paize-zard.blogfa.com
پاییز زردپاییز زرد -
http://paize-zard.blogfa.com/
پاییز زرد -
http://paize-zard.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.1 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.141 sec
SCORE
6.2
پاییز زرد | paize-zard.blogfa.com Reviews
https://paize-zard.blogfa.com
پاییز زرد -
ما و خدایی که درین نزدیکیست...
http://sama20.persianblog.ir/post/104
ما و خدایی که درین نزدیکیست. 1580;معه ٢٢ آبان ۱۳۸۸. نگو که رویای دور از دسترس خوش نیست،. گر چه به ظاهر جسم خسته است. تاب و توانش بیش از اینهاست. نویسنده: سما ساعت ۱۱:۱٩ ب.ظ. کلام هرروز : وقتی احساس غربت میکنید یادتان باشد خدا همین نزدیکیست. حرف های بی مخاطب. یه باور.فقط همین. یکی بود, یکی نبود,غیر از خدا ,هیچکس نبود. جمعه ٢٢ آبان ۱۳۸۸. مامانی وني نی نازش. هستم تاکه باشم حتی اگر تنهای تنها. روزن روزن (روزنهها و روزانهها). ماجراهای من و زندگی. شايد کم بهتر(کوثر عزيزم).
ما و خدایی که درین نزدیکیست...
http://sama20.persianblog.ir/1389/8
ما و خدایی که درین نزدیکیست. 1740;کشنبه ٢۳ آبان ۱۳۸٩. کوچه باغ شهریور پر از خاطره ست. از گلبرگهای باغچه ی شهریوری تا سایه سار درختان سرفرازش. ازسپیده دم متبرک به اذان عاشقی تا شامگاه ایستاده به نمازش. از آسمان بارانی تا گلبرگهای شبنم زده اش. از دلتنگی یه غریبه تا صدای قلب بی قرارش. از صدای پای یه آشنا تا سلام مهربانش. از دست های یخ زده و محتاج من تا دست های گرم و صمیمی تو. از تمنای چشمهای من تا آغوش پر سخاوت تو. از لحظه های بی تو بودن تا لحظه های با تو شدن. کوچه باغ شهریور.خدای عاشقی نگهبانت.
ما و خدایی که درین نزدیکیست...
http://sama20.persianblog.ir/1388/12
ما و خدایی که درین نزدیکیست. 1588;نبه ٢٩ اسفند ۱۳۸۸. هو الحی و الحنان. بنام ایزد مهرورز و مهر انگیز. ای دگرگون کننده دلها و دیده ها. ای گرداننده روز وشب. ای دیگر سازنده بودنها و تواناییها. دگر گون ساز بودنمان را به بهترین بودنها. قرار بود روزگار را غریب نام نبرم،با همه اتفاقات غریب ، اون رو روزگاری شیرین با طنزایی غیر منتظره مینامم.گفتنی نیست اما خوب "من،شب،سکوت"سابق یا همون "ما و خدایی که درین نزدیکیسیت"امروز،از تو چه پنهون مدتی رمز عبورش دزدیده شده بود! یا به عبارت امروزی تر حک شده بود! باشد که با نگاهی.
ما و خدایی که درین نزدیکیست...
http://sama20.persianblog.ir/1389/2
ما و خدایی که درین نزدیکیست. 1588;نبه ٤ اردیبهشت ۱۳۸٩. یه باور.فقط همین. وقتی به خودت فکر میکنی میخوای ببینی کجای روزگار داری قدم میزنی؟ همینجایی که هستی یا یه جای دورتر؟ لحظه لحظه از روزگار داره میگذره و تو در تعلل به سر میبری! ذوق تو وجودت تورو خوشحال و سر خوش نگه داشته،میدونی که این ذوق دروغین و اشتباهی نیست،و همین بهت یه ندا میده که:مسیر درسته! اما پس چرا باز تعلل هست و قدم زدن آهسته! به یه نتیجه میرسی که تو هم مثل بقیه آدمی! باز به یه نتیجه دیگه میرسی آدم و حوا باهم بودن! حرف های بی مخاطب.
ما و خدایی که درین نزدیکیست...
http://sama20.persianblog.ir/1388/10
ما و خدایی که درین نزدیکیست. 1583;وشنبه ٧ دی ۱۳۸۸. یکی بود, یکی نبود,غیر از خدا ,هیچکس نبود. یک حرف بی معنا. یک قدم به عقب. یک شاخه گل سرخ. یک قدم به جلو. یک لحظه . فقط یک لحظه.همه زندگی من وتو فقط توی یک لحظه شکل میگیره.یک! کمترین عدد،کمترین مقدار،کمترین کمیت،برای من وتو که پرادعا هستیم و یک هیچی نیست برایمان. خیال باطل نیست. غرض است ونشانه."یک لحظه" شروع مسیر هر راه نرفته است.مسیری درست و معین یا مسیری نادرست ومبهم. روی هر "یک" تأمل کنیم.حتی شده یک لحظه،فقط یک لحظه! حرف های بی مخاطب. جمعه ٢٢ آبان ۱۳۸۸.
ما و خدایی که درین نزدیکیست...
http://sama20.persianblog.ir/1389/3
ما و خدایی که درین نزدیکیست. 1588;نبه ٢٩ خرداد ۱۳۸٩. حرف های بی مخاطب. حرفهایی هست از جنس نگفتن. وباز هم من و این حرفهای بی مخاطب. می خوای مخاطبی رو پیدا کنی،اما انگار دیگه کسی نیست که مخاطبت باشه! اونوقت که یه ورق و کاغذ بر میداری و شروع میکنی به نوشتن تا مخاطبت همون ورق و کاغذ باشن. آرزوم بود که مخاطبم رو پیدا کنم،اما به همین سادگی بی مخاطب موندم. انگار یه جورایی همه آدما مثل هم شدن،با تفاوتهای زیاد و شباهتهای کم! و این شباهت ها اونقدر پر رنگه که همه مثل هم شدن! از جنس این شباهتها قضاوته و چه اسف بار!
حرف های بی مخاطب - ما و خدایی که درین نزدیکیست...
http://sama20.persianblog.ir/post/112
ما و خدایی که درین نزدیکیست. 1588;نبه ٢٩ خرداد ۱۳۸٩. حرف های بی مخاطب. حرفهایی هست از جنس نگفتن. وباز هم من و این حرفهای بی مخاطب. می خوای مخاطبی رو پیدا کنی،اما انگار دیگه کسی نیست که مخاطبت باشه! اونوقت که یه ورق و کاغذ بر میداری و شروع میکنی به نوشتن تا مخاطبت همون ورق و کاغذ باشن. آرزوم بود که مخاطبم رو پیدا کنم،اما به همین سادگی بی مخاطب موندم. انگار یه جورایی همه آدما مثل هم شدن،با تفاوتهای زیاد و شباهتهای کم! و این شباهت ها اونقدر پر رنگه که همه مثل هم شدن! از جنس این شباهتها قضاوته و چه اسف بار!
کوچه باغ شهریور - ما و خدایی که درین نزدیکیست...
http://sama20.persianblog.ir/post/115
ما و خدایی که درین نزدیکیست. 1740;کشنبه ٢۳ آبان ۱۳۸٩. کوچه باغ شهریور پر از خاطره ست. از گلبرگهای باغچه ی شهریوری تا سایه سار درختان سرفرازش. ازسپیده دم متبرک به اذان عاشقی تا شامگاه ایستاده به نمازش. از آسمان بارانی تا گلبرگهای شبنم زده اش. از دلتنگی یه غریبه تا صدای قلب بی قرارش. از صدای پای یه آشنا تا سلام مهربانش. از دست های یخ زده و محتاج من تا دست های گرم و صمیمی تو. از تمنای چشمهای من تا آغوش پر سخاوت تو. از لحظه های بی تو بودن تا لحظه های با تو شدن. کوچه باغ شهریور.خدای عاشقی نگهبانت.
یکی بود, یکی نبود,غیر از خدا ,هیچکس نبود - ما و خدایی که درین نزدیکیست...
http://sama20.persianblog.ir/post/108
ما و خدایی که درین نزدیکیست. 1583;وشنبه ٧ دی ۱۳۸۸. یکی بود, یکی نبود,غیر از خدا ,هیچکس نبود. یک حرف بی معنا. یک قدم به عقب. یک شاخه گل سرخ. یک قدم به جلو. یک لحظه . فقط یک لحظه.همه زندگی من وتو فقط توی یک لحظه شکل میگیره.یک! کمترین عدد،کمترین مقدار،کمترین کمیت،برای من وتو که پرادعا هستیم و یک هیچی نیست برایمان. خیال باطل نیست. غرض است ونشانه."یک لحظه" شروع مسیر هر راه نرفته است.مسیری درست و معین یا مسیری نادرست ومبهم. روی هر "یک" تأمل کنیم.حتی شده یک لحظه،فقط یک لحظه! حرف های بی مخاطب. جمعه ٢٢ آبان ۱۳۸۸.
دوست - ما و خدایی که درین نزدیکیست...
http://sama20.persianblog.ir/post/109
ما و خدایی که درین نزدیکیست. 1740;کشنبه ٢٥ بهمن ۱۳۸۸. میدونی بدترین حس تو دنیا میتونه چی باشه؟ برای هرکس به اندازه احساس و ادراکش میتونه متفاوت باشه.اما وقتی بی دفاع و نا عادلانه محکوم میشی.محکوم به اینکه یکی،یه وقتی،انگشت اشارشو به سمتت بگیره و بگه تو شکستی،تو دزدیدی،تو ندیدی،تو،تو،.و تو فقط بتونی به چشاش نگاه کنی و با نگاهت بهش بگی :خودت چه کردی؟ این یکی از بدترین حسای دنیاست. یه چند روزی بود که میخواستم آپ کنم اما خوب وقتش نبود(چه بهانه بهترین ازین! نور از شب چشم تو سفر خواهد کرد؟ چه فکر نازک غمناکی!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
پاییزبی بهار
غربت آن است که چون قطره ی آب / در به در ، در پی دریا باشی. غربت آن است که مثل من و دل / در میان همه کس یکه و تنها باشی. تا به جای مرده ها. اینگونه است حال من. اگه میخوای یکی رو از دست بدی. تنهایی خودش هم تنهاست. تنها به فکر کسی باش که . به جرم اینکه خیلی ساده بودم /. به زندان دلت افتاده بودم /. اگر چه حکم چشمانت ابد بود /. برای مرگ هم آماده بودم. اگرمعنی عشق رامیدانستی به این دل که عاشقت شده نمیگفتی برو." /. سلام یه مدت نبودم نه که نبودم بودم آ. اماحس وحال نوشتن رونداشتم . گفت بهترین دوست محسن ازدنیارفته.
پـــــــــایـــــــیــــــــز دل
این روزها خیلی چیزها دست من نیست! RSS خوان پست ها. با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید. تاریخ : جمعه دوازدهم اردیبهشت 1393. دلتنگ که باشی ،. خشنتر عصبیتر. کلافه تر و تلخ تر. و جالبتر اینکه ، با اطرافیان هم کاری نداری. همه اش را نگه میداری و دقیقا سر کسی خالی میکنی ،. که دلتنگ اش هستی. تاریخ : سه شنبه سوم دی 1392. با سلام خدمت دوستان عزیزم. دنبال خاطرات...
ツعاشقانه های هزار و یک شبツ
ツعاشقانه های هزار و یک شبツ. تو بمان.من برایت شهرزادی می شوم که نه هزار شب همه شب جاری شود. ب عد يه سآل سخت برگشت م. . . . ميخآم دوبآره اينجآرو رآه بندآزم. . . دل م وآسه همتون تنگ شده. . . نوشته شده در بیست و هفتم تیر 1393ساعت 3:15 توسط SoMaYe. روزآي خيلي بدي رو ميگذرونم. . . . .دعآ كنيد برآم. . . . . كآش تموم شه زودتر اين روزآي مزخرف. . . . . دل م يه عآلمه تنهآيي ميخوآد . . . . .يه عآلمه بآرون. . . .يه عآلمه پيآده روي بدون خ ست گي. . . . از اين به ب عد خود م مينويس م. . . س ميه . . . چقدر که دل خوشی دارد!
... پاییز من ... وبلاگ
این مدت نبودم چرا که احساس می کردم،. اینجا نوشتن فایده ای نداره و دردی رو از کسی دوا نمی کنه،. اما دوباره تصمیم گرفتم اینجا بنویسم. نوشته شده در جمعه چهارم مرداد 1392ساعت 2:7 قبل از ظهر توسط نوید. به کوچه های سرد قلب. از پشت دریچۀ اطاقت. کودکانه ترین احساسم را. می روم، که گم شوم. در لابلای خواب های افیونی ام. تا به چار میخم نکشیده اند. نوشته شده در جمعه یازدهم فروردین 1391ساعت 7:17 بعد از ظهر توسط نوید. در اعماق نگاه وق زده اش. ولگرد کوچه های چهار سالگی ام. یاد داشت های یک دیوانه. مته ای که خودش را.
پاییز صحرا
افسوس که عمر در بطالت بگذشت با بار گنه بدون طاعت بگذشت فردا که به صحنه ی مجازات روم گویند که هنگام ندامت بگذشت. جمعه 6 اردیبهشتماه سال 1392. حکایت جذاب مرخصی زن فرمانده. حکایت جذاب مرخصی زن فرمانده. اینجانب . همسر حضرتعالی که مدت چندین ماه است پس از ازدواج با شما دور از خانواده و بستگان خود هستم حال که شما بدلیل مشغله بیش از حد کاری فرصت سفر و دیدار بستگان را ندارید بدینوسیله درخواست دارم که با مرخصی اینجانب به مدت . برای مسافرت و دیدن پدر ومادر واقوام موافقت فرمائید . با احترام . همسر شما. پسرک در مقابل...
پاییز زرد
سکوت دل...
یکشنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۳ ] [ 12:37 ] [ فاطمه ] . دلم خدا میخواد همین.بغض میاد این روزا و مشکنه و بازم میاد. دلم خدا میخواد همین. این مطلب رو توی وبلاگ یکی دوستان خوندم باب دل من و امثاله منه:. یه روزی روزگاری یه خانواده ی سه نفری بودن. یه پسر کوچولو بود با مادر و پدرش، بعد از. مدتی خدا یه داداش کوچولوی خوشگل به پسرکوچولوی قصه ی ما میده، بعد از چند روز که. از تولد نوزاد گذشت . پسرکوچولو هی به مامان و باباش اصرار می کنه که اونو با نوزاد تنها بذارن.پدر و مادرش. پیش خدا اومدی . سلام خوب باشید انشالله.
paize1372.blogfa.com
یه لحظه بیخیال غم. 275روز انتظار اومدنشو میکشیم تا دوباره زیر نم نم بارون با صدای خش خش برگ ها نهایت لذت رو ببریم پس به خودم میبالم که پائیزی ام. دانلود اهنگ مجاز ایرانی. ژل حجم دهنده لب. گپ و گفتمان فارسی. کوچک کننده بینی آیدان. شابلون طراحي سايه چشم. عشق من تولدت گلبارون. تاريخ : یکشنبه ۲۱ دی۱۳۹۳ 13:27 نویسنده : maryam. جشن میلادت را به پرواز می روم. دراین خانگی ترین آسمان بی انتها. آسمانی که نه برای من نه برای تو که تنها برای ما آبیست. تاريخ : یکشنبه ۲۳ آذر۱۳۹۳ 10:56 نویسنده : maryam. נر کنار تو بودכ.