sabadetalayi.blogfa.com

winterladay.blogfa.com

بانوي فصل برفي - ماه نهم بارداری

http://www.winterladay.blogfa.com/post/135

گل پسرم در این مدت علاوه بر این که با مادرش همکاری کرده و توی شکم مامانش در حال تپل شدن هست یه چرخش درست و حسابی هم داشته و دیگه از حالت بریچ در اومده و این به معنی رهایی از سزارین و زایمان طبیعی هست. سعی می کنم خیلی بهش فکر نکنم چون با فکر کردن بهش فشارم میاد پایین و حالم بد میشه . خدایا فرزندم ، خودم و همسرم رو در این روزها و شبهای عزیز به تو سپردم . مطمین هستم مثل همیشه بهترینها رو برای خانواده ی سه نفره ما در نظر گرفتی. نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۳ساعت 14:48 توسط مرمر. توت فرنگي روي خامه.

winterladay.blogfa.com

بانوي فصل برفي - ترس

http://www.winterladay.blogfa.com/post/136

هر چه به روزهای اومدن بچه نزدیک تر میشم ترسهایی منم بیشتر میشه. اینروزها فهمیدم که چقدر بی ایمان و سست هستم، اینقدر که هر کاری می کنم با یاد خدا آروم بشم و خودمو بسپرم بهش نمیشه، همش این ترسهای کذایی تو ذهنم وول می خورند. از دست ترسهام کلافه شدم. خدایا آرامش و ایمان را مهمان دل و جان من کن. من اینروزها بیشتر از همیشه تنهایم، چون تو رو در روزها و ثانیه هام کم دارم. نوشته شده در سه شنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۳ساعت 14:26 توسط مرمر. توت فرنگي روي خامه. اندر احوالات سی سالگی. بعد از شب هزار و یکم. گاهی خوشی گاهی غم.

winterladay.blogfa.com

بانوي فصل برفي - هفته چهل و یکم :-ا

http://www.winterladay.blogfa.com/post/140

هفته چهل و یکم :-ا. خدایا خودت مواظب کوچولومون باش و زایمان راحتی رو برای من رقم بزن. نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۳ساعت 14:54 توسط مرمر. توت فرنگي روي خامه. اندر احوالات سی سالگی. بعد از شب هزار و یکم. پيچ و مهره ها هم عاشق مي شوند! بذار بلند بلند فكر كنم. گاهی خوشی گاهی غم. دست نوشته هاي يك جادوگر. ماجراهاي اين روزهاي من (مانا). دستنوشته های سورملینا زند. در آغاز هیچ نبود کلمه بود. دست نوشته های یک راهنما.

winterladay.blogfa.com

بانوي فصل برفي - بارداری

http://www.winterladay.blogfa.com/post/134

موقع مرخص شدن هم بهم گفتند که هرگونه خون، انقباضات دردناک و چیز غیرعادی ای دیدی سریع خودتو برسون بیمارستان. دکتر کلاس رفتنم و تقریبا هرگونه فعالیتی روتقریبا ممنوع کرد (کلاس زبان می رفتم). بالاخره بعد از کلی بالا و پایین کردن اسامی مختلف، اسمت رو هم انتخاب کردیم . اسمی که هم من دوستش دارم و هم پدرت . معنی اسمت خیلی زیباست فرشته ی کوچک من. امیدوارم در آینده خودت هم اسمت رو دوست داشته باشی. نوشته شده در جمعه ششم تیر ۱۳۹۳ساعت 21:5 توسط مرمر. توت فرنگي روي خامه. اندر احوالات سی سالگی. بعد از شب هزار و یکم.

winterladay.blogfa.com

بانوي فصل برفي - تصمیم مرمر

http://www.winterladay.blogfa.com/post/143

برای هفته دیگه بلیط سفر به ایران داریم ولی الان با توجه به مسائلی که پیش اومده و جشنی که به احتمال زیاد برگزار نشه، بین اومدن یا موندن مردد هستیم :. باید هر چه سریعتر تصمیم بگیریم. پن 1:عیدتون هم مبارک دوستای گلم. پن 2: مونا جان من نام کاربری و کلمه عبور رو زدم و وارد شدم، هیچ مشکلی برای ورود نداشتم. نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۴ساعت 18:1 توسط مرمر. توت فرنگي روي خامه. اندر احوالات سی سالگی. بعد از شب هزار و یکم. پيچ و مهره ها هم عاشق مي شوند! بذار بلند بلند فكر كنم. گاهی خوشی گاهی غم.

winterladay.blogfa.com

بانوي فصل برفي

http://www.winterladay.blogfa.com/1392/05

حدود يک هفته است که داداش کوچيکه بعد از يکسال اومده ايران، از اينرو منم شيراز هستم. فعلا و دسترسي به نت اونجور که بايد ندارم. نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 13:4 توسط مرمر. توت فرنگي روي خامه. اندر احوالات سی سالگی. بعد از شب هزار و یکم. پيچ و مهره ها هم عاشق مي شوند! بذار بلند بلند فكر كنم. گاهی خوشی گاهی غم. دست نوشته هاي يك جادوگر. ماجراهاي اين روزهاي من (مانا). دستنوشته های سورملینا زند. در آغاز هیچ نبود کلمه بود. دست نوشته های یک راهنما.

winterladay.blogfa.com

بانوي فصل برفي

http://www.winterladay.blogfa.com/1393/04

هر چه به روزهای اومدن بچه نزدیک تر میشم ترسهایی منم بیشتر میشه. اینروزها فهمیدم که چقدر بی ایمان و سست هستم، اینقدر که هر کاری می کنم با یاد خدا آروم بشم و خودمو بسپرم بهش نمیشه، همش این ترسهای کذایی تو ذهنم وول می خورند. از دست ترسهام کلافه شدم. خدایا آرامش و ایمان را مهمان دل و جان من کن. من اینروزها بیشتر از همیشه تنهایم، چون تو رو در روزها و ثانیه هام کم دارم. نوشته شده در سه شنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۳ساعت 14:26 توسط مرمر. سعی می کنم خیلی بهش فکر نکنم چون با فکر کردن بهش فشارم میاد پایین و حالم بد میشه .

winterladay.blogfa.com

بانوي فصل برفي - پایان هفته ی سی و هفتم :)

http://www.winterladay.blogfa.com/post/138

پایان هفته ی سی و هفتم :). سلام، بالاخره هفته ی سی و هفت ام تمام شد و من یک نفس راحت کشیدم . دیگه الان خیالم راحته که به دنیا اومدنت خطرناک نیست و تمام اعضای بدنت درست کار می کنند. خدایا هزاران مرتبه سپاس، اصلا باورم نمیشه که به این هفته رسیدم. دیگه تنها کاری که اینروزها دارم انتظار کشیدن واسه امدن مامان و بابام و بچه هست .اگر خدا بخواد مامان و بابا چند روز دیگه میرسن. کوچولومون هم که دیگه هر وقت بیاد قدم روی چشم ما گذاشته . به شدت منتظر لحظه ی در آغوش گرفتنش هستم. اینقدر هیجان دارم بدونم...یکی از همسایه...