simorgh31.blogfa.com

jazirehgham.blogfa.com

مرگ تدریجی -

http://www.jazirehgham.blogfa.com/post-46.aspx

توی دنیایی که قلبا ، هر کدون یه جا اسیرن. کاش به فکر اونا باشیم که از این زمونه سیرن. اونا که تو عصر آهن ، تشنه ی یه جرعه یادن. کاش که دست کم نگیریم ، اینجور آدما زیادن. نذاریم که تو چشاشون ، بشینه دونه ی اشکی. اونا فانوسن و خاموش ، آره فانوسای مشکی. دنیاشون شاید یه شهره ، خالی از قهر و دو رنگی. توی سینشون یه قلبه جای این دلای سنگی. چهرشون شاید به ظاهر مث دیگران نباشه. اما نور مهربونی ، توی شهرمون می پاشه. غم چشماشون عجیبه ، توی خاطرا می مونه. ما ازش خبر نداریم ، چیزی رو که اون می دونه. مرگ تدريجي خودش د...

jazirehgham.blogfa.com

مرگ تدریجی -

http://www.jazirehgham.blogfa.com/post-34.aspx

بی تو خواهم مرد. نوشته شده در پنجشنبه هفتم آذر ۱۳۸۷ ساعت 17:16 توسط حسین. قالب وبلاگ : : كدهای جاوا. مرگ تدريجي، نه براي خودكشي است نه براي يادآوري آن. مرگ تدريجي قصهي جدايي من از باران است. قصهي شمعها و پنجرههاي گريان اتاقم. قصهي دور شدن از يك فرشته، كه ديگر نيست. قصهي پاييز و زمستان، باران و برف. ميدانم كه بالاي ابرها هم باران ميبارد. سوگند خواهم خورد تا آخرين لحظهي مرگم،. حرمت شمعها را خواهم داشت. اما نفرين ميكنم، آدمهايي كه سوگندشان را فراموش كردند. مرگ تدريجي خودش در روز تولد خواهد مرد،.

jazirehgham.blogfa.com

مرگ تدریجی - عشق

http://www.jazirehgham.blogfa.com/post-36.aspx

کناره هرقطره اشک *. این قدر خاطره داری *. که گوی قدریک قرنه. گلوم میسوزه ازعشق *. عشقی که مثل زهره. ولی بی عشق توهردم *. خنده با لبهای من قهره. درست با منی اما *. به این بودن نیازارم. تو که حتی با چشماتم *. نمیگی آه دوست دارم. اگه گفتی دوست دارم *. فقط بازی لبهات بود. وگرنه رنگ خودخواهی *. نشسته توی چشمهات بود. هر چی عشق توی دنیا *. من می خواستم مال ماشه. اما تو هیچ وقت نزاشتی *. فکر می کردم بایه بوسه *. با تو هم خونه میمونم. نمی دونستم نمیشه *. آخه بی تو نمی تونم. گله میکنم من ازتو *. زمونه گرگ وعشق تو *.

jazirehgham.blogfa.com

مرگ تدریجی -

http://www.jazirehgham.blogfa.com/post-38.aspx

نوشته شده در چهارشنبه بیستم آذر ۱۳۸۷ ساعت 0:46 توسط حسین. قالب وبلاگ : : كدهای جاوا. مرگ تدريجي، نه براي خودكشي است نه براي يادآوري آن. مرگ تدريجي قصهي جدايي من از باران است. قصهي شمعها و پنجرههاي گريان اتاقم. قصهي دور شدن از يك فرشته، كه ديگر نيست. قصهي پاييز و زمستان، باران و برف. ميدانم كه بالاي ابرها هم باران ميبارد. سوگند خواهم خورد تا آخرين لحظهي مرگم،. حرمت شمعها را خواهم داشت. اما نفرين ميكنم، آدمهايي كه سوگندشان را فراموش كردند. مرگ تدريجي خودش در روز تولد خواهد مرد،. دل نوشته های یک انسان.

jazirehgham.blogfa.com

مرگ تدریجی - خدانگهدار

http://www.jazirehgham.blogfa.com/post-32.aspx

از جداشدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ. گریه کردم و نوشتم نازنینم یا تو یا مرگ. به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار. تو با خنده ای نوشتی هم قفس خدا نگهدار. بنویس مهلت موندن یه نفس بود. سهم من از همه دنیا یه قفس بود. بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم. سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم. من که تو بن بست غربت. زخمی از آوار پاییز. فکر چشمای تو بودم. با دلی از گریه لبریز. شب عاشقونه ی من که حروم شد. مهلتی بودن با تو که تموم شد. ندونستم باید از تو می گذشتم. وقتی از غربت چشمات می نوشتم. یه روز خوب* * *.

jazirehgham.blogfa.com

مرگ تدریجی -

http://www.jazirehgham.blogfa.com/post-47.aspx

روزای خیلی طلایی یادته؟ روزای خیلی طلایی یادته؟ روز ترس از جدایی، یادته؟ روز تمرین اشاره یادته؟ شب چیدن ستاره یادته؟ شعرای کتاب درسی یادته؟ یادته گفتی می ترسی ،یادته؟ عکسمون تو قاب عکس و ، یادته؟ بله بدون مکث و یادته؟ دستمون تو دست هم بود یادته؟ غصه هامون کم کم بود، یادته؟ چشم نازت مال من بود یادته؟ دیدن من غدغن بود یادته؟ روزگار قهر و آشتی یادته؟ هیج کس و جز من نداشتی ، یادته؟ قول دادی پیشم بمونی، یادته؟ روزای بی غم و غصه یادته؟ ببینم اول قصه یادته؟ عصر ابراز علاقه یادته؟ خبر خوش کلاغه ،یادته. اسمم و گذ...

jazirehgham.blogfa.com

مرگ تدریجی - آرزوی محال

http://www.jazirehgham.blogfa.com/post-37.aspx

کاشکی میشد یه روز بیای تا خودمو فدات کنم. تموم لحظه هام ومن قربونی نگات کنم. کاشکی یه روزتو قلب تو جایی برای من می موند. تا من تموم قلبمو بنام اون چشات کنم. کاشکی یه روزی قدمات مهمون چشم من میشد. که کوچه های شهرمو چراغونی برات کنم. نوشته شده در پنجشنبه چهاردهم آذر ۱۳۸۷ ساعت 13:37 توسط حسین. قالب وبلاگ : : كدهای جاوا. مرگ تدريجي، نه براي خودكشي است نه براي يادآوري آن. مرگ تدريجي قصهي جدايي من از باران است. قصهي شمعها و پنجرههاي گريان اتاقم. قصهي دور شدن از يك فرشته، كه ديگر نيست. حرمت شمعها را خواهم داشت.

jazirehgham.blogfa.com

مرگ تدریجی -

http://www.jazirehgham.blogfa.com/post-41.aspx

نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم فروردین ۱۳۸۸ ساعت 0:40 توسط حسین. قالب وبلاگ : : كدهای جاوا. مرگ تدريجي، نه براي خودكشي است نه براي يادآوري آن. مرگ تدريجي قصهي جدايي من از باران است. قصهي شمعها و پنجرههاي گريان اتاقم. قصهي دور شدن از يك فرشته، كه ديگر نيست. قصهي پاييز و زمستان، باران و برف. ميدانم كه بالاي ابرها هم باران ميبارد. سوگند خواهم خورد تا آخرين لحظهي مرگم،. حرمت شمعها را خواهم داشت. اما نفرين ميكنم، آدمهايي كه سوگندشان را فراموش كردند. مرگ تدريجي خودش در روز تولد خواهد مرد،. یه روز خوب* * *.

jazirehgham.blogfa.com

مرگ تدریجی - تنها

http://www.jazirehgham.blogfa.com/post-33.aspx

چرا غم ها نمی دانند که من سلطان غمهایم بیا ای دوست با من باش که من تنهای تنهایم. نوشته شده در دوشنبه چهارم شهریور ۱۳۸۷ ساعت 20:28 توسط حسین. قالب وبلاگ : : كدهای جاوا. مرگ تدريجي، نه براي خودكشي است نه براي يادآوري آن. مرگ تدريجي قصهي جدايي من از باران است. قصهي شمعها و پنجرههاي گريان اتاقم. قصهي دور شدن از يك فرشته، كه ديگر نيست. قصهي پاييز و زمستان، باران و برف. ميدانم كه بالاي ابرها هم باران ميبارد. سوگند خواهم خورد تا آخرين لحظهي مرگم،. حرمت شمعها را خواهم داشت. مرگ تدريجي خودش در روز تولد خواهد مرد،.

jazirehgham.blogfa.com

مرگ تدریجی - عشق واقعی

http://www.jazirehgham.blogfa.com/post-52.aspx

شخصي مشغول تخريب ديوار قديمي خانه اش بود تا آنرا نوسازي كند. توضيح اينكه منازل ژاپني بنابر شرايط محيطي داراي فضايي خالي بين ديوارهاي چوبي هستند. اين شخص در حين خراب کردن ديوار در بين آن مارمولکي را ديد که ميخي از بيرون به پايش فرو رفته بود. دلش سوخت و يک لحظه کنجکاو شد. وقتي ميخ را بررسي کرد خيلي تعجب كرد! اين ميخ چهار سال پيش، هنگام ساختن خانه کوبيده شده بود! اما براستي چه اتفاقي افتاده بود؟ كه در يک قسمت تاريک آنهم بدون كوچكترين حرکت، يك مارمولک توانسته بمدت چهار سال در چنين موقعيتي زنده مانده!