big-blogger.blog.ir
پنجشنبه ی موذی نوشت. :: بِلاگِـــــــرِ کَبیر گُــزارِش میکُنَـــــد!
http://big-blogger.blog.ir/1395/09/پنجشنبه-ی-موذی-نوشت
ب لاگ ر ک بیر گ زار ش میک ن د! فقط *عشق* میتواند پایان رنجها باشد! پنجشنبه ی موذی نوشت. یه فنجون کاپوچینو درست کردم و گذاشتم ور این دل یه ذره گرفته و گوشی به دست در حسرت لپ تاپ قشنگم که حالا که خراب شده قدرشو میدونم،در حال تایپم و همزمان شهرام ناظری گوش میدم! این پنجشنبه هایی که آخرین روز عصرکاری همسر هست یجورایی برای من شبیه آخرین روز تعطیلاته.خوب قبلا هم گفتم که شیفت صبحش خیلی خوبه. از ظهر کنار همیم تا فردا صبحش که بره شرکت. اینم طبیعتا باعث میشه همیشه یهو حس کنم چقدر کار انجام نداده دارم! دیشب با همسر...
big-blogger.blog.ir
دیدار نوشت :) :: بِلاگِـــــــرِ کَبیر گُــزارِش میکُنَـــــد!
http://big-blogger.blog.ir/1395/09/دیدار-نوشت
ب لاگ ر ک بیر گ زار ش میک ن د! فقط *عشق* میتواند پایان رنجها باشد! بلاگر کبیر به اتفاق تو دلی وروجکش گزارش میکنند. جونم براتون بگه که از جمعه یه عدد مهمون عزیز داشتیم :) خاله ی تو دلی. گفته بودم مامان برای اون دوست کلاس زبانم یه شیشه گلپر بفرسته.یه بار تو حرفاش گفته بود خیلی دوست داره و خوب طعم گلپری که آدم خودش آسیاب میکنه کجا و اون گلپری که تو بازاره کجا :. دیگه یه عالمه آبنبات چوبی با طعم شیر که نوستالژی کودکی هامه. و دیگه انواع پرندگان محلی که من عاشقشونم. خوب انقدر خوشحال شدم. خلاصه که یه جوجه قراره...
big-blogger.blog.ir
بامداد نوشت... :: بِلاگِـــــــرِ کَبیر گُــزارِش میکُنَـــــد!
http://big-blogger.blog.ir/1395/10/بامداد-نوشت
ب لاگ ر ک بیر گ زار ش میک ن د! فقط *عشق* میتواند پایان رنجها باشد! دوست جان ها سلام. هر چند که خیلی دیر وقته و منم همچین بگی نگی آماده ام که سرمو بذارم و غش کنم. اما باز گفتم پستمو بنویسم. چقدر دلم میخواد دو هفته زمان اضافی بصورت پرانتز باز شه تو زندگیم که تو عمرم محاسبه نشه و کلا یه اشانتیون باشه روی این عمر که تند تند داره میگذره و منو جا میذاره. از تو دلی بگم که قند و عسله برا خودش :). میگم بچه وقتی خوابه هم با دست و پاش ضربه میزنه آیا؟ همش در حال وول خوردنه :. الا با صدای باباش شیطون تر هم میشه.
big-blogger.blog.ir
جام سرخوشی نوشت :) :: بِلاگِـــــــرِ کَبیر گُــزارِش میکُنَـــــد!
http://big-blogger.blog.ir/1395/08/جام-سرخوشی-نوشت
ب لاگ ر ک بیر گ زار ش میک ن د! فقط *عشق* میتواند پایان رنجها باشد! جام سرخوشی نوشت :). بعله ساعت یازده ظهره و مامان بلاگر باز میخواد تند تند یه پست بذاره. جمعه همونطور که برنامه گذاشته بودم روز خوبی شد. اول اینو بگم که چند وقت پیش تو یکی از گروهای تلگرام یکی پیامی گذاشته بود با این مضمون که :. سعی کنید بصورت دوتایی و زناشویی حمام برید .در کنار اینکه میتونید از روشهای جدید رابطه ی جنسی لذت ببرید صمیمیتتون رو هم افزایش میدید.*. بعد من با خودم فکر کردم بعضی آدم ها چرا کلا ذهنشون اینجوریه؟ خوب قرار بود نمره ...
big-blogger.blog.ir
شگفت انگیز نوشت... :: بِلاگِـــــــرِ کَبیر گُــزارِش میکُنَـــــد!
http://big-blogger.blog.ir/1395/08/شگفت-انگیز-نوشت
ب لاگ ر ک بیر گ زار ش میک ن د! فقط *عشق* میتواند پایان رنجها باشد! مامان بلاگر کبیر وارد میشود. خودمو یه کم تحویل بگیرم جو بدم شاید تو حالم تاثیر داشته باشه. از دومین روز هفته ی دوازدهمم گزارش میکنم. همونجور که تو اینستا عرض کردم,همسر جان حالش کم کم خوب شد و خوب یه بخش عظیمی از ادا اطوارهای من خود به خود حل شدن. ولی خوب یه بخش بزرگ دیگه ای هم حل نشد دیگه. حالا نمیخوام هی بیام بگم من امروز فلان قدر بار بالا آوردم یا یهو نشستم زار زار گریه کردم و این حرفا. خوب از کلاس زبانم هیچی نگفتم انگاری. البته خوب خوش...
big-blogger.blog.ir
در حال مردن نوشت... :: بِلاگِـــــــرِ کَبیر گُــزارِش میکُنَـــــد!
http://big-blogger.blog.ir/1395/10/در-حال-مردن-نوشت
ب لاگ ر ک بیر گ زار ش میک ن د! فقط *عشق* میتواند پایان رنجها باشد! در حال مردن نوشت. یعنی واقعا در حال مردن هااااااا. با کسالت تمام و چشمی که ازش ناخواسته اشک میاد و سرفه های شدید و گلویی که از داخل اندازه گردو متورمه و نهایتا م ف آویزوون دارم تایپ میکنم. خوب آخه اینهمه طولانی میشه یه سرماخوردگی؟ بیشتر از یه هفته بود که درگیر سرفه های ملایم مکرر و گلو درد بودم.همین پری روز که حس کردم گلوم خوب شده یهو باز اینجوری ترکیدم. آیا کسی میدونه بخور اکالیپتوس و چهارتخمه برای جوجه ام ضرری داره یا نه؟ دیگه جانم برات...
big-blogger.blog.ir
خبر بد نوشت :( :: بِلاگِـــــــرِ کَبیر گُــزارِش میکُنَـــــد!
http://big-blogger.blog.ir/1395/08/خبر-بد-نوشت
ب لاگ ر ک بیر گ زار ش میک ن د! فقط *عشق* میتواند پایان رنجها باشد! خبر بد نوشت :(. من فکر میکنم از اولین روزی که باردار شدم مدام تو نیایش هام از خدا میخوام به زنایی که میخوان مادر بشن ,بچشونه مادر شدن رو. کسایی که دچار سقط میشن خدا روحشونو آروم کنه :(. یادم نمیاد تو وبلاگ نوشتم یا نه اما همین یکی دو هفته پیش دو نفر دیگه خبر بارداریشون رسید. یکی خواهر شوهرم یکی خواهرم. من بیشتر ساعتای روز گوشیم خاموشه.مودم خونه خاموشه. خواهری ام حالش خوب نیست :(. بچشو از دست داده. با غم زیاد گریه کردم. که دلم به درد اومد.
big-blogger.blog.ir
بازگشت نوشت :) :: بِلاگِـــــــرِ کَبیر گُــزارِش میکُنَـــــد!
http://big-blogger.blog.ir/1395/10/بازگشت-نوشت2
ب لاگ ر ک بیر گ زار ش میک ن د! فقط *عشق* میتواند پایان رنجها باشد! سلام سلام سلاااام :). میبینم که سالهای دور از لپ تاپ جان تموم شد. یعنی ای خوش آن پنجشنبه ای که من توش کله پاچه بخورم, از مصاحبت دوست لذت ببرم , عطر یه گلدون نرگس هم تو مشامم باشه و بشینم پست بذارم :). خوب توی طالع من آذر ماهی گفته شده که روز مبارکم پنجشنبه است. حالا حتی اگه طالع بینی چیز خیالی باشه , من خیلی پیشتر از اینکه اونقدری بزرگ شم که برم ببینم طالع چیه اصلا همیشه واقعا پنجشنبه ها برام خوشایند بوده. رو گرفتم و رفتیم دکتر. بابای حسو...
big-blogger.blog.ir
میزبانی نوشت.. :: بِلاگِـــــــرِ کَبیر گُــزارِش میکُنَـــــد!
http://big-blogger.blog.ir/1395/08/میزبانی-نوشت
ب لاگ ر ک بیر گ زار ش میک ن د! فقط *عشق* میتواند پایان رنجها باشد! ممنونم بخاطر دعاها و کامنتای خوبتون عزیزای دلم. چقدر خوبه که من اینجام و مینویسم :( چند ساله حس میکنم هیچ غمی رو تنها نخوردم.همونقدر که شادی هامم سهیم شدم و این خیلی حس مبارکیه برای من. خواهرم که همچنان حالش خوب نیست. زنگ زدم همراهش که حالشو بپرسم .با خودش که عمرا نمیتونستم حرف بزنم. آماده نبودم.همراهش میگفت شبا اصلا نمیخوابه.مدام با بچش هی حرف میزنه.بی تابه. من امیدوارم کسایی که این حال رو درک نمیکنن هرگز هم درک نکنن. برای همین من از خیل...