sadlymonday.blogfa.com

baran21.blogfa.com

island _ alone

http://www.baran21.blogfa.com/8503.aspx

کاش هرگز ورق نمی خوردم. صمیمیت از دست رفته . دستهایم را که ول کردی. لابد چند روز که بگذرد. همه چیز بر می گردد جای اولش. حالا خیلی سال می شود که رفته ای. فکر می کنم عوض شده ام. نمی خواهم برای صمیمیت از دست رفته مان شعر بگویم. شعر هایم برای تو باشند. شاید حرفی برای گفتن ندارم. پایت را که توی شعرهایم بگذاری. کاغذ هم که کم بیاید. شعر خود به خود بزرگ می شود. خیال کرده ای غزل خداحافظی شاعرم کرده؟ من که خداحافظی نکردم. فقط گفتم : به امید دیدار. انتظار دیدار تو شاعرم کرده بانو! با دستهایی که هنوز خالی مانده.

baran21.blogfa.com

island _ alone - قرار ...

http://www.baran21.blogfa.com/post-11.aspx

کاش هرگز ورق نمی خوردم. غزلهای این سری . این بار توی شعر خودم ، بیت اولی. من توی کوچه دیدمت و بی معطلی. دست تو را گرفتم و بردم سر قرار. تا توی حوض ماهی یک خانه گلی. یک خانه که گذشته تنهایی من است. یک باغچه شبیه خودت ، میز و صندلی. دنیای من کنار تو هی آب می رود. تا می رسد به گردی یک توپ قلقلی. حالا تمام وسعت این توپ مال تو. شاید که بین ما دو نفر وا کند پلی. تا اینکه من گذر کنم از روی پل و بعد. توی بغل بگیرمت و مثل سوگلی . و حوض خانه پر شود از عطر سیب تو. و من که بوی شرجی شبهای ساحلی . کسی تو رو ندید.

maryammehrazar.persianblog.ir

نقد کتاب بر میز بی گلدان - مریم مهرآذر

http://maryammehrazar.persianblog.ir/tag/نقد_کتاب_بر_میز_بی_گلدان

چاپ شده ها بر میز بی گلدان (مجموعه شعر) انتشارات نگاه - 1391 حتی اگر پرنده ترین باشم (مجموعه شعر) انتشارات سنبله - 1388 - - - - - - - - متولد بهمن 1365 کارشناس زبان و ادبیات فارسی. نقاشی ها - تکنیک: آبرنگ. از مجموعه بر میز بی گلدان. به پرشین بلاگ خوش آمدید. لینک های مرتبط (۱). نقد کتاب بر میز بی گلدان (۱). باشگاه مدیران و متخصصان. شهرها، ترجمه ها، کتاب ها و آثار. نویسنده: مریم مهرآذر - ۳٠ شهریور ۱۳٩۱. گمان می‌کردم از این سفر پروانه‌ای به خانه برمی‌گردد. دفتر اول: مکاشفه‌ی زنی در سمت روشن خیابان. بیشتر اش...

baran21.blogfa.com

island _ alone - " رومئو پرنده است و ژولیت سنگ "

http://www.baran21.blogfa.com/post-15.aspx

کاش هرگز ورق نمی خوردم. رومئو پرنده است و ژولیت سنگ. رومئو پرنده است و ژولیت سنگ ". اثر : " فدریکو گارسیا لورکا ". ترجمه : " چیستا یثربی ". اگر من ابر شوم؟ من چشم می شوم. اگر من گیسوی سری باشم؟ من بوسه می شوم. اگر من زباله شوم؟ من مگس می شوم. اگر من سینه شوم؟ من ملافه ای سفید می شوم. و اگر من ماهی شوم؟ من چاقو می شوم. چرا مرا آزار می دهی؟ اگر مرا دوست داری. چرا آن چیزی نمی شوی که من می خواهم؟ اگر من ماهی شوم. تو بهتر است موجی شوی. یا خزه ای دریایی. و یا حتی ماه تمام در آسمان. مرا که تنها در حال حرکت.

baran21.blogfa.com

island _ alone - دارم تو را می نویسم ...

http://www.baran21.blogfa.com/post-12.aspx

کاش هرگز ورق نمی خوردم. دارم تو را می نویسم . این غزل را با تمام وجود تقدیم می کنم به دوستان عزیزی. که امروز ، اگر چیزی می دانم از بودن در کنار آنها نشات گرفته است . کسانی که همیشه درد کشور ، درد مردم و جامعه را با تمام وجود خویش حس کرده و می کنند. برای تک تک آنها و برای ایران عزیز. دارم تو را می نویسم " *، روی درختان بی بر. روی تن خاک تشنه ، بر آخرین برگ دفتر. دارم تو را می نویسم ، تو ، مردی از نسل طوفان. همزاد شب بوی وحشی ، تو ، مرد شبهای بندر. این باغ روزی ثمر داشت ، جای تبر شاخ و بر داشت.

baran21.blogfa.com

island _ alone - آسمون بی ستاره

http://www.baran21.blogfa.com/post-10.aspx

کاش هرگز ورق نمی خوردم. ببخشید ، با شما هستم. شما که گفتید : توی بساطتان یک وجب هم آسمان ندارید. بغل ، بغل آسمان من هم بی ستاره مانده. آسمان خراشهای شهرتان را پاک کنید. آنجا ، ستاره ای زیر دست و پا مانده که ،. دلش بخواهد بلند شود! توی آسمان خالی من. مال شما می شود . نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۸۵ساعت ۱۶:۵ بعد از ظهر توسط حسین رضویان. کسی تو رو ندید. کسی تو رو حس نکرد. ولی من با همه وجودم حس ات کردم. همیشه دلم می خواد. همین خورده ریز لعنتی. بهترین داستانها و رمانهای ایرانی و خارجی.

baran21.blogfa.com

island _ alone - شعر هم که نخواهم بگویم

http://www.baran21.blogfa.com/post-8.aspx

کاش هرگز ورق نمی خوردم. شعر هم که نخواهم بگویم. شعر هم که نخواهم بگویم. می افتم روی غلتک . بزرگ می شوی ، صفحه صفحه. پخش می شوی / توی خانه های مردم سرک می کشی و. تنهایی که بیاید سراغشان. تنهایی من که هیچ ! تیراژت تمام می شود! دوباره یادت می آیم / که بیایی. غلتک ، غلتک شعر شوم. نسخه نسخه پخش شوی / توی دست . برای همین می خواهیم! اما به سیم آخر که بزنم. پایت را توی شعرهایم جمع می کنم. کسی پیدایت نمی کند. تیراژت تمام که شد. خبری از چاپ مجدد نیست! کسی تو رو ندید. کسی تو رو حس نکرد. همیشه دلم می خواد.

baran21.blogfa.com

island _ alone - مشت چپ ات ...

http://www.baran21.blogfa.com/post-7.aspx

کاش هرگز ورق نمی خوردم. مشت چپ ات . اینم یه شعر سپید. لابد مشت چپ ات آنقدرها گنده است. که دلت می آید بگویی : برو. تقصیر من که نیست. هر وقت آمدم لباس عریانی بپوشم تا خوب ببینی ام ،. درختان کنار خیابان را دیده ای؟ باور کن گناهکار نیستند. باران که بیاید تازه می فهمی. راستی مرا زیر باران دیده ای؟ نه ، نمی خواهم ببینمت. فقط می خواستی عاشقت نباشم. ولی حرفهای تو دل سنگ را آب می کند ، خاتون. مقابل آینه که بایستی. جذبه چشمانت خودت را هم می گیرد. حالا باور می کنی تقصیر من نیست. مشت چپ ات را جمع تر که کنی.

baran21.blogfa.com

island _ alone

http://www.baran21.blogfa.com/8504.aspx

کاش هرگز ورق نمی خوردم. سلام به همه دوستاي عزيز خودم. از اينكه يه مدت نتونستم وبلاگمو آپ كنم معذرت ميخوام. هر چند مي دونم همتون كلي خوشحال شديد. اين بار توي شعر خودم مردم و تو هم. بي آنكه گريه اي بكني يا كه دست كم. غمگين شوي از اينكه پس از روزهاي چند. من دارم از كنار تو اين گونه مي روم. راحت نشسته اي به خودت فكر مي كني. به حرفهاي مردم و دستان خالي ام. اين دست ها كه جز تو نوشتن بلد نبود. حالا شده شبيه دو تا دست متهم. هي فكر مي كني به همين دستها تو را. از توي خاطر قلمم پاك كرده ام. کسی تو رو ندید.