honagh.blogfa.com

belong.blogfa.com

مـتـعـلـقین

http://www.belong.blogfa.com/9010.aspx

مي كشد، دست، نگاري را كه دل كند وحي بر او. چشم هامان . . . دنیا را پشت چشمهامان پنهان کرده ایم. آنقدر تکنولوژیک شده ایم که. حرف ها / ناگفته ها / منظور ها و. حتی خیلی از اندام ها را می بینند. خدا هم حاضر تر از همیشه. ورژن جدید ابن آدم را می سازد! کنجکاوی، بعضی ها را با سر می فرستد و. بعضی ها با پای خودشان می آیند. دنیا را پشت چشمهامان که نه! پشت کل هیکلمان پنهان کرده ایم. گاهی کل هیکلمان، دروازه ای برای دنیامان می شود. نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم دی 1390ساعت 16:18 توسط مجید خسروی. کاری از مارگوت بیکل.

belong.blogfa.com

مـتـعـلـقین

http://www.belong.blogfa.com/9008.aspx

مي كشد، دست، نگاري را كه دل كند وحي بر او. خود کشی صادقانه . . . از هر دست دادنی که به دست تکان دادن ختم می شد. بیزاری مملو در چشمان از هم بیزارت. نه برای غرور که دور از دور ترین سیم آخر. آرشه را بشکند ویولن زن مغرور. لبانم را دهنی کرده ای که م هر با هم بودن را کوبیده باشی. جدا از خیالی که روزی پاک می شوی، در پاکترین خاطره ام. چه دلیجانه حسم را به دنبال کشیدی. از هر بیابان به بیابانی دیگر. که کرکس ها سر تراشیده، منتظر می ماندند. چه بی صبرانه گرمی دستم را در سرد آبی دستت غرق کردی. پدر، مثل سگ، مست می شد!

belong.blogfa.com

مـتـعـلـقین - یک سپید عاشقانه . . .

http://www.belong.blogfa.com/post-108.aspx

مي كشد، دست، نگاري را كه دل كند وحي بر او. یک سپید عاشقانه . . . شب چراغش را به آسمان هول می دهد. ستاره ها عشق را از دستمان می آموزند. روی بام های شهر تکثیر و. فردا را حامله می شویم از نگاه حیض ماه. شوق هم آغوشی را بالای آسمانخراش ها پرواز می دهیم. این علاقه ها بوی گلاب می گیرند و. بغض می کند گلوی مناجات ها. دستم را می فشاری که از رضا تا عمل. سبز / نورانی / ملکوتی و هر آنچه که مقدس می شمارند. می شود بوسه های یواشکی مان. شور می زاید بین دستهامان. متولد می کند آینده را / امید را و تمام آنچه. یک شاعر می میرد.

belong.blogfa.com

مـتـعـلـقین - این یک "شعر" نیست. . .

http://www.belong.blogfa.com/post-112.aspx

مي كشد، دست، نگاري را كه دل كند وحي بر او. این یک شعر نیست. . . این یک "شعر" نیست. . . پلک ها چند نوع اند! پلک های پدرم که بسته می شدند تا برق جوش توی سرش نرود بماند تا شب! و پلک های نازک مادرم که هر چی نور و منور ازش رد می شد، نمی گذاشت بخوابد. پلک های خواهرم که دائم خیس و شور بود مثل دریا و لبانی که همراهی اش می کرد با امن یوجیب ها. اصلن برادرم را ندیده بودم که پلک بزند، تا وقتی توپ سه جاف دروازه را بقل کند و جک، رز را! و پلک های سایه زده ی تو که بسته شدند تا برق و خیسی مرا نبینند. رویای من . . .

belong.blogfa.com

مـتـعـلـقین - من یک فاحشه ام . . .

http://www.belong.blogfa.com/post-109.aspx

مي كشد، دست، نگاري را كه دل كند وحي بر او. من یک فاحشه ام . . . من یک فاحشه ام. هستم تا وقتی که کفشهایم صدایم بزنند. تا وقتی که پرده ها به پنجره ها مرا غیبت کنند. تا زمانی که دیوار بیرون بکشد پیاده رو ها را از زیر پاهام. بالشت های زیادی را به یاد خیلی ها بقل کرده ام. و زیر گوش خیلی از تشک ها نفس نفس زده ام. از درد به خود پیچیده ام و. به یاد تنهایی ام جیغ ها کشیده ام. هستم تا وقتی که کفشهایم صدایم بزنند. هر خیابان برایم حجله است جدا از دنیا. ماه عسلی روح انگیز، در کافه های شهر. من یک فاحشه ام. تابستان است...

belong.blogfa.com

مـتـعـلـقین - سایه . . .

http://www.belong.blogfa.com/post-105.aspx

مي كشد، دست، نگاري را كه دل كند وحي بر او. مثل کلاغ ها به سیم آخر می زنم. صدایم را نمی شنود هیچ درختی ، جز چنار های زرد. ایستاده در کنار پیاده رو ها. منتظر ظهور اره های گرسنه. لخت شده از باد پائیزی و. سیر شده از منواکسید های این شهر. شاهدان عینی فقر و فرق. از خیانت سایه ام. از اینکه پشت به خنجرش کرده باشم. از اینکه بوف باشم. صادقانه شعر هایم را به خودکشی دعوت کنم. توی عمیق ترین نقطه بدنم پنهان می شوم. من از علاقه می ترسم. از سایه و حتی از تکرار بی تامین اسمت روی. همان کسی که فقط سایه ام با او در آمیخت.

belong.blogfa.com

مـتـعـلـقین - جنگ جهانی سوم ( هبوط شهر ) . . .

http://www.belong.blogfa.com/post-104.aspx

مي كشد، دست، نگاري را كه دل كند وحي بر او. جنگ جهانی سوم ( هبوط شهر ) . . . اولین دکمه ی قرمزی که فشار می دهند. با همان اولین انفجار. پدر با پیک نیکش ترکید. یا آبگرم کن همسایه. فرصتی برای جان دادن نخواهد بود. فرصتی برای دان دادن به کبوتر های سفید. حتی مهلت های گذشته را نخواهم داشت. تا درب کمد خاطره را ببندم. هیچ سربازی عکس های بدون روسری را نبیند. تا وقتی آفتاب سرش را از پنجره تو می آورد. لول و سنجاق رو سیاه نباشند. با همان اولین انفجار به لقا الله ج نب می شوم. بوی رادیواکتیو می گیرد. حوض و ماهی هاش.

belong.blogfa.com

مـتـعـلـقین - نصفه نیمه . . .

http://www.belong.blogfa.com/post-107.aspx

مي كشد، دست، نگاري را كه دل كند وحي بر او. نصفه نیمه . . . از فیزیک هایی که جا گذاشته ای. از شیمی هایی که با خود آورده ای. دو انگشت و یک پا. دو ش ش و هزار مو. و این ریاضیاتی که خوانده ام. تا بدانی و بفهمی که درسهایم را از بر شده ام. نوشته شده در جمعه هجدهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 22:11 توسط مجید خسروی. برای مشاهده قطعه های کوتاه لطفن کلیک کنید. تابستان است و فصل اسباب کشی. این یک شعر نیست. . . رویای من . . . من یک فاحشه ام . . . یک سپید عاشقانه . . . نصفه نیمه . . . همراه . . . آموزش کامپیوتر برای همه.

belong.blogfa.com

مـتـعـلـقین

http://www.belong.blogfa.com/9007.aspx

مي كشد، دست، نگاري را كه دل كند وحي بر او. مشاهده لیست، در ادامه مطلب. نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم مهر 1390ساعت 11:55 توسط مجید خسروی. ساعت 9 شده . . . جون به جونت کنن همون آشغال دیروزی که از ترس گربه ها دلم نیومد بزارمت سر کوچه. نوشته شده در شنبه دوم مهر 1390ساعت 0:8 توسط مجید خسروی. برای مشاهده قطعه های کوتاه لطفن کلیک کنید. تابستان است و فصل اسباب کشی. این یک شعر نیست. . . رویای من . . . من یک فاحشه ام . . . یک سپید عاشقانه . . . نصفه نیمه . . . همراه . . . جنگ جهانی سوم ( هبوط شهر ) . . .

belong.blogfa.com

مـتـعـلـقین

http://www.belong.blogfa.com/9009.aspx

مي كشد، دست، نگاري را كه دل كند وحي بر او. نگار دل (متعلقین) یک ساله شد! با یک نکته شروع کردیم. همواره پیش رفتیم و. چه سایه هایی که له شدند زیر پامان. هر شب ، مواساوات نگاهمان ماه آسمان بود در حجاب شب. تا وقتی که ماه هم نفهمیده بود. این منظره شیدا فراوان دارد! نه تو که دیگر نگار من نیستی! فقط خواستم که بگویم،. پارک ، آن نیمکت، عشقم. همه سر جایشان مانده اند. انگار زمان را انکار می کنند. تو چرا با این شتاب،. بوی تنت را منتشر می کنی توی هر مشامی. شب / اتوبانی بی انتها / نه چراغی در دور دست. مجری کلاغ نیوز :.