pasnevesht.blogspot.com

shaadzi.blogspot.com

شاديتان را از خدا مي طلبم: June 2009

http://shaadzi.blogspot.com/2009_06_01_archive.html

شاديتان را از خدا مي طلبم. Monday, June 29, 2009. عشق ِ تو را در زمستان به یاد می آورم. و دعا می کنم باران. در سرزمینی دیگر ببارد. بر شهری دیگر بریزد. و خدا زمستان را از تقویم پاک کند. چگونه خواهم توانست زمستان را. پس از تو تاب آورم. برای بانوی غزل سازم. در بندر آبی چشمانت. باران رنگ های آهنگین می وزد. خورشید و بادبان های خیره کننده. سفر خود را در بی نهایت تصویر می کنند. در بندر آبی چشمانت. پنجره ای گشوده به دریا. و پرنده هایی در دور دست. به جستجوی سرزمین های به دنیا نیامده. در بندر آبی چشمانت.

shaadzi.blogspot.com

شاديتان را از خدا مي طلبم: April 2009

http://shaadzi.blogspot.com/2009_04_01_archive.html

شاديتان را از خدا مي طلبم. Wednesday, April 29, 2009. پیش از آنکه دلبرم شوی. پس از آنکه دلبرم شدی:. سال هزار پیش از چشمانش. و قرن دهم بعد از چشمانش. Saturday, April 25, 2009. تو را زنانه میخواهم. زیرا تمدن زنانه است. تو را سوگند به آنان که میخواهند شعر بسرایند. زن باش. تو را سوگند به آنان که میخواهند خدا را بشناسند.زن باش. Subscribe to: Posts (Atom). View my complete profile.

shaadzi.blogspot.com

شاديتان را از خدا مي طلبم: August 2007

http://shaadzi.blogspot.com/2007_08_01_archive.html

شاديتان را از خدا مي طلبم. Friday, August 31, 2007. کودکی ز سر گیرید. وتمام این آموزش و پرورش ها ، پاکی و سادگی کودک را ازبین می برند و اورا به یک دانشور تبدیل می سازند.کودک از معاپلومات انباشته می شود و لذت بهت و شگفتی رااز دست می دهد، زیرا اکنون گمان می کند که می داند.پس بهت و شگفتی به چه کار می آید؟دیگر هیچ چیزی او را شگفت زده نمی سازد- و این نوعی مرگ روحی است. باگوان شری راجنیش -اوشو. Tuesday, August 21, 2007. مطرب بزن آن نواي بي رنگ. مطرب بزن آن نوای بی رنگ. بی رنگ بزن به پرده آهنگ. خواه آگاه از گذش...

neow.persianblog.ir

نیمی م لب دریا نیمی همه دردانه

http://neow.persianblog.ir/1389/6

نیمی م لب دریا نیمی همه دردانه. ترس و لرز - سورن کیرکگور. آن کس که خدای را دوست داشت. خدای من این ها که گفتم هست و این ها که گفتم نیست. آن کس که ناممکن می خواست. فقط ناممکن به خواستن می ارزد. تا اراده ات ممکنش کند. تنها چنین اتفاقی شایسته پایکوبی ست بر اجساد خدایان پوسیده. تنها یک خدا هست و آن من است و آن جاودانه است، منی که دمی ناممکن را می آفریند و دمی دیگر ممکنش می سازد و دمی بعدتر، به باد می سپردش. و تنها تاثیرش بر لبخندم، باقی می ماند. من جنگ ها را به باد سپرده ام. از غنیمت ها می پرسی؟ فقط به یک چیز...

shaadzi.blogspot.com

شاديتان را از خدا مي طلبم: November 2008

http://shaadzi.blogspot.com/2008_11_01_archive.html

شاديتان را از خدا مي طلبم. Tuesday, November 11, 2008. خود را به تو می سپارم. و خویشتن خویش را با تو تنها می گذارم. تا هر آنچه که باید به من بیاموزی و هر آنچه نباید از من دور کنی. Subscribe to: Posts (Atom). View my complete profile.

shaadzi.blogspot.com

شاديتان را از خدا مي طلبم: May 2009

http://shaadzi.blogspot.com/2009_05_01_archive.html

شاديتان را از خدا مي طلبم. Monday, May 4, 2009. دل به تو بستم، چون کودکی که از مدرسه می گریزد.و. گنجشک ها و شعرهایش را. در جیب شلوارش پنهان می کند. درزندگی هر انسانی مجال آن هست. تا بیرون بخزد از سلول تنگش. و آزادی را تمرین کند! هرچه می خواهد بگوید و. به هر طرفی که خواست تکان بدهد. آن دم که مایل است. ازاین روست که دوست داشتن تو، رقصیدن را به من آموخت دنل بانو. و همچنان که این سخن بر زبانم می گذرد. بی جسم و بی وزن. زیرپایم دهان می گشاید و بر فراز سرم بسته می شود. Subscribe to: Posts (Atom).

shaadzi.blogspot.com

شاديتان را از خدا مي طلبم: December 2007

http://shaadzi.blogspot.com/2007_12_01_archive.html

شاديتان را از خدا مي طلبم. Saturday, December 8, 2007. همه روزه روزه بودن ٬همه شب نماز کردن. همه ساله حج نمودن ٬سفر حجاز کردن. شب جمعه ها نخفتن ٬ به خدای راز گفتن. ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن. به مساجد و معابد همه اعتکاف کردن. ز مناهی و ملاهی همه احتراز کردن. ز مدینه تا به کعبه سر و پا برهنه رفتن. دو لب از برای لبیک به وظیفه باز کردن. به خدا که هیچ یک را ثمر ان قدر نباشد. که به روی نا امیدی در بسته باز کردن. Sunday, December 2, 2007. بر همه چیز كتابت بود مگر بر آب. و مستان و سوختگان رفته اند.

shaadzi.blogspot.com

شاديتان را از خدا مي طلبم: December 2008

http://shaadzi.blogspot.com/2008_12_01_archive.html

شاديتان را از خدا مي طلبم. Thursday, December 4, 2008. در زمین نیست بجز. در دلِ پاک‌سرشت. Wednesday, December 3, 2008. افعالِ قَدَر. تغییرِ جهان؛. باشد، بگُذر. که بر دستِ تو. پُربار ز معنی اَست. افعالِ قَدَر. Subscribe to: Posts (Atom). خوانده‌ام پیشترک در یکی سنگنبشت که بهشت موعود در ز. افعالِ قَدَر. View my complete profile.

shaadzi.blogspot.com

شاديتان را از خدا مي طلبم: September 2007

http://shaadzi.blogspot.com/2007_09_01_archive.html

شاديتان را از خدا مي طلبم. Friday, September 28, 2007. كتب علي نفسه الرحمه. مبين خويش و خدا راببين. الهی به جان خراباتیان. کزین تهمت هستی ام وارهان. به خمخانه وحدتم راه ده. دل زنده و جان آباد ده. به مخموربیچاره بنما رهی. که از کثرت خلق تنگ آمدم. به هرسو شدم سر به سنگ آمدم. بیا ساقی می به گردش درآر. که دل گیرم از گردش روزگار. میی ده که چون ریزیش در سبو. برآرد سبو از دل آواز او. به میخانه آ و صفا راببین. مبین خویش و خدا راببین. ازاین و ازآن و زماوزمن. ازآن می که چون شیشه برنگذرد. لب شیشه تب خاله از تب زند.