farazsheikhhasani.persianblog.ir
گیتاری... - فراز شیخ حسنی
http://farazsheikhhasani.persianblog.ir/post/18
من با پسرای دیگه یکم فرق دارم! شرکت آتیه سبز تکیه ناوه. احمد و نیلوفر شیخ حسنی. وبلاگ روستای تکیه ناوه طالقان. نویسنده: فراز شیخ حسنی - ۱۳٩۱/۱۱/٢٥. پسری درکنار درب ورودی مترو. نشسته بود وگیتار مینواخت. زخمه. هایی که به گیتار میزد نشان از زخمهای روح خود او بود و صدایی که از سیمها. شنیده میشد روایتگر داستان زندگی خودش ، دلتنگ و ناامید.گاهی همراه با نواختن میخواند. و گاهی سکوت میکرد. غرق در رویای خود بود وبه آرزویش فکر میکرد. خود را نوازنده. خود آمد. خود را در تاریکی شب ، تنها دید. همینجا بنشین و بزن.
farazsheikhhasani.persianblog.ir
فراز شیخ حسنی
http://farazsheikhhasani.persianblog.ir/1390/5
من با پسرای دیگه یکم فرق دارم! شرکت آتیه سبز تکیه ناوه. احمد و نیلوفر شیخ حسنی. وبلاگ روستای تکیه ناوه طالقان. نویسنده: فراز شیخ حسنی - ۱۳٩٠/٥/٢٩. Laquo;سلام . یه روز بهتون زنگ میزنم تا .». خودش هم نمیدانست چه بنویسد . باز فکر کرد و بعد نوشت. Laquo;تا پیانو زدنتونو گوش بدم .». دخترجواب داد : «سلام . چشم . درخدمتم.». پسرخیلی خوشحال شد . با دختری پیامک رد و بدل کرده بود . در پوست خود نمیگنجید! این اولین بار بود که با یک دختر پیامک بازی کرده بود! Laquo;پس شما همون نوازنده معروفی هستید که خونمون دیدمش؟
farazsheikhhasani.persianblog.ir
سنفونی باران 1 - فراز شیخ حسنی
http://farazsheikhhasani.persianblog.ir/post/10
من با پسرای دیگه یکم فرق دارم! شرکت آتیه سبز تکیه ناوه. احمد و نیلوفر شیخ حسنی. وبلاگ روستای تکیه ناوه طالقان. نویسنده: فراز شیخ حسنی - ۱۳٩٠/٥/٢٩. عناوین مطالب منتشر شده این وبلاگ.
farazsheikhhasani.persianblog.ir
فراز شیخ حسنی
http://farazsheikhhasani.persianblog.ir/archive
من با پسرای دیگه یکم فرق دارم! شرکت آتیه سبز تکیه ناوه. احمد و نیلوفر شیخ حسنی. وبلاگ روستای تکیه ناوه طالقان. عناوین مطالب منتشر شده این وبلاگ.
farazsheikhhasani.persianblog.ir
سنفونی باران 3 - فراز شیخ حسنی
http://farazsheikhhasani.persianblog.ir/post/13
من با پسرای دیگه یکم فرق دارم! شرکت آتیه سبز تکیه ناوه. احمد و نیلوفر شیخ حسنی. وبلاگ روستای تکیه ناوه طالقان. نویسنده: فراز شیخ حسنی - ۱۳٩٠/٦/۱٩. آری پسرخوشحال بود و پدربزرگ این را خوب درک می کرد. روزهای بعد هم پسراز پیدا کردن دوست جدیدش شاد و شنگول بود . فکر اینکه دیگر تنها نیست ، این که لازم نیست برای سینما رفتن فراخوان عمومی بدهد! Laquo;تو مگه امروز کلاس نداری دانشگاه؟ Laquo;میگم مگه امروز کلاس نداری تو اون کودکستان! Laquo;آره دارم. داشت یادم میرفت! Laquo;تو حالت خوبه؟ و با هم زدند زیر خنده . دختردر ...
farazsheikhhasani.persianblog.ir
فراز شیخ حسنی
http://farazsheikhhasani.persianblog.ir/1391/11
من با پسرای دیگه یکم فرق دارم! شرکت آتیه سبز تکیه ناوه. احمد و نیلوفر شیخ حسنی. وبلاگ روستای تکیه ناوه طالقان. نویسنده: فراز شیخ حسنی - ۱۳٩۱/۱۱/٢٥. پسری درکنار درب ورودی مترو. نشسته بود وگیتار مینواخت. زخمه. هایی که به گیتار میزد نشان از زخمهای روح خود او بود و صدایی که از سیمها. شنیده میشد روایتگر داستان زندگی خودش ، دلتنگ و ناامید.گاهی همراه با نواختن میخواند. و گاهی سکوت میکرد. غرق در رویای خود بود وبه آرزویش فکر میکرد. خود را نوازنده. خود آمد. خود را در تاریکی شب ، تنها دید. همینجا بنشین و بزن.
farazsheikhhasani.persianblog.ir
سنفونی باران 2 - فراز شیخ حسنی
http://farazsheikhhasani.persianblog.ir/post/11
من با پسرای دیگه یکم فرق دارم! شرکت آتیه سبز تکیه ناوه. احمد و نیلوفر شیخ حسنی. وبلاگ روستای تکیه ناوه طالقان. نویسنده: فراز شیخ حسنی - ۱۳٩٠/٥/٢٩. Laquo;سلام . یه روز بهتون زنگ میزنم تا .». خودش هم نمیدانست چه بنویسد . باز فکر کرد و بعد نوشت. Laquo;تا پیانو زدنتونو گوش بدم .». دخترجواب داد : «سلام . چشم . درخدمتم.». پسرخیلی خوشحال شد . با دختری پیامک رد و بدل کرده بود . در پوست خود نمیگنجید! این اولین بار بود که با یک دختر پیامک بازی کرده بود! Laquo;پس شما همون نوازنده معروفی هستید که خونمون دیدمش؟
farazsheikhhasani.persianblog.ir
فراز شیخ حسنی
http://farazsheikhhasani.persianblog.ir/1390/6
من با پسرای دیگه یکم فرق دارم! شرکت آتیه سبز تکیه ناوه. احمد و نیلوفر شیخ حسنی. وبلاگ روستای تکیه ناوه طالقان. نویسنده: فراز شیخ حسنی - ۱۳٩٠/٦/۱٩. آری پسرخوشحال بود و پدربزرگ این را خوب درک می کرد. روزهای بعد هم پسراز پیدا کردن دوست جدیدش شاد و شنگول بود . فکر اینکه دیگر تنها نیست ، این که لازم نیست برای سینما رفتن فراخوان عمومی بدهد! Laquo;تو مگه امروز کلاس نداری دانشگاه؟ Laquo;میگم مگه امروز کلاس نداری تو اون کودکستان! Laquo;آره دارم. داشت یادم میرفت! Laquo;تو حالت خوبه؟ و با هم زدند زیر خنده . دختردر ...