salhayebigharari.blogfa.com
ستاره های زمینیستاره های زمینی - درد ما را عاشقی درمان کند ای که بیماری بیا عاشق شویم
http://salhayebigharari.blogfa.com/
ستاره های زمینی - درد ما را عاشقی درمان کند ای که بیماری بیا عاشق شویم
http://salhayebigharari.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.25 sec
SCORE
6.2
ستاره های زمینی | salhayebigharari.blogfa.com Reviews
https://salhayebigharari.blogfa.com
ستاره های زمینی - درد ما را عاشقی درمان کند ای که بیماری بیا عاشق شویم
ستاره های زمینی -
http://www.salhayebigharari.blogfa.com/post-410.aspx
درد ما را عاشقی درمان کند ای که بیماری بیا عاشق شویم. گرفتم بعد عمري مدرکي چند. و اينجانب شدم حالا مهندس. ندانستم که ريزد از چپ و راست. ز پايين و از آن بالا مهندس. غضنفر گاري اش را هول نميداد. د يالا هول بده يالا مهندس. تقي هم چونه ميزد کنج بازار. نمي ارزه واسم والا مهندس. به مرد قهوه چي ميگفت اصغر. دو تا چايي قند پهلو مهندس. شنيدم کودکي ميگفت در ده. به مردي با چپق خالو مهندس. ز جنب دکه اي بگذشت مردي. صدا آمد " آب آلبالو مهندس. خلاصه ميخورد خون جماعت. هميشه بدتر از زالو مهندس. شنيدم با تشر ميگفت معمار.
ستاره های زمینی -
http://www.salhayebigharari.blogfa.com/post-422.aspx
درد ما را عاشقی درمان کند ای که بیماری بیا عاشق شویم. شعر,هم دم تنهاییام. گفتی امشب شب یلداست دل من همیشه تنهاست شونه های مهربونت خوابه ومثل یه رویاست بیا با من مهربون باش تامی تونی هم زبون باش واسه این پرنده امشب تا میتونی اسمون باش. گل سرخ یادگاریت میگه که اهای دیوونه اون دیگه بر نمی گرده چرا یادت نمیمونه. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۹/۰۶/۱۱ساعت 10:40 توسط یکی حرف دلم رو بخونه. چشمم که به چشم ان پری چشم افتاد دیدم که میان چشم من چشم افتاد. رفتم که ز چشم او بدزدم چشمی از چهار طرف به چشم من چشم افتاد.
ستاره های زمینی -
http://www.salhayebigharari.blogfa.com/post-409.aspx
درد ما را عاشقی درمان کند ای که بیماری بیا عاشق شویم. نوشته شده در دوشنبه ۱۳۸۸/۱۲/۲۴ساعت 9:25 توسط یکی حرف دلم رو بخونه. چشمم که به چشم ان پری چشم افتاد دیدم که میان چشم من چشم افتاد. رفتم که ز چشم او بدزدم چشمی از چهار طرف به چشم من چشم افتاد. برد آرام دلم، یار دلارام کجاست؟ آن دلارام که برد از دلم آرام کجاست؟ میکشد از کمرم هجر دماری که مپرس آن شفای کمر عاشق دلزار کجاست؟ میبرد هوش مرا آن نفس باد صبا آن نفسکش که برد از سر من هوش کجاست؟ میدود از دل من غم، اگرم باز آید گو مرا، مرهم این دل، که غمم شست کجاست؟
ستاره های زمینی -
http://www.salhayebigharari.blogfa.com/post-405.aspx
درد ما را عاشقی درمان کند ای که بیماری بیا عاشق شویم. کسی که نیس تولدمو بهم تبریک بگه. الهامم که منو پیچوند با تموم . ۱۸اسفند میرم تو ۲۲سال یعنی فردا. نوشته شده در دوشنبه ۱۳۸۸/۱۲/۱۷ساعت 9:43 توسط یکی حرف دلم رو بخونه. چشمم که به چشم ان پری چشم افتاد دیدم که میان چشم من چشم افتاد. رفتم که ز چشم او بدزدم چشمی از چهار طرف به چشم من چشم افتاد. برد آرام دلم، یار دلارام کجاست؟ آن دلارام که برد از دلم آرام کجاست؟ میکشد از کمرم هجر دماری که مپرس آن شفای کمر عاشق دلزار کجاست؟ تک پرستوی جزیره دوستی.
ستاره های زمینی -
http://www.salhayebigharari.blogfa.com/post-412.aspx
درد ما را عاشقی درمان کند ای که بیماری بیا عاشق شویم. تا کجای قصه باید ز دلتنگی نوشت. تا به کی بازیچه بودن توی دست سرنوشت. تا به کی با ضربه های درد باید رام شد. یا فقط با ضربه های بیقرار آرام شد. بهر دیدار محبت تا به کی در انتظار. خسته از این زندگی با غصه های بی شمار. نوشته شده در شنبه ۱۳۸۹/۰۱/۲۱ساعت 11:57 توسط یکی حرف دلم رو بخونه. چشمم که به چشم ان پری چشم افتاد دیدم که میان چشم من چشم افتاد. رفتم که ز چشم او بدزدم چشمی از چهار طرف به چشم من چشم افتاد. برد آرام دلم، یار دلارام کجاست؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
تک پرستوی جزیره دوستی - use vs lOvE
http://www.jazire6667.blogfa.com/post-37.aspx
تک پرستوی جزیره دوستی. USE vs. LOVE. دوست داشتن در مقابل استفاده كردن. زمانيكه مردي در حال پوليش كردن اتومبيل جديدش بود كودك 4 ساله اش تكه سنگي را برداشت و بر روي بدنه اتومبيل خطوطي را انداخت. While a man was polishing his new car, his 4 yr old son picked up a stone and scratched lines on the side of the car. در بيمارستان به سبب شكستگي هاي فراوان چهار انگشت دست پسر قطع شد. وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد از او پرسيد "پدر كي انگشتهاي من در خواهند آمد"! خشم و عشق حد و مرزي ندارنددومي ( عشق) را انتخا...
تک پرستوی جزیره دوستی -
http://www.jazire6667.blogfa.com/post-20.aspx
تک پرستوی جزیره دوستی. ميدوني وقتي خدا داشت بدرقه ات مي کرد بهت چي گفت؟ جايي که ميري مردمي داره که مي شکننت نکنه غصه بخوري من همه جا باهاتم . تو تنها نيستي . توکوله بارت عشق ميزارم که بگذري، قلب ميزارم که جا بدي، اشک ميدم که همراهيت کنه، ومرگ که بدوني برميگردي پيشم. مهربانيهاي کوچک را فراموش نکن و تقصيرات کوچک را به ياد نداشته باش. کساني که تو را دوست دارند دوست بدار و کساني که تو را دوست ندارند هم دوست بدار چون ممکن است آنها تغيير کنند. نوشته شده در دوشنبه ۲ آذر۱۳۸۸ساعت 19:44 توسط المیرا. هفته سوم شهریو...
تک پرستوی جزیره دوستی - گل صداقت
http://www.jazire6667.blogfa.com/post-31.aspx
تک پرستوی جزیره دوستی. دويست و پنجاه سال پيش از ميلاد در چين باستان شاهزاده اي تصميم به. ازدواج گرفت. با مرد خردمندي مشورت کرد و تصميم گرفت تمام دختران جوان. منطقه را دعوت کند تا دختري سزاوار را انتخاب کند. وقتي خدمتکار پير قصر. ماجرا را شنيد بشدت غمگين شد، چون دختر او مخفيانه عاشق شاهزاده بود،. دخترش گفت او هم به آن مهماني خواهد رفت. مادر گفت: تو شانسي نداري، نه. ثروتمندي و نه خيلي زيبا. دختر جواب داد: مي دانم هرگز مرا انتخاب نمي. کند، اما فرصتي است که دست کم يک بار او را از نزديک ببينم. روز موعود.
تک پرستوی جزیره دوستی -
http://www.jazire6667.blogfa.com/post-32.aspx
تک پرستوی جزیره دوستی. ناصر خسرو قبادياني بسوي باختر ايران روان بود. شبي ميهمان شباني شد در روستاي کوچکي در نزديکي سنندج. نيمههاي شب صداي فرياد و ناله شنيد. برخاست و از خانه بيرون آمد. صداي فرياد و نالههاي دلخراش و سوزناک از بالاي کوه به گوش ميرسيد. مبهوت فريادها و نالهها بود که شبان دست بر شانهاش گذاشت و گفت:. اين صداها از آن مرديست که همسر و فرزند خويش را از دست داده، اين مرد پس از چندي جستجو در غاري بر فراز کوه ماندگار شد هر از گاهي شبها نالههايش را ميشنويم. ناصر خسرو گفت: ميخواهم به پيش آن مرد روم.
تک پرستوی جزیره دوستی - هم پیاله
http://www.jazire6667.blogfa.com/post-38.aspx
تک پرستوی جزیره دوستی. آموخته ام که وقتي عاشقم ، عشق. در ظاهرم نيز نمايان مي شود. آموخته ام که عشق مرکب. حرکت است نه مقصد حرکت. آموخته ام که هيچ کس در نظر ما کامل. نيست تا زماني که عاشقش شويم . آموخته ام که اين عشق است که. زخم ها را شفا ميدهد ، نه زمان. آموخته ام که تنها کسي مرا شاد ميکند ،. که بمن ميگويد ، تو مرا شاد کردي. آموخته ام که گاهي مهربان بودن. بسيار مهمتر از درست بودن است . آموخته ام که مهم بودن خوبست. ولي خوب بودن مهمتر است . آموخته ام که هرگز نبايد به هديه اي که. آموخته ام که چشم پوشي از.
تک پرستوی جزیره دوستی -
http://www.jazire6667.blogfa.com/post-25.aspx
تک پرستوی جزیره دوستی. وقتي نميتوني فرياد بزني، ناله نکن. قرن ها ناليدن به کجا انجاميد؟ به زندگي کردن تا شاهد مرگ آرزوهاي. دنیا را بد ساخته اند. کسی را که دوست داری. تو را دوست نمی دارد. کسی که تو را دوست دارد. دوستش نمی داری اما کسی که تو دوستش. داری و او هم تو را دوست دارد به رسم. و آئین هرگز به هم نمیرسند. و این رنج است. نوشته شده در پنجشنبه ۱۵ بهمن۱۳۸۸ساعت 14:48 توسط المیرا. همیشه قبرستانی در قلبت برای خاکسپاری خطای عاشقت بساز. هفته چهارم آبان ۱۳۹۰. هفته دوم آبان ۱۳۹۰. هفته چهارم مهر ۱۳۸۹.
تک پرستوی جزیره دوستی -
http://www.jazire6667.blogfa.com/post-39.aspx
تک پرستوی جزیره دوستی. ترا چون آرامش خواب پرستو. ترا چون بارش باران ز هر سو،. ترا چون گریه های بی بهانه. ترا چون جاده های بی نشانه. ترا چون نرم نرمک اشک بهاران. ترا چون رقص گل در دشت و دامان. ترا درخلوت سرد نهانی. ترا در باور اندیشه های ارغوانی. ترا چون عطر گل درسینه شب. ترا چون ماهنور در ماه نخشب. ترا چون بال پرواز. ترا چون نغمه ساز. ترا چون واژه های بی تفسیر. ترا چون بازیهای تقدیر. ترا چون جان شیرین. نوشته شده در یکشنبه ۲۹ آبان۱۳۹۰ساعت 15:49 توسط المیرا. هفته چهارم آبان ۱۳۹۰. هفته دوم آبان ۱۳۹۰.
تک پرستوی جزیره دوستی -
http://www.jazire6667.blogfa.com/post-23.aspx
تک پرستوی جزیره دوستی. من بيتابيام را به كسي نميگويم. من هرگز انتظارم را با كسي جز پرندگان سبك بال تقسيم نميكنم. من صبوريام را فقط از سنگ خارا مي آموزم. من داشتن دل دريايي را از چشمه ميآموزم. من لطافت احساسم را فقط از شبنم صبحگاه ميآموزم. من استقامتم را فقط از كوههاي سر به فلك كشيده مي آموزم. من همه چيز را از نهايت آن مي آموزم. زيرا او به من آموخته كه نهايت چيزي را بياموزم. و من اورا نهايت همه چيز ميدانم. شايد تو به نوشتهاي من بخندي. ولي من به خندههاي تو فكر ميكنم. و باز مينويسم ، مثل هميشه . یه روز خوب ...
تک پرستوی جزیره دوستی -
http://www.jazire6667.blogfa.com/post-19.aspx
تک پرستوی جزیره دوستی. آدمک اخر دنیاست بخند. آدمک عشق همین جاست بخند. دستخطی که تو را عاشق کرد. شوخی کاغذی ماست بخند. آدمک خر نشوی گریه کنی. کل دنیا سراب است بخند. آن خدایی که بزرگش خواندی. به خدا مثل تو تنهاست بخند. همیشه آرزوهاتو یک جا بنویس. و یکی یکی اون ها رو از خدا بخواه. خدا یادش نمیره که اون هارو بهت بده. اما تو یادت میره چیزایی که الان داری. مطمئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد. چون در هر بهار برایت گل می فرستد. و هرروز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند. قلب تو را انتخاب کرده و تنها اوست.
تک پرستوی جزیره دوستی - لبخند اجباری
http://www.jazire6667.blogfa.com/post-24.aspx
تک پرستوی جزیره دوستی. حتی اگر لبهایت انحنای خندیدن رابلد نیستند. حتی اگر لبخندت ژست خشک وتانخورده ی آدم بزرگ ها رابهم بزند. حتی اگر سیب سرخ نگاهت دچارکرم های حسرت شده است. حتی اگربغض های آجری سقف کوتاه دلت را زیرآوار درد خرد کرده است. حتی اگر آخرین بهارت باشد. سایه دیگر ازخورشید پیروی نکند. حتی اگر لبخند،تنها نقاب روی صورتت باشد. اگر تو درد عاشقی را می کشیدی. تو هم زهر جدایی را به تلخی میچشیدی. اگر چون من به مرگ آرزو ها میرسیدی. پشیمان میشدی از اینکه عشق را آفریدی. پسر گفت : نه ، نیستی. هفته دوم مهر ۱۳۸۹.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
ღ♥سالهای سوخته♥ღ
ღ سالهای سوخته ღ. منو باش بعد از مدتها با کلی ذوق اومدم سراغ. وبلاگم.همه چی عوض شده و خیلی از دوستان دیگه. راستی من به همه سر زدم اما نتونستم واسه کسی. نظر بذارم.نمیدونم چرا کد نمیده. من منتظرم، فراموشم نکنید دیگه. دیگه فقط وب جدیدم آپ میشه. اگه خواستین لینکش کنید! نوشته شده در سه شنبه 24 اردیبهشت1392ساعت 5:32 توسط یلدا. سلام دوستان ببخشید نبودم! این آدرس وبلاگ جدیدمه بهم سر بزنید. Http:/ man-tanha-bito.blogfa.com/. نوشته شده در پنجشنبه 19 اردیبهشت1392ساعت 8:42 توسط یلدا. تکیه بر حسرت خود خواهم زد. نوشته...
ســــــــال هــــــــای ابــــــــری
شعرهايی كه دوستشان دارم. شعرهايی كه دوستشان دارم. شاعر نيستم اما عاشق شعرم. نیمه ی تاریک ماه. به لهجه ي دل. ای تمام طیفهای آفتابی! با توام ای شور! هر چه هستی باش! نه، جز اینم آرزویی نیست:. هر چه هستی باش! قیصر امین پور ". نوشته شده در یکشنبه هشتم آبان 1390ساعت 2:6 توسط ساليان. ای جهانی محو رویت، محو سیمای کهای؟ ای تماشاگاه عالم، در تماشای کهای؟ عالمی را روی دل در قبله ی. تو چنین حیران ابروی دلارای کهای؟ شمع و گل چون بلبل و پروانه شیدای تواند. ای بهار زندگی آخر تو شیدای کهای؟ چشم میپوشی ز گلگشت خیابان بهشت.
سالهای از دست رفته
سالهای از دست رفته. شاید وقتش رو نداشته باشم، اما باید با یکی درد دل میکردم. دیدم بهترین شنونده ها دوستانی اند که ماههاست همراهمند. همتون رو دوست دارم. هرگز نگذار بروم (میترا). قبل از اینکه ادامه ی داستانم رو بگم، باید یه چیز رو روشن کنم. نمی خوام از شوهرم یه قول بی شاخ و دم تو ذهنتون بسازم. اون یه آدمه، با تمام ویژگی های خوب و بدی که هر کس میتونه داشته باشه. بدی داره، اما خوبی هم کم نداره. یه آدمه که من، با تمام اونچه که از سرمون گذشت، با همه ی وجودم دوستش دارم. شوهر من اگه این ویژگی بد رو نداشت، با دنی...
تمام ناتمام من با تو تمام میشود
تمام ناتمام من با تو تمام میشود. دیگه حرفی برای گفتن فعلا ندارم و قصد نوشتن هم ندارم . همه تون رو دست دارم و دلم براتون تنگ میشه. به امید روزی که در هوای صلح و آزادی تنفس کنیم. نوشته شده در دوشنبه چهاردهم دی 1388ساعت 12:39 توسط ریتا. دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود. تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود. عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت. فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود. دلم می خواد من باشم و تو و عشق. من باشم و تو و شور. من باشم و تو و قصه دلبستگی هامان. من باشم و تو و .
سالهای بی بهار
آوازهای یک پرنده ی مهاجر. با تمام فشفشه هایش. کلاه گشادی بود بر سرم. با دل ام می گویم که بر سر راه صبح. منشین و ستاره ها را شماره مکن. که دیگر صبحی به راه نیست. نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم آذر 1393ساعت 12:40 توسط پرنده ی مهاجر. فراتر از غرش رعد. كه دست كودك از تركه ى خيس ناظم. شعله مى كشد اى بغض بى شكيب. آسمان ات هماره ابرى تر. نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم تیر 1393ساعت 23:0 توسط پرنده ی مهاجر. چونان كوير لم يزرع،. در گمان خاربوته ى ماجراجو. و خاطراتى كه مثل اتومبيل. زير باران مانده اند.
ستاره های زمینی
درد ما را عاشقی درمان کند ای که بیماری بیا عاشق شویم. یعنی ذهنم پر از تو،خالی از دیگران. اما کنارم خالی از تو پر از دیگران. نوشته شده در شنبه 1391/12/05. ساعت 22:17 توسط یکی حرف دلم رو بخونه. این روز ها حال و هوایم فرق کرده. دلم خیلی سنگ شده. فکرم خیلی سنگین شده. اما به طرز وحشتناکی احساس سبکی میکنم! وقتی جاذبه بی رحم مرا می کوباند به سطح صیقل نخورده خاک های خون آلود زمین سرد به طرز مزحکی. بازهم معلق در یک ماده ژلاتینی که وقتی از سوراخ های دماغم بالا می رود و به افکار خرابم سلام میکند. بیزحمت نظر ندین دو...
سالهای بی کسی
توی فکر یه وبلاگ جدید هستم! دلم نمیخواد اینجا بنویسم! از توهین ها و تهمتهای توی کامنتهای خصوصی خسته شدم! ازونایی که محرم نیستند خسته شدم! دلم میخواد واسه خودم بنویسم برای اروم شدن و آروم موندنم! اما ممنوعه های دلمو نمیخوام همه بخونند! بعضی ها واقعا ظرفیت ادراک منو ندارند. هنوز که هیچ کاری واسش نکردم اما اسمشو انتخاب کردم! اگه جزو محارمین /اگه دوست دارید دلنوشته هامو بخونین باهام تماس بگیرین تا آدرس جدیدمو واستون میل کنم. سرزمین حقیقی من قلب آنهایی است که دوستشان دارم. تگ ها : خدانگهدار. خسته شدم از نوشتن.
سال های بی کسی
دريافت کد صفحه ورودي. سال های بی کسی. سال های تنهایی من. سلام دوستای عزیز نمیخام باحرفام باعث رنجشتون بشم اما این خلاصه ی من : :. اینجا حرف از عشقیه که امیدی برای داشتنش ندارم. خودمم تعجب میکنم از اینهمه عشق! اما کسی که دوسش دارم انقدر برام باارزشه. که بی هیچ خاطره ای ازش، روزامو عاشقانه با یادش سپری میکنم. پس تویی که لطف میکنی و به اینجا میای،. سعی نکن نصیحتم کنی! انتظار دارم چند ثانیه خودتو بزاری جای من،. اونموقع ست که میفهمی عشق اونه. که بدونی نمیشه اما نتونی ترکش کنی! اگرم نتونستی خودتو بزاری جای من،.
فصل پنجم اختر
وب لاگ اسد یاعیسی شایدم هردو یا چندنفردیگر. احمد شاملو سایت دوستان. حقوقدان جوان (شعر اجتماعی). موسسه تحصیلات عالی کاتب. هاشمي نژاد (فقهي حقوقي). اخبار و مقالات حقوقی (فریبا زارعی خالدآبادی). وبلاگ حقوقي راحله عزيزي. نبودنت فصل پنجم از این سال قطبی ست. که روزها و شبهایم را. اینقدر دراز و تاریک کرده! نوشته شده در تاريخ پنجشنبه بیست و یکم مهر 1390 توسط اختر از کابل. دیگه اینجا مطلب نمی نویسم. بعد از این دوستان گرامی برای دیدن مطالب حقوقی به سایت من مراجعه کنند. معرفی حقوقدانان ایرانی(ايرج گلدوزيان). حقوق م...
سالهای خاکستری يك دانشجونما
سالهای خاکستری يك دانشجونما. I fell in love with you watching Casablanca. A kiss is still a kiss in Casablanca. But a kiss is not a kiss without your sigh. یکچنین نگاهی می تونه تا عمق وجود هر مردی رو بلرزونه. نوشته شده توسط كوروش در پنجشنبه هفتم دی 1391. می وزد از سر امید نسیمی،. لیک، تا زمزمه ای ساز کند. در همه خلوت صحرا. پشت در های فروبسته. شب از دشنه و دشمن پر. از آمد و رفت شب بد چشم سمج. در همه خلوت این شهر، آوا. جز ز موشی که دراند کفنی، نیست. وندر این ظلمت جا. جز سیانوحه ی شو مرده زنی، نیست. و نمی د...
سال های دفاع مقدس
سال های دفاع مقدس. به وبلاگ سالهای مقدس خوش آمدید. پر کردن قسمت های ستاره (*) دار الزامی است! نام شما: . نام خانوادگی: . ایمیل: . پایگاه اینترنتی: . ارسال برای . پیغام: . Contact Form - Powered by: GoleNarges Tools. بسمه رب الشهدا و الصدیقین. سلام، اگر از مطالب وب سایت ما خوشتان آمده، می توانید مطالب را به راحتی از طریق خبرخوان دنبال کنید. پیشنهاد می کنیم خوراک را امتحان کنید. با تشکر مدیریت وبلاگ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. پروفایل مدیر وب سایت. ادامه امطلب.». در جنگ ایران...