sokoote-sarshar.blogsky.com
خاکستری سرد زمین....خاکستری سرد زمین.... -
http://sokoote-sarshar.blogsky.com/
خاکستری سرد زمین.... -
http://sokoote-sarshar.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
39
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
0.268 sec
SCORE
6.2
خاکستری سرد زمین.... | sokoote-sarshar.blogsky.com Reviews
https://sokoote-sarshar.blogsky.com
خاکستری سرد زمین.... -
خاکستری سرد زمین....
http://www.sokoote-sarshar.blogsky.com/page/3
بعد از مدت ها یادداشت جدید رو باز کردم تا بنویسم. از اتفاقات این مدت. از تجربه های تکرار نشدنی زندگی مجردی در تهران.از همه چیز.اما واقعا نمیدونم چطور اون لحظه ها رو به تصویر بکشم.راستی چطور میشه این همه استحاله رو از پس کلمات ناتوان توصیف کرد؟ هر روز وجهی بکر از من آشکار میشه و من ناتوانم از کشیدن بار این تفاوت ها.من به خودی که هر روز در حال دگردیسی و فاصله گرفتن از اطرافیانش هست نمیرسم! چند خط به خدا :. نوشته شده در یکشنبه 19 تیرماه سال 1390ساعت 01:13 ق.ظ توسط some one. دارم راجع به عرفان مولانا مطالعه ...
دستهبندی یادداشتهای من - خاکستری سرد زمین....
http://www.sokoote-sarshar.blogsky.com/category/cat-1
اینجا رو دوست ندارم! دارم نقل مکان میکنم. به زودی آدرسش رو اینجا میذارم. نوشته شده در یکشنبه 30 مردادماه سال 1390ساعت 02:51 ق.ظ توسط some one. میدونی . تعهد همیشه من رو میترسونه . کاش میتونستم واسه گرفتن این تصمیم بزرگ از خودت کمک بگیرم! پ ن : من لبریزم.از نیاز به تو! چقدر همه چیز فرق میکنه! نوشته شده در پنجشنبه 27 مردادماه سال 1390ساعت 03:03 ق.ظ توسط some one. میدونی .من خودخواه ترین آدم روی کره زمین هستم. نوشته شده در چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390ساعت 12:28 ق.ظ توسط some one. تعداد بازدید ها: 50371.
خاکستری سرد زمین....
http://www.sokoote-sarshar.blogsky.com/1389/11
این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است. برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید. نوشته شده در یکشنبه 1 اسفندماه سال 1389ساعت 11:30 ب.ظ توسط some one. I could not ask for more. Lieing here with you. Listenin' to the rain. Smilin just to see. The smile upon your face. These are the moments. I thank god that I'm alive. These are the moments I remember all my life. I've found all I've waited for. And I could not ask for more. Looking in your eyes. Seein' all I need. Is everything to me. بغض کردم...
شناسنامه some one
http://www.sokoote-sarshar.blogsky.com/profile/6753633798
خاکستری سرد زمین....
http://www.sokoote-sarshar.blogsky.com/page/4
شباهت عجیبی دارند باهم.و میشه گفت یه جورایی بهم پیوند خوردند. میدونم تا عاشق نشم این هوا از سرم نمیره .میدونم باز هم باید مثل یه لشکر شکست خورده بقیه توانم رو جمع کنم و خودم رو برای جنگیدن دوباره آماده کنم.زندگی یعنی همین! فقط کاش میشد ادعای عاشقی کرد و عشق نورزید. دست های من تنهاست.دستهای من عجیب امنیت دستهات رو میخواد غریبه. اگه پاستیل کشف نشده بود قطعا زندگی بی مفهوم بود! نوشته شده در دوشنبه 29 فروردینماه سال 1390ساعت 04:55 ب.ظ توسط some one. داشتم توی نت راجع بهش سرچ میکردم که یه تعریف جالب دیدم.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
تکه تکه های زندگی من
http://www.saharri.blogsky.com/1389/07
تکه تکه های زندگی من. چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم. یکشنبه 25 مهرماه سال 1389. بحث این هفته کارگروه هم ادامه بحثهای بهداشت روان بود و اینکه چه عواملی بهداشت روانی آدمها رو بیشتر به خطر میندازه. اگر ته خطر رو بذاریم ۱۰۰ طبق تحقیقات جهانی طلاق رتبه ۱۰۰ رو به خودش اختصاص میده (فارسیش میشه طلاق تا اندش میرینه تو اعصاب و روح و روان آدم). رتبه بعدی مال خانواده ای است که دچار بحران طلاق میشه(منظور پدر و مادر و بچه هان اگه باشن). فلذا لختی به خودم حق دادم و دیدم خیلی هم حق دارم در بسیاری موارد. ۵ شنبه ای ک...
لینکهای روزانه - تکه تکه های زندگی من
http://www.saharri.blogsky.com/dailylink
تکه تکه های زندگی من. چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم. لازم نیست مرد باشی.نامرد نباشی کافیست. و این بار شوخی من با خدا . ادامه شوخی های خدا با من. ای آدمی که به تو بدهکارم. شوخی های خدا با من. دختری که قلبش در چشمهایش می تپد. لیست کامل عناوین یادداشتها. خانه من - محمد اوتادی. حرف های دلتنگی - صبا. خاکستری سرد زمین - دختر ماه. روزمرگی روزهای تنهایی - ساحل. جملات مغرضانه یک عدد دیازپام. خصوصی ترین خاطرات من - مریم و محمد. مداد سیاه - صابر رمیم. قندک بانو و زبل خان. فلفل بانو و نمک خان.
تکه تکه های زندگی من
http://www.saharri.blogsky.com/1389/09
تکه تکه های زندگی من. چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم. یکشنبه 28 آذرماه سال 1389. ادامه شوخی های خدا با من. یه همایش داشتیم در ابعاد خدا. مدعوینمون نمایندگان مجلس - بعضی از وزرا - اعضای هیئت علمی دانشگاه های مدیریت اقتصاد حسابداری و حقوق دانشگاه های تهران شهید بهشتی و علامه - اعضای شورای شهر و شهرداران تهران و سایر کلانشهرها و خلاصه خفن بازار بود. با نفرت نگاه اموات کردم. گفتم زندگی بی مرد بسیار بهتر از زندگی با نامرده. و تا این ساعت خودمم موندم این جمله رو از کجام درآوردم تحویلش دادم. با این شوخی خدا...
تکه تکه های زندگی من
http://www.saharri.blogsky.com/1389/06
تکه تکه های زندگی من. چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم. سهشنبه 30 شهریورماه سال 1389. نخونید.چیز به درد بخوری توش نیست. چند دقیقه پیش همزمان با اذونی که از بلندگوی مسجد پخش شد زدم زیر گریه. و یه دل سیر گریه کردم(منظورم حدود چهل ثانیه س).سرم رو گذاشتم روی کیبورد تا نبینم کی میاد و کی میره. مهمونا رفتن.موقع رفتن همه گفتن انشاءا.یه بخت و بر خوب قسمتت بشه.همینه دیگه.قسمت هرکی یه جوره.اونم تقاص پس میده.با تو بد کرده. خدایا چرا مردم نمیفهمن این کلمه بخت و بر خوب از هزارتا فحش خواهر مادر بیشتر لج من رو درمیاره.
تکه تکه های زندگی من
http://www.saharri.blogsky.com/1389/10
تکه تکه های زندگی من. چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم. دوشنبه 20 دیماه سال 1389. خانوم یه لحظه تشریف بیارید. با من امری داشتید. اوهو اوهو اوهو دوباره من سرما خوردم.چقدر هوا سرد شده.اوهو اوهو اوهو. تصمیم میگیرم بحث سرفه و سرماخوردگی رو عوض کنم. شروع میکنم به گزارش دادن (من با دکی شدیدا سرسنگینم و ایشون هم نیز). دستت واقعا درد نکنه. همه مدیرای این مجموعه رو بذارن رو هم یه نصف سحر نمیشه. تهشو بگو دکی.اعصاب ندارم. خانوم یه دستور بده شلغم بگیرن یه ذره بپزن. خیلی اوضاع گلوم خرابه. چشم امر دیگه ای نیست.
خاطرات کلاس زبان - تکه تکه های زندگی من
http://www.saharri.blogsky.com/1389/10/19/post-99
تکه تکه های زندگی من. چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم. یکشنبه 19 دیماه سال 1389. هر هفته تیچر زبانمون بهمون ۲ تا موضوع انشا میده. هتل مورد علاقه - هنرپیشه مورد علاقه - جایی که برای ریلکسیشن میری - خانه مورد علاقه و . و از انشاهای من کلی میخنده و از چیزی که هستم و نشون میدم و فکر میکنم حسابی شاخاش در میاد. کلا در کلاس زبان قیافه من و هستی این شکلیه. این هفته موضوع انشامون اینه:. هنری که دلت میخواد یاد بگیری. هستی: تو در مورد چی مینویسی؟ من : نمیدونم شاید درباره خوانندگی. تو چی؟ من: یه چیز بگم؟ اخه من چ...
سهم - تکه تکه های زندگی من
http://www.saharri.blogsky.com/1389/10/20/post-100
تکه تکه های زندگی من. چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم. دوشنبه 20 دیماه سال 1389. خانوم یه لحظه تشریف بیارید. با من امری داشتید. اوهو اوهو اوهو دوباره من سرما خوردم.چقدر هوا سرد شده.اوهو اوهو اوهو. تصمیم میگیرم بحث سرفه و سرماخوردگی رو عوض کنم. شروع میکنم به گزارش دادن (من با دکی شدیدا سرسنگینم و ایشون هم نیز). دستت واقعا درد نکنه. همه مدیرای این مجموعه رو بذارن رو هم یه نصف سحر نمیشه. تهشو بگو دکی.اعصاب ندارم. خانوم یه دستور بده شلغم بگیرن یه ذره بپزن. خیلی اوضاع گلوم خرابه. چشم امر دیگه ای نیست.
تکه تکه های زندگی من
http://www.saharri.blogsky.com/page/2
تکه تکه های زندگی من. چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم. یکشنبه 12 دیماه سال 1389. چقدر دلم درخت کریسمس میخواهد. و بابا نوئلی که برایم هدیه ای هیجان انگیزناک آلود بخرد. و چراغ هایی که بی خیال تاریکی ها بدرخشند. و شرابی که تمام نشود نه جرعه هایش نه مستیش نه تلخی زهرمار گونه اش. و آهنگی که چرت و پرت بخواند و گرومب گرومب هایش صدای مادرم را درآورد. و رقاصه ای که بند بند وجودش را بلرزاند و زیبایی های دلربایش نفسم را ببرد. و رقص نوری که قرمز باشد و آبی. و بالماسکه هایی که ندانند که هستم. و نفهمم کی صبح میشود.
فرار از دست آدمهای دو دوزه باز این دنیا - یه خبر جدید
http://barantoop69.mihanblog.com/post/20
فرار از دست آدمهای دو دوزه باز این دنیا. دوشنبه 10 اسفند 1388. نوشته شده توسط: baran. سلام به تمام دوستای مهربون و عزیز. ببخشید که دیر دارم آپ می کنم سرم خیلی شلوغ بود. از امروز می خوام رمان نوشته ی خودم رو هر روز یه مقدارشو آپ. کنم،امروز قسمت اول رو می ذارم اگه خوشتون اومد حتما بگید که. بقیه اش رو بذارم،و گرنه که یه جور دیگه ادامه میدم. در ضمن هر دفعه تا آخرشو بخونید چون هم واقعیه هم یه فکری. بازم ممنون نظر یادتون نره. فصل اول- - - - - قسمت اول. به نام پروردگار پاک عالم. ازم پرسید:(تا آخرش ،یعنی تا کی؟
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
39
گمشـ ـده
هن وز گ م میش وم گاه ی میان آدمه ا. آدمه ا را بل د نیست م! دلم دل بریدن مے خواهد. یکشنبه 9 تیر1392 ] [ 6:56 PM. روی هم که تلنبار. دیگر نمیفهمی کدام درد. شنبه 25 خرداد1392 ] [ 11:40 AM. تو پاهای ت که هی چ،. حتی ص دای پاهای ت هم خست ه است. روز اسطوره های زندگیمون پیشاپیش مبارک. و هزاران بوسه بر جای پای همه ی پدران دنیا. پنجشنبه 2 خرداد1392 ] [ 12:9 PM. ڪہ مے شوے ،. زوבتر از خودבت قב مے کشنב. غاقل از آنڪہ لبخن בهایت. בر آلبوґ ڪوבڪے ات. سه شنبه 24 اردیبهشت1392 ] [ 7:9 PM. تصدق چش م هایت، کمی بخن د! فقط دیگه ...
...خلوت خیال...
اگه دلت گرفت سکوت کن. شنبه نوزدهم بهمن 1392. شنبه نوزدهم بهمن 1392. یکشنبه سیزدهم بهمن 1392. در دنیا هیچ چیز ارزش نگرانی ندارد وقتی رویای زیبایی مثل خدا ساکن قلبت باشد. جمعه یازدهم بهمن 1392. مثل عکاسی ماهر نگاهت میکنم. از نزدیک ترین زاویه ممکن،. و سرت را دقیقا رو به رویم نگه می دارم. خورشید را روی صورتت پخش می کنم. از امروز تو عکس می گیرم،. برای روزهایی که نیستی! جمعه یازدهم بهمن 1392. چه حس قشنگیه وقتی میشی م حرم دل یکی . یکی که بهش اعتماد داری . بهت اعتماد داره . از دلتنگی هاش برات میگه . و همه ی نعمت...
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ...
هر چه می خواهد دل تنگت بگو . پنجشنبه 9 شهریورماه سال 1385. وصیت نامه یک عاشق بزرگ. درخت سروی در بالای قبرم بکارید تا همه بدانند که مانند ان صبور و استوار بوده ام. جمعه 20 مردادماه سال 1385. خواستم عشق رو . خواستم عشق رو تو دستام بگیرم ، ولی جا نشد. پس گذاشتمش تو جیبم ، ولی جا نشد. در کیفم رو باز کردم ، ولی جا نشد. تصمیم گرفتم ببرمش تو اتاق ، ولی جا نشد. بنابر این یه خونه براش گرفتم ، ولی جا نشد. با خودم گفتم : یه باغ! حتما تو کره زمین جا می شه ، ولی جا نشد. پس گذاشتمش تو قلبم ، حالا دیگه جاش خوبه ،خوبه.
سکوت سرد!!!
ص٠ØÙ Ø ØµÙ ÛŒ. Ø Ù Ø ÙˆÛŒÙ ÙØ Ø Ù Ø. تÙØ Ø Ø Ø ÙÙ. Ù Ø ÙˆÙ Ø ÛŒÙ. Ù Ø Ù Ø ÙˆØ Ù Ø Ú. چ ه س خت ا ست. ه م پ آییز بآش د. ه م ا بر بآش د. ه م بآرآن بآش د. ه م خیآبآن خیس بآش د ا مآ. ن ه د ستی ب رآی ف ش رد ن بآش د. نه پآیی ب رآی ق د م ز د ن بآش د و ن ه ن گآهی ب رآی ز ل ز د ن . شنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۲ ] [ 11:41 ] [ MiTrA ] . زد به بی خیالی و گفت:. تنها امده ام تنها می روم. شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای. یک نفر را می خواهد. چهارشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۲ ] [ 11:30 ] [ MiTrA ] . حتی شوکران هم نیست. او هم آدم است.
sokoote-sarde-labham.blogfa.com
نمیدونه چقدر دوسش دارم.....
نمیدونه چقدر دوسش دارم. و بوسه های تو کهیر خدا بودند. در ای روزهای غریب پاییزی. در امتداد ثانیه های لرزان زمان. در باغ کوچک تنهاییم. طنین آوای باد در میان درختان. رقص برگهای سرخ روی بالهایش. سکوت متواضع برگهای خورد شده. بارش نم نم باران. چشمهایم را میبندم . میگذارم سمفونی رویاهای پاییزی. ترانه روحم را برایم بنوازد. نوشته شده در یکشنبه یازدهم مرداد ۱۳۸۸ساعت 12:24 توسط * * elham * *. همچون شبنمی بر نیلوفر تنهای مرداب. آرام و بی پروا و در گمنامی مبهم خویش. در شب تاریک زندگی . به انتظار روزی نششسته ام. نوشته...
خاکستری سرد زمین....
Http:/ por-az-khali.blogsky.com. نوشته شده در یکشنبه 30 مردادماه سال 1390ساعت 02:11 ب.ظ توسط some one. اینجا رو دوست ندارم! دارم نقل مکان میکنم. به زودی آدرسش رو اینجا میذارم. نوشته شده در یکشنبه 30 مردادماه سال 1390ساعت 02:51 ق.ظ توسط some one. میدونی . تعهد همیشه من رو میترسونه . کاش میتونستم واسه گرفتن این تصمیم بزرگ از خودت کمک بگیرم! پ ن : من لبریزم.از نیاز به تو! چقدر همه چیز فرق میکنه! نوشته شده در پنجشنبه 27 مردادماه سال 1390ساعت 03:03 ق.ظ توسط some one. این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است.
صدای سکوت
چقدر این روزها در جوار دانشگاه هم دلم برای کلاسمان تنگ می شود. برای همان بچه ها که روزهای اول فکر نمی کردم دوستشان داشته باشم. این ترم هشتی هم شاید خودم را مسخره کرده ام. آخر نه می دانم خانه را. و یا دوستان بهتر از آب روانم را. کاش بتوانم به تک تکشان بگویم اگر همیشه بودند. شاید ارزش بودن هاشان را می کاست. حال است که می فهممشان. همین ثانیه های بودنشان. دوستشان دارم و خواهم داشت. نوشته شده در سه شنبه هفتم خرداد ۱۳۹۲ساعت 0:12 توسط سحر. تا حالا شده به جای خون حضور خدا رو توی قلبت احساس کنی؟ گاه نوشت های کاظم...
تَــنــهــآیـے
م ثلﮧ ا برآے ز مستوט د ل م ا ز گ ریﮧ پ رﮧ . ب سم الله ا لر حمن ا لر حیم. و ا لع صر. إ ن ا لإ نس ان ل فی خ سر. إ ل اا ل ذ ین ء ام ن وا و ع م ل وا ا لص ال ح ات و ت و اص وا ب الحق و ت و ص وا ب الص بر. یکشنبه ۴ دی۱۳۹۰ ا تآڪآرینآ. ﺍﺯ ﺗﻮ בﻭﺭ ﺷבم . ﻣﺜل ﺍﺑﺮ ﺍﺯ בﺭﯾﺎ. شنبه ۱۷ مرداد۱۳۹۴ ا تآڪآرینآ. خوבت را בر آغوش. בر آغوش بگیر خوבت را و بخواب. اگر باور نڪنے تنهایے. مثل مترسڪے ڪﮧ در باב تڪاט تڪاט مےخورב. سه شنبه ۱۳ مرداد۱۳۹۴ ا تآڪآرینآ. من دارم چیکار میکنم؟ تکرار یه اشتباه دیگه؟ تو همین شبای عزیز قدر ازت میخوام،.
فریاد زیر آب
تنهاتر از تنها منم. دلم خون شدازنامردی روزگار. تو كه نيستي، زندگیمو/ زیر پای کی بریزم. واسه کی ، دلم بمیره / وقتی تو، نیستی عزیزم. دست سرد این زمونه/ دستامواز تو جدا کرد. بازی دوری و حسرت / با دلای ما،چه ها کرد. عشق تو، توی وجودم / تا همیشه ، موندگاره. همه آرزوم همینه / که ببینمت ، دوباره. دوری تو داره آروم / منو از پا، درمیاره. رنگ پیری ، ذره ذره / تو وجودم پا میزاره. طاقت دوری ندارم / تو بیا ، بمون کنارم. ارزونیه قدم تو / همه ی دارو ندارم. ای قشنگ ترین ترانه / با تو بودن،آرزومه. سرمو بچسبون به سینه ت و.
سکوت شبانه
من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است. زاده ی علاقه ست. نوشته شده در پنجشنبه هشتم آبان 1393ساعت 14:23 توسط ana.
sokoote-shabe-barfi.blogfa.com
دست نوشته های من
دست نوشته های من. سال ها در دل من یاد حرم خواهد ماند . یادگاری بروی سنگ اثرش بیشتر است. درختان را دوست می دارم. كه به احترام تو قيام كرده اند. و آب را كه مهر مادر توست،. خون تو شرف را سرخگون كرده است:. شفق ، آينه دار نجابتت,و فلق. محرابي كه تو در آن نماز صبح شهادت گزاردي. در فكر آن گودالم كه خون تو را مكيده است. هيچ گودالي را چنان رفيع نديده بودم. در حضيض هم مي توان عزيز بود از گودال بپرس! شمشیری که بر گلوی تو آمد. هر چیز و همه چیز را در کائنات به دو پاره کرد :. هر چه در سوی تو : حسینی شد. اینک هر چیز ،.