kolbeyechobi69.blogfa.com
خواب وبیدارخواب وبیدار - - خواب وبیدار
http://kolbeyechobi69.blogfa.com/
خواب وبیدار - - خواب وبیدار
http://kolbeyechobi69.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.4 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
14
SSL
EXTERNAL LINKS
72
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.422 sec
SCORE
6.2
خواب وبیدار | kolbeyechobi69.blogfa.com Reviews
https://kolbeyechobi69.blogfa.com
خواب وبیدار - - خواب وبیدار
kolbeyechobi69.blogfa.com
خواب وبیدار
http://www.kolbeyechobi69.blogfa.com/author/kolbeyechobi69/دريا
بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۰ دريا. گاهی خدا برایت همه پنجره ها را می بندد و همه درها را قفل می کند. زیباست اگر فکر کنی آن بیرون طوفانیست و خدا دارد از تو مراقبت می کند. سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۳ دريا. یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار. یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال. یکم فروردین ۱۳۹۳ دريا. هر انساني دو آموزنده دارد:. هر انساني دو آموزنده دارد: يكي روزگار دومي آموزگار. اولي به بهاي زندگيت دومي به بهاي زندگي اش. بیست و سوم اسفند ۱۳۹۲ دريا. نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند.
خواب وبیدار
http://www.kolbeyechobi69.blogfa.com/post/10
بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۰ دريا. خدایاپروردگارا.کمکم کن، کمکم کن که بتوانم پنچره ی دلم راروبه حقیقت بگشایم.خدایا.پروردگارا.یاریم کن که شوق پروازراهمیشه درخود زنده نگهدارم . خدایاتوخود می دانی که بدترین دردبرای یک انسان دورماندن ازحقیقت خویشتن ورهاشدن. استپس توای کردگار بی همتا مرا یاری کن که به حقیقت انسان بودن پی ببرم تابتوانم روزبه. روزبه تو که سر چشمه تمام. حقیقت هایی نزدیک ونزدیکتر شوم. خدایاهمیشه گفته ام که تورادوست دارم.حالا هم باتمام وجود فریاد می زنم:. خدایادوستت دارم.دوستت دارم.دوستت دارم.
خواب وبیدار
http://www.kolbeyechobi69.blogfa.com/1392/10
بیست و نهم دی ۱۳۹۲ دريا. خدایاپروردگارا.کمکم کن، کمکم کن که بتوانم پنچره ی دلم راروبه حقیقت بگشایم.خدایا.پروردگارا.یاریم کن که شوق پروازراهمیشه درخود زنده نگهدارم . خدایاتوخود می دانی که بدترین دردبرای یک انسان دورماندن ازحقیقت خویشتن ورهاشدن. استپس توای کردگار بی همتا مرا یاری کن که به حقیقت انسان بودن پی ببرم تابتوانم روزبه. روزبه تو که سر چشمه تمام. حقیقت هایی نزدیک ونزدیکتر شوم. خدایاهمیشه گفته ام که تورادوست دارم.حالا هم باتمام وجود فریاد می زنم:. خدایادوستت دارم.دوستت دارم.دوستت دارم.
خواب وبیدار
http://www.kolbeyechobi69.blogfa.com/post/62/اي-خداوندا-
ای خداوند،ای خداوند مستضعفان! اینک هنگام در رسیده است . ای خداوند،تو که همه ی فرشتگانت را در پای آدم به سجده افکندی! اینک نمی بینی که بنی آدم را در پای دیوان. به خاک سجود افکنده اند؟ ما را از بند عبودیت بت های این قرن. که خود تراشیده ایم به بندگی آزادیبخش عبودیت خویش آزادی ببخش . ما شایستگی شناخت تو را از دست داده ایم.اما عشق تو را علی رغم روزگار در عمق وجدان خویش همچنان مشتعل نگاه داشته ایم . پنجم بهمن ۱۳۹۲ دريا. خدایاتوخود می دانی که بدترین دردبرای یک انسان دورماندن ازحقیقت خویشتن ورهاشدن.
خواب وبیدار
http://www.kolbeyechobi69.blogfa.com/post/61/-و-
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA. Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:" ; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-...ديزاين : قالب فا?
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
14
همراز
http://www.stanli2010.blogfa.com/1390/12
وقتی خدا فراموش بشه. ننجونم رفته بود عیادت میرز اسدالله. گفتم نه نه حالش چه طوره؟ گفت دیگه از خدا کاری بر نمیاد مگه اینکه ابوالفضل به دادش برسه. 10:48 ] [ stanli ] . عمیق ترین درد زندگی . 9:51 ] [ stanli ] . می توان در قاب خیس پنجره چک چک آواز باران را شنید. می توان دلتنگی یک ابر را در بلور قطره ها بر شیشه دید. می توان لبریز شد از قطره ها،مهربان و بی ریا و ساده بود. می توان با واژه های تازه تر، مثل ابری شعر باران سرود. می توان در زیر باران گام زد، لحظه های تازه ای آغاز کرد. 17:48 ] [ stanli ] .
همراز
http://www.stanli2010.blogfa.com/1390/11
17:21 ] [ stanli ] . داستان کوتاه ازدواج پیرزن. داستان کوتاه ازدواج پیرزن. شخصی مادر پیرش را در زنبیلی. می گذاشت و هرجا می رفت، همراه خودش میبرد. روزی حضرت عیسی او را دید، به وی فرمود: آن زن کیست گفت مادرم است. فرمود: او را شوهر بده. گفت: پیر است و قادر به حرکت نیست. پیرزن دستش را از زنبیل بیرون آورد و بر سر پسرش زد و گفت: آخه نکبت! تو بهتر می فهمی یا پیغمبر خدا؟ 17:20 ] [ stanli ] . چقد دلم برات تنگه مادرم. به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد. تو ای مادر که یک عمره دلت با غصه دم سازه. به نام نامی مادر.
حالشو ببر...
http://www.aftabgardun69.blogfa.com/7810.aspx
شب بود، اما حسنک هنوز به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به. خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت تنگ به تن می کند. او هر روز به جای غذا دادن به حیوانات، جلوی آینه به موهایش ژل می زند. موهای. حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود گلد می زند. دیروز. که حسنک با کبری چت می کرد، کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است. کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند چون او با پطروس چت می کرد. پطروس. همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت می کرد. روزی پطروس دید که سد. نوشته شده در دوشنبه یازدهم...
حالشو ببر...
http://www.aftabgardun69.blogfa.com/9010.aspx
کودک زمزمه کرد: خدایا با من حرف بزن. و یک چکاوک در. مرغزار نغمه سر داد. کودک نشنید.او فریاد کشید: خدایا! با من حرف بزن صدای رعد و برق آمد. اما کودک گوش نکرد. او به دور و برش نگاه کرد و گفت خدایا! بگذار تو را ببینم. ستاره ای درخشید. اما کودک ندید. او فریاد کشید خدایا! نوزادی چشم به جهان گشود.اما کودک نفهمید. او از سر ناامیدی گریه سر داد و گفت: خدایا. به من دست بزن. بگذار بدانم کجایی.خدا پایین آمد. و بر سر کودک دست کشید. اما کودک دنبال یک پروانه کرد. او هیچ درنیافت واز آنجا دور شد. باز میشناسیم. می فهم...
حالشو ببر...
http://www.aftabgardun69.blogfa.com/9002.aspx
داستان جالب کوتاه شرح حال يک زندگی. از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به اين دنيا نمی رسيد. از همون اول کم نياوردم، با ضربه دکتر چنان گريهای کردم که فهميد جواب های، هوی است. هيچ وقت نگذاشتم هيچ چيز شکستم بدهد، پیدرپی شير میخوردم و به درد دلم توجه نمی کردم! اين شد که وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهای خودم بلندتر بودم و همه ازم حساب میبردند. هیچ وقت درس نخوندم، هر وقت نوبت من شد که برم پای تخته زنگ میخورد. هر صفحهای از کتاب را که باز می کردم، جواب سوالی بود که معلمم از من میپرسيد. و الان هم استاد شمام!
حالشو ببر... -
http://www.aftabgardun69.blogfa.com/post-6.aspx
داستان جالب کوتاه شرح حال يک زندگی. از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به اين دنيا نمی رسيد. از همون اول کم نياوردم، با ضربه دکتر چنان گريهای کردم که فهميد جواب های، هوی است. هيچ وقت نگذاشتم هيچ چيز شکستم بدهد، پیدرپی شير میخوردم و به درد دلم توجه نمی کردم! اين شد که وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهای خودم بلندتر بودم و همه ازم حساب میبردند. هیچ وقت درس نخوندم، هر وقت نوبت من شد که برم پای تخته زنگ میخورد. هر صفحهای از کتاب را که باز می کردم، جواب سوالی بود که معلمم از من میپرسيد. و الان هم استاد شمام!
حالشو ببر... -
http://www.aftabgardun69.blogfa.com/post-13.aspx
داستان آموزنده (آب شور). مردی از دست روزگار سخت می نالید. پیش استادی رفت و برای. رفع غم و رنج خود راهی خواست.استاد لیوان اب نمکی را. به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟ آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت: خیلی شور. و غیر قابل تحمل است.استاد وی را کنار دریا برده و به. وی گفت همان مقدار اب بنوشد و بعد از مزه اش پرسید؟ مرد گفت: خوب است و می توان تحمل کرد. استاد گفت شوری آب همان سختی های زندگی است. شوری این دوآب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود. سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست.
حالشو ببر... -
http://www.aftabgardun69.blogfa.com/post-7.aspx
دکتر علی شریعتی انسانها را به چهار دسته تقسیم کرده است:. 1 آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم نیستند. عمده آدمها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند. 2 آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هم نیستند. مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویتشان را. به ازای چیزی فانی واگذاشته اند. بی شخصیت اند و بی اعتبار. هرگز به چشم نمیآیند. مرده و زنده شان یکی است. 3 آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم هستند.
حالشو ببر... -
http://www.aftabgardun69.blogfa.com/post-14.aspx
کودک زمزمه کرد: خدایا با من حرف بزن. و یک چکاوک در. مرغزار نغمه سر داد. کودک نشنید.او فریاد کشید: خدایا! با من حرف بزن صدای رعد و برق آمد. اما کودک گوش نکرد. او به دور و برش نگاه کرد و گفت خدایا! بگذار تو را ببینم. ستاره ای درخشید. اما کودک ندید. او فریاد کشید خدایا! نوزادی چشم به جهان گشود.اما کودک نفهمید. او از سر ناامیدی گریه سر داد و گفت: خدایا. به من دست بزن. بگذار بدانم کجایی.خدا پایین آمد. و بر سر کودک دست کشید. اما کودک دنبال یک پروانه کرد. او هیچ درنیافت واز آنجا دور شد.
حالشو ببر... -
http://www.aftabgardun69.blogfa.com/post-17.aspx
نمی دانم چه می خواهم خدایا ، به دنبال چه می گردم شب و روز. چه می جوید نگاه خسته من ، چرا افسرده است این قلب پرسوز. ز جمع آشنایان می گریزم ، به کنجی می خزم آرام و خاموش. نگاهم غوطه ور در تیرگیها ، به بیمار دل خود می دهم گوش. گریزانم از این مردم که با من، به ظاهر همدم و یکرنگ هستند. ولی در باطن از فرط حقارت ، به دامانم دو صد پیرایه بستند. از این مردم که تا شعرم شنیدند ، برویم چون گلی خوشبو شکفتند. ولی آن دم که در خلوت نشستند ، مرا دیوانه ای بدنام گفتند. دل من ای دل دیوانه من ، که می سوزی از این بیگانگی ها.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
72
کلبه عشق
نوشته شده در جمعه بیست و چهارم مرداد 1393ساعت 17:10 توسط کلبه عشق. پرشین تفریح سایت تفریحی. نوشته شده در جمعه بیست و چهارم مرداد 1393ساعت 17:9 توسط کلبه عشق.
تک عشق رویاهام
آنکه میرود فقط میرود ولی آنکه میماند درد میکشد. غصه میخورد بغض میکند اشک می ریزد و تمام این ها. روحش را به آتش می کشد و در انتظار بازگشت کسی که. هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود. آری این است خاصیت عشق. نوشته شده در دوشنبه 14 مرداد 1392ساعت 06:31 ب.ظ توسط میلاد . نظرات. باید کسی رو پیدا کنم. که دوستم داشته باشد. آنقدر که یکی از این شب های لعنتی. آغوشش را برای من و یک دنیا خستگی ام بگشاید. فقط مرا در آغوش بگیرد. نوشته شده در دوشنبه 14 مرداد 1392ساعت 06:21 ب.ظ توسط میلاد . نظرات. به خودت که میایی.
کلبه ی کارتون
پنجشنبه 31 مرداد 1392 06:37 ب.ظ. سلام به همه ی عزیزانی که به وبلاگ ما سر میزنن ما فرناز و هدیه هستیم و این وبلاگ رو. برای تمام کارتون های دنیا درست کردیم و از انیمه متنفریم احححححححح! و دیوانه ی کارتون هستیم مانند وینکس . باربی . برتز . باب اسفنجی . پرنسس های دیزنی. و* و در اینجا از همه ی کارتون ها. اپ میشه حالا بریم سراغ قانون ها اححححححححححححححححححححححححححححححححم :. نظرات هر پست بالای 20 تا. بدون نظر از اینجا خارج نشید. کسی رو عضو نمیکنیم. اگه با تبادل لینک و لوگو موافقید بهمون خبر بدید. چهارشنبه 28 خر...
کلبــــــــه ی یخی
سلامتی هرچی پسر مذهبیه. وقت اضافه برای خدا،حتمابخوانید! کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟ اولین و اخرین نماز. شناخت انسانيت در سفر. داستان کوتاه محبوب تر از پیامبر خدا. داستان کوتاه تله موش، نجار پیر، بخت بیدار. داستان کوتاه اثبات وجود خدا،داستان کوتاه راز خوشبختی، داستان کوتاه فاصله نیکی و بدی. خرید ساعت دیواری فانتزی. خرید ظرف غذای کودک. خرید خرید ساعت طرح رولکس مدل DAYTONA. خرید اینترنتی چسب لاغری. اس ام اس عاشقانه. خرید ساعت گوچی طرح love. سلامتی هرچی پسر مذهبیه. سلامتی هر پسری که ریش داره. رسیدن به ...
خواب وبیدار
بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۰ دريا. گاهی خدا برایت همه پنجره ها را می بندد و همه درها را قفل می کند. زیباست اگر فکر کنی آن بیرون طوفانیست و خدا دارد از تو مراقبت می کند. سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۳ دريا. یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار. یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال. یکم فروردین ۱۳۹۳ دريا. هر انساني دو آموزنده دارد:. هر انساني دو آموزنده دارد: يكي روزگار دومي آموزگار. اولي به بهاي زندگيت دومي به بهاي زندگي اش. بیست و سوم اسفند ۱۳۹۲ دريا. نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند.
kolbeyechobiyeman.mihanblog.com
کلبه ی چوبی من
کلبه ی چوبی من. سه شنبه 16 اردیبهشت 1393 : نویسنده : سما. اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست. سرت را بالا بگیر ولبخند بزن. کار هر آدمی نیست! لینک های مرتبط :. جمعه 18 بهمن 1392 : نویسنده : سما. کاش امشب باران می بارید. و تا سحر، زیر قطره هایش. زیر آسمان آواز می خواندم. کاش باران می بارید. و قلبم را می شست. از ذره ذره غم های خاک گرفته. کاش باران می بارید، تا با بوی خاک. دلم می خواست، امشب باران با من بود. تا شادی ام را با او قسمت کنم. اونقدر دیر کردی که دارم فراموشت می کنم. اونقدر دیر کردی که دارم تموم میشم.
کلبه چوبی نسیم
کلبه کوچک چوبی نسیم. ما و باور هایمان. پس از مدتى، ماهى بزرگ از حمله و یورش به ماهى کوچک دست برداشت. او باور کرده بودکه رفتن به آن سوى آکواریوم و شکار ماهى کوچک امرى محال و غیر ممکن است. در پایان،دانشمند شیشه ی وسط آکواریوم را برداشت و راه ماهی بزرگ را باز گذاشت. ولى دیگر هیچ گاه ماهى بزرگ به ماهى کوچک حمله نکرد و به آنسوى آکواریوم نیز نرفت! نوشته شده در سه شنبه هفدهم دی ۱۳۹۲ساعت 9:51 توسط نسیم.
کلبه ی چوبی
سلام به همه تون! ممنونم که به کلبه ی چوبی من اومدین و خیلی خوشحال میشم اگه نظراتونو بفهمم. نوشته شده در سه شنبه 26 بهمن1389ساعت 8:19 PM. تا نهان سازم از تو بار دگر. راز این خاطر پریشان را. میکشم بر نگاه راز آلود. نرم و آهسته مژگان را. دل گرفتار خواهشی جانسوز. از خدا راه چاره می جویم. پارسا وار در برابر تو. سخن از زهد و توبه می گویم. آه هرگز گمان مبر که دلم. با زبانم رفیق و همراهست. هر چه گفتم دروغ بود .دروغ. کی ترا گفتم آنچه دل خواهست؟ تو برایم ترانه می خوانی. سخت جذبه ای نهان دارد. از جهانی دگر نشان دارد.
کلبه چوبی
دوستیم. گاهی دوست ساده ، گاهی بیش از دوست ساده. چه وقتش را او تعیین می کند. روزی یک بار به او تلفن می کنم. دیروز زنگ زدم. گفت : نمی تونم صحبت کنم. گفتم : باشه. و قطع کردم. امروز تماس نگرفتم. می دانم در خانه خواهر زاده مهمان است و سرش شلوغ. از صبح تا همین حالا یعنی ۱۰ شب ، چند بار به فکرم رسیده زنگ بزنم و گلایه کنم که : اگر از صبح تا شب تماس نگیرم یک سراغ هم از من نمی گیری. اما دیالوگی که میانمان برقرار می شود را می توانم خوب حدس بزنم. او : بازم توقعات زن و شوهری پیدا کردی؟ اول به ذهنم رسید که بگویم : نه!
کـــــ ــــ ــــلــبــ ــه چـــو بــــ ــ ـــی
ک لب ه چو ب ی. 171; برای با تو بودن آسما ن را واسطه میکنم. من آدرس وبم را عوض کردم. لطفا به این آدرس بیاین . من رو خوشحال کنین. http:/ kolbehyechubi.blogfa.com. تاريخ : ۱۳٩٢/٤/۱٧ ٢:٢٧ ب.ظ نویسنده : mahsa masoumi نظرات . خیلی ممنون که هیج کس کامنت های من رو جدی نگرفت . لطفا از این به بعد به وبلاگ درج شده در زیر مراجعه فرمایید. Http:/ kolbehyechubi.blogfa.com/. تاريخ : ۱۳٩٢/٢/۱۳ ۳:٢٠ ب.ظ نویسنده : mahsa masoumi نظرات . بزنم به جاده. سر بذارم به کوه و بیابون. هرچی میخوای اسمشو بذار. کودکانش میشه : فرار.
