roozegaresepari.persianblog.ir
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت!!!روی لبهای من با جوهری قرمز نوشته ای ساکت!!!
http://roozegaresepari.persianblog.ir/
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشته ای ساکت!!!
http://roozegaresepari.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
2.8 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
18
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
2.75 sec
SCORE
6.2
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت!!! | roozegaresepari.persianblog.ir Reviews
https://roozegaresepari.persianblog.ir
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشته ای ساکت!!!
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت!!!
http://roozegaresepari.persianblog.ir/post/79
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت! عاشقانهترین ترانهها. ورم کردهاند توی ذهنم. نشسته پشت پنجرهی نگاهم. بی تو بودنهایم را. 1779;:٤٢ ب.ظ ; ۱۳۸٩/۱٢/٦. پيام هاي ديگران .
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت!!!
http://roozegaresepari.persianblog.ir/post/75
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت! 1777;:٥٢ ب.ظ ; ۱۳۸٩/۱٢/۳. پيام هاي ديگران .
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت!!!
http://roozegaresepari.persianblog.ir/1389/7
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت! برای رسیدن به تو. خارج از محدودهی دوست داشتنم. 1639;:۳٩ ب.ظ ; ۱۳۸٩/٧/۱٦. پيام هاي ديگران .
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت!!!
http://roozegaresepari.persianblog.ir/1389/12
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت! عاشقانهترین ترانهها. ورم کردهاند توی ذهنم. نشسته پشت پنجرهی نگاهم. بی تو بودنهایم را. 1779;:٤٢ ب.ظ ; ۱۳۸٩/۱٢/٦. پيام هاي ديگران . دنبال لبهایت میگردد. 1779;:٠۱ ب.ظ ; ۱۳۸٩/۱٢/٥. پيام هاي ديگران . دنبال لبهایت میگردد. 1779;:٠۱ ب.ظ ; ۱۳۸٩/۱٢/٥. پيام هاي ديگران . ساعت را روی همهی غروبها. به روزی که آمدی. 1634;:٥٦ ب.ظ ; ۱۳۸٩/۱٢/٥. پيام هاي ديگران . 1777;:٥٢ ب.ظ ; ۱۳۸٩/۱٢/۳. پيام هاي ديگران .
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت!!!
http://roozegaresepari.persianblog.ir/1389/8
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت! کنار همهی تنهاییهایم. 1777;٠:٤٦ ق.ظ ; ۱۳۸٩/۸/۳٠. پيام هاي ديگران . همهی ابرهای آسمان. 1784;:٤٥ ب.ظ ; ۱۳۸٩/۸/٢٩. پيام هاي ديگران . 1777;۱:٥۱ ق.ظ ; ۱۳۸٩/۸/٢٩. پيام هاي ديگران . از بی تو بودنم نمیترسم. از روزهایی میترسم. 1777;٢:٢٧ ب.ظ ; ۱۳۸٩/۸/٢٤. پيام هاي ديگران . هر بار گفتم دوستت دارم. از من دورتر شدی. 1777;:٠٥ ب.ظ ; ۱۳۸٩/۸/٢۳. پيام هاي ديگران .
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
رویا بافی
http://www.royabafi.blogfa.com/9012.aspx
جمعه نوزدهم اسفند ۱۳۹۰. که در وادی طور. و در بلای تاریکی. با چشمانی از حدقه در آمده از ترس. و نفسی که یاری نمیکند مرا. نعش بی "تو " بودن هایم را بر دوش میکشم. بوی گور میدهد (م). رعشه به تنم می اندازد (م). به جان زمین می افتم. آنقدر که سر انگشتها به خون می افتند. حالا دگربغض فرو برده سالها شکسته. دانه های اشک که از چشمانم میچکند نورانی میشوند. تصویر میشوند از یک خاطره.از یک لبخند امید بخش.از یک بوسه گرم. در گور که میغلتند خاموش میشوند. نعش در گور میگذارم. کور سویی در دوردست روشن میشود. میدوم و فریادت میکنم.
رویا بافی -
http://www.royabafi.blogfa.com/post-37.aspx
یکشنبه سی ام مهر ۱۳۹۱. در مرکز مجمعی مرا نشانده اند. عمارتش سقفی بلند دارد و پنجره های منقوش شده به مسیح مصلوب . به مثابه کلیسای سنت مایکل کتدرال . دوره ام کرده اند تمام کسانی که دوستشان دارم. و چون سایه های وقت غروب قد کشیده اند . به من زل زده اند. اینقدر این نگاه ها عمق اندوهناکی دارند که تا مغز استخوانم تیرمیکشد. سایه ها همه جا هستند.تصاویری ثابت از آخرین نگاهشان قبل از خداحافظی . ترس در من به یک بیماری تبدیل شده . قدرت حرکت را از من میگیرد. سرم را در دو دست میگیرم . نقش زمین میشوم و درخود میپیچم.
رویا بافی -
http://www.royabafi.blogfa.com/post-40.aspx
جمعه سیزدهم بهمن ۱۳۹۱. بگذار رد ظریف سرانگشتانت را در هوا بگیرم. غرق امواج سیاه زلفت شوم. عسلی چشمانت.نگاه گه گاه مستانه. قزمز لبانت.شیرینی خنده های کودکانه. ظرافت اندامت را مردم. برقص قاصدک سبک بال زندگیم. ساعت 22:36 نويسنده خاطره. همواره در پیوند با رویاها باش،. چرا که با مرگ رویاها،. که یارای پروازش نیست. مردی به رنگ پرتقال. نیست کسی بزاید من ر ا ا ز من. روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت. اینجا ستاره ها خاموشند (خاک اره).
رویا بافی -
http://www.royabafi.blogfa.com/post-36.aspx
یکشنبه سی ام مهر ۱۳۹۱. این جا مطلب خواندنی پیدا نمیکنید. این جا زباله دانی افکار مسموم من است. نه ذهنم ادبیات میشناسد نه شعر شاعری های قدیم ترها. کله ام دارد میترکد. دیشب با مشت به جان کله ام افتادم. دیگر راستی راستی دیوانه شده ام. این صداها.این صداهای تو گوشم دارد دیوانه ام میکند. صدایت دارد مرا از بین میبرد. بیا بنشینیم خاطره پیدا کنیم. خاطره تسکین بخش است. بگذار برویم به دورتر ها . آن زمان ها که دربند میرفتیم سر قله کوه کاران. قله آزادی ها کوچک من. من فاتحانه روسری از سر میکندم و گیسو به باد میدادم.
رویا بافی
http://www.royabafi.blogfa.com/8911.aspx
یکشنبه هفدهم بهمن ۱۳۸۹. وحشت زده چشم میگشایم. سرمایی عجیب زیر پوستم میدود و تا مغز استخوانم میرود. اینگار که مرده باشم. شایدم در رویای مرگ باشم. در گذشته ای دور. در قبرستانی پوشیده ار برف. ابرها اینجا اینقدر پایین می آیند که گویی آسمان میخواهد روی سرم خراب شود. روی سنگ قبری خوابیده ام که صلیب بزرگش روبرویم قد علم کرده.و مسیح روی آن با چشمانی وحشت زده به من لبخند میزند. قاصدکی آن بالاها میبینم. آن بالاها که میگویند خدا هست. دستم را سوی آسمان دراز میکنم و به دنبالش میدوم. در دوردستی از خیال من نشسته ای.
رویا بافی
http://www.royabafi.blogfa.com/8905.aspx
دوشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۸۹. همه چیز از یک قمار شروع شد. در تکیه کرده بود .و مدام به سیگار برگش پک میزد. و در هر دمی که بیرون میداد صحنه ای از زندگی نکبت بار من نقش میبست.دود که به سقف کوتاه اتاق میرسید محو میشد . میدانست این بار بازیش نمیدهم.و آس های در آستینش را مجبور است جای دیگر رو کند.برای آنها که دستش را هنوز نخوانده اند.برای فریب خوردگانی که هنوز در خوش باوری های خود غلت میزنند.و هیچ وقت نمیفهمند. نظاره کن که این بار چوب حراج به عشقم زده ام. طرف بازی من این بار "تو"ای فرشته کوچولوی من. روی لبهای...
رویا بافی
http://www.royabafi.blogfa.com/9001.aspx
سه شنبه بیست و سوم فروردین ۱۳۹۰. گاهی درد میشوی.و میپیچی درون خودت. گاهی گره میخوری در تارو پود این زندگی لعنتی. جزیی از این زندگی میشوی. معمولی میشوی.معمولی زندگی میکنی. ثانیه های زندگیت از هم پیشی میگیرند. اینگار که برای رساندت به فرشته مرگ تلاش میکنند. چشم بر هم میزنی میبینی 7 سال گذشته. 10 سال گذشته. حس عجیبی بعضی لحظات زندگی مرا به تو پیوند میزند. به روحت.به آن چیزی که از ذهنت تراوش میکند. و مرا به خلسه ای تلخ میبرد. که در آن تو مدام در حال نوشتنی. پشت هم کاغذ سیاه میکنی. از ازل تا عدم.
رویا بافی
http://www.royabafi.blogfa.com/9004.aspx
یکشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۰. مجموعه ای از رویاهای تلخ و شیرین من شده ای. که در دنیای واقعی مصداق ندارند. تو پیکره تنهایی منی عزیزم. گوشم پر از انعکاس صدای توست. گوشه ای کز میکنم. چشم میبندم که تصویرت کنم. تو تنها لحن اغواگرانه ی یک نجوای عاشقانه ای . دردم در سینه ات. لعنت به من که تمام نمیشوم. ساعت 7:49 نويسنده خاطره. همواره در پیوند با رویاها باش،. چرا که با مرگ رویاها،. که یارای پروازش نیست. مردی به رنگ پرتقال. نیست کسی بزاید من ر ا ا ز من. روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت.
رویا بافی
http://www.royabafi.blogfa.com/9002.aspx
دوشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۰. به احترام عمر از دست رفته ام. ساعت 3:36 نويسنده خاطره. همواره در پیوند با رویاها باش،. چرا که با مرگ رویاها،. که یارای پروازش نیست. مردی به رنگ پرتقال. نیست کسی بزاید من ر ا ا ز من. روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت. اینجا ستاره ها خاموشند (خاک اره).
رویا بافی
http://www.royabafi.blogfa.com/9007.aspx
یکشنبه بیست و چهارم مهر ۱۳۹۰. خاطره با تمام رویاهایش زنده به گور شد. پی نوشت: مرگ من غرامت همخوابی هایم با ابلیس نیست.این اشباح فرشته نمای زندگیم بودند که نفس از سینه ام دزدیند. ساعت 3:28 نويسنده خاطره. همواره در پیوند با رویاها باش،. چرا که با مرگ رویاها،. که یارای پروازش نیست. مردی به رنگ پرتقال. نیست کسی بزاید من ر ا ا ز من. روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت. اینجا ستاره ها خاموشند (خاک اره).
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
18
وبلاگ مهدویت
گروه عقیدتی مذهبی نور الزهرا. بخشی از زندگی نامه حضرت زهرا( سلام الله علیها). بخشی از کتاب گنجينه هاى معنوى. حمزه (ع) محافظ پيامآور خدا. گفتگوهاى اميرالمؤ منين عليه السلام بارسول الله صلى الله عليه و آله فاطمه عليها السلام و حسنين عليهما. من از جبابره نيستم. از كودكى بزرگ بود! بخشی از زندگی نامه حضرت زهرا( سلام الله علیها). ام ابيها، چه كنية مناسبي! و جز اين جمله چيزي نفرمود. وقتي فاطمه(سلام الله علیها) آمادة رفتن به خانة شوهر شد پدر آخرين درسها را بدو داد. نخستين كس از خاندان من هستي كه به پدرت خواهي پي...
روزگار رنگی
171; قدر در تفاسیر. ساعت ۱:٠۳ ق.ظ روز جمعه ۱٩ تیر ،۱۳٩٤ کلمات کلیدی:. ابتدای نزول قرآن یا تمام قرآن در شب قدر بود که از لوح محفوظ به آسمان دنیا آمد و در بیت العزه سفره سپرده شد و روح الامین این سوره را در مدت بیست و سه سال، آیه به آیه و سوره سوره به حسب مصالح به دنیا آورده است . (منهج الصادقین). چرا قدر نامیده شد؟ چون در این شب، کتابی چون قرآن بر پیامبری که صاحب قدر است ، برای خاطر امت اسلام که صاحب قدرند ، و به دست فرشته ای چون جبرئیل که صاحب قدر است ، نازل شده است . شهاب بن عبدالله به امام صادق عرض کر...
شعر و ادب
خاطرات روزهای مبارزه
سلام دوستان من ناشناس،خانمی متاهل که با همسر و دوفرزندم زندگی میکنم ،سالها قبل دو سال تمام با سرطان جنگیدیم و پیروز شدیم. و حالا مدتی است که مشکوک به سرطان دستگاه گوارشم. باکی نیست چون خدا،خانواده و دوستانی دارم که همراهمند از همتون متشکرم.روزهای تنهاییم اینجام تا دردودلامو اینجا بنویسم. به امید درمان همه بیماران. جملات الهام بخش برای زندگی. سلام و ممنون دوستان. به تو می اندیشم. تشکر از همه همراهان. گاهی پای کسی میمانی . به یک جایی از زندگی میرسی که. شب دعا و نیایش. فکر کردی این اسایش از کجا اومده. ﻣﯽ ﮔﻔ...
... روزگار سنگی
به نام او که هدایت ازآن اوست. دلم بهانه بودنی را دارد که رنگ و بوی زندگی می دهد . طراوتی شاید به اندازه تمام دوست داشتن های تاریخ . نوشته شده در ساعت توسط خسته. حالم اصلا خوب نیست ! نوشته شده در ساعت توسط خسته. وه که دیگر نوشتن هم آرامم نمی کند . . نوشته شده در ساعت توسط خسته. باز روزگارم دیوانه است . انگار میان بهتی بی امان غرق شده ام . همه چیز برایم نامرئی ست . نگاهم بسان مسخ شدگان گشته . به هیچ چیز دلم خوش نمی شود . نه خوشحالم ، نه غمگینم . حواسم کار نمی کنند . روحم سنگین شده است . دلم بی نور . تو که ...
roozegaresepari.persianblog.ir
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت!!!
روی لبهای من با جوهری قرمز نوشتهای ساکت! بوی قهوه گرفته است. بس که چشمهایت را. 1641;:۳٩ ب.ظ ; ۱۳٩۱/٩/٢٦. پيام هاي ديگران . چه عمیق است شعر اندامت. و چه تشنه، مفسر دستهایم. روزی آغوش ترا تفسیر خواهم کرد. 1637;:۳٤ ب.ظ ; ۱۳٩۱/٩/٩. پيام هاي ديگران . منو از شمال قلبت. چی به ناکجا کشونده؟ 1777;٠:۳٦ ق.ظ ; ۱۳٩۱/۸/۳٠. پيام هاي ديگران . عاشقانهترین ترانهها. ورم کردهاند توی ذهنم. نشسته پشت پنجرهی نگاهم. بی تو بودنهایم را. پيام هاي ديگران . دنبال لبهایت میگردد. پيام هاي ديگران . دنبال لبهایت میگردد.
roozegaresepidosiyah.blogfa.com
روزگار سپید و سیاه من
روزگار سپید و سیاه من. امروز صبح با چندتا از دوستام که قبلا مجازی بودن و الان از خواهر واقعی ترن رفتیم یه صبحانه توووپ. زدیم بر بدن . و آنچنان هم زدیم که من ناهار که هییییییچ تا این ساعت که در خدمتتونم نتونستم چیزی. بخورم . عکسشو میزارم خودتون قضاوت کنین خوردنی بود یا نه! خداروشکر برای این روزا و این دوستای خوب . خداروشکر برای بودن همراه مهربون ، منطقی و دست و دلباز این روزهام . هزار مرتبه شکر برای آرامشی که بهم دادی . حق با رضوانه ست : "که دوست داشتن از عشق برتر است! شماروهم دوباره میارم تو لیست . درسته...
roozegaresepidosiyah.blogsky.com
روزگار سپید و سیاه من
روزگار سپید و سیاه من. روزگار سپید و سیاه من. تاریخ : پنجشنبه 4 تیر 1394 23:09 نویسنده : neda. مثل اینکه بلاگفا درست شد . این آدرس من اونجاست اگه دوست داشتین بیاین اونور . اینجا رو هم نگه میداریم اگه قاط زد دوباره برگردیم همینجا . مثل مرفهین بی درد که دوتا دوتا خونه دارن! Http:/ roozegaresepidosiyah.blogfa.com. تاریخ : سهشنبه 2 تیر 1394 22:22 نویسنده : neda. امروز فیلم روز روشن رو دیدم . بد نبود ، بیشتر خوب بازی میکردن . اما ارزش دیدن رو داره . دیگه هیچ چیز غیر قانونی نیست . اینجور آرامش ها خوبه یا بد؟
roozegaresevil
هیچوقت دروغ نگو کینه نداشته باش و هرگز خیانت نکن اونوقت با آرامش زندگی میکنی(3 اصل زندگی شخصیم). بعد از دوسال نوشتن یه کم سخته . وقتی همه چیز عوض شده و اونی که هستی با نوشته هات متفاوت شده سخته بنویسی. ارسال شده در تاریخ : شنبه 11 مرداد 1393 : توسط : sevil. با روح و روان انسانهای زیادی آشنا هستم. اما نمی دانم که خود کی هستم! برای دیدنم بسیار نزدیک من اند. و نیستم من آن کسی که آنها نظاره گرند. میتوانستم برای خود بیش از این مفید باشم، ا. اگر کمی دورتر از خود قرار داشتم. ا. نه آنچنان دور، البته، که دشمنم!
ღ.•*♥*•.ღ زنــــدگــــــــــی ღ.•*♥*•.ღ
ღ * * .ღ زندگی ღ. * * .ღ. پدر دستشو میذاره رو شون پسرش و میپرسه . من شیرم یا تو؟ بار دیگه پدر میپرسه من شیرم یا تو؟ پسر دوباره میگه من! پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو! پسر میگه : بابا تو شیری! پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو؟ پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا. نوشته شده در چهارشنبه سوم مهر ۱۳۹۲ساعت 10:22 توسط شهرام. هيچ ميدانيد تخته نرد را چه كسي ابداع كرد؟ انيد تخته نرد چگونه و توسط چه کسي ابداع شد و چه فلسفه.
روزگارسیاه
در این سیاهی شب. در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح را آرام و آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. گردون نگری زقد فرسوده ماست جیحون اثری زاشک پالوده ماست. دوزخ شرری زرنج بیهوده ماست فردوس دمی زوقت آسوده ماست. برچسبها: مانمیتوانیم که همیشه آینده رابرای جوانانمان بسازیم. امامیتوانیم جوانانمان رابرای آینده بسازیم. تاريخ شنبه نهم آبان ۱۳۹۴ساعت 20:50 نويسنده امید. آن قاصدك كه برایت فوت كردم . آن قاصدك كه برایت فوت كردم. جایی بین ما سرش به هوا شد و. انگار به تو نرسید. تمام زندگی ام را نذر میكنم. تاريخ شنبه دو...