rayka-1810091.persianblog.ir

ghasedak922.persianblog.ir

می ترسم از نبودنت... - ..کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد

http://ghasedak922.persianblog.ir/post/5

کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد. باز هم قصه بگو .تا به آرامش دل .سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم. می ترسم از نبودنت. می ترسم از نبودنت. و از بودنت بیشتر! نداشتن تو ویرانم میکند. وقتی نیستی کسی را نمی خواهم. رنگهایم بی تو سیاه است ،و. در کنارت خاکستری ام. خداحافظی ات به جنونم می. و سلامت به پریشانیم! بی تو خسته ام و با تو در. از کنار من برو. من خو گرفته ام به. Design By : Night Melody. دلم برای کسی تنگ است که همچو کودک معصومی دلش برای دلم می سوخت و مهربانی را نثار من میکرد. اینگونه شاید احساسم نمیرد.

ghasedak922.persianblog.ir

سال 89 در یک نگاه! - ..کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد

http://ghasedak922.persianblog.ir/post/8

کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد. باز هم قصه بگو .تا به آرامش دل .سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم. سال 89 در یک نگاه! به خودشم گفتم .روحیه ی میمونیم گل کرده! یه پسته متفاوت.با تقلید از بامعرفت ترین دختر دنیا.: :. فروردین 89:سفر کیش و بهترین اتفاقی که برام افتاد.چیزی که خیلی آزارم میداد ولی خب خداروشکر تو اون سفر حل شد. اردی بهشت:ترس از یه قضیه.و افتادن یه اتفاق خوب از جانب بهترین دوستم.که دقیقا تو 8/2/89 و روز 4شنبه بود.و قهر با عزیزترینم (دختره بخدا). آبان:ماهی پر از رمز و راز.برگشت یکی! پن:شاید تنها...

ghasedak922.persianblog.ir

..کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد

http://ghasedak922.persianblog.ir/1389/11/2

کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد. باز هم قصه بگو .تا به آرامش دل .سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم. میبینین چه دیر به دیر مینویسم؟ آخه اصلا حوصله ندارم حوصله هیچ کاری رو ندارم. کلی اتفاق افتاده این چند وقته افتاده که دلم نمیخواد اصلا یادم بیاد. راستی چند روز پیش خونه عمو بهزاد بودیم که سارا زنگ زد بهم گفت دایی بهار رو کشتن. خلاصه که دلقک نشده بودم که اونم شدم! رفتیم دستشویی زنونه که دیدیم خاله سحر و بهار اونجاس .واسه همینم رفتیم دستشویی مردونه.بهار داشت به من فحش میداد که چرا انقد میخندونمش که ...نوشته...

ghasedak922.persianblog.ir

بهشتت مبارک.. - ..کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد

http://ghasedak922.persianblog.ir/post/12

کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد. باز هم قصه بگو .تا به آرامش دل .سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم. تو هم رفتی و مارو تنها گذاشتی. همیشه همینطوره بهترینا میرن که شاید بدترین ها یه کم بخودشون بیان! خدا رحمتت کنه آقاجونم.هرچند که خداهم به داشتن همچین بنده ای مینازه. نوشته شده در ۱۳٩٠/٧/٢٢ساعت ۱۱:۳٧ ‎ق.ظ توسط پریسا نظرات . Design By : Night Melody. دلم برای کسی تنگ است که همچو کودک معصومی دلش برای دلم می سوخت و مهربانی را نثار من میکرد. اینگونه شاید احساسم نمیرد. یک دستمال سفید،پاکتی سیگار،گزینه شعرفروغ.

ghasedak922.persianblog.ir

..کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد

http://ghasedak922.persianblog.ir/1390/2/10

کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد. باز هم قصه بگو .تا به آرامش دل .سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم. می توانی تو به من ،. یا بگیری از من ،. آنچه را می بخشی. چقدر تحمل کردن این روزا سخته.خدددددددددددددددایا کی تموم میشه؟ تا این شنبه لعنتی بیاد و بره من هزار بار مردم و زنده شدم.مامانم رفته کیش و تا جمعه نمیاد.منم که هرشب یکی از دوستامو میارم خونه! فقط میترسم تا چندروز آینده از طرف اماکن بیان خونمون! نمیدونین چه بساطیه که؟ سیگار ومشروب .اوه اوه. Design By : Night Melody. اینگونه شاید احساسم نمیرد.

ghasedak922.persianblog.ir

..کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد

http://ghasedak922.persianblog.ir/1389/9/20

کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد. باز هم قصه بگو .تا به آرامش دل .سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم. واسه فهمیدنه حالت باید دریایی شه حالم. نفس زنون میاد پیشم میشینه. لبای کبودش از بغض میلرزه. تحمل ندارم قیافه ی ماتم زده اشو ببینم.با این که اصلا حوصله ی لبخند زدن ندارم.ولی میخندم و دستام و باز میکنم تا بپره تو بغلم. از خدا خواسته میاد تو بغلم.بعد از کلی لوس بازی که سعی داره منو بخندونه میره سر اصل مطلب.( چرا ما میریم سوریه؟ بهش میگم( نمیدونم.شاید آره). ٣ سالشه.آرمی سرم درد میکنه بیخیال). از من خوشگل تره؟

ghasedak922.persianblog.ir

ناگهان چقدر زووود دیر میشود...... - ..کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد

http://ghasedak922.persianblog.ir/post/11

کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد. باز هم قصه بگو .تا به آرامش دل .سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم. ناگهان چقدر زووود دیر میشود. بازهم همان حکایت همیشگی! پیش از آنکه با خبر شوی. لحظه ی عظیمت تو ناگزیر می شود. خسته ی خسته ام. برام دعا کنید.چون واقعا بریدم. راستی چندروز دیگه که تولدمه عزیزترین برام کادو بلیط هواپیما و هتل کیش گرفته.امیدوارم برم و امیدوارم که بهم خووش بگذره. پن:چقدر حرف داشتم که بزنم! Design By : Night Melody. اینگونه شاید احساسم نمیرد. یک دستمال سفید،پاکتی سیگار،گزینه شعرفروغ.

ghasedak922.persianblog.ir

سلااااااااااااااااااااام.. - ..کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد

http://ghasedak922.persianblog.ir/post/7

کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد. باز هم قصه بگو .تا به آرامش دل .سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم. میبینین چه دیر به دیر مینویسم؟ آخه اصلا حوصله ندارم حوصله هیچ کاری رو ندارم. کلی اتفاق افتاده این چند وقته افتاده که دلم نمیخواد اصلا یادم بیاد. راستی چند روز پیش خونه عمو بهزاد بودیم که سارا زنگ زد بهم گفت دایی بهار رو کشتن. خلاصه که دلقک نشده بودم که اونم شدم! رفتیم دستشویی زنونه که دیدیم خاله سحر و بهار اونجاس .واسه همینم رفتیم دستشویی مردونه.بهار داشت به من فحش میداد که چرا انقد میخندونمش که ...نوشته...

ghasedak922.persianblog.ir

..کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد

http://ghasedak922.persianblog.ir/1390/3/14

کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد. باز هم قصه بگو .تا به آرامش دل .سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم. ناگهان چقدر زووود دیر میشود. بازهم همان حکایت همیشگی! پیش از آنکه با خبر شوی. لحظه ی عظیمت تو ناگزیر می شود. خسته ی خسته ام. برام دعا کنید.چون واقعا بریدم. راستی چندروز دیگه که تولدمه عزیزترین برام کادو بلیط هواپیما و هتل کیش گرفته.امیدوارم برم و امیدوارم که بهم خووش بگذره. پن:چقدر حرف داشتم که بزنم! Design By : Night Melody. اینگونه شاید احساسم نمیرد. یک دستمال سفید،پاکتی سیگار،گزینه شعرفروغ.

ghasedak922.persianblog.ir

تاشمارش معکوس.. - ..کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد

http://ghasedak922.persianblog.ir/post/9

کودک چشم من از قصه ی تو میخوابد. باز هم قصه بگو .تا به آرامش دل .سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم. می توانی تو به من ،. یا بگیری از من ،. آنچه را می بخشی. چقدر تحمل کردن این روزا سخته.خدددددددددددددددایا کی تموم میشه؟ تا این شنبه لعنتی بیاد و بره من هزار بار مردم و زنده شدم.مامانم رفته کیش و تا جمعه نمیاد.منم که هرشب یکی از دوستامو میارم خونه! فقط میترسم تا چندروز آینده از طرف اماکن بیان خونمون! نمیدونین چه بساطیه که؟ سیگار ومشروب .اوه اوه. Design By : Night Melody. اینگونه شاید احساسم نمیرد.