mahbanoo1985.persianblog.ir
ببـــــــار بــارانـــــ ــ ــ ــببار بر سر همه آنان که ایستاده اند زیر آسمان تنهایی
http://mahbanoo1985.persianblog.ir/
ببار بر سر همه آنان که ایستاده اند زیر آسمان تنهایی
http://mahbanoo1985.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
6.5 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
96
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
6.5 sec
SCORE
6.2
ببـــــــار بــارانـــــ ــ ــ ــ | mahbanoo1985.persianblog.ir Reviews
https://mahbanoo1985.persianblog.ir
ببار بر سر همه آنان که ایستاده اند زیر آسمان تنهایی
mahbanoo1985.persianblog.ir
ب ا ر ا ن .. - ببـــــــار بــارانـــــ ــ ــ ــ
http://mahbanoo1985.persianblog.ir/post/170
ببار بر سر همه آنان که ایستاده اند زیر آسمان تنهایی. همیشه بوى تو را مى دهد. بر این خیابان هایی که مى بارى،. که مى آیم . آنگاه که خسته شدی، آنگاه که از پا درآمدی . مهم نیست! باز بجنگ و شکست بخور! این بار شکست بهتری خواهی خورد! امکان انتقال آرشیو وبلاگ از پرشین به بلاگ اسکای هست؟ لطفا راهنماییم کنید از این پرشین کوفتی خسته شدم ، هر روز یه بامبولی داره! نوشته شده در ۱۳٩٤/٢/۳٠ساعت ٧:٤٢ ب.ظ توسط باران . . نظرات . Design By : Mihantheme. باران . . بانک جامع قالب های فارسی. با تو سخنان بی زبان خواهم گفت.
ببـــــــار بــارانـــــ ــ ــ ــ
http://mahbanoo1985.persianblog.ir/1394/5
ببار بر سر همه آنان که ایستاده اند زیر آسمان تنهایی. دختری درست شبیه پدرش . یک روز دختری خواهم داشت شبیه خودم , با چشمهایی که همه دنیایش از پشتش دیده می شود ; خودم فدای صورت ماهش میشوم . اما کاش روحش به پدرش برود! مثل مردها شود و همیشه از پس هر زمین خوردنی بر خیزد . مهربانی را یادش می دهم , اعتماد را هم اما یادش می دهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند , حتی خطاهایش را , آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند. نمی گویم دخترم بترس از مردها ، می گویم بترس از گرگها ،. مردها که گرگ نیستند! و این ق (قاف) دوست داشتنی .
ببـــــــار بــارانـــــ ــ ــ ــ
http://mahbanoo1985.persianblog.ir/1393/12
ببار بر سر همه آنان که ایستاده اند زیر آسمان تنهایی. پایان 93 دوست داشتنی . چرخ گردون ، چه بخندد ، چه نخندد ، تو بخند. مشکلی ، گر تو را ، راه ببندد ، تو بخند. غصه ها ، فانی و باقی ، همه زنجیر به هم. گر دلت از ستم و غصه برنجد ، تو بخند. عید واقعی از آن کسیست که پایان سالش را جشن بگیرد،. نه آغاز سالی که از آن بی خبر است. دوستای عزیزم پیشاپیش سال نو رو بهتون تبریک میگم و امیدوارم سال جدید برای همه سالی پر از موفقیت و خیر و برکت باشه . آخر سالتان قشنگ" و. روز و روزگاران به کام. یه موقع هایی هم هست. مرورگر شم...
مردها هم میتوانند فرشته باشند .. - ببـــــــار بــارانـــــ ــ ــ ــ
http://mahbanoo1985.persianblog.ir/post/171
ببار بر سر همه آنان که ایستاده اند زیر آسمان تنهایی. مردها هم میتوانند فرشته باشند . من، مردى را میشناسم. که کف زلال قلبش ،. در عمق چشمانش پیداست. مردى با نگاهى پر از آیینه! و آغوشش، اقیانوس آرام مهر،. مردى که ، بوسه هایش با اجازه. و نوازشهایش، نسیم وار، از. من مردى را میشناسم. که مالک قلبم نیست! هم خانه ایست در دلم. و هم باوریست ، بى آلایش. گاهى از پیله ى خوابهایم بیرون بیا! بگذار تو را به همه ى زنهاى دنیا. و ثابت کنم که مردها هم میتوانند. Design By : Mihantheme. باران . . بانک جامع قالب های فارسی.
ببـــــــار بــارانـــــ ــ ــ ــ
http://mahbanoo1985.persianblog.ir/1394/2
ببار بر سر همه آنان که ایستاده اند زیر آسمان تنهایی. همیشه بوى تو را مى دهد. بر این خیابان هایی که مى بارى،. که مى آیم . آنگاه که خسته شدی، آنگاه که از پا درآمدی . مهم نیست! باز بجنگ و شکست بخور! این بار شکست بهتری خواهی خورد! امکان انتقال آرشیو وبلاگ از پرشین به بلاگ اسکای هست؟ لطفا راهنماییم کنید از این پرشین کوفتی خسته شدم ، هر روز یه بامبولی داره! نوشته شده در ۱۳٩٤/٢/۳٠ساعت ٧:٤٢ ب.ظ توسط باران . . نظرات . خانه ی دوست . دل که تنگ است کجا باید رفت؟ به در و دشت و دمن؟ یا به باغ و گل و گلزار و چمن؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
khateratezendegiman.persianblog.ir
خاطرات زندگی من
http://khateratezendegiman.persianblog.ir/1394/5
دل نوشت 551 ). جمعه دم ظهر از خواب بیدار شدم، مامانم اومد تو اتاقم و گفت: رفته بودم تو پارکینگ دیدم توی برد نامه دادگاه یک ماه پیش رو دوباره مرتیکه سین عوضی زده، سرایدار رو صدا کردم و گفتم این چیه؟ گفت بخدا من نمیدونم، واقعا هم معلوم بود نمیدونست، گفتم برو کلید ش رو بیار و این رو دربیار ، بعد هم گفتم ب آقای الف ک مدیره بگو من خیلی عصبانی شدم ، البته احتمالا اون لعنتی خودش این رو زده و رفته از خونه بیرون چون ماشین شون هم نبود تو پارکینگ. دل نوشت 550 ). دل نوشت 549 ). دل نوشت 548 ). دل نوشت 547 ). اما خوب ...
khateratezendegiman.persianblog.ir
سفرنامه اصفهانی !!! ( دل نوشت 542 ) - خاطرات زندگی من
http://khateratezendegiman.persianblog.ir/post/651
دل نوشت 542 ). پنج شنبه صبح با صدای دعوای ساختمون از خواب پریدم! دیگه فک کنم بدونید اینجور وقتا اولش استرس و بعدش سردرد میگیرم. از اتاق رفتم بیرون و از مامانم ک بابام رو ب داخل خونه صدا میکرد پرسیدم: باز چی شده؟ ک همه بهشون گفته بودن اولا پول شارژ چ ربطی داره ب نتیجه دادگاه و در ضمن اون ک سین لعنتی بوده شکایت کرده چرا شماها پرداخت نمیکنید! تا وقتی ک قبض آخرین اخطار برای پرداخت گاز اومد، خوب گفته بودم سین لعنتی کلی پول از واحدها گرفته اما حتی قبض ها پرداخت نشده و هیچ صورت حسابی هم نمیده ک پولها چی شدن!
khateratezendegiman.persianblog.ir
khateratezendegiman - خاطرات زندگی من
http://khateratezendegiman.persianblog.ir/pages/1
دل نوشت 573 ). چقد شهر عوض شده ، چقد اتوبان های مختلف اضافه شدن. خود شماها چقد تغییر کردین. ماشالا تو چقد بزرگ شدی. وای عزیززم کی عروس شدی مبارک ت باشه. آخییی نی نی دار شدی چ پسر نازی. الکی مثلا من خیلی وقته از شهر و دیار دور بودم. ساعت ٢:٠٠ ق.ظ روز ۸ بهمن ۱۳٩٤. تگ ها : سفرنامه. دل نوشت 572 ). دلم تنگ شده واسه درس و کتاب، پاشم برم درس هام رو دوره کنم. الکی مثلا من ناراحتم ک امتحاناتم تموم شده. بیا وسط، بعدا هم میتونیم سلام و احوال پرسی و روبوسی! کنیم فعلا جشن پایان ترم گرفتم. اووه اوووه دس دس. سلام ب رو...
khateratezendegiman.persianblog.ir
خاطرات زندگی من
http://khateratezendegiman.persianblog.ir/1393/11
قسمتی از تکالیف هفته قبل! دل نوشت 519 ). خوب بهم حق میدید واقعا از اون هفته ه :دی چیز خاصی یادم نباشه؟ اون آخر کی بود گفت نه؟ با شما م ، نه شما نه پشت سری تون ، بله خود شما ک گفتی نه حق نمیدی بگو ببینم یادت هست دیشب شام چی خوردی؟ ساعت ٢:٠٠ ق.ظ روز ۳٠ بهمن ۱۳٩۳. دل نوشت 518 ). یک شنبه صب ک بیدار شدم زنگ زدم ب مامانم ک رسیده بود و توی مراسم بودن و بعد رفتم دوش گرفتم. ساعت ٢:٠٠ ق.ظ روز ٢٩ بهمن ۱۳٩۳. میخواستم امروز واستون پست بذارم اما امان از درس و دانشگاه،. تا دیداری دیگر بدرود! اما روی عناوین مطالب وبلا...
khateratezendegiman.persianblog.ir
سفرنامه - خاطرات زندگی من
http://khateratezendegiman.persianblog.ir/tag/سفرنامه
دل نوشت 578 ). یک دو سه ، یک دو سه امتحان میکنیم صدا میاد. ساعت ٧:٠٠ ب.ظ روز ٢٦ اردیبهشت ۱۳٩٥. تگ ها : سفرنامه. دل نوشت 573 ). چقد شهر عوض شده ، چقد اتوبان های مختلف اضافه شدن. خود شماها چقد تغییر کردین. ماشالا تو چقد بزرگ شدی. وای عزیززم کی عروس شدی مبارک ت باشه. آخییی نی نی دار شدی چ پسر نازی. الکی مثلا من خیلی وقته از شهر و دیار دور بودم. ساعت ٢:٠٠ ق.ظ روز ۸ بهمن ۱۳٩٤. تگ ها : سفرنامه. دل نوشت 542 ). پنج شنبه صبح با صدای دعوای ساختمون از خواب پریدم! تگ ها : سفرنامه. سفرنامه سرمه گولا و حامدوک خان!
شب جمعه !! - روزنوشتهای یک بز کوهی !
http://myladyprincess.persianblog.ir/post/617
ای کسی که اینجارو میخونی! این وبلاگ با اسم مستعار من هست و من دوست ندارم تحت هیچ شرایطی در دنیای واقعی شناخته شم! پس به تمام مقدساتت و هر چه که میپرستی ،به تصمیمم احترام بزار و در مورد هویت من کنکاش نکن و اگه منو میشناسی اینجارو دفن کن و دیگه سراغش نیا. مرد رشتی رژیم میگیرد :). بر لب جوب نشین و . یک بز خسته و مریض! بچه مشهدی :) ). چیکوی دوست داشتنی :(. من با تو از هیچی نمیترسم! روزانه های یه مگهان دو نقطه دی. روزهای یک دکتر غریب. با تو سخنان بی زبان خواهم گفت. حس ساده یک نفس. آشپزی یک هنر است! قبلش هم با...
زن عمو !:) - روزنوشتهای یک بز کوهی !
http://myladyprincess.persianblog.ir/post/609
ای کسی که اینجارو میخونی! این وبلاگ با اسم مستعار من هست و من دوست ندارم تحت هیچ شرایطی در دنیای واقعی شناخته شم! پس به تمام مقدساتت و هر چه که میپرستی ،به تصمیمم احترام بزار و در مورد هویت من کنکاش نکن و اگه منو میشناسی اینجارو دفن کن و دیگه سراغش نیا. مرد رشتی رژیم میگیرد :). بر لب جوب نشین و . یک بز خسته و مریض! بچه مشهدی :) ). چیکوی دوست داشتنی :(. من با تو از هیچی نمیترسم! روزانه های یه مگهان دو نقطه دی. روزهای یک دکتر غریب. با تو سخنان بی زبان خواهم گفت. حس ساده یک نفس. آشپزی یک هنر است! تپلی با سی...
شلوغ !! - روزنوشتهای یک بز کوهی !
http://myladyprincess.persianblog.ir/post/619
ای کسی که اینجارو میخونی! این وبلاگ با اسم مستعار من هست و من دوست ندارم تحت هیچ شرایطی در دنیای واقعی شناخته شم! پس به تمام مقدساتت و هر چه که میپرستی ،به تصمیمم احترام بزار و در مورد هویت من کنکاش نکن و اگه منو میشناسی اینجارو دفن کن و دیگه سراغش نیا. مرد رشتی رژیم میگیرد :). بر لب جوب نشین و . یک بز خسته و مریض! بچه مشهدی :) ). چیکوی دوست داشتنی :(. من با تو از هیچی نمیترسم! روزانه های یه مگهان دو نقطه دی. روزهای یک دکتر غریب. با تو سخنان بی زبان خواهم گفت. حس ساده یک نفس. آشپزی یک هنر است!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
96
احساس آبی | هر رفتنی نشونه رسیدن نیست / ولی برای رسیدن همیشه باید رفت
هر رفتنی نشونه رسیدن نیست / ولی برای رسیدن همیشه باید رفت. گاهی ، یادی ، نگاهی. امروز روز جدیدی است با تصمیمات تازه و شروعی دوباره! ورزش ، زبان ، کار! فقط جهت ثبت در روزگار! سال نو و اندیشه نو! تصمیمات ما هستند که سرنوشت ما را تعیین می کنند.,آنتونی رابینز. 4روز قبل در حالی که اولین برف زمستانی شیراز شروع به باریدن کرد. دخترک پاک و معصوم من تحت عمل . ادامه مطلب. دختر فراری ، پسر فراری. چند روز قبل فیلم فراری رو دیدم که یه دختر مدرسه ای که سن کمی داشت و خونواده ی متعصبی . ادامه مطلب. من و آموزنده هام.
Maah banoo
امتحانامو یکی پس از دیگری ریدم . دیشب شام نخوردم . دوتا دیگه امتحان دارم . محاسبات عددی با 9 افتادم . نوشته شده در بیست و پنجم دی ۱۳۹۵ساعت 13:27 PM. من بسیار سنگدلم . نوشته شده در بیست و چهارم دی ۱۳۹۵ساعت 13:51 PM. دیشب داشتیم بطری بازی می کردیم! اساس سوالاموت سوالای بی تربیتی و خنده دار بود! یه خورده که از بازی گذشت مهسا خورد به من , سومین بارش بود که باید ازم سوال میپرسید . گفت اگه . (تو صدم ثانیه ادامه ی جمله شو تو دلم حدس زدم و بله اشتباه نکرده بودم). اگه بهش نرسی چیکار میکنی؟ و منم رک گفتم بله!
پروازدل
˙·▪●●مــــــــــــآه بـــآنـــــــو●●▪·˙
دخترک 6ساله که سرطان داشت. قبل از ورود به اتاق عمل. با چشمای لرزون روبه پرستار گفت:. من مامان بابام پول ندارن. میشه قبل از عمل بمیرم. بیایدبرای همه کودکان سرطانی دعا کنیم. باقراردادن این مطلب توی وبلاگتون تعداد. بیشتری برای کودکان سرطانی دعا میکنند. دوستان عزيز ميتونن با ماهيانه حداقل. به اين كودكان عزيز كمك كنند. براي اطلاعات بيشتر به سايت. باشد تا رستگار شویم! سه شنبه بیستم اسفند 1392. دنیایم را تغییر میدهد. کافیست بخندی تا ببینی. چگونه در سردترین فصل سال. گل از گلم می شکفد. پنجشنبه دوم بهمن 1393.
قلم خیس
نردبانی باشد برای فزونی تکبر. نه حلقه ای برای اسارت. دست مایه ای برای تجارت. باشد برای تجلی انسانیت. تاريخ : دوشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۴ 23:23 نویسنده : داوری. زندگی آرام عقربه ها. زندگی آرام عقربه ها. زندگی آرام است،مثل آرامش یک خواب بلند. زندگی شیرین است،مثل شیرینی یک روز قشنگ. زندگی رویایی است،مثل رویای یک کودک ناز. زندگی زیباست،مثل زیبایی یک غنچه ناز. زندگی تک تک این ساعتهاست. زندگی چرخش این عقربه هاست. زندگی راز دل مادر،زندگی پینه دست پدر. زندگی مثل زمان در گذر است. زندگی آب روانی است،روان میگذرد.
ببـــــــار بــارانـــــ ــ ــ ــ
ببار بر سر همه آنان که ایستاده اند زیر آسمان تنهایی. دختری درست شبیه پدرش . یک روز دختری خواهم داشت شبیه خودم , با چشمهایی که همه دنیایش از پشتش دیده می شود ; خودم فدای صورت ماهش میشوم . اما کاش روحش به پدرش برود! مثل مردها شود و همیشه از پس هر زمین خوردنی بر خیزد . مهربانی را یادش می دهم , اعتماد را هم اما یادش می دهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند , حتی خطاهایش را , آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند. نمی گویم دخترم بترس از مردها ، می گویم بترس از گرگها ،. مردها که گرگ نیستند! و این ق (قاف) دوست داشتنی .
˚°◦ ♥ عاشــــقــــانــــه هـــا♥◦°˚
دنیای این روزای من. عطر ت نت روی پیراهنم مانده . امروز بویید م ش. عمیق عمیق! و با هر نفس بغضم را سنگین تر کردم! و به یاد آوردم که دیگر ، تنت سهم دیگری ست . و غمت سهم من! نوشته شده در یکشنبه چهارم تیر 1391ساعت 19:51 توسط M. من به غیر از تو نخواهم چه بدانی چه ندانی. از درت روی نتابم چه بخوانی چه برانی. دل من میل تو دارد چه بجویی چه نجویی. دیده ام جای تو باشد چه بمانی چه نمانی. من که بیمار تو هستم چه بپرسی چه نپرسی. جان به راه تو سپارم چه بدانی چه ندانی. ایستادم به ارادت چه بود گر بنشینی. من عاشق شده ام.
زندگی ما، به روایت من
زندگی ما، به روایت من. دو روز پیش از مشهد برگشتیم. من و همسر. این سفر هدیه ی نهاد رهبری بود به مزدوجین دانشجویی. فقط میتونم بگم یک سفر فوق العاده بود. از همه لحاظ. هرچند ما تقریبا ۳ سال پیش ازدواج کردیم و اگر زودتر این سفر برای ما اتفاق می افتاد خیلی بهتر بود و. اما الان هم شکر. شکر که امام رضا برای دومین بار من و همسرم رو طلبید. چقدر هم خوب و به موقع. پیش امام رضا عهدهایی بستم و سوگند هایی خوردیم که امیدوارم عهد شکن نباشم. خدا خودش کمک کند. نوشته شده در شنبه 6 اردیبهشت1393ساعت 20:30 به قلم مه بانو.
فرشته روی زمین
به نام خدایی که جان آفرید. من دیگه حرفی برای گفتن ندارم. یکشنبه 27 مهر 1393. ﺩﯾﺮﻭﺯ ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻣﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻤﯿﺰﺵ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﯾﯿﻢ. ﺳﻪ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺍﺯﻡ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻪ : ﺍﯾﻦ. ﻣﯽ ﮔﻢ : ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻩ. ﻣﯽ ﮔﻪ : ﻣﻦ ﻧﺒﺮﺩﻡ! ﻣﯽ ﮔﻢ : ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻩ! ﻣﯽ ﮔﻪ : ﻣﻦ ﻧﺒﺮﺩﻡ! ﻣﯽ ﮔﻢ : ، ، ﮐﯿﺒﻮﺭﺩ. ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﭘﺎ ﺷﺪ ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺨﺪﺍ ﻣﻦ. ﯾﻌﻨﯽ ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻭ ﮐﻮﺑﻮﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺳﺮﻡ! ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﺻﺪﺍﯼ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ؟ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺲ ﮐﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺶ ﻧﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﭽﻪ ﺑﺮﺩﻩ ، ﻧﻪ. ﻣﻦ ، ﻧﻪ ﮐﺲ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ! ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﯾﻪ ﺗﯿﻢ ﺗﺠﺴﺲ ﺣﺮﻓﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﻥ. این تنها...
خاطرات ماه بانو
ღ ღ در بحر فتاده ام چو ماهی* *تا یار مرا به شست گیرد ღ ღ. ماه بانو دختری اردیبهشتی است که خدایش را لا به لای ستاره های آسمان یافته و به خاطر داشتن چنین خدای بی همتایی به خود میبالد. خنک آن قماربازی که بباخت هر چه بودش. و نماند هیچش الا هوس قمار دیگر. عاشقانه در آغوشم گیر. پیچ و مهره ها هم عاشق میشوند! جز تو تموم دنیا پر. آلوچه گلم و آقاییش. ناودانی پر از الماس. عسل خاطره ها ღ. یه ماه بانوی کوچک. ابزار پرش به بالای صفحه. ابزار حباب و قلب. آماده میشویم برای مهاجرت! راستیییی ایمان بیاوریم به قانون جذب.
