malakeyeverraji.blogfa.com

sangpir.blogfa.com

قلم من,کاغذ تو - مزرعه شادی

http://www.sangpir.blogfa.com/post-10.aspx

قلم من,کاغذ تو. یک جمله , حرف های خودمونی , چند تیکه نوشته , یه دفترچه از تو یه برگ از من . اذر بود . فکر کنم . صبح قرار بود بریم سفر ، صبح خیلی زود . می گم خیلی زود بود یعنی واقعا خیلی زود . اما کی راه افتادیم؟ یعنی همون جا نشد. که سوار اون یکی بشیم پس این دفعه عطایش را به لقایش بخشیدیم. مینی بوسو می گم. و سوار بر ماشین شدیم. این که می گم ماشین یک دلیل بیشتر نداره و اونم اینه که با سوخت کار می کنه و احیانا حرکت می کنه وگرنه هیچ دلیل دیگه ای نداره. تو کوزه بشکن ، ما کوزه گرو. رسیدن به نزدیک ترین روستاست ...

sangpir.blogfa.com

قلم من,کاغذ تو - باور کنید

http://www.sangpir.blogfa.com/post-12.aspx

قلم من,کاغذ تو. یک جمله , حرف های خودمونی , چند تیکه نوشته , یه دفترچه از تو یه برگ از من . باور کنید این مستی نیست. سالهاست که دیوانه ام دست خودم نیست. دیوارها مانعم می شوند که هر روز تکیه به ان ها می زنم . باور کنید این مستی برای خودم نیست. سالهاست که از ان دیگرانم خودم در دست خودم نیست. ادم ها زیاد شده اند , راه را بند اورده اند که هر روز دست بر شانه یکی از ان ها می گذارم . باور کنید این مستی کار همیشگیم نیست. سالهاست که از خانه دورم خواب و خوراکم به دست خودم نیست. باور کنید این مستی خطری ندارد.

sangpir.blogfa.com

قلم من,کاغذ تو

http://www.sangpir.blogfa.com/8612.aspx

قلم من,کاغذ تو. یک جمله , حرف های خودمونی , چند تیکه نوشته , یه دفترچه از تو یه برگ از من . اذر بود . فکر کنم . صبح قرار بود بریم سفر ، صبح خیلی زود . می گم خیلی زود بود یعنی واقعا خیلی زود . اما کی راه افتادیم؟ یعنی همون جا نشد. که سوار اون یکی بشیم پس این دفعه عطایش را به لقایش بخشیدیم. مینی بوسو می گم. و سوار بر ماشین شدیم. این که می گم ماشین یک دلیل بیشتر نداره و اونم اینه که با سوخت کار می کنه و احیانا حرکت می کنه وگرنه هیچ دلیل دیگه ای نداره. تو کوزه بشکن ، ما کوزه گرو. رسیدن به نزدیک ترین روستاست ...

sangpir.blogfa.com

قلم من,کاغذ تو - پاک کن

http://www.sangpir.blogfa.com/post-13.aspx

قلم من,کاغذ تو. یک جمله , حرف های خودمونی , چند تیکه نوشته , یه دفترچه از تو یه برگ از من . هنوز پشت به ابرها می نویسم. باران را روانه می کند تن به سایه نمی دهم که بان اش را خورده ام میان حرف ها. دنبال چه می گردی ، بهار نیامده این حسادت ابر های بی موقع تابستان است. تن به تو نمی دهم. هنوز می نویسم و حالا جلوی خورشید را هم گرفته این ابر این ابر دست نخورده. فریاد می زنم و غرش می کند و دوباره این بار با باد به سراغ خط کشی های ذهن من می اید. مگر تو اسمان نداری؟ زمین را چه کار؟ و به جوش می ایم و می گویم کجایی؟

sangpir.blogfa.com

قلم من,کاغذ تو - باغ من

http://www.sangpir.blogfa.com/post-5.aspx

قلم من,کاغذ تو. یک جمله , حرف های خودمونی , چند تیکه نوشته , یه دفترچه از تو یه برگ از من . اسمان ابری نیست فرش خورشید هنوز زیر پایش پهن است. قله ها گاه گهی ز تمنای به ابر جامه ای می پوشند که نه گل دارد و نقش به همانندی شالیست عظیم. با غ من سر سبز است که در ان , بادیه گاهی شخمی می زند تا که بدانی قدرش. باغ من سرسبز است نه به اندازه دشت. باغ من دار و درختی دارد نه به اندازه جنگل اما تنه و ریشه و برگی دارد. باغ من اب ندارد چاهی که به اندازه این باغ بکندم کافیست. گهی از سخره و سنگی پیداست. حرف های یک دل.

sangpir.blogfa.com

قلم من,کاغذ تو

http://www.sangpir.blogfa.com/8510.aspx

قلم من,کاغذ تو. یک جمله , حرف های خودمونی , چند تیکه نوشته , یه دفترچه از تو یه برگ از من . تو کجا بودی دل تو کجا بودی عشق تو کجا بودی یار. بعد از انی که به دارم بردند و جزایم کردند و خرابم گفتند به ندانی کشتند و ندیدند و نگفتند ، مرا سر به خطا تیغ زدند. تو کجا بودی یار. اینک از بهر چه ایینه به منزل بردی درد ، مر کم داشتیم که تو درمان فریبی گشتی ،. که نه تنها دستم بال نشد بلکه چون تسکینی که فقط بهر دو شب مهمان بود ،. خود به دردی بدتر روح ما را به خوشی وقت شدی. تو کجا بودی عشق. تو کجا بودی دل.

mamanifateme.blogfa.com

دنیای شیرین مادری - نوروز 91

http://mamanifateme.blogfa.com/post/13

تا میشینیم تو ماشین مهدیار تندی سی دی سامی بیگی دنیا مال ماست رو میزاره خودش هم پا به پاش داد میزنه:امشب می خونه همه چی خوبه تا صبح با من میخونه دنیا مال ماست. تازه تازه دارم میفهمم دختر چه ادمی هستم و چقدر می تونم خوب زندگی کنم و خوشبخت باشم. نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۰ساعت 11:21 توسط فاطمه. منو اقای کلاهان چند وقتی میشه که از هم جدا شدیم اول میخواست لجبازی کنه و منو از مهدیار جدا کنه همیشه هم کرکریاشو میخوند.ولی خوشبختانه وقتی قضیه جدی شد ۲ هفته بیشتر دوام نیاورد و مهدیارو به من سپرد.

sama63ir.blogfa.com

شاتوتِ تَر ( وبلاگ سمانه فلاح ) - شاید نمیدانستیم

http://www.sama63ir.blogfa.com/post-152.aspx

شاتوت ت ر ( وبلاگ سمانه فلاح ). حرفی به من بزن. من در پناه پنجره ام. با آفتاب رابطه دارم. در برابر هم عاجز بودیم. بی پروا گناه میکردیم عاشقانه. ولی یکدیگر را هم آزردیم. یکی باید آرام میگرفت. دل به دل یکدیگر دادن. آنکنه عاشق تر است. یا میگذرد و میماند. یا میگزرد و میرود. دلنوشته های سمانه فلاح. نوشته شده در یکشنبه ۲۸ تیر۱۳۹۴ساعت 2:48 توسط سمانه فلاح. تقدیر تقویم انسان های عادیست. تغییر تدبیر انسان های عالی. زندگییتان پر از تغییرات عالی باد. شاعران معاصر و ديگر شاعران. استاد كاكائي (شاعر ). کوچ معنی من است.

kucheyetanhayi.blogfa.com

...کوچه تنهـایی دل... -

http://www.kucheyetanhayi.blogfa.com/post-17.aspx

ما می رویم و رایتی از عاشقی به پاست بر هرکه عاشق است سلام و درود ما. پنجشنبه شب با خواهرم و دوست جونم. رفته بودیم حوزه هنری، جشنواره. عصر سوره. شب خاطره بود و آدمای خوشگل یادگار جنگ و خاطره هاشون. قشنگ ترین قسمتش حضور حاج آقا هادیان ۹۵ ساله بود که ظاهر نحیف و لبخند لطیفش باهامون از رشادت حرف می زد. و خاطره اون رزمنده ای که زیر بارون گلوله به خاطر بدهکاریهاش به خدا طلب مغفرت می کنه و حالا به خاطر اینکه نکنه بدهیش به خدا بیشتر بشه دست از غذا خوردن کشیده . و موقعی که روحانی گردان باهاش از بی منت بودن نع...

mamanifateme.blogfa.com

دنیای شیرین مادری -

http://mamanifateme.blogfa.com/post/14

امروز صبح با ناله مهدیار از خواب پاشدیم که مهدیار استفگاگ (استفراغ)کرد بعدش بردنش دهتر(دکتر)بعدش پشتشو امپول زدن ببین اصلا خون نمیاد امپولش کوچیک بود بعدش بردن شربت خریدن بعدش شربت ۲تا خریدن بعدش تو اومدی دهتر گفت چرا سوپ نخوردی شربت نخوردی نباید پلو بخوری بعد مهدیار گفت بخشید(ببخشید). اینا بخشی از ماوقع امروز بود که از زبون مهدیار نوشتم.از صبح تا ساعتهای ۴ بی جون بود.کم کم اشتهاش باز شد و غذا خورد .و یک ساعت بعد. مهدیار فقط میدویید و جیغ میزد. نوشته شده در چهارشنبه نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 22:32 توسط فاطمه.