otagheroya.persianblog.ir
اتاق رویااتاق رویا
http://otagheroya.persianblog.ir/
اتاق رویا
http://otagheroya.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
2.7 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
2.705 sec
SCORE
6.2
اتاق رویا | otagheroya.persianblog.ir Reviews
https://otagheroya.persianblog.ir
اتاق رویا
otagheroya.persianblog.ir
اتاق رویا
http://otagheroya.persianblog.ir/1388/2
1777;۳۸۸/٢/۱۸. به نام او . دلم تنگ شده . و این روزها . این دقایق . این لحظه ها چقدر سخت می گذرند بی تو . این هوا و این روزها منو بیشتر سمتت می کشونه . کاش دیروز کور می شدم . بازم با چشمامیه چیزی دیدم که به آتیش کشیده بشم وقتی نمی دونم چه خبره . اون دختر که عقب نشسته بود . تو و دوستت . اینقدر خسته هستم که یارای فکر کردنم هم نیست! دوست داشتم ببینمت .لی به خاطر خودت . و به خاطرتوانایی کم خودم نتونستم . آروم رفتی یکی دو جا حتی من بهت رسیدم . نمی دونم چی رو می خواستی بیینم! تا همین لحظه دیوونم کرده . چقدر ترس...
و این بار تولدت ولی بی من ... ولی بی تو ... - اتاق رویا
http://otagheroya.persianblog.ir/post/264
1777;۳۸۸/٢/٤. و این بار تولدت ولی بی من . ولی بی تو . هنوز هم وقتی یکی می گه بهترین مردا ، مردای اردیبهشتن ، لبخند تلخی می زنم و می گم : آره! یاد تمام روزهای گذشته تو ذهنم زنده می شه بدون اینکه حتی یکیشو جا بندازم! تمام قدم هایی که کنارت برداشتم . لبخندهایی که کنار تو رو لبام نشست . اشکهایی که تو آغوش تو ریختم ، بوسه هایی که تمومی نداشتن! چقدر بیتابی کردیم برای دیدارهای کوچک؟ چقدر بناچار از دور یکدیگر را دیدیم و تنها نگاه بود میان ما ؟ بزرگ شدن صبرمان را گرفت و مغرورمان کرد ! چه کنم که بیطاقتی هایم هم هم...
چه کنم ؟ - اتاق رویا
http://otagheroya.persianblog.ir/post/263
1777;۳۸۸/٢/٢. چه کنم وقتی یاد تو لحظه ای هم از من نمی گریزد؟ 2 روز مونده به تولدت . و من . مثل هرسال بیتابم . دلم می خواست کنارت می بودم و باز هم بهت می گفتم که امروز مهمترین روزه ساله . مهمترین! همیشه دوست داشتم کنارت باشم . روزتولدت باهات باشم و بگم خوشحالم اومدی که حالا همچین روزی کنار من باشی . پيام هاي ديگران . نوشته شده در ساعت ٦:٢٢ ب.ظ توسط Negar.
اتاق رویا
http://otagheroya.persianblog.ir/1386/10
1777;۳۸٦/۱٠/۳٠. یه جورایی کپ کردم . تو این محرمی . تو این روزا خیلی چیزا رو فهمیدم که . دیگه نمی تونم به حماقتم فکر نکنم . دیگه نمی تونم به روزایی فکر نکنم که پاکی و صداقت یه نفر رو برام ساخته بود ولی حالا باید بفهم تو همه اون روزا حماقت خودم رو برای اون واضح تر می کردم و بهش اجازه می دادم از من بدترین بسازه و از خودش یه فرشته آسمانی . واقعا هم بود . یه فرشته بود برای من . اما . دیدن مرجان و بهرخ رو به فال نیک گرفتم و می گیرم! اون موقع هم نمی فهمیدم چرا از مرجان خوب نمی گه! گفتند آره دیگه تو دسته بود ...
پنداشتیم تهی دستیم و بی چیز - اتاق رویا
http://otagheroya.persianblog.ir/post/255
1777;۳۸٧/۱٢/٩. پنداشتیم تهی دستیم و بی چیز. پنداشتیم تهی دستیم و بی چیز ،. اما زمانی که آغاز شد از دست دادن ، هرروز برایمان خاطره ای شد ،. برای همه ی آنچه داشتیم ،. برای سخاوت پروردگار . پيام هاي ديگران . نوشته شده در ساعت ۱٢:٠٥ ب.ظ توسط Negar.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
میان دو هجای هستی آرمیدم
http://www.lahzesazeasheghi.blogfa.com/8703.aspx
میان دو هجای هستی آرمیدم. تصورهای باطل نقش زد آینده ما را. به تصویری مجازی خط کشید آیینه ما را. محبتها رفاقتهاچرا زیبا سرابی بود. گذشت عمر وعشق ما آشفته خوابی بود! غرورم را لباست می کنم. باز التماست می کنم. دو چشمم خاک راهت می کنم. جانم فدایت می کنم. صبر صبر. صبر. میدونم هر از چندگاهی ام نگاهت اینوری می افته . منم می بینی . که بهت نیاز دارم آره همین حالا! ازت خیلی چیزا می خوام . مگه نگفتی امید رو نا امید نمی کنی؟ کمکم کن. نمی خوام کم بیارم. اگه هم می تونی ببخش . میتونی!
میان دو هجای هستی آرمیدم
http://www.lahzesazeasheghi.blogfa.com/8712.aspx
میان دو هجای هستی آرمیدم. ندانم این نسیم بال بسته. چه خواهد کرد با جان های خسته. پرستو می رسد غمگین و خاموش. دریغ از آن بهاران خجسته. دوباره نمیخوام چشمای خیسم و کسی ببینه. نمیاد اونی که دلم میخواد. سال نو مبارک مامانم. نوشته شده در پنجشنبه ۲۹ اسفند۱۳۸۷ساعت 21:58 توسط غزل.
میان دو هجای هستی آرمیدم
http://www.lahzesazeasheghi.blogfa.com/8604.aspx
میان دو هجای هستی آرمیدم. جهان راهمین جا نگه دار . من آن طرف امروز پیاده می شوم . کمی نزدیک به پنجشنبه نگهدار . کسی از سایه های هر چه ناپیدا می اید. از آن طرف کودکی! و نزدیک پنجشنبه به راه می افتد . کمی نزدیک به پنجشنبه نگهدار. تو همان آشناترین صدای این حدودی. که مرا میان مکث سفر. به کودک ترین سایه ها می بری. با دلم که هوای باغ کرده است. با دلم که پی چند قدم شب زیر ماه می گردد. می نشینم و از یادمی روم . می نشینم و دنیا را فکر می کنم . آشناترین صدای این حدود پنجشنبه. کنار غربت راه و مسافران چشم خیس. باورک...
میان دو هجای هستی آرمیدم -
http://www.lahzesazeasheghi.blogfa.com/post-61.aspx
میان دو هجای هستی آرمیدم. به نام او که همیشه با توست. درون آینه ها درپی چه می گردی؟ بیا ز سنگ بپرسیم. که از حکایت فرجام ما چه می داند. بیا ز سنگ بپرسیم. زانکه غیر از سنگ. کسی حکایت فرجام را نمی داند! همیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ. همه سنگ است و قلب ها. گیرم گریختی همه عمر. خانه خدا سنگ است! به قصه های غریبانه ام ببخشایید. که من که سنگ صبورم. دلی که می شود از غصه تنگ می ترکد. چه جای دل که درین خانه سنگ می ترکد! در آن مقام که خون از گلوی نای چکد. عجب نباشد اگر بغض چنگ می ترکد. بیا ز سنگ بپرسیم.
میان دو هجای هستی آرمیدم -
http://www.lahzesazeasheghi.blogfa.com/post-65.aspx
میان دو هجای هستی آرمیدم. تو خوب و هشیار و دانا هستی، یا نه،تو عین کمالی و من هم با تو از روی دانایی و هشیاری سخن می گویم .گر چه من دیوانه ام.ولی دیوانگیم را می پوشانم .می خواهم تنها دیوانه باشم. دوست من! تو دوست من نیستی،ولی من چگونه این را به تو بفهمانم؟ راه من راه تو نیست،گرچه باهم راه می رویم،دست در دست. می خواهم خلوتم را عاری از بیم و هراس گردانی و مرا بیازمایی هر آنگونه که میدانی مگر با عذاب عزیزانم. دوستتان دارم! نوشته شده در سه شنبه ۱۹ شهریور۱۳۸۷ساعت 14:20 توسط غزل.
میان دو هجای هستی آرمیدم - بیمارم...
http://www.lahzesazeasheghi.blogfa.com/post-66.aspx
میان دو هجای هستی آرمیدم. بیمارم ، مادرجان . می دانم ، می بینی. می بینم ، می دانی! می ترسی ، می لرزی. از کارم ، رفتارم ، مادرجان. می دانم ، می بینی. گه گریم ، گه خندم. گه گیجم ، گه مستم. و هر شب تا روزش. بیدارم ، بیدارم ، مادرجان. می دانم ، می دانی. کز دنیا ، وز هستی. هشیاری ، یا مستی. از این یک ، و آن دیگر. بیزارم ، بیزارم ، مادرجان! من دردم بی ساحل. تو رنجت بی حاصل. ساحر شو ، جادو کن. درمان کن ، دارو کن. بیمارم ، بیمارم ، بیمارم ، مادرجان . نوشته شده در شنبه ۱۱ آبان۱۳۸۷ساعت 13:6 توسط غزل.
میان دو هجای هستی آرمیدم
http://www.lahzesazeasheghi.blogfa.com/8708.aspx
میان دو هجای هستی آرمیدم. بیمارم ، مادرجان . می دانم ، می بینی. می بینم ، می دانی! می ترسی ، می لرزی. از کارم ، رفتارم ، مادرجان. می دانم ، می بینی. گه گریم ، گه خندم. گه گیجم ، گه مستم. و هر شب تا روزش. بیدارم ، بیدارم ، مادرجان. می دانم ، می دانی. کز دنیا ، وز هستی. هشیاری ، یا مستی. از این یک ، و آن دیگر. بیزارم ، بیزارم ، مادرجان! من دردم بی ساحل. تو رنجت بی حاصل. ساحر شو ، جادو کن. درمان کن ، دارو کن. بیمارم ، بیمارم ، بیمارم ، مادرجان . نوشته شده در شنبه ۱۱ آبان۱۳۸۷ساعت 13:6 توسط غزل.
میان دو هجای هستی آرمیدم
http://www.lahzesazeasheghi.blogfa.com/8603.aspx
میان دو هجای هستی آرمیدم. ای ساربان آهسته ران.که آرام جانم می رود. از یاد نبر که از یاد نبردمت! از یاد نبر که تمام این سالها،. با هر زنگ نا به هنگام تلفن از جا پریدم،. و به جا صدای تو،. از یاد نبر که همیشه،. بعد از شنیدن آهنگ جان مریم. در اتاق من باران بارید! از یاد نبر که - با تمام این احوال. همیشه اشتیاق تکرار ترانه ها با من بودى. همیشه این من بودم. که برای پرسشی ساده پا پیش می گذاشتم! هواخواه خواندن آواز آرزوها بود! همیشه این چشم بی قرار. نوشته شده در دوشنبه ۲۸ خرداد۱۳۸۶ساعت 22:52 توسط غزل.
میان دو هجای هستی آرمیدم - باز باران!
http://www.lahzesazeasheghi.blogfa.com/post-63.aspx
میان دو هجای هستی آرمیدم. باز باران، بی طراوت. سوگواری ست ،رنگ غصه. می خورد بر بام خانه. یاد می آرم که غصه. بوسه می زد بر دو چشمم. می دویدم، می دویدم. توی جنگل های پوچی. رو به خورشید ترانه. رو به سوی شادکامی،. می دویدم ، می دویدم. هر چه دیدم غم فزا بود. غصه ها و گریه ها بود. بانگ شادی پس کجا بود؟ این که می بارد به دنیا. گریه ی پروردگار است،. اشک می ریزد برایم. می دویدم مثل مجنون. با دو پایی مانده بر ره. از کنار برکه ی خون. باز باران، بی کبوتر. بوف شومی، سایه گستر. باز جادو، باز وحشت. بی ترانه، بی حقیقت.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
اينجا همه چيز هست
DOCTYPE html PUBLIC "-/ W3C/ DTD XHTML 1.0 Strict/ EN" "http:/ www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-strict.dtd". اينجا همه چيز هست. مورد داشتیم تو عقد عاقد گفته :عروس خانم وکیلم؟ عروس :پ ن پ تو این بی شوهری میرم گل بچینم. یه سوال از تمامی دوستان! کسی میدونه "بچه های مردم" دقیقا کین؟ آخه مامان بابای من طوری ازشون تعریف میکنن که منم دلم میخواد بشم بچه ی مردم! 1393 لیتر بنزین ازاد! عروس رفته بشکه بیاره. سیب به حضرت آدم که رسید، شد هبوط! به نیوتن که رسید، شد کشف جاذبه زمین! به استیو جابز که رسید، شد اپل! روی لینک...
اتاق مطلوب
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟ نام کاربری خود را فراموش کرده اید؟ سایت اتاق مطلوب کاملا بیطرف و از هیچ ائتلافی حمایت نمیکند.*. این روزها تب و تاب انتخابات اتاق های بازرگانی بالا گرفته است. از مدیران صنعتی و بازرگانی تا افراد وابسته دولتی و سیاسی، از مدیران جوان تا مدیرانی که چندین دوره در اتاق سابقه نمایندگی دارند. همه آمده اند تا با انتخاب شایسته اعضا سکاندار مهمترین پارلمان بخش خصوصی شوند. رفتار متفاوت محسن جلالپور در فضای مجازی/رئیس اتاق، 3 مقام ارشد دولت را به چالش اینستاگرامی دعوت کرد. رئیس کمیسار...
اتاق نمدی
کارهای زیبا و ظریف نمدی. اینم یه قاب عکس قشنگ برای پسر خوشگل خودم. تاريخ : شنبه 4 مرداد1393 11:18 نویسنده : شقایق. سفارش نفیسه جون.مبارکش باشه. قیمت 20000 تومان.اندازه متوسط. تاريخ : شنبه 4 مرداد1393 11:13 نویسنده : شقایق. گیفت دندونی برای راحله جون. قیمت هر عدد 3000 تومان. تاريخ : شنبه 7 تیر1393 16:18 نویسنده : شقایق. کوسن طرح های جدید. دوستای گلم نمونه های خارجی کار هست اکثرشون.برای اینکه دستتون تو انتخاب باز باشه و متنوع باشه گذاشتمشون.کیفیت و تمیزی مثل خود کار خواهد بوذ. قیمت تمامی کوسن ها 40000 تومان.
اتاق نارنجی
ترجمه ی من با عنوان:. نوشته شده در یکشنبه 15 اردیبهشت1392ساعت 12:17 بعد از ظهر توسط روجا رضایی. مقاله ی من با عنوان :. حضور در گالری های هنر معاصر:نقد یا سکوت؟ نوشته شده در چهارشنبه 14 فروردین1392ساعت 1:33 بعد از ظهر توسط روجا رضایی. ترجمه ی من با عنوان :. در سایت مجله ی عقربه. نوشته شده در یکشنبه 11 فروردین1392ساعت 6:26 بعد از ظهر توسط روجا رضایی. مقاله ی من با عنوان:. نقش و رابطه ی مخاطب و هنرمند اجرایی در پرفورمنس آرت. نوشته شده در دوشنبه 7 اسفند1391ساعت 9:10 بعد از ظهر توسط روجا رضایی. نوشته شده در ش...
The web site is under construction
This web site has just been created from WebsitePanel. And it is still under construction. The web site is hosted by serverpars.
اتاق رویا
1777;۳۸۸/٢/۱۸. به نام او . دلم تنگ شده . و این روزها . این دقایق . این لحظه ها چقدر سخت می گذرند بی تو . این هوا و این روزها منو بیشتر سمتت می کشونه . کاش دیروز کور می شدم . بازم با چشمامیه چیزی دیدم که به آتیش کشیده بشم وقتی نمی دونم چه خبره . اون دختر که عقب نشسته بود . تو و دوستت . اینقدر خسته هستم که یارای فکر کردنم هم نیست! دوست داشتم ببینمت .لی به خاطر خودت . و به خاطرتوانایی کم خودم نتونستم . آروم رفتی یکی دو جا حتی من بهت رسیدم . نمی دونم چی رو می خواستی بیینم! تا همین لحظه دیوونم کرده . چقدر ترس...
روانشناسی و بهداشت روان در (اتاق سفید)
روانشناسی و بهداشت روان در (اتاق سفید). وبلاگ شخصی محمدعلی منصوری. برای شما که خواننده این وبلاگ هستید. نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۲ساعت توسط محمدعلی منصوری. روش های ترک اعتیاد. البته در موارد نادری بدلیل پیچیدگیهای خاص روانی، اعتیاد یا بیماریهای زمینه ای جسمی امکان درمان وجود نداشته و تنها با برخی از داروهای خاص سعی در کنترل اعتیاد یا کاهش آسیبهای آن می شود. متن کامل در ادامه مطلب. برچسبها: روش های ترک اعتیاد. سم زدایی مواد مخدر. نوشته شده در سه شنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت توسط محمدعلی منصوری.
روانشناسی و بهداشت روان در (اتاق سفید)
روانشناسی و بهداشت روان در (اتاق سفید). وبلاگ شخصی محمدعلی منصوری. برای شما که خواننده این وبلاگ هستید. نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۲ساعت توسط محمدعلی منصوری. روش های ترک اعتیاد. البته در موارد نادری بدلیل پیچیدگیهای خاص روانی، اعتیاد یا بیماریهای زمینه ای جسمی امکان درمان وجود نداشته و تنها با برخی از داروهای خاص سعی در کنترل اعتیاد یا کاهش آسیبهای آن می شود. متن کامل در ادامه مطلب. برچسبها: روش های ترک اعتیاد. سم زدایی مواد مخدر. نوشته شده در سه شنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت توسط محمدعلی منصوری.
اتاق کوچک خاطرات
به صد دفتر نشاید گفت شرح درد مشتاقی. دردهای من نگفتنی است. دردهای من نهفتنی است. گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست. درد مردم زمانه است. مردمی که چین پوستینشان. مردمی که رنگ روی آستینشان. جلد کهنه ی شناسنامه هایشان. من ولی تمام استخوان بودنم. لحظه های ساده ی سرودنم. شانه های خسته ی غرور من. تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است. کتف گریه های بی بهانه ام. بازوان حس شاعرانه ام. دردهای کهنه ی لجوج. حرف حرف درد را. در دلم نوشته است. با گلم سرشته است. پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟ رنگ و بوی غنچه ی دل است.
اتاق شیشه ای
اینجا یه اتاق معمولی نیست.یه اتاق شیشه ایه که! بيا تا درد دل كنيم. كاش كسي بود براي درددل. در اين زمانه كه گوش همه پر است و جيبشان خالي. نوشته شده در جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۲ ساعت 12:48 AM. توسط سارا.ک.ب. دانلود مقاله علمي درانجمن علمي تامين رايگان مقالات گيگا پيپر. یکی از مشکلات بسیاری از دانشجویان و محققین نداشتن دسترسی به پایگاه های اطلاعاتی و ژورنال های علمی است. از طریق سایت گيگا پي پر که در زیر معرفی شده است شما می تونید بعد. پس از ارسال در خواست مقاله، به سرعت ميتوانيد مقاله علمي خود را دانلود نماييد.
اتاق تنهایی
هر ادمی برا دلتنگیهاش یه اتاق نیاز داره که یه گوشه دنج داشته باشه. هرگز قرار نبود این شعر را بر جریده ای بنگارم اما این روزهای پر از درد نبودن و خواسته های ناشدنی مجبورم کرد بنویسم تا بدانند دوستان، که چرا نمیشود گذشت از بعضی اتفاقات زندگی. این شعر سروده 1/6/83 ساعت 23:11. چگونه سر کنم بی تو شبی را دلم مثل دلت خونه سمیرا. دلم از این زمونه بی وفاییش دلت از دست من خونه سمیرا. هنوز از اومدن چیزی نرفته غم دل کندنت میگه سمیرا. گل یاست هنوز شاده سر حال لب ایون توی طاقچه سمیرا. خودش راضی،دلش راضی، غمش راضی.
