sepehratefi.net

iranwoman.blogspot.com

بهار نارنج بر "دار: December 2014

http://iranwoman.blogspot.com/2014_12_01_archive.html

بهار نارنج بر "دار. توی اولین اعترافات و خواهش هام، اون روزهای اول، ازش خواسته بودم منو از آدما جدا کنه. خیلی صادقانه گفته بودم میخوام تنها زندگی کنم، گیریم توی یه روستای پرت، یه روستای بدون امکانات. گفته بودم آسیبی که توی10 سال گذشته (خصوصا سال 91) از آدم ها خوردم انقدر عمیق و کاری بوده که الان از من جز یه موجود جامعه گریز و فوبیای صدمه خوردن ِ دوباره، چیزی نمونده. خوشبختي ِ اين روزها را روي. تخت یک نفره مان جا خوش داده ایم. يادت مي آيد؟ گفتم چيزي به مرگم نمانده. گفتی بیا برویم. و تو فقط گوش مي دادي باز.

iranprison.blogspot.com

IranPrison: December 2007

http://iranprison.blogspot.com/2007_12_01_archive.html

Saturday, December 29, 2007. نون قرار است در يك نمايش بازي كند و به من مي گويد دوست دارد نقش جادو گر را بازي مي كرد اما به او نقش يك جهانگرد را داده اند.نون زياد حرف مي زند اما انگار مغزش در حال انفجار است و اين كلمات را بايد به كسي ديگر تحويل بدهد. من دوست دارم تا صبح از صحراي گبي در مغولستان و گنجي كه آنجا مدفون است براي نون بگويم و اينكه با يد رفت .مي روم ديگر جايز نيست. نون مي خندد و مي گويد در صحراي مغولستان حتما فاميل هايش را پيدا خواهد كرد. زنگ را مي زنند. در گلوگاه من درخت سیبی هست. ادامه بازداشت...

iranprison.blogspot.com

IranPrison: September 2007

http://iranprison.blogspot.com/2007_09_01_archive.html

Thursday, September 27, 2007. صداي عشق تنها در دل هشيار مي پيچد. بيا ميخانه آنجا هم صداي يار مي پيچد. مخور صائب فريب فضل آن عمامه زاهد. كه در گنبد زبي مغزي صدا بسيار مي پيچد. پي نوشت يكم: ندارد. پي نوشت دوم: احتياط كنيد طوفان نشانه هايش يكسان نمي ماند. پي نوشت سوم:مي خندم.زبان مشترك آدمياني كه با خالي درون شان كنار آمده اند. از ته دل مي خندم تا اشك هايم را ارثيه بگذارم براي خشكسالي دنيا كه دور نيست ، كه دير نيست. مطلب را به بالاترین بفرستید:. نوشته شده توسط پروانه وحیدمنش در 11:51 PM. بيست و هفتم تيرماه:...

iranwoman.blogspot.com

بهار نارنج بر "دار: January 2015

http://iranwoman.blogspot.com/2015_01_01_archive.html

بهار نارنج بر "دار. ویدئوی گذاشته شده روی پیج "بنیاد کودک " رو تماشا میکنم و نمیدونم دقیقا به رقص کدوم یکی از بچه ها که می رسه حس میکنم دلم میخواد سرمو بزارم روی میز و گریه کنم. های های گریه کنم. بچه ها میتونن باعث گریه ام بشن. مدتهاست که بچه ها با اون بی دفاعی و معصومیت و مظلومیتشون من رو به زانو در میارن. بچه ها، هرجا، توی هر مرز و جغرافیایی. پن) ویدئوی منتشر شده توسط بنیاد کودک را می توانید ببینید. Subscribe to: Posts (Atom). View my complete profile. این اوّلین علامت دریا گزیدگی است. A من و منa.

iranwoman.blogspot.com

بهار نارنج بر "دار: June 2015

http://iranwoman.blogspot.com/2015_06_01_archive.html

بهار نارنج بر "دار. شبیه حس قل خوردن به تهه بچگی ها. به روزهای موهای چتری، دمپایی قرمز گلی پروانه دار. به شبهای مشق و صبح های مانتو سورمه ایی های کریه. شبیه حس قل خوردن به اون روزهایی که خواهر و برادرم با ما زندگی میکردن . اون روزها که هیچکدوممون انقدر درگیر زندگی نبودیم. یاد آوری اون سالهای فقر. سختی. فرفره کاغذی. پشمک. چرخ و فلکی توی کوچه. یک عاشقانه روی انگشتان من گیر کرده است. امشب روی دکمه های پیراهنت می نویسمش اگر با آن پیراهن مردانه ی سفیدت به خوابم بیایی. روی دست صبح هایم مانده ام. آدمی زاد است و.

iranwoman.blogspot.com

بهار نارنج بر "دار: November 2013

http://iranwoman.blogspot.com/2013_11_01_archive.html

بهار نارنج بر "دار. صدای نوحه می آید. در کوچه یک ردیف زنان سیاه نشسته اند و در جیب هایشان چاقوی میوه خوری دارند. مرد میان مرثیه اش ضجه می زند و زنان شیون می کنند. در کوچه باد می آید و چادر ها پریشان می شوند. زن ها چنگ می زنند بر چادر. من چنگ می زنم در موهایم. مرد بلند بلند به من اشاره می کند. من دست دخترم را محکم گرفته ام و به انتهای کوچه سرک می کشم. دخترم مویی بر سرش نیست. زنی چاقوی میوه خوری اش را روی حلقوم من تیز می کند. گیس های دخترم در دستان مرد گره خورده. مرد شلاقش را بلند می کند. دخترم جیغ نمی زند.

iranwoman.blogspot.com

بهار نارنج بر "دار: April 2015

http://iranwoman.blogspot.com/2015_04_01_archive.html

بهار نارنج بر "دار. برای تقویمی که میگوید آخر هفته روز مادر است. برای مادرانگی سقط شده ام. برای حسرتی که در هیچ کلامی نخواهد گنجید. هی راه می روم در پیاده رو تا بزرگ شود. هی حرف می زنم با بچه ها تا بفهمد. هی بازی پشت بازی, عکس پشت عکس؛ خواب پشت خواب. زنی در من است که تمام این هفته را بهانه می گیرد و تمام شب ها بغض خواهد کرد. دلش مادرانگی می خواهد. سایه اش باردار است. و من نمی دانم سایه اش را کجا پنهان کنم. که شکم برآمده اش روی سنگفرش خیابان ها رد نیاندازد. و آدمها از رویش رد نشوند. با آدم تنها دعوا نکنید...