخ است اينكه ببيني. چيزي هايي را كه اي كاش نمي ديدي و كساني را نبيني و يك عمر. حسرت ديدارشان را بر دوش كشي . ديروز زندگي سخت شد و زمان مرا. به تاريكي و تنهايي تبعيد كرد غم در رگهايم جاري شد اندوه روح لطيفم را. به بازي گرفت درد شهد وجودم را مكيد مرا همچو شاخه اي تكيده بر جاي. را خدا به من عشق حقيقي الفباي زندگي را اموخت.
كاغذ هاي خط خطي - زمستان
http://www.harfhayeabi.blogfa.com/post-29.aspx
كاغذ هاي خط خطي. Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA. نوشته شده در یکشنبه ۲۰ بهمن۱۳۹۲ساعت 1:52 توسط نيلوفر. دنیای این روزای من. براي تو مي نويسم شايد صدايم را بشنوي! مي نويسم روي كاغذ شايد ديگر زمين برايم كوچك نباشد! دلنوشته هاي پسر باراني. دردو دل هاي يك تازه عروس. حرف هاي باران خورده. خاطرات من و گوسفندم. كد تاريخ و زمان. نمونه سوالات پیام نور.
كاغذ هاي خط خطي - براي تو مي نويسم شايد صدايم را بشنوي!!!!
http://www.harfhayeabi.blogfa.com/post-26.aspx
كاغذ هاي خط خطي. براي تو مي نويسم شايد صدايم را بشنوي! نوشته شده در دوشنبه ۴ بهمن۱۳۸۹ساعت 3:10 توسط نيلوفر. دنیای این روزای من. براي تو مي نويسم شايد صدايم را بشنوي! مي نويسم روي كاغذ شايد ديگر زمين برايم كوچك نباشد! دلنوشته هاي پسر باراني. دردو دل هاي يك تازه عروس. حرف هاي باران خورده. خاطرات من و گوسفندم. كد تاريخ و زمان. نمونه سوالات پیام نور.
كاغذ هاي خط خطي
http://www.harfhayeabi.blogfa.com/8904.aspx
كاغذ هاي خط خطي. و اما اين بار سنگين تر از توان شانه هاي من است و من هر روز مي. شكنم مي افتم له مي شوم اما به ناچار روي دوپاي لرزانم ايستاده ام و. اين روزهاست كه مي فهمم معني دال دلتنگي را مي فهمم معني انتظار. را چند روزيست نقاب لبخند را گم كرده ام من دليل لبخند را گم كرده ام. من تو را گم كرده ام اي محبوبم اي مادرم ثانيه ها مي گذرد از پس هم اما. من هنوز چشم به چارچوب در دارم اين بغض روي گلويم سنگيني مي كند. خفه ام كرده است اين سردرد ها امانم را بريده اين اشك ها چشمانم را. با ياد انكه شايد تو نرفته باشي ب...
كاغذ هاي خط خطي - دنیای این روزای من
http://www.harfhayeabi.blogfa.com/post-28.aspx
كاغذ هاي خط خطي. دنیای این روزای من. دلم به اندازه ی تمام لحظات نبودنت برایت تنگ شده. این روزها زخم هایم بیشتر درد میکند.حس کلاف سردرگمی را دارم که بی هدف تلاش برای باز شدنش دارد. گنگممثل اغاز حیات یک گل.گیجم.مثل خواب دم بعد از ظهر.نه خوبم نه بدم.مثل طعم گس یک سیب. من هستم اما.انگار نیستم. من هنوز استوارم اما.شکستم. من همه چیز هستم و هیچ چیز نیستم. دلم به اندازه ی تمام غروب های جمعه گرفته است. میدانی اسمان هنوز ابیست. خورشید هنوز هم میتابد. همه چیز مثل قدیم است. دنیای این روزای من. دلنوشته هاي پسر باراني.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
دلنوشته های پسر باران
http://www.samanhonarvar.blogfa.com/8905.aspx
دلنوشته های پسر باران. این شما و این هم . راستش بعد از چندین روز تو مراسم ختم بودن و بعد اومدن خونه و از زور خستگی خوابیدن و شب به زور بیدار شدن و . بلاخره تقریبا ۹۰ درصد تغیراتی رو که مد نظرم بود در وبلاگ ایجاد کردم. ۱- مغزم نزدیک به ۱۷ بار نیمسوز شد و دو بار هم سی پی یو ی مغزم داشت میسوخت. ۲- مجبور شدم از یه قسمت مغزم که توش کدهای برنامه نویسی به زبان اچ تی ام ال و جاوا و رمزهای ورود به اف تی پی سایت خودم رو نگه داری میکردم رو بعد از مدتها راه اندازی کنم و ازش استفاده کنم. ۳- چند شب نخوابیدم. و همه ی م...
دلنوشته های پسر باران - تا حالا لبخندت رو نقاشی کردی؟
http://www.samanhonarvar.blogfa.com/post-36.aspx
دلنوشته های پسر باران. تا حالا لبخندت رو نقاشی کردی؟ امروز میخوام بهت بگم که چطوری میشه یه لبخند نقاشی کرد. شوخی نمیکنم جدی میگم. خوب اول بدو برو یه دونه مداد یا یه دونه خودکار با یه کاغذ بردار بیا . زود باش دیگه . خوب حالا اول دو تا نقطه بکش : کشیدی؟ خوب حالا یه تکه از یه دایره هم پایینش نقاشی کن ). خوب لبخندش اونقدر که باید زیبا نشده؟ اشکال نداره یکی دیگه کنارش بکش . یکی دیگه یه کم اونطرفتر بکش. آفرین همینطوری ادامه بده . رنگای دیگه رو هم امتحان کن. میبینی تو لبند زدی این همون اتفاق خوبیه که باید بیافته.
دلنوشته های پسر باران - تو رفتی
http://www.samanhonarvar.blogfa.com/post-39.aspx
دلنوشته های پسر باران. من مریضت شدم زیر بارون. رفتنو از کی آغاز کردی؟ نوشته شده در چهارشنبه بیستم مرداد ۱۳۸۹ساعت 3:34 توسط سامان. بعد از سالها فراز و نشیب بلاخره به آرامشی ظاهرا پایدار رسیدم و امید دارم که این آرامش پا بر جا باشه , ولی تمامی این سختی ها به من درسی داد که تا آخر عمر فراموش کردنی نیست و اون درس مقاومت و استواری درناملایمات زندگی بود . به امید روزهای بهتر و زیباتر برای همه ی شما عزیزان و در نهایت برای خودم. هه ناساني سه رد. كوچ تنهايي ( محمد ). اسب سفید ( مریم ). عاشقانه 27 ( فلورا ).
دلنوشته های پسر باران
http://www.samanhonarvar.blogfa.com/8906.aspx
دلنوشته های پسر باران. سلام دوباره به همه ی عزیزای گلم. میخوام از این چند روز براتون بگم. راستش من به این فکر افتادم که تو این تعطیلات برم مطب یکی از فامیلا وایستم و هم کار یاد بگیرم هم که سرم گرم باشه و هم یه چیزایی رو تمرین کنم. ولی چشمتون روز بد نبینه نمیدونستم که چقدر این کار وقتمو پر میکنه. اصلا وقت سر خاروندن همم ندارم. ۱- روز اول که رفته بودم آقای دکتر هر چی سوال ازم پرسید برعکس جواب دادم. یه کم بیش از حد جو مطب گرفته بودم. ۲- روز دوم دکتر گفت که دکتر فلانی رو میشناسی. منم گفتم : آره. اول که اومد ...
دلنوشته های پسر باران - اولین پست
http://www.samanhonarvar.blogfa.com/post-37.aspx
دلنوشته های پسر باران. سلام دوباره به همه دوستای گل و خوب و مهربونم. می خوام امروز ماجرای این دو سه روز راتون بگم یه کم بخندین. اگه یادتون باشه اون روز که پست قبلی رو زدم گفتم یه سری وسایلم رو بردم و فقط مونده برقی ها حالا ببینید اون روز جه ماجرایی داشتم. صبح زود بیدار شدم و یه سری وسایلم رو جمع کردم و ساعت ۸ با ماشین خودم آوردم خونه ی جدید و در ابتدای ورود به پارکینگ با یه همچین چیزی. تا از ماشین پیاده شدم اومد جلو و گفت : ببخشید. تو دلم : برای چی اونوقت. آقا اسمائیل : سلام صبحتون بخیر. تو دلم : خودمونی.
دلنوشته های پسر باران - در حال تغیر قالب وبلاگم
http://www.samanhonarvar.blogfa.com/post-40.aspx
دلنوشته های پسر باران. در حال تغیر قالب وبلاگم. سلام عزیزان لطفا دست به گیرنده هاتون نزنید در حال تغیرات اساسی هستم. راستش به سفارش دوست عزیزمون تیراژه که میگه غالب وبلاگ خیلی دلگیره دارم یه غالب جدید طراحی میکنم. راستش تو همین یکی دو روزه یه غالب شاد و قشنگ طراحی میکنم که از این یه نواختی در بیاد. دوستتون دارم خیلی زیاد. نوشته شده در چهارشنبه بیستم مرداد ۱۳۸۹ساعت 5:13 توسط سامان. به امید روزهای بهتر و زیباتر برای همه ی شما عزیزان و در نهایت برای خودم. هه ناساني سه رد. كوچ تنهايي ( محمد ). ღ ღدنیای این ر...
دلنوشته های پسر باران - آخرین پست
http://www.samanhonarvar.blogfa.com/post-35.aspx
دلنوشته های پسر باران. سلام و صد سلام به همه دوستای عزیز و خوبم. به همه ی شما عزیزانی که هر وقت میام خونه به عشق شما ها به اینترنت میام و تا جایی که بتونم به خونه هاتون سر میزنم و درمانی برای این دل تنگ پیدا میکنم. در مورد عنوان پست جدیدم باید بگم که ما داریم از این خونه میریم و یه جورایی من تقریبا بیشتر وسایلم رو بردم و صبح دیگه آخرینها که کامپیوتر و پیانو و گوشی اتاقم و پرینترم رو باید ببرم برای همین گفتم " آخرین پست " منتها تو این خونه. پس پست بعدی تو خونه ی جدید زود میام. هه ناساني سه رد. نوشته هاي ب...
دلنوشته های پسر باران
http://www.samanhonarvar.blogfa.com/8903.aspx
دلنوشته های پسر باران. سلام به همه دوستای گلم. امروز دیگه می خوام حسابی سورپرایزتون کنم تا بدونید که اصولا دانشگاه میمه چی هست یا بهتر بگم مهدکودک و پیش دبستانی غیر انتفاعی بزرگسالان میمه ( همون دانشگاه آزاد ) کجاست. به عکسای زیر خوب توجه کنید اینا رو دونه دونه براتون توضیح میدم. یادتونه که گفتم وقتی داشتیم با بابا از تهران میومدیم چه اتفاقی افتاد؟ برای اون دوستایی که نبودن دوباره میگم که برای اونایی هم که بودن یادآوری بشه. و سمت راستی هم ساختمان اداری که وقتی من درسم تموم شد در ترم آخر افتتاح شد. اون وق...
دلنوشته های پسر باران - این شما و این هم ...
http://www.samanhonarvar.blogfa.com/post-41.aspx
دلنوشته های پسر باران. این شما و این هم . راستش بعد از چندین روز تو مراسم ختم بودن و بعد اومدن خونه و از زور خستگی خوابیدن و شب به زور بیدار شدن و . بلاخره تقریبا ۹۰ درصد تغیراتی رو که مد نظرم بود در وبلاگ ایجاد کردم. ۱- مغزم نزدیک به ۱۷ بار نیمسوز شد و دو بار هم سی پی یو ی مغزم داشت میسوخت. ۲- مجبور شدم از یه قسمت مغزم که توش کدهای برنامه نویسی به زبان اچ تی ام ال و جاوا و رمزهای ورود به اف تی پی سایت خودم رو نگه داری میکردم رو بعد از مدتها راه اندازی کنم و ازش استفاده کنم. ۳- چند شب نخوابیدم. و همه ی م...
دلنوشته های پسر باران
http://www.samanhonarvar.blogfa.com/8811.aspx
دلنوشته های پسر باران. سال ۸۵ یعنی سال پنجم. باید بگم ۱۰۰ همتون دیگه تا الان می تونین بگین که بابااینا کجا رفتن اول عید. بله درست حدس زدین زنجان. و اما من یه هفته قبل از عید مغازه رو تحویل گرفته بودم پس باید به سرعت قبل از تعطیلی بازار تقریبا همه جنس مغازه رو می خریدم و شکر خدا تو ۳ روز این کار رو کردم البته با کمک مهرداد ( دائیم ). خلاصه فروردین و اردیبهشت کاسبی بد نبود ولی هر چی جلو میرفتم بیشتر شناخته میشدم و مشتریام بیشتر میشد راستی یادم نرفت که بگم عروسک فروشی داشتم. می تونین حدس بزنین چی گفت؟ خلاصه...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
18
حرف های ناتمــام ...
حرف های ناتمام . در زمین عشقی نیست که زمینت نزند،آسمان را دریاب. و ان اعبدونی هذا صراط المستقیم. هیچ عینکی دوری تو را نزدیک نمی کند. سردارشهيد حاج محمد ابراهيم همت(حتما سر بزنین). کانون فرهنگی،هنری مهدی موعود(عج)دیزجدیز(در شهرستان خوی). یک مرد یک زندگی. گنجینه ذهن تا قلم(رویای خیس). بخشيدمت اما فراموش نكرده ام. یک مرد هنوز منتظرست. یا بقیه الله فی ارضه. من و دلتنگیام(بانو دلتنگ). با تو آموخته ام(عشق ممنوع). وب نوشته های یک دانشجوی پزشکی. This is for you. پایگاه اختصاصی امام حسین(ع). زندگی بی غم نمیشه.
حرفهای شنیدنی
ظهر بسیار نزدیک است. نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۰ساعت 13:17 توسط احمد فیضی صیفی. بیوگرافی وزندگی نامه ارد بزرگ. آزادي باجي به مردم نيست! چرا که مال و داشته آنهاست. اين سخن از آن مرديست که براي بسياری از جوانان نسل امروز الگو بوده و سخنانش حامل بغضها و درد های آنهاست . ا ر د بزرگ اندیشمند، متفکر، نظریهپرداز و نقاش ایرانی است. ارد بزرگ در شهر مشهد به دنیا آمده است. اما اصلیتش از شهرستان شیروان در شمال خراسان است. مادر ارد بزرگ از ایل بزرگ قشقایی بوده است. آزادیخواهی و میهن پرستی دو رکن و...
مزخرفــ نوشتــ هایِ یکـ منــ
مزخرف نوشت های یک من. یه وختاییم هس بهش فک میکنی با خودت میگی انگاری سرش شلوغه نرم سمتش بهتره در حالیکه شدیدا به حرف زدن باهاش احتیاج داری و نمیدونی که شاید اونم دقیقا همون زمان بهت احتیاج داره! تو میشینی تنهایی به غصه هات فک میکنی اون هم. اصن شاید اونم فک میکنه تو واسش وخ نداری.و اینجوریه که دوتاتون با داشتن هم بازم تنهایین.دوتاتون با داشتن هم بازم غصه دارین.با اینکه اگه یکیتون فقط گوشی برمیداشت شماره ی اونکی رو میگرفت فقط میگفت:امروز سر ساعت فلان،اونجا باش وضع جفتتونم فرق میکرد. :. تاريخ شنبه پنجم مردا...
حرفهای . . .
ساقی توئی و باده توئی و سبو توئی. آبی به رنگ عشق توئی آبرو توئی. جلدم ، کبوترم ، هدفم کو به کو توئی. مقصود من از این همه بق بق بقو توئی. از بام خاطرات حرم جم نمی خورم. از غیر دستهای تو گندم نمی خورم. پیش تو عقده ی دل وا نکنم ، پس چه کنم؟ سر بازار عاشقی آقا ، اشک نم نم چقدر می ارزد؟ شب سرد بدون مهتاب است. شعر هائی برای . . . از غیر دستهای تو گندم نمی خورم. نام مرا به عشق تو مادر حسن گذاشت. روستای مادری روستای شعر و ادب (رامشه). مادر فدایتان بشود شاعر غزل. سلام بر پیامبر اعظم (ص). محفل شعر آئینی انگور*.
حرفهای معمولی
حرفهایی از همه جا و همه چیز. رسانه و اعتماد مردم (ديدگاه رييس جمهور منتخب به مخاطبان رسانه ها). یکشنبه سی ام تیر 1392 ساعت 15:2. در سخنان چندي پيش رييس جمهور منتخب كه در همايش "افق رسانه" ايراد شد نكاتي در مورد رسانه بيان شد كه مي تواند راهگشاي همه رسانه ها به ويژه رسانه ملي و بخصوص سيماي جمهوري اسلامي ايران باشد. از آن استفاده مي كنم و به شرايط تاثير گذاري رسانه بر مخاطب مي پردازم:. نوشته شده توسط کرمی. بازخوانی رقابتها در ادوار انتخابات ریاست جمهوری. یکشنبه هفدهم خرداد 1388 ساعت 19:10. تفاوت میرحسین با...
كاغذ هاي خط خطي
كاغذ هاي خط خطي. Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA. نوشته شده در یکشنبه 20 بهمن1392ساعت 1:52 توسط نيلوفر. دنیای این روزای من. دلم به اندازه ی تمام لحظات نبودنت برایت تنگ شده. این روزها زخم هایم بیشتر درد میکند.حس کلاف سردرگمی را دارم که بی هدف تلاش برای باز شدنش دارد. گنگممثل اغاز حیات یک گل.گیجم.مثل خواب دم بعد از ظهر.نه خوبم نه بدم.مثل طعم گس یک سیب. من هستم اما.انگار نیستم. من هنوز استوارم اما.شکستم. من همه چیز هستم و هیچ چیز نیستم. دلم به اندازه ی تمام غروب های جمعه گرفته است. كاش زندگي ر...
حرف های ابلق
میان این همه هیاهو کمی آرام باش. به جفت های خیابان که نگاه می کنم گل مژه می گیرم. تا یکی ، دو روزی به دنیا چشمک بزنم. و درون نعلبکی چای شنا کنم. دریا را باید صرفه جویی کرد. انزلی همینجوری آب شد. از پری هایی که بلوتوث کنان به چشمت می رسند. جدید ی می زند. من کوچه ها را رنده می کنم. تو خیابان ها را بخور بده. ساعت را ببندیم، کسی ما را نمی شناسد. عقربه ها را بکاریم. امسال محصول وقت داریم. تا حوصله مان سر ببرد. بیخ تا بیخ پرسه ها را. شاید هم به پشه ها خون اهدا کردیم دست از سر بالشت ها برداشتند. دستم را رها نکن.
حرف های آخر
سلام بچه ها با عرض پوزش متاسفانه به علت سنگین بودن درسا زیاد نمیتونم به وب بسرم پس تا اطلاع ثانوی پست گذاشتن تعطیله پس فعلن. فردا های روشن (فائزه خانوووم). جالب انگیز و خنده دار! Bioclub ( m.s Kimya. ای اهل حرم میر و علمدار نیامد. کم کم مدرسه ها هم دارن شرو میشن آرزوی موفقیت برای همتون دارم با شرو شدن مدرسه ها فک نکنم بتونم مظلب بذارم واسه همین فقط نظرا رو تایید میکنم پس ایشالا تا تابستون سال بعد. آخه دلت میاد نظر ندی . تاريخ : جمعه هشتم فروردین 1393 20:28 نویسنده : یه سمپادی. ورقه ی امتحانی بعضیا. از فر...
حرفهای آرزو
زندگي دفتري از خاطره هاست. يک نفر در دل شب. يک نفر در دل خاک. يک نفر همدم خوشبختي هاست. يک نفر همسفر سختي هاست. چشم تا باز کنيم عمرمان مي گذرد. ما همه همسفريم . نوشته شده در شنبه بیستم مهر ۱۳۸۷ساعت 16:0 PM. اي تفاهم عميق نگاهم! تو از تبار كدامين قبيله اي و حرفهايت از كدامين ديار؟ حرفهايي كه با ترنمش سبز مي شوم. تو احساس كلامت را به كدامين آفتاب پيوند زدي؟ و صداي تو از كدامين باران. كه مهربان ترين آهنگ محبت است؟ چشم هايت بهار كوچه هاي احساس را به وام داشت. و دست هايت التيام من. صداي تو جاري است. نوشته شده...
♥.♥.♥حرف های عاشـــــــــــــــقان♥.♥.♥
حرف های عاشقان . . حرف های چند دوست عاشق. بیا و معجزه کن . غروب های دلگیر پاییز هم. آرزوی پنهانی ام همین است. همه ی خودم را. در آغوشت پیدا کنم! دوشنبه ۱۳۹۲/۰۸/۱۳ دختر گمنام. توبیشتر از هر کس می دانی. من از بلندی این فاصله می ترسم! چشم دهان نیست که داد بکشد به داد چشم های من برس! دوشنبه ۱۳۹۲/۰۸/۱۳ دختر گمنام. دلم برات تنگ شده! کدوم گوری هستی بدادم برس. تو آغوش کی بال و پر میزنی. به چشمهای کی زل زدی بی شرف؟ بزن زندگیمو تبر میزنی. شب زجه های من عاشقه. لبات رو کدوم لب تداعی شده. تنت خو گرفته به دستهای کی؟
طلوع عشق
گاهی می اندیشم خبر مرگ. مرا با توچه کس میگوید؟ این ان روی تو را کاشکی. می دیدم شانه بالا زدنت. را بی قید که مهم نیست. زیاد و تکان دادن سر که:. نوشته شده در سه شنبه دوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 15:34 توسط فریناز. خسته ام از این هیاهو،تو بیا کمی وفا کن. با عبور چون بهارت به دلم پنجره وا کن. بیا فانوس شبم باش وقت تردید ستاره. تا نگاهت مثل بارون تو چشای من بباره. پر از خیال بارون،مثل یک دشت شقایق. کاش تو لحظه ی دیدار نمی زد نبض دقایق. مثل پروانه چه آروم توی خوابم پا می ذاری. عطر گل های بهار رو،تو اتاقم جا می ذاری.