naghme-asheghan.blogfa.com

goleroz21.blogfa.com

**ساحل غم**

http://www.goleroz21.blogfa.com/8601.aspx

وقتی که نگاهت می شینه روی دیوار اتاقم . عکس تو تو قاب چوبی دوباره میاد سراغم* ). مرغ مهتاب مي خواند. ابري در اتاقم مي گريد. گل هاي چشم پشيماني مي شكفد. در تابوت پنجره ام پيكر مشرق مي لولد. مغرب جان مي كند،. در مرداب اتاقم مي رويد كم كم. سايه شاخه اي بشكسته. اكنون دارم مي شنوم. و گل هاي پشيماني را پرپر مي كنم. نوشته شده در دوشنبه سیزدهم فروردین ۱۳۸۶ساعت 2:52 توسط * محمد*. اگه بارون بزنه بهار ديگه پير نميشه. غروباي کوچه ها اينقد دلگير نميشه. آخ اگه چشماي تو ماه و تماشا بکنه. شباي تيره پائير منو آتيش ميزنه.

goleroz21.blogfa.com

**ساحل غم** - تا قیامت

http://www.goleroz21.blogfa.com/post-24.aspx

وقتی که نگاهت می شینه روی دیوار اتاقم . عکس تو تو قاب چوبی دوباره میاد سراغم* ). من میگم بهم نگاه کن. تو میگی که جون فدا کن. من میگم چشمات قشنگه. تو میگی دنیا دو رنگه. من میگم دلم اسیره. تو میگی که خیلی دیره. من میگم چشمات و وکن. تو میگی من و رها کن. من میگم قلبم رو نشکن. تو میگی من می شکنم من؟ من میگم دلم رو بردی. تو میگی به من سپردی؟ من میگم دلم شکسته است. تو میگی خوب میشه خسته است. من میگم بمون همیشه. تو میگی ببین نمی شه. من میگم تنهام می ذاری. تو میگی طاقت نداری. من میگم تنهایی سخته. برو زیبا به سلامت.

goleroz21.blogfa.com

**ساحل غم** - در قیر شب

http://www.goleroz21.blogfa.com/post-28.aspx

وقتی که نگاهت می شینه روی دیوار اتاقم . عکس تو تو قاب چوبی دوباره میاد سراغم* ). دیر گاهی است در این تنهایی. رنگ خاموشی در طرح لب است. بانگی از دور مرا می خواند. لیک پاهایم در قیر شب است. رخنه ای نیست دراین تاریکی. در و دیوار به هم پیوسته. سایه ای لغزد اگر روی زمین. نقش وهمی است ز بندی رسته. سر به سر افسرده است. روزگاری است دراین گوشه پژمرده هوا. هر نشاطی مرده است. در به روی من و غم می بندد. می کنم هر چه تلاش. او به من می خندد. نقشهایی که کشیدم در روز. شب ز راه آمد و با دود اندود. طرح هایی که فکندم در شب.

goleroz21.blogfa.com

**ساحل غم**

http://www.goleroz21.blogfa.com/8605.aspx

وقتی که نگاهت می شینه روی دیوار اتاقم . عکس تو تو قاب چوبی دوباره میاد سراغم* ). ديشب دوباره ديدمت اما خيال بو. تو در كنار من بشيني محال بو. هر چه نگاه عاشق من بي نصيب بود. چشمان مهربان تو پاك و زلال بود. پاييز بود و كوچه اي و تك مسافري. با تو چه قدر كوچه ما بي مثال بود. نشنيد لحن عاشق من را نگاه تو. پرواز چشم هاي تو محتاج بال بود. سيب درخت بي ثمر آرزوي من. يك عمر مانده بود ولي كال كال بود. گفتم كمي بمان به خدا دوست دارمت. گفتي مجال نيست و ليكن مجال بود. يك عمر هر چه سهم تو از من نگاه بود. النا عزیز من *.

goleroz21.blogfa.com

**ساحل غم**

http://www.goleroz21.blogfa.com/8804.aspx

وقتی که نگاهت می شینه روی دیوار اتاقم . عکس تو تو قاب چوبی دوباره میاد سراغم* ). با چراغ شعر خويش. جستجو دارم به باغ شعر خويش. چشم خواهم ريخت در گيسوی گل. جستجويش می کنم در بوی گل. می نشانم من به راهش چشم را. می کنم نذر نگاهش چشم را. کوچه کوچه می روم دنبال او. می زنم پر با صدای بال او. ای سرانگشت تو معنای بهار. بی تو حيران چشم گلهای بهار. ای صدای مهربان در يادها. کوهی از غم ماند با فرهادها. ای صدای مهربان روزگار. گل کن از سر شاخه های انتظار. گل کن از آيينه های روبرو. گل کن از صبح و صدای روبرو.

goleroz21.blogfa.com

**ساحل غم** - بهار

http://www.goleroz21.blogfa.com/post-27.aspx

وقتی که نگاهت می شینه روی دیوار اتاقم . عکس تو تو قاب چوبی دوباره میاد سراغم* ). بهار می رسد از راه، خسته، گرد آلود. نه شور چلچله دارد نه بوی سبز سرود. پرنده آه سفر کرده ی هميشه ی من. چگونه پ ر بگشايد در اين هوای کبود. چه رودخانه که در چشمهای من جاری است! پ ر است گوش من از ناله ی شبانه ی رود. مرا نشاند به داغ تمام لاله ر خان. که روزگار چنين بود با دلم تا بود. به همدگر نرسيده نگاه کن ای گل! به چشمهای من و توست سايه ی بدرود. چه روزگار خوشی بود، خوب يادم هست. که زير سايه ی گل چشمهام می آسود. النا عزیز من *.

goleroz21.blogfa.com

**ساحل غم**

http://www.goleroz21.blogfa.com/8506.aspx

وقتی که نگاهت می شینه روی دیوار اتاقم . عکس تو تو قاب چوبی دوباره میاد سراغم* ). شب را نوشيده ام. و بر اين شاخه هاي شكسته مي گريم. اي چشم تبدار سرگردان! مرا با رنج بودن تنها گذار. مگذار خواب وجودم را پر پر كنم. مگذار از بالش تاريك تنهايي سر بردارم. و به دامن بي تار و پود روياها بياويزم. روي ستون هاي بي سايه رجز مي خوانند. طلسم شكسته خوابم را بنگر. بيهوده به زنجير مرواريد چشم آويخته. او را بگو: نسيم سياه چشمانت را نوشيده ام. نوشيده ام كه پيوسته بي آرامم. اگه بارون بزنه بهار ديگه پير نميشه. النا عزیز من *.

goleroz21.blogfa.com

**ساحل غم**

http://www.goleroz21.blogfa.com/8805.aspx

وقتی که نگاهت می شینه روی دیوار اتاقم . عکس تو تو قاب چوبی دوباره میاد سراغم* ). دیر گاهی است در این تنهایی. رنگ خاموشی در طرح لب است. بانگی از دور مرا می خواند. لیک پاهایم در قیر شب است. رخنه ای نیست دراین تاریکی. در و دیوار به هم پیوسته. سایه ای لغزد اگر روی زمین. نقش وهمی است ز بندی رسته. سر به سر افسرده است. روزگاری است دراین گوشه پژمرده هوا. هر نشاطی مرده است. در به روی من و غم می بندد. می کنم هر چه تلاش. او به من می خندد. نقشهایی که کشیدم در روز. شب ز راه آمد و با دود اندود. طرح هایی که فکندم در شب.

goleroz21.blogfa.com

**ساحل غم**

http://www.goleroz21.blogfa.com/8701.aspx

وقتی که نگاهت می شینه روی دیوار اتاقم . عکس تو تو قاب چوبی دوباره میاد سراغم* ). ديشب، لب رود، شيطان زمزمه داشت. شب بود و چراغك بود. شيطان ، تنها، تك بود. باد آمده بود، باران زده بود: شب تر ، گل ها پرپر. آيينه رود، نقش غمي بنمود: شيطان لب آب. خاك سايه در خواب. زمزمه اي مي مرد.بادي مي رفت، رازي مي برد. نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم فروردین ۱۳۸۷ساعت 11:1 توسط * محمد*. اگه بارون بزنه بهار ديگه پير نميشه. غروباي کوچه ها اينقد دلگير نميشه. آخ اگه چشماي تو ماه و تماشا بکنه. روزا خورشيد نميتونه شب و حاشا بکنه.