kargadan_kocholo.persianblog.ir
حاملگی - کرگدنی در رولا
http://kargadan_kocholo.persianblog.ir/post/165
1587;هشنبه ٩ فروردین ۱۳٩٠. الان خوابیدم روی تخت. یه مدته احساس میکنم حامله ام. شیکمم باد کرده. درد میکنه. حتی ویار هم دارم. هی میام این تو بزام نمیشه. دردم محو میشه. میره اون دورا. زوووور میزنم بیاد بیرون نمیاد. زاییدن یادم رفته. گفتم بیام بالا بیارمش شاید از شرش خلاص شم. داستانم میمیره ولی خودم نجات پیدا میکنم. از این که دلم یه کوچولو واسه اولین بار بچه خواست؟ به خودم هی زدم اوهوی چته خوبی مریم؟ نمیدونم شاید بشه. تکلیف خودم روشنه؟ دلم تغییر میخواد. شاید بد جوری یه هو قاتی کنم. نمیدونم. این ...نوشته شده...
kargadan_kocholo.persianblog.ir
درد نگقتنی - کرگدنی در رولا
http://kargadan_kocholo.persianblog.ir/post/184
1662;نجشنبه ٩ آذر ۱۳٩۱. زنگ بزنم به اون آقای پلیس بگم بیاد پنرا نقش اشرینک برام بازی کنه؟ زندگیم گیر کرده روی دور تند هی از ملاقات بابا توی زندان شروع میشه میره تا همۀ ترس ها و بدبختی ها و میرسه به شنبه توی جمال زادۀ خون آلود و توی اتاق کنفرانس در حالی که دارم با فیز دیاگرام روی گوشیم ور میرم و به سختی جلوی اشک هام رو میگیرم تموم میشه. باز بر میگرده توی سالن ملاقات زندان. آیم سو فاکد آپ. ایت ساکس تو بی می. دیدی؟ نوشته شده در ساعت ۱:٥۳ ق.ظ توسط مريم. پيام هاي ديگران .
kargadan_kocholo.persianblog.ir
اوپس - کرگدنی در رولا
http://kargadan_kocholo.persianblog.ir/post/164
1580;معه ۱٩ آذر ۱۳۸٩. هی هوی اومدم یه چی بنویسم برم. فقط در این حد که آقا ما زنده ایم و حال میکنیم و . کمتر از یه ماه مونده به این امتحان لعنتی که هنوز جدی شروع نکردم به خوندنش ولی مدتهاست به خاطرش کمتر کار میکنم. نوشته شده در ساعت ٤:٢٠ ب.ظ توسط مريم. پيام هاي ديگران .
kargadan_kocholo.persianblog.ir
مرزبندی های فدرالی روی زمین افسانه ای - کرگدنی در رولا
http://kargadan_kocholo.persianblog.ir/post/182
1588;نبه ٢٥ شهریور ۱۳٩۱. مرزبندی های فدرالی روی زمین افسانه ای. داره گیتار میزنه و نمیگم که یه حسی بهم میگه وقتی برگردم مرزبندی ها عوض شدن. ولی دیگه مهم نیست. اون آدمهایی که خونشون توی اون نقشه های قدیمی بود و دیگه نیست هم باز تونستن گیتار بزنن و ستاره تماشا کنن. تا وقتی روی زمین هستم خوبه. دوستش دارم. نوشته شده در ساعت ۱٠:٥٩ ب.ظ توسط مريم. پيام هاي ديگران .
kargadan_kocholo.persianblog.ir
تب هنر در رولا - کرگدنی در رولا
http://kargadan_kocholo.persianblog.ir/post/162
1580;معه ٢ مهر ۱۳۸٩. تب هنر در رولا. نوشته شده در ساعت ۱٠:۳۱ ق.ظ توسط مريم. پيام هاي ديگران .
kargadan_kocholo.persianblog.ir
جنگ و جنگل - کرگدنی در رولا
http://kargadan_kocholo.persianblog.ir/post/175
1670;هارشنبه ۳ خرداد ۱۳٩۱. میدونستم یه روز میام اینجا. همیشه میدونستم. ولی تصورش برام سخت بود که یه روز از بالکن پشت خونۀ دوستم دمپایی به پا با یه لیوان چایی به دست راه بیوفتیم بین خونه ها و جنگل قدم بزنیم بریم چند تا خونه اون ورتر خونۀ یه دوست صمیمی و دوست دختر آمریکاییش تا به گلهاشون توی بالکن آب بدیم. ده دقیقه میتونه به همین سادگی رویایی شه. نوشته شده در ساعت ٤:٥٤ ب.ظ توسط مريم. پيام هاي ديگران .
kargadan_kocholo.persianblog.ir
یه شنبۀ آروم و دوست داشتنی - کرگدنی در رولا
http://kargadan_kocholo.persianblog.ir/post/180
1588;نبه ٤ شهریور ۱۳٩۱. یه شنبۀ آروم و دوست داشتنی. امروز با بچه ها دور هم بودیم. گفتیم خندیدیم. درس خوندیم. ناهار خوردیم. فیلم دیدیم. توی سوریه 330 نفر کشته شدن. الان هم داریم میریم فوتبال. کاش میشد یه جا قایم شم خدا منو نبینه. خجالت میکشم. نوشته شده در ساعت ٩:٤٠ ب.ظ توسط مريم. پيام هاي ديگران .
sokotefekr.persianblog.ir
مــــــــــــرد - سکوت فکر
http://sokotefekr.persianblog.ir/post/111
اینجاست، هر آنچه که من در سکوتم فریاد میزنم. مادر کودکش را شیر می دهد و کودک از نور چشم مادرخواندن و نوشتن می آموزد. وقتی کمی بزرگتر شد. کیف مادر را خالی می کند تا بسته سیگاری بخرد. بر استخوان های لاغرو کم خون مادر راه می رود تا از دانشگاه فارغ التحصیل شود. وقتی برای خودش مردی شد پا روی پا می اندازد و در یکی از کافه تریاهای روشنفکران کنفرانس مطبوعاتی ترتیب می دهد و می گوید :عقل زن کامل نیست! گفت: "روزگاران باید گذشت تا بدانی مرد کیست! گفتمش: "گشتم نبود، نگرد نیست". اینجا که آمدی، خلوتگاه تنهایی من است!
sokotefekr.persianblog.ir
آنچه گذشت - سکوت فکر
http://sokotefekr.persianblog.ir/post/95
اینجاست، هر آنچه که من در سکوتم فریاد میزنم. فراموش شدن دلتنگی ها،. شوخی های فراموش شده،. تکه کلام های خونگی،. کیف و حال رکاب زنی،. و تکرار نوازش نسیم روی صورت،. و باز شنیدن "آفرین های" بلند،. با صدایی نازک - صدایی نه مردانه،. دوستایی بیشتر از یک واژه - دوست،. همه اش یه چیز،. آنچه گذشت.به خوشی گذشت،. و از این باب،. و همه ی آنهایی که ساختند،. این همه زمان خوبه سپری شده را. به کلام نمی گنجد،. ولی من باز و باز و باز از گفتنش ابایی ندارم،. و همه ی من که در یه واژه خلاصه می شود،. به احترامش، لحظه ای سکوت کن!