ssooffii.persianblog.ir

manoeshghooli.blogfa.com

میس مهر

http://www.manoeshghooli.blogfa.com/1391/08

خیلی لجم می گیره از این همه بی برنامگی. روز بزرگداشت حافظ خیلی بد برگزار شد. جمعه هم که مراسم اصلی رو برگزار کردن. کسی رو راه ندادن. حیفه به خدا این روزا می تونه به بهترین شکل برگزار بشه. من و مژی جمعه صبح رفتیم سینما فیلم بوسیدن روی ماه. که اصلا نپسندیدیم و همش. در حال نقد کردن بودیم. عصرشم که کنسرت سنتی مدرن بود که با فرشته رفتم و برخلاف تصور قبلیم. خوشم اومد. یه گروه خیلی جوون بودن ولی کارشون خوب بود. این روزا با اینکه خیلی درگیر کارای خشک بانکی و اداری هستم ولی حس خوبی. و چند روز بی دغدغه اونجا بمونیم.

manoeshghooli.blogfa.com

میس مهر

http://www.manoeshghooli.blogfa.com/1391/09

دیروز یکی از لجن ترین روزای زندگیم بود. از شب قبلش کلی دلم گرفته بود و احمد گفت درددل کن تا تخلیه شی! منم شروع کردم از چیزایی که از گذشته باهامه و ناراحتم می کنه. گفتم و گریه کردم. یه نیم ساعتی که حرف زدم دیدم احمد بدجور داره می لرزه و گریه می کنه. و یه جورایی تیک عصبی گرفته.منم کلی ترسیدم و به زور آرومش کردم. باران عشق" ناصرچشم آذر رو play. کردم و نشستم تنهایی زار زدم. فردا صبحشم با چشمای پف کرده و روحیه داغون بیدار شدم و بعدم تا شب کلی انرژی. داداشمو به هم زده و. دیروز تا مرز آشتی رفتیم و من نذاشتم!

manoeshghooli.blogfa.com

میس مهر

http://www.manoeshghooli.blogfa.com/1392/02

عزیز هم قصه ی من. خدای مهربونم نمی دونم این لطف بزرگی رو که بهم کردی چطوری جبران کنم؟ یک هفته وحشتناک رو پشت سر گذاشتم. با یه دنیا بیم و امید. نمی خوام زیاد با جزئیات بنویسم که بعدها که اینجا رو می خونم دوباره تنم بلرزه. باید فراموش بشه اون شب وحشتناکی رو که یه از خدا بی خبر احمدو با ماشینش. زیر گرفت و بعدم ماشینشو کوبید به ماشینمونو فرار کرد و یه فرشته بود که احمدو. از جلوی ماشین بعدی جمع کرد و به موقع رسوند بیمارستان تا به موقع عمل بشه. دنبالش گشتم و 12 ساعت بعد از تصادفش پیداش کردم. بعدم خیالت راحته ک...

tea-time.blogfa.com

پشت میز آشپزخانه

http://www.tea-time.blogfa.com/cat-2.aspx

اینجا دوریس زندگی میکند. کنار اتیش گرم یه شومینه. پیچ و مهره ها هم عاشق می شوند! دل مینوارد برای تو. خوشبختی زیر پوست من! خاطرات یک عروس و دوماد. از من نگذر نمیتونم. نانازي بانو و آقا خرسي. آشیانه عشق من و آقای همسر. جاده زندگی ما از ایران تا دبی. بیا در گوش ت بگم. نی لا و زندگی. یک دسته گل بنفشه.

manoeshghooli.blogfa.com

میس مهر -

http://www.manoeshghooli.blogfa.com/post/79

یه لوسیون خونگی جدید کشف کردم که خیییییلی باهاش حال می کنم. با پوست پرتقال درست می شه. به جای آب و سایر شوینده های شیمیایی! می شه ازش استفاده کرد و واسه پاک کردن آرایشم معرکه س. بعدم خیالت راحته که هیچ آسیبی به پوستت نمی زنه و تازه کلیم ویتامین داره. یعنی اینقد تبلیغ کردم واسه این لوسیون دست ساز خونگی الان دقیقا هفته ای. یک روز یه ظرف بزرگ پر ازش درست می کنم و تقسیم می کنم. بین دوستان. :). ولی در عوضشم هدیه های بامزه ای گرفتم: مقادیری غذای گربه برای پسرک،. کلی وسایل تزیینی و یه دونه نارگیل! رو ثبت می کنم.

tea-time.blogfa.com

پشت میز آشپزخانه

http://www.tea-time.blogfa.com/9308.aspx

یاد اون روزها بخیر که پشت میز آشپزخونه دور هم مینشستیم و نور از پنجره بزرگش میریخت روی ظرف میوه و سینی چای و مامانم که مدام داشت میچرخید و . اگر وقت و موودش بود باز مینویسم. فعلن حسش نیست. نوشته شده در جمعه نهم آبان 1393ساعت 16:4 توسط tea. اینجا دوریس زندگی میکند. کنار اتیش گرم یه شومینه. پیچ و مهره ها هم عاشق می شوند! دل مینوارد برای تو. خوشبختی زیر پوست من! خاطرات یک عروس و دوماد. از من نگذر نمیتونم. نانازي بانو و آقا خرسي. آشیانه عشق من و آقای همسر. جاده زندگی ما از ایران تا دبی. بیا در گوش ت بگم.

manoeshghooli.blogfa.com

میس مهر -

http://www.manoeshghooli.blogfa.com/post/81

امروز درست 21 روزه که احمد بیمارستانه. امشب مرخص می شه. هم خوشحالم هم استرس دارم. منم و یه زندگی جدید. روزایی که با همه سختیاش. قدر تک تک لحظه هاشو می دونم. وقتی تو کما بود زار می زدم یعنی یه بار دیگه. یعنی بازم چشماشو، نگاهشو می بینم؟ و کمد لباسشو باز می کردم از خودم می پرسیدم یعنی بازم این لباسا رو تنش. دیروز که تک تک لباسای شسته شدشو عطر زدم و گذاشتم تو کمدش. پر بودم از آرزوهای قشنگ و حسای خوب.خونه ای که باز پر از عشق می شه می دونم. اون بخش فراموش شده حافظه ش بودم ولی الان که پیشرفتشو می بینم و با.

manoeshghooli.blogfa.com

میس مهر -

http://www.manoeshghooli.blogfa.com/post/86

همچنان خونه پدرشوهر گرامی هستیم و قرار شده تا خوب شدن کامل احمد. همین جا بمونیم.چند روزی یه بار می رم به خونه خودمون سر می زنم ولی. زود برمی گردم.راستش بدم نمیاد. اینجا راحتم. صبح ها که سرکارم و روزایی. که می رم بیرون خیالم ازبابت احمد راحته. عصرا با خواهرش می ریم خرید. سیسمونی واسه اون یکی خواهرش (نی لو فر) با این که زیاد از بچه ها. خوشم نمیاد ولی خرید سیسمونی رو دوس دارم. برعکس اون چیزی که فکر می کردم هیچی تو زمینه بارم نیست ولی خیلی. عطر بچه باید چه مارکی باشه یا جنس حولش از چی باشه و . خوبه کلی.

tea-time.blogfa.com

پشت میز آشپزخانه

http://www.tea-time.blogfa.com/cat-3.aspx

اینجا دوریس زندگی میکند. کنار اتیش گرم یه شومینه. پیچ و مهره ها هم عاشق می شوند! دل مینوارد برای تو. خوشبختی زیر پوست من! خاطرات یک عروس و دوماد. از من نگذر نمیتونم. نانازي بانو و آقا خرسي. آشیانه عشق من و آقای همسر. جاده زندگی ما از ایران تا دبی. بیا در گوش ت بگم. نی لا و زندگی. یک دسته گل بنفشه.

manoeshghooli.blogfa.com

میس مهر

http://www.manoeshghooli.blogfa.com/1391/11

با ص و ف بیرون بودیم که دیدیم اصلا خوش نمی گذره. گفتیم بریم خونه بشینیم. که شوشوی منم تنها نباشه.شام گرفتیم، نشستیم و ص و ف جونم کلی با اون. صدای قشنگش برامون خوند.احمد خیلی خوشش اومده بود قرار شد معرفیش کنه. به گروه کر صدا و سی ما.شب خوبی بود. قرار سپیدان رفتنم گذاشتیم و کسایی رو که قرار شد حذف کنیم مشخص کردیم. دیگه آدمای بی جنبه تو زندگی من یکی جایی ندارن. از این بابت بسی خوشحالم. دیروز دوستی که یکی دوماهی بود بدجوری تو قیافه رفته بود. همون آدم قبلی. از هرکی خوشم نیاد میندازمش دور به همین راحتی. لحظه ه...