mailsnotsend.blogfa.com

fatemah.blogfa.com

لحظـــــه های آخـــــر - 349

http://www.fatemah.blogfa.com/post/349

این جا کسی می نویسد که در یکی از همین لحظه های نزدیک کتاب زندگی اش بسته خواهد شد. بامداد که خورشید چتر مهربانی می گسترد بر زمین. شبانگاه که ماه رخ می نماید در آسمان. ستاره ها که سوسو می زنند. ابرهای سفید که از سویی به سوی دیگر می روند. عطر نان گرم که در خانه می پیچد. دست های نحیف مهربان که کشیده می شود بر چشم هایم. خنده ی دختر بچه ی گیسو بافته که طنین می اندازد در گوشم. را به خاطر می آورم. باران که می بارد. مرا به خاطر آورده ای. نوشته شده در دوشنبه سوم شهریور 1393 توسط FKH. خدا را شکر بیماری خاصی ندارم.

fatemah.blogfa.com

لحظـــــه های آخـــــر - 360

http://www.fatemah.blogfa.com/post/360

این جا کسی می نویسد که در یکی از همین لحظه های نزدیک کتاب زندگی اش بسته خواهد شد. بعضی روضه ها را نمی شود راحت به زبان آورد. مثلا روضه ی یک مرد. که سخت غیور است و بیمار. و در یک سفر تلخ. تنها حامی زن ها و کودکان. نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم آبان 1393 توسط FKH. خدا را شکر بیماری خاصی ندارم. نمی توانم توضیح بیشتری بدهم. میان من و دوست. زندگانی را دوست دارم. مرگ هم حقیقتی است که. گرچه تلخ به نظر می آید. به این خاطر در این. تصمیم به نوشتن گرفته ام که. گاه تنهایی به دوش کشیدن. این راز بزرگ سخت می شود.

fatemah.blogfa.com

لحظـــــه های آخـــــر -

http://www.fatemah.blogfa.com/post/71

این جا کسی می نویسد که در یکی از همین لحظه های نزدیک کتاب زندگی اش بسته خواهد شد. چنان زندگی کن که مرگ تو را غافل گیر نکند . . . نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۱ توسط FKH. خدا را شکر بیماری خاصی ندارم. نمی توانم توضیح بیشتری بدهم. میان من و دوست. زندگانی را دوست دارم. مرگ هم حقیقتی است که. گرچه تلخ به نظر می آید. به این خاطر در این. تصمیم به نوشتن گرفته ام که. گاه تنهایی به دوش کشیدن. این راز بزرگ سخت می شود. نامه های ارسال نشده. پرواز بی بال قاصدك.

fatemah.blogfa.com

لحظـــــه های آخـــــر - 346

http://www.fatemah.blogfa.com/post/346

این جا کسی می نویسد که در یکی از همین لحظه های نزدیک کتاب زندگی اش بسته خواهد شد. در باب فطریه آمده است :. کسانی که "قوت غالب" آن ها "غم. س) محسوب می شوند و "فطریه" آن ها با حضرت. شهر صیام رفت و توبه نمودم. با رویت هلال روی. نوشته شده در سه شنبه هفتم مرداد 1393 توسط FKH. خدا را شکر بیماری خاصی ندارم. نمی توانم توضیح بیشتری بدهم. میان من و دوست. زندگانی را دوست دارم. مرگ هم حقیقتی است که. گرچه تلخ به نظر می آید. به این خاطر در این. تصمیم به نوشتن گرفته ام که. گاه تنهایی به دوش کشیدن. نامه های ارسال نشده.

fatemah.blogfa.com

لحظـــــه های آخـــــر - 359

http://www.fatemah.blogfa.com/post/359

این جا کسی می نویسد که در یکی از همین لحظه های نزدیک کتاب زندگی اش بسته خواهد شد. عاشقانت همه نامی و نشانی دارند. آن که در عشق. بی نام و نشان است. نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم آبان 1393 توسط FKH. خدا را شکر بیماری خاصی ندارم. نمی توانم توضیح بیشتری بدهم. میان من و دوست. زندگانی را دوست دارم. مرگ هم حقیقتی است که. گرچه تلخ به نظر می آید. به این خاطر در این. تصمیم به نوشتن گرفته ام که. گاه تنهایی به دوش کشیدن. این راز بزرگ سخت می شود. نامه های ارسال نشده. پرواز بی بال قاصدك.

fatemah.blogfa.com

لحظـــــه های آخـــــر - 357

http://www.fatemah.blogfa.com/post/357

این جا کسی می نویسد که در یکی از همین لحظه های نزدیک کتاب زندگی اش بسته خواهد شد. درختان را دوست دارم كه به احترام تو. و آب را كه مهر مادر تو. شرف را سرخگون كرده است. شفق آينه دار نجابتت. و فلق محرابي كه تو. در آن نماز صبح گزارده ای. شمشيری كه بر گلوی تو. آمد هر چيز و همه چيز را در كائنات به دو پاره كرد :. هر چه در سوی تو. حسيني شد. و ديگر سو يزيدی. اينك ماييم و سنگ ها، ماييم و آب ها، درختان، كوهساران جويباران و بيشه زاران. كه برخي يزيدی و گر نه حسيني اند. خوني كه از گلوی تو. يا سرخ است يا حسيني نيست.

fatemah.blogfa.com

لحظـــــه های آخـــــر - 362

http://www.fatemah.blogfa.com/post/362

این جا کسی می نویسد که در یکی از همین لحظه های نزدیک کتاب زندگی اش بسته خواهد شد. به پایان آمد این دفتر. تا ابد باقی ست. نوشته شده در جمعه بیست و سوم آبان 1393 توسط FKH. خدا را شکر بیماری خاصی ندارم. نمی توانم توضیح بیشتری بدهم. میان من و دوست. زندگانی را دوست دارم. مرگ هم حقیقتی است که. گرچه تلخ به نظر می آید. به این خاطر در این. تصمیم به نوشتن گرفته ام که. گاه تنهایی به دوش کشیدن. این راز بزرگ سخت می شود. نامه های ارسال نشده. پرواز بی بال قاصدك.

fatemah.blogfa.com

لحظـــــه های آخـــــر - 350

http://www.fatemah.blogfa.com/post/350

این جا کسی می نویسد که در یکی از همین لحظه های نزدیک کتاب زندگی اش بسته خواهد شد. خانه باید امن ترین جای دنیا باشد. تا در پناه گرمای آغوشش بتوان آرام گرفت. و خستگی جسم و روح از شانه تکاند. پریشانی این دل کوچک که هیچ شباهتی به خانه ندارد. سال ها کنج این ویرانه منزل گرفته ای؟ نوشته شده در یکشنبه نهم شهریور 1393 توسط FKH. خدا را شکر بیماری خاصی ندارم. نمی توانم توضیح بیشتری بدهم. میان من و دوست. زندگانی را دوست دارم. مرگ هم حقیقتی است که. گرچه تلخ به نظر می آید. به این خاطر در این. تصمیم به نوشتن گرفته ام که.

fatemah.blogfa.com

لحظـــــه های آخـــــر - 355

http://www.fatemah.blogfa.com/post/355

این جا کسی می نویسد که در یکی از همین لحظه های نزدیک کتاب زندگی اش بسته خواهد شد. اولین باری که از درون صدایم کردی. کودکی بیش نبودم و چقدر برای یافتنت در خویش گشتم. چقدر نزدیک بود صدایت. هنوز هم که سال ها از آن زمان می گذرد. از درون که نامم را با آن طنین خاص صدا می زنی. طنین صدایت که در دهلیزهای جانم می پیچد. دلم فرو می ریزد. و آسمان چشم هایم با بارانی پنهانی بی قراری می کند. نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم مهر 1393 توسط FKH. خدا را شکر بیماری خاصی ندارم. نمی توانم توضیح بیشتری بدهم. میان من و دوست.

fatemah.blogfa.com

لحظـــــه های آخـــــر - 361

http://www.fatemah.blogfa.com/post/361

این جا کسی می نویسد که در یکی از همین لحظه های نزدیک کتاب زندگی اش بسته خواهد شد. نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم آبان 1393 توسط FKH. خدا را شکر بیماری خاصی ندارم. نمی توانم توضیح بیشتری بدهم. میان من و دوست. زندگانی را دوست دارم. مرگ هم حقیقتی است که. گرچه تلخ به نظر می آید. به این خاطر در این. تصمیم به نوشتن گرفته ام که. گاه تنهایی به دوش کشیدن. این راز بزرگ سخت می شود. نامه های ارسال نشده. پرواز بی بال قاصدك.