meyanehmeydan.blogfa.com

levee96.blogfa.com

خاکریز عشــــــــــق - دعـــــــــــــای وقت خواب

http://www.levee96.blogfa.com/post/26

تازه چشممان گرم شده بود كه یكی از بچهها، از آن بچههایی كه اصلا این حرفها بهش نمیآید، پتو را از روی صورتمان كنار زد و گفت:. بلند شید، بلند شید، میخوایم دسته جمعی دعای وقت خواب بخوانیم. بابا پدرت خوب، مادرت خوب، بگذار برای یك شب دیگر، دست از سر ما بردار، حال و حوصلهاش را نداریم. فقط یك دقیقه، فقط یك دقیقه. همه به هر ترتیبی بود، یكییكی بلند شدند و نشستند. شاید فكر میكردند حالا میخواهد سورهی واقعهای، تلفیقی و آدابی كه معمول بود بخواند و به جا بیاورد، كه با یك قیافهی عابدانهای شروع كرد:. برچسبها: دعای وقت خواب.

levee96.blogfa.com

خاکریز عشــــــــــق - شهید

http://www.levee96.blogfa.com/tag/شهید

بعداز شهدا ما چه کردیم! سی و دو سال بعد . زمان و روز ماه و سال بعد از 32 سال به اینجا رسید ، به این دوره ، به زمانی که رشادت ها و پاکی ها در زیر زمین خفته اما زنده شاهد اعمال و رفتار ما هستند ، وخواهند پرسید چه کردی؟ سی و دو سال از زخم های عمیقی که دل مادران را به درد آورد گذشت ، گذشت اما زمانه آنرا به دست ما سپرد تا ادامه دهندگان آنها باشیم . شهدا شرمنده ایم . شهدا ما را ببخشید . شهدا از خدا برای ما طلب آمرزش کنید . در مقابل این همه خواسته ما چه کرده ایم؟ فقط حرف زده ایم؟ دوستان و عزیزان و همراهان واقعی...

levee96.blogfa.com

خاکریز عشــــــــــق - دعای وقت خواب

http://www.levee96.blogfa.com/tag/دعای-وقت-خواب

تازه چشممان گرم شده بود كه یكی از بچهها، از آن بچههایی كه اصلا این حرفها بهش نمیآید، پتو را از روی صورتمان كنار زد و گفت:. بلند شید، بلند شید، میخوایم دسته جمعی دعای وقت خواب بخوانیم. بابا پدرت خوب، مادرت خوب، بگذار برای یك شب دیگر، دست از سر ما بردار، حال و حوصلهاش را نداریم. فقط یك دقیقه، فقط یك دقیقه. همه به هر ترتیبی بود، یكییكی بلند شدند و نشستند. شاید فكر میكردند حالا میخواهد سورهی واقعهای، تلفیقی و آدابی كه معمول بود بخواند و به جا بیاورد، كه با یك قیافهی عابدانهای شروع كرد:. برچسبها: دعای وقت خواب.

levee96.blogfa.com

خاکریز عشــــــــــق - تک تیر انداز

http://www.levee96.blogfa.com/post/27

یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها رو در آورده بود. با سلاح دوربیندار مخصوصش چند ده متری خط عراقیها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقیها . چه می کرد. بار اول بلند شد و فریاد زد: ماجد کیه؟ یکی از عراقیها که اسمش ماجد بود سرش را از خاکریز آورد بالا و گفت: منم! ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضاء کرد! دفعه بعد قناسه چی فریاد زد: یاسر کجایی؟ و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت! جاسم با خوشحالی، هول و ولاکنان رفت بالای خاکریز و گفت: من! دو رکعت نماز عشق.

sad-sad.mihanblog.com

حضرت دریا - مطالب فروردین 1391

http://sad-sad.mihanblog.com/post/archive/1391/1

ابراهیم با آنکه اسماعیل را دوست دارد و خیلی هم دوست دارد ، در راه حق و برای رضای او قربانی می کند.ع.ص. به آنچه امید نداری ، امیدوارتر باش. یاس او (داستان کوتاه) سیاهه. پدر مشغول گوش کردن رادیو بود گل یاس یکی از گلهای بسیار محبوب و زیباست.یاس سپید.بوی بسیار خوشی دارد که هرکسی از این بو لذ ت می برد.این بود در ساعت غروب خورشید بیش از بقیه ساعات در فضا می پیچد.هنرمندان ایرانی علاقه شدیدی به این گل داشته اند. تمام مشخ صات مطابقت می کرد. و دورش را هم پنج بوته یاس سپید کاشته بود.آقا جواد هر روز خودش یاسها ر...

levee96.blogfa.com

خاکریز عشــــــــــق - تک تیر انداز

http://www.levee96.blogfa.com/tag/تک-تیر-انداز

یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها رو در آورده بود. با سلاح دوربیندار مخصوصش چند ده متری خط عراقیها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقیها . چه می کرد. بار اول بلند شد و فریاد زد: ماجد کیه؟ یکی از عراقیها که اسمش ماجد بود سرش را از خاکریز آورد بالا و گفت: منم! ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضاء کرد! دفعه بعد قناسه چی فریاد زد: یاسر کجایی؟ و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت! جاسم با خوشحالی، هول و ولاکنان رفت بالای خاکریز و گفت: من! آل الله علیهم &#4...

sad-sad.mihanblog.com

حضرت دریا - یاسِ او (داستان کوتاه)ـ«سیاهه»

http://sad-sad.mihanblog.com/post/12

ابراهیم با آنکه اسماعیل را دوست دارد و خیلی هم دوست دارد ، در راه حق و برای رضای او قربانی می کند.ع.ص. به آنچه امید نداری ، امیدوارتر باش. یاس او (داستان کوتاه) سیاهه. خانه شان حیاط دلبازی داشت.حیاطی که کفش سیمانی بود و دیوار هایی با نمای آجر. تخت چوبی پهنی که وسط حیاط،زیر تیر چراغ بود صفای خاص ی به حیاط می داد. حتم دارم اگر می دیدی دوست داشتی روی تخت بخوابی و ابرهای سپید را تماشا کنی که چه تند می روند و بابت نگاهت لحظاتی از عمرت را با خود می برند. با قیمت ارزون.بدو! قیمت سنگ قبرهام باور نکردنیه! آقا جوا...

sad-sad.mihanblog.com

حضرت دریا - مطالب خرداد 1391

http://sad-sad.mihanblog.com/post/archive/1391/3

ابراهیم با آنکه اسماعیل را دوست دارد و خیلی هم دوست دارد ، در راه حق و برای رضای او قربانی می کند.ع.ص. به آنچه امید نداری ، امیدوارتر باش. نگاهی خودمانی به أمر به معروف و نهی از منکر ( بخش سو م ). منطق قدم اول امر به معروف و نهی از منکر. 1پشتوانه منطقی ءامر به معروف و ناهی از منکر :. در موارد مختلفی دیده شده است که پس از أمر به معروف و نهی از منکر،شخص از ءامر یا ناهی،برای مطلبش درخواست دلیل می کند.و لذا شخص ءامر به معروف و ناهی از منکر به نوع خودش در هر قشری که باشد، باید مسل ح به سلاح منطق علمی. یکی از ...

sad-sad.mihanblog.com

حضرت دریا - راستش را یگو !!!

http://sad-sad.mihanblog.com/post/13

ابراهیم با آنکه اسماعیل را دوست دارد و خیلی هم دوست دارد ، در راه حق و برای رضای او قربانی می کند.ع.ص. به آنچه امید نداری ، امیدوارتر باش. که در سینه ات تند. به تپش افتاده که با اراده. می خواهی جلوی ایستادنش را بگیری. نوشته شده در چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 ساعت 06:50 ب.ظ توسط صادق صفرزاده. ما به چه دل بسته ایم؟ به چه تکیه کرده ایم؟ به پدری که یک سیگار بیاوریم یا نیاوریم،کم و زیاد می شود.به همسری که نمی شود اعتماد کرد؟ به شغلی که با یک امضا می آید و با یک امضاء می رود؟ به چه تکیه کرده ایم؟

sad-sad.mihanblog.com

حضرت دریا - مطالب تیر 1391

http://sad-sad.mihanblog.com/post/archive/1391/4

ابراهیم با آنکه اسماعیل را دوست دارد و خیلی هم دوست دارد ، در راه حق و برای رضای او قربانی می کند.ع.ص. به آنچه امید نداری ، امیدوارتر باش. البته آن وقت ها نمی دانستیم که وقتی بزرگ شدیم ،درست است چای تعارفمان می کنند ام ا دیگر نمی توانیم چند تا ن ی به هم متصل کنیم و نوشابه بخوریم.نمی دانستیم که دیگر باید بار سنگین مسئولیت ها و غم و غص ه ها را به دوش بکشیم و حسرت یک قایم باشک بر دلمان بماند! نمی دانستیم که دیگر با یک بستنی دلمان خوش نمی شود . و دوباره زمین می خورم. صدای سخن عشق . خسران یعنی خسران بن خسران!