mgmabsaft.blogfa.com

tasvirane.persianblog.ir

عاشقانه ها

http://tasvirane.persianblog.ir/1390/6

سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد/آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد. آی بیا پهلوان، وارد میدان بشو. معرکه کشتی تو با خداست. این طرف گود منم یک تنه،. آن طرف گود خدا با همه. زور خدا از همه کس بیشتر. زور من از مورچه هم کمتر است. آخرش او می برد. او که خودش داور است. بازوی من را گرفت. برد هوا، زد زمین. خرد شدم این چنین. جایزه بازی و بازندگی. یک دل محکم تر است. پاشو تنت کن ولی،. باز نبینم که زود. شب چه غمگین است. فانوسی از انتظار آویخته ام. به نشان آن آفتاب. که به آسمانم هدیه خواهی کرد. حتی اگر از شب. مرا دیوان...

tasvirane.persianblog.ir

دلسپرده - عاشقانه ها

http://tasvirane.persianblog.ir/post/72

سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد/آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد. من زنده بودم اما انگار مرده بودم. از بس که روزها را با شب شمرده بودم. یک عمر دور و تنها تنها بجرم این که. او سرسپرده می خواست ‚ من دل سپرده بودم. یک عمر می شد آری در ذره ای بگنجم. از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم. در آن هوای دلگیر وقتی غروب می شد. گویی بجای خورشید من زخم خورده بودم. وقتی غروب می شد وقتی غروب می شد. کاش آن غروب ها را از یاد برده بودم. خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن. پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست.

tasvirane.persianblog.ir

آزادی - عاشقانه ها

http://tasvirane.persianblog.ir/tag/آزادی

سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد/آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد. هی مترسک کلاهت را بردار. قطره قطره اگر چه آب شدیم. ابر بودیم و آفتاب شدیم. ساخت ما را هم او که می پنداشت. بی یکی جرعه اش خراب شدیم. ما از آن سودن و نیاسودن. سنگ زیرین آسیاب شدیم. گوش کن ما خروش و خشم تو را. هم چنان کوه, بازتاب شدیم. اینک این تو که چهره می پوشی. اینک این ما که بی نقاب شدیم. ما که ای زندگی! هر سوال تو را جواب شدیم. دیگر از جان ما چه می خواهی؟ ما که با مرگ بی حساب شدیم. خشمناکان بی خروش و بی فغان. دردمندان بی فغان و بی خروش.

tasvirane.persianblog.ir

پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست - عاشقانه ها

http://tasvirane.persianblog.ir/post/71

سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد/آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد. پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست. گفتم:«بدوم تا تو همه فاصله ها را». تا زودتر از واقعه گویم گله ها را. چون آینه پیش تو نشستم که ببینی. در من اثر سخت ترین زلزله ها را. پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست. از بس که گره زد به گره حوصله ها را. ما تلخی نه گفتنمان را که چشیدیم. وقت است بنوشیم از این پس بله ها را. بگذار ببینیم بر این جغد نشسته. یک بار دگر پر زدن چلچله ها را. یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش. بگذار که دل حل بکند مسئله ها را.

tasvirane.persianblog.ir

جدایی - عاشقانه ها

http://tasvirane.persianblog.ir/tag/جدایی

سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد/آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد. پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست. گفتم:«بدوم تا تو همه فاصله ها را». تا زودتر از واقعه گویم گله ها را. چون آینه پیش تو نشستم که ببینی. در من اثر سخت ترین زلزله ها را. پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست. از بس که گره زد به گره حوصله ها را. ما تلخی نه گفتنمان را که چشیدیم. وقت است بنوشیم از این پس بله ها را. بگذار ببینیم بر این جغد نشسته. یک بار دگر پر زدن چلچله ها را. یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش. بگذار که دل حل بکند مسئله ها را.

tasvirane.persianblog.ir

عاشقانه ها

http://tasvirane.persianblog.ir/1390/1

سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد/آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد. تقدیم به کسی که مرا با بی کسی هایم تنها گذاشت. چه زیباست بخاطر تو زیستن. وبرای تو ماندن و به پای تو مردن و به عشق تو سوختن. و چه تلخ وغم انگیز است دور از تو بودن. برای تو گریستن و به عشق و دنیای تو نرسیدن. ای کاش می دانستی بدون تو مرگ گواراترین زندگی است. بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه تلخ و ناشکیباست. ای کاش می دانستی مرز خواستن کجاست. و ای کاش می دیدی قلبی را که فقط برای تو می تپد. خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن.

tasvirane.persianblog.ir

عاشقانه - عاشقانه ها

http://tasvirane.persianblog.ir/tag/عاشقانه

سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد/آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد. من زنده بودم اما انگار مرده بودم. از بس که روزها را با شب شمرده بودم. یک عمر دور و تنها تنها بجرم این که. او سرسپرده می خواست ‚ من دل سپرده بودم. یک عمر می شد آری در ذره ای بگنجم. از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم. در آن هوای دلگیر وقتی غروب می شد. گویی بجای خورشید من زخم خورده بودم. وقتی غروب می شد وقتی غروب می شد. کاش آن غروب ها را از یاد برده بودم. تو آن همیشه‌ای. که خدا را به‌تو. کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟ این عجب نقطه خال...

tasvirane.persianblog.ir

عاشقانه ها

http://tasvirane.persianblog.ir/1390/8

سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد/آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد. دل داده ام بر باد، بر هر چه بادا باد. مجنون‌تر از لیلی، شیرین‌تر از فرهاد. ای عشق از آتش، اصل و نسب داری. از تیره‌ی دودی، از دودمان باد. آب از تو طوفان شد، خاک از تو خاکستر. از بوی تو آتش، در جان باد افتاد. هر قصر بی شیرین، چون بیستون ویران. هر کوه بی فرهاد، کاهی بدست باد. هفتاد پشت ما از نسل غم بودند. ارث پدر ما را، اندوه مادرزاد. از خاک ما در باد، بوی تو می‌آید. تنها تو می‌مانی، ما می‌رویم از یاد. خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن.

tasvirane.persianblog.ir

عاشقانه ها

http://tasvirane.persianblog.ir/1390/3

سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد/آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد. به یاد اون روزا. به یاد اون روزا. و من چقدر ساده ام. کنار این قطار رفته ایستاده ام. به نرده های ایستگاه رفته. نوشته شده در تاريخ ۱٦ خرداد ۱۳٩٠ توسط خسته دل. نمیدانم شاید این آخرین مطلب من باشد ، شاید خودم را حلق آویز کردم از دنیا و هر چه در آن است بدم میاد از خودم از اون خلاصه از همه بدم میاد. بیژن محمدی جیحونی-بیرجند-اردیبهشت ٩٠. نوشته شده در تاريخ ٢ خرداد ۱۳٩٠ توسط خسته دل. خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن. هی مترسک کلاهت را بردار.

tasvirane.persianblog.ir

عاشقانه ها

http://tasvirane.persianblog.ir/1390/5

سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد/آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد. روز ماه رمضان زلف میفشان که. روزه دارم من و افطار از آن لعل لب است. آری افطار رطب در رمضان مستحب است. روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه. بخورد روزه خود را به گمانش که شب است. زیر لب وقت نوشتن همه کس نقطه نهد. این عجب نقطه خال تو به بالای لب است. یارب این نقطه لب را، که به بالا بنهاد؟ نقطه هر جا غلط افتاد مکیدن ادب است. شحنه اندر عقب است و من از آن می ترسم. که لب لعل تو آلوده به ماء العنب است. منعم از عشق کند ناصح و آ گه نبود.