shereroghaye.blogfa.com

dulab.blogfa.com

دولاب تهران ـ ـ ـ ـ ـ ـ dolab.ir - مراسم‌ها و مناسبت‌ها

http://www.dulab.blogfa.com/cat-4.aspx

دولاب تهران dolab.ir. تاريخچه، تصاوير، اخبار و رويدادهاي دارالمؤمنين تهران. مزار شهداي گمنام و بقعه چهل تن دولاب دارالمؤمنين تهران. بزرگان و خادمان اهلبيت. اماكن مذهبي و فرهنگي. مسجد محبين حضرت زهرا. بقعه چهل تن دولاب. مسجد محبین حضرت زهرا. براي شركت در مسابقات كتابخواني نورالائمه اينجا كليك كنيد. فهرست موضوعي مطالب سايت. تاريخ : سه شنبه سوم بهمن ۱۳۹۱. ما نمانیم و کار ما مان د کار دنیا همیشه بر عکس است. براي مشاهده فهرست موضوعي مطالب سايت اينجا. مطالب خود را براي ما ارسال كنيد:. ارسال توسط مهدي ابوطالبي.

sheresamera.blogfa.com

شعر درباره امامان سامراء - شعر سیدرضا موید برای حضرت هادی(ع)

http://www.sheresamera.blogfa.com/post-17.aspx

شعر درباره امامان سامراء. در این وبلاگ اشعار شاعران را درباره امام هادی(ع) و امام حسن عسگری (ع) می خوانیم. شعر سیدرضا موید برای حضرت هادی(ع). ای در سپهر مجد و شرف ، رويت آفتاب. در بزم ما بتاب و رخ از دوستان متاب. از پا فتاده ايم، ز رحمت تو دست گير. ما را كه دل ز آتش داغت بود كباب. جمعيم ما و ليك پريشان به ياد تو. وز ما شكسته تر دل زهرا و بوتراب. يا هادی المضل ين ، كز مردم ضلال. جسمت در التهاب و روانت در التهاب. تو آفتاب عالمی و از افول تو. افتاده است در همه ذرات انقلاب. ای آيت توكل و ای آيه ی رضا.

sheremojtaba.blogfa.com

شعر امام حسن مجتبی علیه السلام - چند رباعی از یوسف رحیمی برای میلاد امام حسن مجتبی(ع)

http://www.sheremojtaba.blogfa.com/post-35.aspx

شعر امام حسن مجتبی علیه السلام. چند رباعی از یوسف رحیمی برای میلاد امام حسن مجتبی(ع). امشب که فرشتگان سخن می گویند. گویا سخن از زبان من می گویند. ذکر لبشان شنیدنی تر شده است. در ارض و سما حسن حسن می گویند. خاک قدمش شمیم جنت دارد. در هر نفسش عطر اجابت دارد. اعجاز محمدی ست در چشمانش. از بس که به جد خود شباهت دارد. ای زمزمه صبح و نسیم ادرکنی. آئینه رحمان و رحیم ادرکنی. ای در کرم و سخاوت و آقایی. بی خاتمه ، ایها الکریم ادرکنی. مانند علی لحن فصیحی داری. در چهره خود نور ملیحی داری. آقا حرم الله شده دلهامان.

sheremojtaba.blogfa.com

شعر امام حسن مجتبی علیه السلام - شعر علیرضا لک برای میلاد امام حسن مجتبی(ع)

http://www.sheremojtaba.blogfa.com/post-32.aspx

شعر امام حسن مجتبی علیه السلام. شعر علیرضا لک برای میلاد امام حسن مجتبی(ع). جان میتپد از خوبی یاری که گرفتیم. آقای کریم است نگاری که گرفتیم. پاکیزه شد آیینه محراب سحر ها. رفته غم آن گرد و غباری که گرفتیم. از ثانیه تا ثانیه اش عطر بهشت است. با این همه احساس بهاری که گرفتیم. دیدند قلمکاریتان را به دل ما. زیباست خط و نقش و نگاری که گرفتیم. نذر نفس گرم شما بود. دو نان از. نانوای خیابان کناری که گرفتیم. با لقمه ای از سفره تان تا به همیشه. سیریم از این داری و نداری که گرفتیم. گفتند اذان وقت غزلخوانی من شد.

sheremojtaba.blogfa.com

شعر امام حسن مجتبی علیه السلام - محمدعلی بیابانی

http://www.sheremojtaba.blogfa.com/cat-8.aspx

شعر امام حسن مجتبی علیه السلام. شعر محمدعلی بیابانی برای امام حسن(ع). باز هم زائر سپیده شدم. در حوالی عشق دیده شدم. مرده بودم و با نگاه شما. مثل روحی به تن دمیده شدم. تا بیایم مرا صدا زده ای. نام من گفتی و شنیده شدم. از قدم های با طراوت تو. مثل باران شدم چکیده شدم. میوه ی کال شاخه ای بودم. که به لطف شما رسیده شدم. تا به بار آمدم مرا کندی. با دو دستی کریم چیده شدم. تو مرا از خودم جدا کردی. و برای خودت سوا کردی. مثل باران همیشه می باری. با قدومت بهار می آری. در کویر دلم بگو آیا. دانه عشق خود نمی کاری.

sheremamhosein.blogfa.com

اشعار شاعران برای امام حسین علیه السلام - شعر محمدرضا شفیعی کدکنی برای امام حسین(ع)

http://www.sheremamhosein.blogfa.com/post-84.aspx

اشعار شاعران برای امام حسین علیه السلام. شعر محمدرضا شفیعی کدکنی برای امام حسین(ع). باز در خاطرهها، یاد تو ای رهرو عشق. شعلة سرکش آزادگی افروخته است. یک جهان، بر تو و بر همت و مردانگیات. از سر شوق و طلب، دیدة جان دوخته است. نقش پیکار تو، در صفحة تاریخ جهان. میدرخشد، چو فروغ سحر از ساحل شب. پرتواش بر همه کس تابد و میآموزد. پایداری و وفاداری، در راه طلب. چهر رنگین شفق، میدهد از خون تو یاد. که ز جان، بر سر پیمان ازل ریخته شد. راست، چون منظرة تابلوی آزادیست. که فروزنده به تالار شب آویخته شد. شعر حضرت محمد (ص).

shereghasem.blogfa.com

اشعار درباره حضرت قاسم عليه السلام - نیرتبریزی

http://www.shereghasem.blogfa.com/cat-11.aspx

اشعار درباره حضرت قاسم عليه السلام. شعر نیر تبریزی برای حضرت قاسم(ع). قاسم آن نو باوه باغ حسن. گوهر شاداب دریاى محن(1). شیر مست جام لبریز بلا. تازه داماد شهید کربلا. چارده ساله جوان نونهال. برده ماه چارده شب را به سال. قامتش شمشاد باغستان عشق. روش مرآت نگارستان عشق. در حیا فرزانه فرزند حسن. در شجاعت حیدر لشگر شکن. با زبان لابه نزد شاه شد. خواستارم عزم قربانگاه شد. گفت شه کاى رشک بستان ارم. رو تو در باغ جوانى خوش به چم(2). همچو سرو از باغ غم آزاد باش. شاد زى و شاد بال و شاد باش. مهلا اى زیبا تذر و خوش خرام.

shereghasem.blogfa.com

اشعار درباره حضرت قاسم عليه السلام - شعر حبیب چایچیان (حسان) برای حضرت قاسم(ع) 2

http://www.shereghasem.blogfa.com/post-20.aspx

اشعار درباره حضرت قاسم عليه السلام. شعر حبیب چایچیان (حسان) برای حضرت قاسم(ع) 2. بسکه ميدان رفتن تو ، بر عمويت مشکل است. دست يابي تو ، بر اين آرزويت مشکل است. ديگر از هجران مگو ، اي يادگار مجتبي. بر مشام جان ، فراق عطر و بويت مشکل است. بر دلم آتش مزن ، اي ميوه قلب حسن. چون مرا بشنيدن اين گفتگويت مشکل است. سن تو جانا مناسب با چنين پيکار نيست. جنگ تو ، با لشکري در روبرويت مشکل است. سخت باشد ، ناسزا بشنيدن از هر ناکسي. گفتگو با دشمن بي آبرويت مشکل است. اي که واجب نيست ، در اين سن تو ، صوم و صلوه. اینجا شعره...

sheremojtaba.blogfa.com

شعر امام حسن مجتبی علیه السلام - آیت الله غروی اصفهانی

http://www.sheremojtaba.blogfa.com/cat-6.aspx

شعر امام حسن مجتبی علیه السلام. شعر آیت الله غروی اصفهانی برای امام حسن مجتبی(ع) (2). هرگز دلی ز غم چو دل مجتبی نسوخت. ور سوخت ز اجنبی دگر از آشنا نسوخت. هر گلشنی که سوخت ز باد سموم سوخت. از باد نوبهار و نسیم صبا نسوخت. چندان دلش ز سرزنش دوستان گداخت. کز دشمنان ز هر بد و هر ناسزا نسوخت. از هر خسی چو آن گل گلزار معرفت. شاخ گلی ز گلشن آلعبا نسوخت. جز آن یگانه گوهر توحید را کسی. ز الماس سوده لعل لب دلربا نسوخت. هرگز برادری به عزای برادری. در روزگار، چون شه گلگون قبا نسوخت. باور مکن دلی که چو قاسم به ناله شد.

shereghasem.blogfa.com

اشعار درباره حضرت قاسم عليه السلام - شعر زهرا بشری موحد برای حضرت قاسم(ع)

http://www.shereghasem.blogfa.com/post-17.aspx

اشعار درباره حضرت قاسم عليه السلام. شعر زهرا بشری موحد برای حضرت قاسم(ع). این بار طوفانی به سوی دشت، عازم بود. سهم حسن از کربلا، غوغای قاسم بود. عطر مدینه لا به لای گیسوانش داشت. از بچه های کوچه های آل هاشم بود. از روز تشییع پدر تا کربلا بارید. باران تیر عشق یک ریز و مداوم بود. پیراهن اش غارت شد اما این که چیزی نیست. وقتی که انگشت عمو هم از غنائم بود. سر را جدا کردند اما عمه می پرسید. آیا برای بردن سر، نیزه لازم بود؟ زینب که روی نیزه هفتاد و دو سر دیده است. در کودکی تشییع مفقود الاثر دیده است.