khaterateuni.blogfa.com
خاطرات دانشجویی ِ ما در بــاراجینخاطرات دانشجویی ِ ما در ب اراجین - بچه های دانشگاه آزاد قزوین
http://khaterateuni.blogfa.com/
خاطرات دانشجویی ِ ما در ب اراجین - بچه های دانشگاه آزاد قزوین
http://khaterateuni.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.8 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.828 sec
SCORE
6.2
خاطرات دانشجویی ِ ما در بــاراجین | khaterateuni.blogfa.com Reviews
https://khaterateuni.blogfa.com
خاطرات دانشجویی ِ ما در ب اراجین - بچه های دانشگاه آزاد قزوین
khaterateuni.blogfa.com
BLOGFA
http://www.khaterateuni.blogfa.com/Profile
پروفایل مدیر این وبلاگ فعال نیست.
خاطرات دانشجویی ِ ما در بــاراجین -
http://www.khaterateuni.blogfa.com/post-30.aspx
خاطرات دانشجویی ما در باراجین. بچه های دانشگاه آزاد قزوین. اگه من به تجربی علاقه داشتم حتما و حتما می رفتم پزشکی! به نظر من مهندس ها هم مفیدن اما پزشکا یه جور دیگن! یه پیشنهاد به این دانشگاه : شما که دارید هی دانشگاه رو بزرگ و بزرگ تر می کنید چرا رشته های دانشگاهی تجربی رو هم اضافه نمی کنید! همین پزشکی ، دندون پزشکی ، مامایی . اینا! یا یه دانشکده هنر ، علوم پایه! چیه همه مهندسی . دوس ندارم خوب! Ps :زودتر این ترم شروع بشه . حوصله ام سر رفته خووووووووووو. سایت دانشگاه آزاد قزوین (باراجین).
خاطرات دانشجویی ِ ما در بــاراجین -
http://www.khaterateuni.blogfa.com/post-20.aspx
خاطرات دانشجویی ما در باراجین. بچه های دانشگاه آزاد قزوین. کم کم داره بوی بهار میاد و یه سال جدید در راهه! دوستان خوبم عیدتون مبارک! امیدوارم که امسال هر روزش واستون عید باشه! نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۰ساعت 11:42 توسط محیا. ما از دانشجو های دانشگاه آزاد قزوین ( باراجین ) هستیم (که بود شده ! امیدوارم بتونیم اینجا خاطراتمونو تا اونجایی که امکان داره ثبت کنیم و. امیدواریم همیشه لحظه های خوبی توی زندگیتون داشته باشید . سایت دانشگاه آزاد قزوین (باراجین). پسر تنها (هم دانشگاهی).
خاطرات دانشجویی ِ ما در بــاراجین - haPpY valentine
http://www.khaterateuni.blogfa.com/post-19.aspx
خاطرات دانشجویی ما در باراجین. بچه های دانشگاه آزاد قزوین. نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۰ساعت 1:8 توسط محیا. ما از دانشجو های دانشگاه آزاد قزوین ( باراجین ) هستیم (که بود شده ! امیدوارم بتونیم اینجا خاطراتمونو تا اونجایی که امکان داره ثبت کنیم و. امیدواریم همیشه لحظه های خوبی توی زندگیتون داشته باشید . از هم دانشگاهی های عزیز هر کسی که دوست داره توی این وبلاگ خاطراتشو بنویسه لطفا توی قسمت نظرات اطلاع بده ). سایت دانشگاه آزاد قزوین (باراجین). پسر تنها (هم دانشگاهی). Design by : Night Skin.
خاطرات دانشجویی ِ ما در بــاراجین - 1روز کفِ دانشکده
http://www.khaterateuni.blogfa.com/post-23.aspx
خاطرات دانشجویی ما در باراجین. بچه های دانشگاه آزاد قزوین. امروز داشتم قبل کلاس با فرزان حرف می زدم کف برق بعد یهو یه پسر گنده وارد برق شدو دقیقا وسط برق وایساده بود نزدیک اسبمون :دی بعد من یه چشمم به فرزان بود یه چشم به این! وای خیلی باحال بود قد و هیکلش اوف . بعد به فرزان میگم اینو چه باحاله چه گندس دلم می خواد ببینم تا کجاشم بعد همین جوری که اینارو می گفتم دیدم فرزان رفت میگم کجا میگه بیا بریم ببینیم تا کجاشیم دیگه! نوشته شده در سه شنبه نهم خرداد ۱۳۹۱ساعت 23:29 توسط محیا. امیدواریم همیشه لحظه های خوبی...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
نظرات ياداشت پارادوكس - روز سبزگي
http://luckygirle.parsiblog.com/Comments/57
وبلاگ : روز سبزگي. مشخصات شما ذخيره شود. اين پيام به صورت خصوصي. دوره هاي مختلف آموزشي به صورت مجازي با کادري با تجربه به صورت کاملا رايگان. محل برگزاري : مسنجر الفور اي. براي کسب اطلاعات بيشتر از نحوه ثبت نام و اطلاع از برنامه کلاس ها و آشنايي با مسنجر الفور اينجا را کليک. امسال براي وبلاگ نويسان در نمايشگاه رسانه هاي ديجيتال يک امتياز ويژه و رايگان تبليغي در نظر گرفته شده است. هر وبلاگ نويس مي تواند يک غرفه با امکانات کامل به صورت رايگان دريافت و به مدت يک روز وبلاگ خود را در نمايشگاه معرفي نمايد.
گورخر بالدار - سال نو مبارک
http://www.goorekharebaldar.blogfa.com/post-49.aspx
به درخت حياتي تازه بخشيده.رودخانه باز پر آب شده. اما باران نباريده! بهار آمد. بهاري پر از سبزي و تازگي و جاودانگي. شايد نشانه آمدن يك ظهور است. ظهوري سبز.آسماني آبي. سرزميني پر از خون. دل هايي سياه و يك تولد لازم است. تولدي دوباره در كهكشان. كهكشاني پر ستاره. ستاره هايي كه ميدرخشند . و رازي نهفته در سينه دارند. شب هايي پر از خاطرات تنهايي. و ستارگاني كه همدرد و همدل من شده اند. هوا ابري است. جا نمازي باز است .چشماني خيس است. تسبيح دور دستها ميچرخد مانند زمين به دور خورشيد. ذكري زيبا با دهاني كثيف. Design...
گورخر بالدار - زندگی...
http://www.goorekharebaldar.blogfa.com/post-63.aspx
گفتم بیام دو کلمه از زندگی برا خودم بنویسم. که از این زندگی چی میخوام. به چی میخوام برسم. چی هست تو این زندگی. خلاصه خیلی سوال تو ذهنم جمع شد. مغزم داشت سوت میکشید از این همه سوال. کلی فکر کردم ،بازم فکر کردم. فقط یه جواب به ذهنم رسید:. نوشته شده در سه شنبه نهم خرداد ۱۳۹۱ 18:2 توسط گورخر بالدار. DESIGN BY : NIGHT SILENCE. دست نوشته هايي از يك بنده گناهکار . به خانه آخرین بازمانده از گورخرهای بالدار خوش آمدید. آنجا که نام مهدی نیست , قرار نه , فرار , باید کرد. من زنده ام و غزل فکرمیکنم هنوز. رز من ، رز سرخ.
گورخر بالدار - خدا و ماه و من
http://www.goorekharebaldar.blogfa.com/post-64.aspx
خدا و ماه و من. خدایا یادت هست آن روز با هم قرار گذاشتیم. گفتم من تو را میخواهم. تو گفتی ماه را ببین. خدایا ماه را بردم. اما یادم نبود ماه در آسمانت زیباست. خدایا تو گفتی و من نفهمیدم که تو در قلب منی. نوشته شده در دوشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۱ 17:12 توسط گورخر بالدار. DESIGN BY : NIGHT SILENCE. دست نوشته هايي از يك بنده گناهکار . به خانه آخرین بازمانده از گورخرهای بالدار خوش آمدید. آنجا که نام مهدی نیست , قرار نه , فرار , باید کرد. من زنده ام و غزل فکرمیکنم هنوز. دلسوخته ی دنیای مردگان بلینک. رز من ، رز سرخ.
گورخر بالدار - تنهایی
http://www.goorekharebaldar.blogfa.com/post-59.aspx
اما دل بیتاب بود. شاید باران از دل، دلش گرفته . قل هو الله احد. نوشته شده در شنبه یازدهم تیر ۱۳۹۰ 23:0 توسط گورخر بالدار. DESIGN BY : NIGHT SILENCE. دست نوشته هايي از يك بنده گناهکار . به خانه آخرین بازمانده از گورخرهای بالدار خوش آمدید. آنجا که نام مهدی نیست , قرار نه , فرار , باید کرد. من زنده ام و غزل فکرمیکنم هنوز. دلسوخته ی دنیای مردگان بلینک. مریم مری دختر همیشه مسافر. وقتی رسیدم که قطار رفته بود. تنها ماه مي داند و رود. دست نوشته هاي يك جادوگر. د خت رﮮ بآا سآنس سﮯگآر. باور کنید من زنده هستم.
گورخر بالدار - باران
http://www.goorekharebaldar.blogfa.com/post-61.aspx
بن بست پشت بن بست. کوچه ای دیگر نیست. و آدم ها از هم دورتر و دورتر . جاده طولانی. همسفر خسته. زمین بی رنگ ،احساس ها سرد.قلب ها سنگ. خدایا باور نمیکنم که دنیای ما آدم ها این گونه شده. خدایا من و رها کن از این همه فکر و خیال. من را به آغوش بگیر و با خود یکی کن. اینجا جای ماندن نیست. خدایا به هوای رسیدن به تو ، ردپا گم کرده ام. چرا بودنت هایت در من کم شده. چرا دل ها سنگ شده. خدایا وقت بارانت نیست؟ همان باران پر احساس. میدانم که می باری. همان باران پر عشق را. ببار تا مهربانی ها باز گردند. لطافت ها ، طراوت ها.
گورخر بالدار - پاييز
http://www.goorekharebaldar.blogfa.com/post-41.aspx
و تابستان با همه خاطراتش رفت. امروز آخرين روز. زندگي گل هاي زيباست. فردا گل ها يكي يكي از كنار ما مي روند. برگ هاي سبز جاي خود را به برگ هاي رنگارنگ ميدهند. به رنگ هاي گرم. كم كم صداي خش خش برگ ها زير پاي عابران را ميشنويم. عمر برگ ها به پايان ميرسد پس. از شنيدن و لذت بردن يك عابر از شنيدن صداي له شدن يك برگ خشكيده. و زندگي پايان ميپذيرد و رنگ مرگ طبيعت، چهره خود را نشان ميدهد. گل ها مي ميرند برگ ها ميريزند. سايه. برگ درختان براي رهگذران خسته. در رود خانه آب هست و برگ هاي ريخته شده در آب جا به جا ميشوند.
گورخر بالدار - معبود من
http://www.goorekharebaldar.blogfa.com/post-62.aspx
غم ها يم سنگين تر. و تلخي هايم تلخ تر شده. با اين حال ، خداي من مهربان تر شده. خدايي که هر روز دلش را ميشکنم. و او هر روز مرا مهربان تر نگاه مي کند. و چه حس عجيبي است خواندن چند رکعت نماز. بسم الله الرحمن الرحیم. تو آرامش بخش من در همه اين روز هايي. روز هاي دور بودن ، تو بودي. روز هاي خنديدن ، تو بودي. و من دور تر و دور تر. و تو هر روز نزديکتر و نزديکتر. غرق گناهم اما با اين همه تو را حس ميکنم. تو را مثل نسيم بهاري حس ميکنم. تو را همچون برگ هاي زيباي پاييزي حس ميکنم. غرق در روياي تو. غرق در زيبايي هاي تو.
گورخر بالدار - محکوم
http://www.goorekharebaldar.blogfa.com/post-65.aspx
محکوم به قفس شده ام. محکوم اين روز هاي سخت. محکوم شده ام به فاصله ها. به روز هايي پر از غم. پروازم ممنوع شد و مهتاب پشت ابر ها ماند. و من محکوم به تنهایی در جاده هاي اين سياهي. محکوم قفس شده ام. محکوم تلخي ها . محکوم نگاه هاي سنگين. محکوم روز هاي بي سرانجام. محکوم به روز هاي بي دلخوشي. محکوم دنيايي پر از نيرنگ و ريا. من محکوم روز هاي بدون آينده. من محکوم به غريب بودن. من محکوم دلتنگي ها. و با اين همه محکوميت هايم. آزادم از همه . آزاد با تو،حتي در دوردست ها. آزاد با تو که مهرباني. من محکوم به بندگي توام.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
khateratetanhaiman.rozblog.com
خاطرات تنهایی
پنل اس ام اس. چت روم وب سایت. سامانه جامع آموزشی دانشگاه علمی کاربردی. طرح ملی هم کد سازی استان خوزستان. پرداخت اقساط از طریق سامانه. بیش از حد عاشق نباش بیش از حد اعتماد نکن و بیش از حد محبت نکن چون بیش از حد ، بیش از حد به تو آسیب می رساند! به وب سایت عاشقانه و غمگین خاطرات تنهایی خوش آمدید. برای مشاهده متن های ارسالی نویسندگان خاطرات تنهایی بروی اسم نویسنده کلیک کنید. مدیر دوم وب سایت:. نویسنده اول وب سایت:. نویسنده دوم وب سایت:. دفتر خاطرات وحيد vahid. دفتر خاطرات وحيد [69]. مخاطب خاص من [18]. پیشواز...
khateratetarakkhorde.blogfa.com
خاطرات تـ ــ ـر ک خورده
خاطرات ت ر ک خورده. سراپا اگر زرد و پژمردهايم،. ولي دل به پاييز نسپردهايم. چو گلدان خالي، لب پنجره. پ ر از خاطرات ترک خورده ايم. می نی مال و پارادوکس های ترک خورده. خاطراتی که ترک خورده یا خواهد خورد. نوشته های یک پرو-ویروس. غیر تو هیچ نمی خواهم. شبانه های بی تو. به شیرینی ق هوه تلخ. سالهای بلند من بی تو. همه چیز با خدا ممکن می شود. اره میشه نوشت اما. خدایا تمام من شده تنهایی. تاريخ شنبه چهارم شهریور 1391ساعت 2:32 نويسنده امیر. باز هم رنگ پایان می یابد این روزها. زندگی رهایم کن تا رها کنم تو را. راستی وا...
خاطرات پا خورده اسفرورین
خاطرات پا خورده اسفرورین. سلام مستند خاطرات از یاد رفته .رفته رفته. رو به پایان است وتنها خاطرات وآثاری که دست رنج عوامل ساخت این مستند داستانی است برجا می ماند. نوشته شده در پنجشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 17:26 توسط عوامل مستند ساز. نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۳ساعت 8:11 توسط عوامل مستند ساز. یکی دیگر از شاخه های بیادماندنی مستند خاطرات از یاد رفته معرفی وشناساندن بازیهای محلی قدیمی شهر اسفرورین است که با همکاری گروه در روز جعمه ۱۳ دی ماه نود دو فیلمبرداری گردید. یکی دیگر از رسمهای تات نشینا...
خاطرات تو ومن
اگر دوستم داری بلند فریاد بزن حتی اگرنشنوم باورت می کنم عشقم . . . سلام تنها بهونه زندگیم،چقد دل تنگتم،. باز چند ماهی کنارهم نمیتونیم باشیم. دلم برات خیلی تنگ میشه. امیدوارم روزی برسه که همیشه کنار هم باشیم،عشق من دیوانه وار دوستت دارم. تاريخ : یکشنبه بیست و پنجم خرداد 1393 9:55 نویسنده : عاشق تر. امروز پنج روزه که ندیدمت. خیلی دلم برات تنگ شده اقایی. کاش زود روز دیدار باز فرا برسه. انقد بی حوصله شدم. حوصله هیچی رو ندارم. تاريخ : یکشنبه بیست و پنجم اسفند 1392 12:56 نویسنده : عاشق تر. اصلا اعصابم رو هم نی.
خاطرات نبی اکرمی
ردیف آخر کلاس قانون نشستیم ، بهار داشت پروژه ارائه می داد ، ما هم داریم تعداد مشغلات و می شماریم. گوشیم زنگید ، استاد که گرم پروژه بود منم همون جا جواب دادم. وحید بود : مشخصاتتو بده برا مکه ثبت نامت کنم! گفتم : بی خیال ، مکه! فرزین کنارم نشسته بود گفت کی بود. گفتم وحید مشخصات می خواد. گفت : خوب ثبت نام کن ، حالا قرعه کشی هست چه معلوم که در بیای یا نه! جوگیر شدم مشخصاتمو نوشتم و پیام زدم به وحید. نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 23 تیر 1389 توسط مس. مطلب رمز دار : رمز دار. 5کدام کتاب بالش خوبی بود؟ عذر میخوام ...
خاطرات دانشجویی ِ ما در بــاراجین
خاطرات دانشجویی ما در باراجین. بچه های دانشگاه آزاد قزوین. چه زود گذشت روزامون توی این دانشگاه . محیط دانشگاه بهتر از آدماش بود :). با بعضی از خاطراتی که دیگه نخواستیم ثبت بشه . امیدوارم بقیه باراجینا روزای به یادماندنی تری داشته باشن. نوشته شده در جمعه هجدهم بهمن 1392ساعت 23:14 توسط محیا. امتحانای این ترم به خیر و خوشی تموم بشه صلواااااات! ترم دیگه دوستام نیستن :( فارغ التحصیل میشن . ترم بالایی شدم رفت :( .بعد این ترم پایینی ها بعضیاشون خعلی خوبن! حیف واقعا :) ) ). Ps:اوه اوه ساعت 11:11 پست شد! یا یه دا...
سپـــــــردمت دســـــــــت خــــــــــدا
میدونی ی رابطه از کجا خراب میشه؟ تو ناراحتش کنی . یکی دیگه آرومش کنه . تاريخ شنبه بیست و هشتم دی 1392ساعت 10:59 نويسنده وندا. ترکت میکنم ، تا هر سه راحت شویم . . . من ، تو و رفیقم! من از قید تو ، او از قید من و تو از قید خیانت . . . تاريخ جمعه سیزدهم دی 1392ساعت 14:25 نويسنده وندا. پیاده از کنارت گذشتم ، گفتی :. سواره از کنارت گذشتم گفتی : برو. پشت ماشین لباسشویی بنشین! در صف نان ، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود. در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود. عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد.
khateratevilcher.persianblog.ir
خاطرات ویلچر
یک جوان که آهسته آهسته روزهای پایانی جوانی اش فرارسیده. لطفی شده در حرم امام مهربان در مشهد دسته های طلایی ویلچر در دست دارد. خاطرات جالبش را نوشته البته با پس زمینه فلسفی و مذهبی و . . . با یک فنجان قهوه مهمانش باشید. مقدمتان گرامی. رواقها و ورودی ها. استثمار در عشق به خدمت. دو مادر در یک مادر. کلا ما چکاره ایم. فلسفه گوسفندی 2 و درمان نازایی. توفیق اجباری و فلسفه گوسفندی 1. زیارت . فقط خودم. سنت، مدرنیته و متراژ دینداری آدمیزاد. قضاوت ما و میزان خداوند بودن خدا! رها شده ها یا . . . شمال از شمال غربی.
به یاد روح الله
به یاد روح الله. بیا سر مزار من آروم و آهسته عزیز/طاقت گریه ندارم اشکی برای من نریز. روزگار چه بی وفایی. بهترین گل ها رو بردی. نوشته شده در پنجشنبه سی ام تیر ۱۳۹۰ساعت 17:29 توسط سحر. یکسال بی تو گذشت. بیاد شمع رویت همچنان پروانه میسوزیم. تورفتی مابیادت اندراین غمخانه میسوزیم. توشمع بزم مابودی ولی خاموش گردیدی. بیادت تا ابد ای گوهر یکدانه می سوزیم. درسالی که بی توگذشت چه سوزها که برسینه همسرویگانه دخترت. داغ فراق تو نه لحظه ای فروخواهد نشست ونه دمی خاموش خواهدشد. دیشب برایت از آسمان یک سبد ستاره چیده ام،ی...
آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی
آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی. خاطرات فریمان از کودکی تا. ادامه مسافرت به مشهد( تپه ی سلام ). ساعت ٥:٤٦ ب.ظ روز ۱۳٩٠/٢/٢٧. با اینکه صدای عجیب و غریب و نکره ی راننده بلند می شد. کسی جا نمونه مسافران که قبلا. کرده بودند و در جای خود. به انتظار نشسته بودند. در رکاب می کرد صدای صلوات برای. می شد و از نیش تا بناگوشش غرور می. این صلوات و ذکر مخصوصا در مسیر راه ،جایی که. تپه و تل و. بود بیشتر کاربرد داشت و هر گاه که از تپه. سلامتی تمام انبیا و اولیا. و من نمی دانستم. چرا در مواقعی که. اتوبوس مشکلی نداشت این.
خاطرات يه دخمل ساده دل
خاطرات يه دخمل ساده دل. این وبلاگ وبرای اروم کردن دل خودم نوشتم که غم غصه های زندگیمو بریزم توش. نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۸۹ساعت 15:13 توسط رویا. نوشته شده در چهارشنبه هفدهم شهریور ۱۳۸۹ساعت 23:49 توسط رویا. به دنيا اومدن دخمل. نوشته شده در سه شنبه نهم شهریور ۱۳۸۹ساعت 21:43 توسط رویا. نوشته شده در چهارشنبه سوم شهریور ۱۳۸۹ساعت 21:55 توسط رویا. نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۸۹ساعت 1:34 توسط رویا. نوشته شده در شنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۸۹ساعت 23:12 توسط رویا. از این احساس یاسی که ...
