nightrainy.sub.ir

delbar9.blogfa.com

عشق کلمه ای بی انتهاست - شعر سفر

http://www.delbar9.blogfa.com/post-52.aspx

عشق کلمه ای بی انتهاست. تو از كدوم قصه اي كه خواستنت عادته. نبودنت فاجعه ، بودنت امنيته. تو از كدوم سرزمين ، تو از كدوم هوايي. كه از قبيله ي من ، يه آسمون جدايي. اهل هر جا كه باشي ، قاصد شكفتني. توي بهت و دغدغه ، ناجي قلب مني. پاكي آبي يا ابر، نه خدايا شبنمي. قد آغوش مني ، نه زيادي نه كمي. منو با خودت ببر، ای تو تکیه گاه من. خوبه مثل تن تو، با تو همسفر شدن. من و با خودت ببر، من به رفتن قانع ام. خواستنی هرچی که هست. تو بخوای من قانع ام. اي بوي تو گرفته تن پوش كهنه ي من. چه خوبه مثل سايه هم سفر تو بودن.

delbar9.blogfa.com

عشق کلمه ای بی انتهاست - گهوارهء من

http://www.delbar9.blogfa.com/post-49.aspx

عشق کلمه ای بی انتهاست. دلم تنگ براي گريه كردن كجاست مادر، كجاست گهوارهء من؟ همون گهواره اي كه خاطرم نيست همون امنيت حقيقي و راست. همون جايي كه شاهزادهء قصه هميشه دختر فقير و مي خواست. همون شهري كه قد خود من بود از اين دنيا ولي خيلي بزرگتر. نه ترس سايه بود ، نه وحشت باد نه من گم مي شدم نه يك كبوتر. دلم تنگ براي گريه كردن كجاست مادر، كجاست گهوارهء من؟ نگو بزرگ شدم، نگو كه تلخه نگو گريه ديگه به من نمياد. بيا من رو ببر نوازشم كن دلم آغوش بي دغدغه مي خواد. توو اين بستر پاييزي مسموم كه هر چي نفسه سبز بريده.

nabakhsho0ode.persianblog.ir

Nabakhsho0ode

http://nabakhsho0ode.persianblog.ir/1387/1/17

ساعت ۱٠:۳٥ ‎ق.ظ روز ۱۳۸٧/۱/٢۱. چه زیباست به خاطره تو زیستن وبرای تو ماندن و به پای تو مردن. و به پای تو سوختن و چه تلخ و غم انگیز است دور از تو و بدون تو. زیستن و برای تو گریستن و به عشق و دنیای تو نرسیدن. ای کاش میدانستی بدون تو مرگ گواراترین زندگی است. بدون تو و دور از دستهای مهربان تو و به دور از قلب حساست زندگی. چه تلخ و نا شکیباست. تقدیم به تو ای عزیز و مهربان که آفتاب مهرت در آسمان دلم هرگز غروب. نمیکند.تا وقتی شکوفه های مریم میهمان شبستان قلبم باشند امید. کاش این خواب مرا ببرد تا دم مرگ.

delbar9.blogfa.com

عشق کلمه ای بی انتهاست - دلاویز ترین شعر جهان

http://www.delbar9.blogfa.com/post-44.aspx

عشق کلمه ای بی انتهاست. دلاویز ترین شعر جهان. از دل افروز ترين روز جهان،. خاطره اي با من هست. به شما ارزاني :. سحري بود و هنوز،. گوهر ماه به گيسوي شب آويخته بود . عشق در جان هوا ريخته بود . من به ديدار سحر مي رفتم. نفسم با نفس ياس درآميخته بود . مي گشودم پر و مي رفتم و مي گفتم : هاي. بسراي اي دل شيدا، بسراي. اين دل افروزترين روز جهان را بنگر. تو دلاويز ترين شعر جهان را بسراي. آسمان، ياس، سحر، ماه، نسيم،. روح درجسم جهان ريخته اند،. شور و شوق تو برانگيخته اند،. تو هم اي مرغك تنها، بسرای. باغ هاي گل سرخ،.

delbar9.blogfa.com

عشق کلمه ای بی انتهاست - روو در و ديوار اين شهر

http://www.delbar9.blogfa.com/post-51.aspx

عشق کلمه ای بی انتهاست. روو در و ديوار اين شهر. روو در و دیوار این شهر همش از تو یادگار تووی این کوچه تاریک من و تنها نمیذاره. یاد حرفای قشنگت، که توو قلبم لونه می کرد یاد دلتنگی چشمات که منو بهونه می کرد. میزنه آتیش به جونم، پس كجايي مهربونم آخه من ترانه هامو، واسهء كي پس بخونم. دل من هوا تو كرده، آخ كجايي نازنينم كاشكي بودي و مي ديدي، بي تو من تنها ترينم. تووي اين بازي كه ساختي. من همه هستي مو باختم. زير پات گذاشتي آخر. عشقي كه من از تو ساختم. پنجشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۸۸ 0:44 کیوان(پسرک عاشق).

nabakhsho0ode.persianblog.ir

کودکیمان!!! - Nabakhsho0ode

http://nabakhsho0ode.persianblog.ir/post/5

ساعت ٤:۱۸ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٧/۳/٢۱. کودکیمان را یادت هست؟ گم شده بودند در شوق روزها و دلهایی که پرپر میزد برای فریاد گنجشکها. دو بادبادکی را که در هم پیچیده بودند. من فکر میکردم دعوایشان شده و تو گفتی. آنها عاشقند باید با هم باشند. و بعد رقصیدن برگها را دیدیم. که با هم عشق بازی می کردند. درخت هایی که خوابیدند و گنجشکک. و سپس هیچ کس نبود. زمستان که شد نه تو بودی نه من. شده ی شب بودم و تو روز را گم کرده بودی. من پریشان تو بودم و تو دل را بازیچه می. دلی که یخ میزد در دستان سردت. یادت هست برایت آشفته غریبانه.

nabakhsho0ode.persianblog.ir

Nabakhsho0ode

http://nabakhsho0ode.persianblog.ir/1386/9/3

ساعت ٤:٥٠ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٦/٩/٤. سال ها بعد در انتهاي سفر زندگي مرا خواهي ديد،. با کوله باري از عشق ، حسرت و . خاطره! چون قايقي شکسته و سرگردان ، زخم خورده از سيلي امواج بي رحم روزگار . قايق شکسته و خسته که به ساحل پايان رسيده است . در انتهاي اين سفر ، دو خط موازي دو جاده ي بي ديدار. در يک نقطه به هم خواهند رسيد ، بر خلاف قوانين خشک و بي رحم رياضي! آن روز مرا خواهي ديد ، اما افسوس که چشمان بي رمق من. ناي نگريستن و حتي . حتي گريستن هم ندارند . و چه سخت است اين ديدار. تو اما مرا نگاه مي کني و به خيالت ،. آن رو...

nabakhsho0ode.persianblog.ir

Nabakhsho0ode

http://nabakhsho0ode.persianblog.ir/1387/3/18

ساعت ٤:۱۸ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٧/۳/٢۱. کودکیمان را یادت هست؟ گم شده بودند در شوق روزها و دلهایی که پرپر میزد برای فریاد گنجشکها. دو بادبادکی را که در هم پیچیده بودند. من فکر میکردم دعوایشان شده و تو گفتی. آنها عاشقند باید با هم باشند. و بعد رقصیدن برگها را دیدیم. که با هم عشق بازی می کردند. درخت هایی که خوابیدند و گنجشکک. و سپس هیچ کس نبود. زمستان که شد نه تو بودی نه من. شده ی شب بودم و تو روز را گم کرده بودی. من پریشان تو بودم و تو دل را بازیچه می. دلی که یخ میزد در دستان سردت. یادت هست برایت آشفته غریبانه.

nabakhsho0ode.persianblog.ir

Nabakhsho0ode

http://nabakhsho0ode.persianblog.ir/1386/12/4

ساعت ۱۱:٤٢ ‎ق.ظ روز ۱۳۸٦/۱٢/۸. می توان خواست ، می توان گفت؟ از ماندنی هایت چیزی نرفته. یا شاید برق آخرین نگاهت. در این ذهن وامانده ام . این می روم ها چقدر جا داشت ! از رفتگی هایت چیزی نمانده. جز من که بوی ماندگی گرفته ام. و لحظاتی که مثل دانه های تسبیح از دستم می لغزند . پروفایل مدیر : nabakhsho0ode. ای عزیز جان من. طناب دور گردنم نشونه ي مرگ منه. کافی نت ستاره شرق. لیست وبلاگ های تخصصی.