nikasalehi.persianblog.ir
حوصله ام سر میره ... یه نی نی بیارین برام ! - نيكا
http://nikasalehi.persianblog.ir/post/75
یه روز معمولی معمولی همینجوری. حوصله ام سر میره . یه نی نی بیارین برام! پروانه بشم یا فرشته . یا هیشکودوم؟ همه راه خونه . چشمای خیس یه پسر بچه. اینجاها بودم .داشتم بزرگ میشدم، تو دل نقاشی ها و کارتون ها و عروسکها. بابايي(گاهی مرا به نام کوچکم بخوان). مامان و بابا و دخم ل شون. مامان (من و تو). حوصله ام سر میره . یه نی نی بیارین برام! 1784;:۳٠ ق.ظ - ۱۳٩٠/۳/٤ - نیکا صالحی.
nikasalehi.persianblog.ir
هولو - نيكا
http://nikasalehi.persianblog.ir/post/77
یه روز معمولی معمولی همینجوری. حوصله ام سر میره . یه نی نی بیارین برام! پروانه بشم یا فرشته . یا هیشکودوم؟ همه راه خونه . چشمای خیس یه پسر بچه. اینجاها بودم .داشتم بزرگ میشدم، تو دل نقاشی ها و کارتون ها و عروسکها. بابايي(گاهی مرا به نام کوچکم بخوان). مامان و بابا و دخم ل شون. مامان (من و تو). مامان میگه آخه دخترم ، هلو رو اونجوری میخورن؟ میگه پوستش رو خوردی، توش رو که بهتره، انداختی تو سطل آشغال؟ حداقل بقیه اش رو میدادی من بخورم .
newbornpoet.persianblog.ir
گاهی مرا به نام کوچکم بخوان
http://newbornpoet.persianblog.ir/1388/9
گاهی مرا به نام کوچکم بخوان. علي صالحي ديگر در اينجا نمي نويسد. به توان پیروزی ام. بر قوانین سقوط و جاذبه ی زمین. با این زخمهای لاعلاج بال هام حت ا. من تنها ساکن غریب خاک سردش می شدم. ک فر جاذبه ی منظومه ی چشمهای تو اگر میگذاشتم . تشریح ا م ک ن. از حنجره تا آخرین ا ستخوان سینه ا م . میوه می دهد سرانگشتانم. دستم که به نگاه تو می رسد. از این ساقه ی خشکیده ی تن. به باران بوسه هات. عطر لیمو گرفته ام. رؤیای باران م دام. بر گیسوان تو در خواب. کبودی گونه های ع مر. غرق شدن ماهی در آب. Design By : Night Skin.
alisalehi.wordpress.com
کجایی ِ سرچشمه ی این تلخی ِ بی نهایت | DNA
https://alisalehi.wordpress.com/2008/02/02/کجایی-ِ-سرچشمه-ی-این-تلخی-ِ-بی-نهایت
کجایی سرچشمه ی این تلخی بی نهایت February 2, 2008. آستین پیراهن یا دستمال کاغذی، رد اشک ها را فقط پاک می کند. بند نمی آورد، بند نمی آورد، بند نمی آورد …. Posted in Inner whispers. 11 Comments ». Take time to cry…. It is the sign of a large heart. 8212; February 2, 2008 @ 10:23 am. خوبه که می شه با آستین یا دستمال کاغذی رد اشک ها رو پاک کرد ، اما رد بخیه ای که روی یه سینه ی خالی از قلب رو چطور می شه از بین برد؟ 8212; February 4, 2008 @ 11:15 pm. به دلایلی مجبور شدم تمام نوشته ها رو انتقال بدم به این آدرس:.
alisalehi.wordpress.com
هفت سال ديگر | DNA
https://alisalehi.wordpress.com/2007/12/21/هفت-سال-ديگر
هفت سال ديگر December 21, 2007. سوال استاد كلاس استراتژي اين بود. 8220;فكر مي كنيد تا هفت سال ديگر ، چه اتفاقاتي رخ خواهد داد؟ و پاسخها همه از جنس سياست و اقتصاد و انرژي و جنگ و صلح بود . و من فقط يك پاسخ ساده ي مبهم را درونم نجوا ميكردم و بر زبان نياوردم. كه به جنون متهم نشوم :. 8220;هفت سال ديگر ، هفت سال پيرتر … من ، چهل ساله خواهم بود … با تمام. كه گلويم را خراشيده اند و از سينه ام گذشته اند … “. Posted in Inner whispers. 6 Comments ». بهترين نظر براي نوشته قبلي. 8212; December 22, 2007 @ 12:06 am.
alisalehi.wordpress.com
وحشي، مثلِ رودخانه اي به سويِ آرامشِ دريا | DNA
https://alisalehi.wordpress.com/2007/12/14/وحشي،-مثلِ-رودخانه-اي-به-سويِ-آرامشِ-در
وحشي، مثل رودخانه اي به سوي آرامش دريا December 14, 2007. از خشونت سرانگشتان وحشي من، صيقل ميخورند و نرم ميشوند و اهلي. و من از هراس اينگونه تيز و ب رنده ديگر نداشتن شان،. در س فتنشان، ا مساك ميكنم …. از ا ستخوانهاي دوست داشتني اش حرف ميزنم …. Posted in Inner whispers. 10 Comments ». بهترين نظر براي نوشته قبلي. من نبودم کسی در خانه ات را کوبید. من نبودم کسی که به تو سلام داد. کسی که سالها عاشق تو بود. و هر کجا که می رفتی دنبالت می کرد. من همان بودم که تو هیچ وقت نخواستی ببینی. من بودم که عاشق تو بودم.
newbornpoet.persianblog.ir
عیدانه - گاهی مرا به نام کوچکم بخوان
http://newbornpoet.persianblog.ir/post/247
گاهی مرا به نام کوچکم بخوان. علي صالحي ديگر در اينجا نمي نويسد. و لبریز رؤیا،آسمان را. و استوار مغرور، قل ه ها را. و رودها را خروشان و وحشی. به نسبت مساوی برای تمام گیاهان. به سفره ی شام سرد هر شب عمرمان. و دعای نزول باران،. تنها برای سبزی باغچه برهوت خود نبود. آسمان مان به دود آه مان آلوده. و قل ه هامان،به بیرق کینه فتح. و رودهااز خون ما،. و اندک نوری از پس پرده و کمی چراغ،. و به پای ما، گناه کبیره نوشته شد. زمزمه با ماه، حت ی نیم نگاه. و هیچ ابر بی بارانی را حت ی،. به حیاط ما، راه ندادند.
newbornpoet.persianblog.ir
گاهی مرا به نام کوچکم بخوان
http://newbornpoet.persianblog.ir/1388/6
گاهی مرا به نام کوچکم بخوان. علي صالحي ديگر در اينجا نمي نويسد. زمستان با زمستان تمام میشود. به طمع ماهی یا ستاره ای. یخ را به شکل پنج وارونه می شکنند. سورتمه بر برف های هزارساله میک شند. به موازات سپیدی افق. ایستادن را تمرین میکنند. بر دامنه های برفی. دورتر، چشمهای خمار خرسهای قطبی،. خورشید را می جویند. به بهانه ی بیداری و خمیازه میکشند . خورشید ام ا اینجاست. بر فراز س ر م. با ه رم ظهر نیمه ی مردادش. که هرچه عریان، خیره،. تن و چشم بسوزم ش. اینهمه برف و یخ اعماق. تنها به شکل رد ی بر گونه ها،.
tistou.wordpress.com
دسامبر | 2007 | تيستو سبز انگشتي
https://tistou.wordpress.com/2007/12
احساس می کنم،در هر کنار و گوشه این شوره زار یأس،چندین هزار جنگل شاداب ناگهان،می روید از زمین. دسامبر 30, 2007. سفر و خاطرات اون. Posted by myahya7 under خودم. سفر همیشه شادی بخشه،. همیشه باعث میشه آدم یه مدت هرچند کوتاه. غم و غصه و روزمرگی به دور باشه،. ولی نمیدونم چرا گاهی سفرها به جای شادی. برای آدم حسرت میارن! مخصوصا وقتی میری یه کشوری تو همسایگی ایران،. مردمش رو می بینی که آی کیوشون از مردم ایران. از نظر فرهنگی هم با توجه به فیلمها و اخباری که. میشنوی و می بینی میدونی خیلی عقبترن! سفر خیلی خوش گذشت.
newbornpoet.persianblog.ir
گـُـــم - گاهی مرا به نام کوچکم بخوان
http://newbornpoet.persianblog.ir/post/245
گاهی مرا به نام کوچکم بخوان. علي صالحي ديگر در اينجا نمي نويسد. نام هیچکدام مان را نخواهد پرسید. از نشانی خانه هامان، حرفی نخواهد زد. به ضربان تند و کند نبض هامان،. به انتظار و حسرت های ک نج چشم هامان،. به آرامش قبل از آمدنش. و آرامش ویرانی بعد از خودش. فقط اتفاق می افتد و می رود،. بی انتظار خوشامدگویی و بدرقه. ما، خیره به دور دستها. نام و نشانی و نبض هامان را. گ م می کنیم . Design By : Night Skin. علی صالحی دیگر اینجا نمی نویسد. سايت ادبيباغ در باغ. سايت ادبي عصر آدينه. قالب های نایت اسکین.