khaleroro.blogfa.com

monavarasool.blogfa.com

یگانه عشقه من!!!! - خلاصه اتفاقات قبل از عید و بعد از عید

http://www.monavarasool.blogfa.com/post-12.aspx

خلاصه اتفاقات قبل از عید و بعد از عید. سلام سلام به همگی. ببخشید من یه مدتی غیبت داشتم اما عیبی نداره الان همه چیز رو تا امروز براتون تعریف میکنم. قبل از عید من همش مشغول جمع کردن وسایلهام و خرید بودم برای رفتن به آلمان. آخه خیلی خوشحال بودم که میخوام برم و برادر شوهر و خانوادشو ببینم. ولی از طرفی هم ناراحت بودم چون که رسول با من نمیومد و من مجبور بودم تنهای تنها برم اونجا. خلاصه قبل از عید من هم به همین منوال گذشت و گذشت و من هر روز استرسم برای رفتنم بیشتر میشد. آخه واقعا" دلم تنگ میشد. بعد از اینکه وسا...

monavarasool.blogfa.com

یگانه عشقه من!!!! - تعطيلات آخر هفته

http://www.monavarasool.blogfa.com/post-4.aspx

ببخشيد اين چند روزه وقت نكردم وبم رو اپ كنم آخه راستشو بخوايد هم تنبل شده بودم هم كار داشتم. خب حالا دعوام نكنيد براتون تعريف ميكنم چي شد اين چند روزه. چهارشنبه كه با اجازتون اصلا" حال و حوصله كار كردن رو نداشتم و زودي ساعت ۴ رفتم خونه. چه كيفي داد نشستم تلويزيون ديدم و منتظر شدم جوجوي نازم بياد. از تنهايي موندن توي خونه متنفرم بينهايت. آخ جونم فرداش نميرم سركارررررررررررر. جاتون خالي فردا كه بيدارش شدم بعد از كزت پارتي ۱ ساعته مامانم اومد و با هم رفتيم ۱ جايي(شايد بعدا" گفتم كجا؟ تموم شد عكسشو ميزارم.

monavarasool.blogfa.com

یگانه عشقه من!!!! - یک شروع بد

http://www.monavarasool.blogfa.com/post-8.aspx

وای که دلم نمیخواد یکشنبه صبح رو یادم بیارم اونقدر که بد شروع شد. چشمتون روز بد نبینه من شب قبلش یه کمی حالم بد بود و نمیدونم چرا استرس داشتم. با ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ بدبختی خوابیدم و یه عالمه خواب بد دیدم. صبح که بیدار شدم حالم اصلا" خوب نبود با این حال حاضر شدم برم سر کار که دیدم بله سرم گیج رفت و افتادم و دیگه هیچی یادم نیست. الهی بمیرم با این حال بد باعث نگرانی رسول هم شده بودم. قربونش برم منو تنها نگذاشت و نرفت سرکارش و پیشم موند. آخه بینهایت سرگیجه داشتم تا اینکه مامانمم فهمید و اومد خونمون.

monavarasool.blogfa.com

یگانه عشقه من!!!! - هفته ای که نفهمیدم چجوری گذشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

http://www.monavarasool.blogfa.com/post-11.aspx

هفته ای که نفهمیدم چجوری گذشت؟ سلام به همه دوستای خوبم. البته من که الان ۱ هفته ای میشه ازتون خبر ندارم آخه از شنبه که سایت مشکل داشت و ۲ شنبه صبح هم تا اومدیم رسیدیم سرکار رسول زنگ زد و گفت که پدربزرگش فوت کرده و ما مجبور شدیم زود بریم به مراسم برسیم و خداییش اصلا" نفهمیدم چطوری رسیدیم و شب شد و برگشتیم همدان از بس که همه گریه و زاری میکردن. بعدشم که من مجبور شدم فرداش نرم سرکار. آخه داشتم از خستگی میمردم. منم فرداش رفتم سر کار و زودی برگشتم آخه مامان شوشو حوصله اش سر میرفت و منم زودی اومدم.

mamanaram.blogfa.com

روزهــاي آفتـــابي آرام

http://www.mamanaram.blogfa.com/1390/10

بزرگترين اقيانوس آرام است،پس آرام باش تا بزرگترين باشي. دو ماهگی دیانا. . . (دی 1390 ). دیانای عزیزم در دومین ماه تولدش . . . گل دخترم بالاخره بعد از یک ماه و نیم تونستی زردی را بطور کامل از بدنت دفع کنی ،. اولین خنده قشنگت را با چشمان باز تحویلم دادی و یه دنیا شادی را برام به ارمغان آوردی. این ماه ما به خونه خودمون برگشتیم، ورودت به خونه مبارک، وای که خونه با تو چه عطر و بویی داره عزیزکمممممممممممممممم. دیانای گلم در یکماهگی (۱دی). برات یه کیک کوچولو گرفتیم و یکماهگیت را جشن گرفتیم. نيايش زهرا (جيگر طلا).

setaremaman.blogfa.com

پرنور ترين ستاره زندگي ما

http://www.setaremaman.blogfa.com/post-73.aspx

پرنور ترين ستاره زندگي ما. براي 9 سال با هم بودن. در آغوش روزهای ارام. دارم فكر ميكنم به رابطه پسر هاي جوان دور برم با مادر هاي شان ،دائي هايت و مادرم ، عمو علي و مادر بزرگت، أمير حسين و خاله . جايي برأيم سؤال ميشود ، پس چرا هيچ كدام از مادر ها پسر جوان را همينجوري بي دليل نميبوسند؟ كاري كه من و تو هر روز صدها بار آن را تكرار مي . إيراد كار كجاست! 15:13 ] [ مامان متين ]. توای تنها هدایتگر من .آرامش بخش من. خدایی که هر لحظه زندگی ام را با بهترین هایی که برای من به ارمغان می آوری سرشار میکنی .

setaremaman.blogfa.com

پرنور ترين ستاره زندگي ما

http://www.setaremaman.blogfa.com/9212.aspx

پرنور ترين ستاره زندگي ما. براي 9 سال با هم بودن. در آغوش روزهای ارام. دارم فكر ميكنم به رابطه پسر هاي جوان دور برم با مادر هاي شان ،دائي هايت و مادرم ، عمو علي و مادر بزرگت، أمير حسين و خاله . جايي برأيم سؤال ميشود ، پس چرا هيچ كدام از مادر ها پسر جوان را همينجوري بي دليل نميبوسند؟ كاري كه من و تو هر روز صدها بار آن را تكرار مي . إيراد كار كجاست! 15:13 ] [ مامان متين ]. توای تنها هدایتگر من .آرامش بخش من. خدایی که هر لحظه زندگی ام را با بهترین هایی که برای من به ارمغان می آوری سرشار میکنی .

mamanaram.blogfa.com

روزهــاي آفتـــابي آرام

http://www.mamanaram.blogfa.com/post/62

بزرگترين اقيانوس آرام است،پس آرام باش تا بزرگترين باشي. شش ماهگی دیانا . . .(اردیبهشت 1391). دیانا ، عشقم در ششمین ماه تولدش . . . عزیز دلم از ابتدای این ماه نگران آخرشم چون آخر ماه باید برم سرکار و ازت جدامیشم . . .وای که چقدر سخته لحظه ای ندیدنت . . . راستی من ۲۲ اردیبهشت امسال بهترین جشن تولدم را با تو بهترینم جشن گرفتم و زیباترین هدیه را از تو عزیزم گرفتم لذت زیبای مادربودن و بوییدن زیباترین گل دنیا . . . بالاخره اون روز سخت اومد شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ و من تو را بعد از ۶ ماه در کنار هم بودن و لذت بردن.

mamanaram.blogfa.com

روزهــاي آفتـــابي آرام

http://www.mamanaram.blogfa.com/1391/01

بزرگترين اقيانوس آرام است،پس آرام باش تا بزرگترين باشي. پنج ماهگی دیانا . . .(فروردین 1391). دیانای گل مامان در پنجمین ماه تولدش . . . عزیز دلم اولین عید واقعی را در سال ۹۱ با تو تجربه کرده و چه زیباروزی است نوروز وقتی توباشی . . . گلکم عاشقانه و مادرانه برایت می نگارم و دوستت دارم. من با تو یاد گرفتم عاشق باشم در کنار تو آموختم آرام بودن را و با تو حس زیبای بودن را در خود جاری ساختم. بهترینم تو کیستی که اینگونه مرا با لبخندت از خود بیخود می کنی؟ نوروزت پیروز و هرروزت نوروز . Weblog Themes By Blog Skin.

mamanaram.blogfa.com

روزهــاي آفتـــابي آرام

http://www.mamanaram.blogfa.com/1391/08

بزرگترين اقيانوس آرام است،پس آرام باش تا بزرگترين باشي. یازده ماهگی دیانا.(مهر1391). دیانای عزیزم تو در تاریخ ۱ مهر وارد یازدهمین ماه زندگیت شدی. عزیز جانم، ۵ مهر روز چهارشنبه بود که روز تموم شدن دوری من و توبا بابا فرهادت بود و بی صبرانه منتظر اومدنش بودیم. من اونروز را خیلی زود اومدم خونه تا شاهد دیدن لحظه دیدار تو و بابایی باشم. و چه لحظه عجیبی بود در هم نگریستن شما و تلاقی امتداد نگاهتان. سرمایه های گرانبهای زندگی ام همیشه برایم بمانید و بخندید که خندیدنتان راهماره آرزومندم. Weblog Themes By Blog Skin.