during-dreams.blogspot.com
Realization Of Dreams: January 2012
http://during-dreams.blogspot.com/2012_01_01_archive.html
Tuesday, January 24, 2012. گفت تو هم مثل من دیوانه ای. پرسیدم برمی گردی به کشورت و مشغول کار می شوی؟ گفت احساس می کنم از زندگی واقعی خیلی دور شده ام. برمی گردم و کنار بقیه دوستانم مشغول کار می شوم. حرفش برایم جالب،بود. زندگی واقعی! ناهار را که تمام کردیم دوباره به آزمایشگاه برگشتیم. ساعت سه با استاد قرار امتحان گذاشته بود، دقایقی قبل .از اینکه برود وسایلش را جمع کرد با من خداحافظی کرد، برایش آرزوی موفقیت کردم تشکر کرد و رفت. 1548; احساس تعلق شاید حس خیلی خوبی باشد، حسی که هرگز به طور کامل حسش نکردم.
during-dreams.blogspot.com
Realization Of Dreams: September 2011
http://during-dreams.blogspot.com/2011_09_01_archive.html
Sunday, September 25, 2011. اولین روزهای پاییزی رو می گذرونم، خنکی هوا رو نوک بینیم و روی بازوهام احساس می کنم. همیشه اول پاییز یه حس پر انرژی به همراه داره، برای من همیشه این طور بوده! به شادی این روز های خوب، هویجی پوست می کنم، می رم توی بالکن، خودم رو میندازم روی نرده ها و هویجم رو گاز می زنم، چه لذتی. انگار هر بار صدای گاز زدن هویج تو کل محوطه می پیچه و لذتش رو چند برابر می کنه. Friday, September 23, 2011. از آدم هایی که به راه حل اعتقاد دارن خوشم میاد. Thursday, September 15, 2011. رفتم تو اتاقم و د...
during-dreams.blogspot.com
Realization Of Dreams: June 2011
http://during-dreams.blogspot.com/2011_06_01_archive.html
Saturday, June 25, 2011. یک گوشه بنشینم، روح زنده ی شهر مرا آرام کند. با آوای ترانه ها. دلم هوای ایران می کند. کاش یه چیز دیگه آرزو کرده بودم. Wednesday, June 15, 2011. دوست دارم مثل آن وقت ها دلم برایت تنگ شود، منتظر آمدنت شوم و هر لحظه که ساعت آمدنت نزدیک می شود، خوشحال تر شوم. بعد خودم را به بی خیالی بزنم که نیامدی، وقتی در بی خیالی ام غرق شدم پیدایت شود و من غافلگیر شوم. Thursday, June 02, 2011. چند وقتیست می نویسم و پاک می کنم، دوست دارم باز هم بنویسم. Subscribe to: Posts (Atom). The Eyes Of Camera.
during-dreams.blogspot.com
Realization Of Dreams: June 2012
http://during-dreams.blogspot.com/2012_06_01_archive.html
Monday, June 11, 2012. میام که اینجا یه پستی بذارم، آدرسش رو یادم نمیاد انقدر که سر نزدم. چند وقته الان؟ الان تنها چیزی که می تونم ازش بنویسم صدای بلبلیه که از بیرون پنجره میاد. آدم ها با گذشت زمان محافظه کار می شن! تجربه آدمیزاد رو عوض می کنه سرم درد می کنه از فکر زیاد امروز رو به خودم تعطیلی دادم. Subscribe to: Posts (Atom). Flash music player should have been here! 160;میام که اینجا یه پستی بذارم، آدرسش رو یادم نمیاد . The Eyes Of Camera. I believe in diversification. نوشته های ویرایش نشده.
during-dreams.blogspot.com
Realization Of Dreams: January 2011
http://during-dreams.blogspot.com/2011_01_01_archive.html
Sunday, January 30, 2011. Miracle happens to those who believe in it, even if others don't! Sunday, January 23, 2011. در پس جملات و ادای محکم کلماتشان، لطافت و محبتی دلنشین نهفته است. چیزی وجود دارد که فراتر از کلام و زبان است، چیزی که آدم ها را به هم وصل می کند و به آن ها فرصت می دهد خواسته های هم را دریابند و به هم کمک کنند. به همین دلیل تشکر جز اولین کلماتی که از هر زبان می آموزیم. Thursday, January 20, 2011. Sunday, January 16, 2011. Monday, January 10, 2011. Monday, January 03, 2011. پرسیدن سوال "در...
during-dreams.blogspot.com
Realization Of Dreams: February 2011
http://during-dreams.blogspot.com/2011_02_01_archive.html
Wednesday, February 23, 2011. تو که هیچ وقت حرف تازه ای نداری، همیشه همون سوالای تکراری اعصاب خرد کن رو می پرسی! اعصاب خرد کن از این نظر که مثل یه نوار ضبط شده هر بار همون ها رو تکرار می کنی! و من باید همه رو به ترتیب مثل یه نوار ضبط شده با متانت جواب بدم و مثل احمق ها لبخند بزنم که به نظر بیاد از سوالات ناراحت نیستم! می دونی چی بیشتر آزارم می ده؟ اینکه وقتی می دونی از این شرایط ناراحت می شم بیشتر روش اصرار می کنی و هر بار تاکیدت رو هم بیشتر می کنی! Monday, February 14, 2011. Tuesday, February 01, 2011.
efaazaat.blogfa.com
افاضات - منظومههاى عاشقى
http://efaazaat.blogfa.com/post-317.aspx
هر زن ستارهاى ست استوار. هر مرد سياركى سرگردان. كه در كهكشان حيات. گهگاه به ميدان جاذبهى ستارهاى گرفتار مىشود. و گرد آن آغاز به طواف مىكند. و بعد يا سقوط و انهدام. و يا دو ار تا ابد. و يا رها تا ستارهاى و جذبهاى دگر. و يا چنان گريز. بسان سنگريزهاى ز پلخمان كودكى چموش. كه دست هيچ ستارهاى به گرد آن شهاب نمىرسد هرگز. نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۸۹ساعت توسط شیخ. بی تو یک عمر به مردن بگذشت. هفت سال در تبت. فردی به نام من از خانه بیرون نرفته ولی گم شده است. داماد ایرانی برای عروس دریایی. جيغ و داد نو.
during-dreams.blogspot.com
Realization Of Dreams: August 2011
http://during-dreams.blogspot.com/2011_08_01_archive.html
Wednesday, August 31, 2011. See with your heart, and love with your eyes. Monday, August 29, 2011. همیشه دل آدم می سوزد از آدم هایی که دیر می شناسیشان و زود باید بروند. زودتر از آن می روند که از بودنشان سیر شوی، و وجود اندک تکرار ناپذیرشان را برای همیشه بر خاطرت حک می کنند. می شوند کارت پستالی که روزی غیرمنتظره در صندوق پست می یابیشان، تلفنی غیرمنتظره که خبر از بازگشت غیرمنتظره شان برای دیدار می دهد، این آدم ها تکرار نمی شوند از هر کدامشان فقط یکی هست، فقط چه حیف که زود می روند. Wednesday, August 24, 2011.
efaazaat.blogfa.com
افاضات - شهریار دل
http://efaazaat.blogfa.com/post-331.aspx
از در که میآید/ تمام انوار جهان از پیاش/ اتاق کوچکم را/ روشنا قبلهی این شهر خمود میکنند. از در که میآید/ شاپرکان جوان/ قاصدک به دهان/ دور شمع خانهام سجود میکنند. از در که میآید/ سرم از سپاس/ بر خاک میساید/ و جان و دلم از وجد، فریاد وجود میکنند. از در که میآید/ به چنین شکوه و برازندگی/ دلیل اتصال من به زندگی/ مادر. نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم مهر ۱۳۸۹ساعت توسط شیخ. بی تو یک عمر به مردن بگذشت. هفت سال در تبت. فردی به نام من از خانه بیرون نرفته ولی گم شده است. داماد ایرانی برای عروس دریایی. که آبش برده بود.
efaazaat.blogfa.com
افاضات - مردمان این زمستان
http://efaazaat.blogfa.com/post-370.aspx
این یکی ماه چطور؟ این ماه را کجا بودم؟ این یکی را رفتم زندان. در خانه و محبس، همچو آن شیران از پاستور تا بهبهان. سی روز هم تحمل نکردم حال آنکه ضیاء و بهاره و مجید و عماد قرار سه هزار روزه دارند. خواستم چیزی نخورم، یک روز هم دوام نیاوردم و مهدی چهل روز است که غذا نخورده. و حالا برگشتهام اما میثم و سهراب، اشکان و ندا، ترانه و مصطفی، رامین و امیرارشد، صانع و محمد برنمیگردند. نوشته شده در دوشنبه یکم اسفند ۱۳۹۰ساعت توسط شیخ. بی تو یک عمر به مردن بگذشت. هفت سال در تبت. داماد ایرانی برای عروس دریایی. ما دو نفر .