tavallodedobareh.persianblog.ir
تولدی دوبارهتولدی دوباره
http://tavallodedobareh.persianblog.ir/
تولدی دوباره
http://tavallodedobareh.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1.8 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
78
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.783 sec
SCORE
6.2
تولدی دوباره | tavallodedobareh.persianblog.ir Reviews
https://tavallodedobareh.persianblog.ir
تولدی دوباره
جابجایی - تولدی دوباره
http://tavallodedobareh.persianblog.ir/post/163
و این منم، دختری خسته، داغون و خواب آلود! دیروز بالاخره مامان جابجا شدن! سخت بود ولی نه سخت تر از تحمل فضای سرد و سنگین خونه پدری! آخرین نفر من از خونه خارج شدم! منتظر شدم تا همه برن! با تک تک خاطرات تلخ و شیرین اش خداحافظی کردم! با اتاقم، با تمام روزهای خوب و بدی که توش داشتم! با همه چی . خونه جدید خیلی دلباز تره، دیگه تو فضای خونه میشه نفس کشید! خدایا به امید خودت . سالی که گذشت . تلخ و شیرین روزهای من.
تولد - تولدی دوباره
http://tavallodedobareh.persianblog.ir/post/164
هدیه، دیشب گرفته شد و بسیار عالی بود! کیک هم امشب در منزل خواهر همسری به اتفاق خانواده شون بریده میشه! از صبح هم تبریک های فراوانی داشتم و با خوندن و شنیدن هر تبریک لبخندی به پهنای عرض صورت بر لبم می نشست و خوشحال از اینکه عزیزان و دوستانی داری که به فکر و یادت هستن! امروز صبح که از خواب بیدار شدم یک حس خوبی داشتم، چراش رو نمی دونم ولی دلم نمی خواست امروز بگذره! دوست داشتم امروز کش دار بشه! مثل این زمستون و سرمای استخون شکن اش! تأثیر داره و براش مهم نباشه! ذره ای . هرچه بادا باد! کاش امروز دیر تموم بشه!
مشهد 2 - تولدی دوباره
http://tavallodedobareh.persianblog.ir/post/160
یادمه خرداد ماه سال 89 بود که به همسری یک مأموریت مشهد دادن. اون موقع ما هنوز ازدواج نکرده بودیم و عقد بودیم، نگران بودم که بابام مخالف رفتن من باشن و نذارن که من برم! سریع به خواهرم زنگ زدم که اینجوری شده! اونم با لحن همیشه آرومش و حرفهاش که بهم آرامش و قوت قلب میده بهم گفت من درستش می کنم، چمدونتون رو آماده کنید و نگران نباشین! و واقعا هم همینجوری شد! راستش از بابام اصلا انتظار نداشتم ولی خیلی راحت پذیرفت و التماس دعا گفت! رفتیم و خیلی هم خوش گذشت! نمی دونم چرا، اما یکباره دلم گرفت! یاد همه چی . شاید ب...
سومین سالگرد - تولدی دوباره
http://tavallodedobareh.persianblog.ir/post/162
سه سال از آخرین باری که دیدمت، سه سال از آخرین باری که دستهای مهربونت رو لمس کردم، بوسیدمش! سه سال یعنی 1.095 روز! تو تک تک لحظه هامون جات خالی بود، یادت کردیم، گریه کردیم! هر از گاهی به خوابم میای، می بینمت، باهات حرف می زنم! باهام حرف میزنی، می خندی! اما چرا تو خواب هیچ وقت بغلت نکردم؟ هیچ وقت نگفتم دلم برات تنگ شده؟ انگار نه انگار که رفتی! مثل تموم روزمرگی ها، اون چند دقیقه خواب هم می گذره! اما تو یکبار هم که شده بغلم کن! بذار لمست کنم، حست کنم! اعتراف می کنم دلم برات پر می کشه! خودم می دونم از چیه!
تولدی دوباره
http://tavallodedobareh.persianblog.ir/1393/2
اردیبهشت دوست داشتنی من با همه قشنگی هاش گذشت! خیلی دلم یک سفر شمال می خواد! با همسری هماهنگ می کنم، کارهای رزرو رو انجام میدم، همون جای پارسالی! به هرکی زنگ میزنم که همسفرمون بشه برنامه اش جور نیست! به مامان می گم، اولش کلی مخالفت می کنه ولی دلم پیششه! هرجوری شده راضی اش می کنم! و صبح چهارشنبه سوم اردیبهشت با مامان و همسری پیش به سوی یک سرزمین بهشتی به نام رامسر! یه ناهار روستای سرولات و مرغ شکم پر و میرزا قاسمی خوشمزه خاور خانم! 21 اردیبهشت عروسی یه دوست نازنین و دوست داشتنی! می دونم که می بینه! تاريخ ...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
تلاطم زندگی - لوسترهای خوشگلم
http://www.talatomehzendegi.blogfa.com/post/126
دوشنبه شانزدهم دی ۱۳۹۲ 8:44. بعد یه خواب نازنینی که کردم با پدرم رفتم لوسترهامو تحویل گرفتم. اسم لوستر هام شاه و مکه است .ر نگش. بژوسیاه قلمه . بعدش از مغازه ای که مامانم قبولش داره آش گرفتیم. و رفتم به مامان عزیزم سر بزنم .حالش خیلی خرابه از تب همه جای دهنش زبون لب زخم شده. راستی شما دوستی به پرویی دوست من دیدید که زنگ بزنه قرض 10 میلیونی بخواد خودشم بگه بعد عید پس می. آخه اینم بگم در ضمن یه کاری شوهر من داشت که باید شوهرش انجام می داد که انگار نه انگار اصلا دنباله کار شوهرم رو نگرفت. من و همسرم در اروپا.
روزمرگی هام
http://rita90.persianblog.ir/1392/11
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا. ساعت ۱٠:۱٦ ق.ظ روز ۱۳٩٢/۱۱/٢٧. هتل نزدیک به حرم بود و برای حرم رفتم با حسین مشکل چندانی نبود. توی حرم هم که اتوبوس بود و با اونا می رفتیم. البته وقتی با همسری 3 تایی بودیم که بنده خدا حسین رو بغل می کرد ولی من نمی تونستم و با اتوبوس می بردمش اونم از اتوبوس که پیاده می شدیم می زد زیر گریه! وقتی با من بود خیلی حواسمو پرت می کرد و باید یه جورایی سرگرمش می کردم. وقتم گرفته می شد ولی همون زیارت هم لذت بخش بود. این موجود معصوم و دوست داشتنی باعث استجابت دعا میشه. حالا بعد از...
تلاطم زندگی - خونه مامانم
http://www.talatomehzendegi.blogfa.com/post/128
شنبه بیست و یکم دی ۱۳۹۲ 11:55. همه خونه مامانم اینا بودن. بعد نبود خوش گذشت. بعدش شب رفتیم خونمون تا نصف شب با همسری نشسته. بودیم و حرف می زدیم و همسری گیم بازی می کرد. فرداش تا ساعت 3 ظهر خوابیدیم.باورتون میشه. از گشنگی ضعف کردم بیدار شدم. یه کم خونه رو تمیز کردم. لوستر رو در آوردم واسه همکارم. عصر با خواهرم اینا. رفتیم لاله پارک.شام هم اونجا خوردیم. بعد شام هم اومدن خونه ما .خواهرم سرفه می کنه واسه همین این دو تا. باجناق ها رفتن کافه سر کوچه واسه قلیون. شب هم اومدن همگی فیلم مدجزیر رو نگاه کردیم.
تلاطم زندگی - تب و لرز
http://www.talatomehzendegi.blogfa.com/post/125
یکشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۲ 12:54. همه خانواده تب و لرز گرفتن .کلا خانواده به هم ریخته. نوشته شده توسط ساناز لینک ثابت. آشانه عشق من و آقای همسر. من و همسرم در اروپا. من و شوهرم و یکدونه پسرم. یه عاشقانه آرام.مصی.
تلاطم زندگی - مهمانی خانواده شوهر توسط مادرم
http://www.talatomehzendegi.blogfa.com/post/127
مهمانی خانواده شوهر توسط مادرم. پنجشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۲ 12:54. بله امشب خونه مامانم اینا مهمونیم.خانواده همسر هم دعوت هستن که من از این موضوع زیاد خوشحال نیستم. ولی مامانم اینا می خوان که اونا هم باشن. راستی واسه لوستر هام پدرم لامپ گرفت اونم رایگان .باورتون میشه از صاحب مغازه خواسته اونم داده.خیلی. خوشحال شدم .مبلغی نزدیک 300 تومن میشد. نوشته شده توسط ساناز لینک ثابت. آشانه عشق من و آقای همسر. من و همسرم در اروپا. من و شوهرم و یکدونه پسرم. یه عاشقانه آرام.مصی.
تلاطم زندگی - ساعت ولباس واسه عروسی
http://www.talatomehzendegi.blogfa.com/post/129
ساعت ولباس واسه عروسی. پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲ 8:57. عروسی یکی از همکارامه که من از اونجایی که خیلی چاق شدم هیچ کدوم از لباس هام اندازم نمی شه.بخاطر همین با دوستم رفتیم آبرسان لباس مجلسی ببینیم. یه لباس خیلی ناز که مدلش خیلی تکه. 160 تومن بود تخفیف داشت 130 تومن .من به زور 110 گرفتم. بعد رفتیم برج سفید داشتم ساعت های بند چرم می دیدم رفتم تو .یکیش چشم رو گرفت خیلی مدلش خاص بود مردونه بود .از وقتی خواهرم و شوهرش از آنتالیا ساعت بند چرم گرفتن دلم می خواست ما هم داشته باشیم. نوشته شده توسط ساناز لینک ثابت.
تلاطم زندگی - کار عید
http://www.talatomehzendegi.blogfa.com/post/143
چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲ 15:7. دست خواهر گلم درد نکنه دیروز اومد و با هم یه اتاق از خونه رو تمیز کردیم خیلی مرتب شد البته کلی از لباس و وسایل واسه شستن دارم که باید تمیز بشه.شب خواهرم اینا شام خونمون موندن. یه قابلمه مسی گرفتم که تو این قابلمه کته گذاشتم و با تن ماهی نوش جان کردیم.بله من تنبل تشریف دارم نمی تونم آشپزی بکنم. خیلی خوب بود ضمنا دوستم فهیمه فردا بله برونش هست امیدوارم خوشبخت بشن. نوشته شده توسط ساناز لینک ثابت. آشانه عشق من و آقای همسر. من و همسرم در اروپا. من و شوهرم و یکدونه پسرم.
لی لی نوشت - بی عنوان
http://www.leelium.blogfa.com/post-221.aspx
وقتی به چیزی اعتقاد ندارم اما مجبورم در موردش صحبت کنم و یا وانمود کنم که بهش اعتقاد دارم حس مزخرفی بهم دست میده از اون حسهایی که دلم میخواد خودم ی سیلی بخوابونم تو گوش خودم و بگم آخه به این می گند زندگی. وقتی نتونی آن چیزی که بهش ایمان داری رو بیان کنی لال بشی بهتره، آخه نون خوردن به چه قیمتی. خجالت نوشت: ببخشید دوستان که هنوز به کامنت های پست قبل پاسخ ندادم راستش هنوز تو مود نوشتن نیستم، ی جوریم نمی دونم چی جوریم. نوشته شده در یکشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۲ساعت 22:24 توسط لیلیوم. زندگی بدون چای شیرین.
لی لی نوشت - مراقب باشیم
http://www.leelium.blogfa.com/post-222.aspx
مراقب قلبها باشیم . وقتی تنهاییم دنبال دوست میگردیم . پیدایش که کردیم ، دنبال عیبهایش میگردیم . وقتی که از دست دادیمش ، دنبال خاطراتش میگردیم . آسانتر از قلب نمیشکند . نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۹۲ساعت 15:37 توسط لیلیوم. زندگی بدون چای شیرین. روزی روزگاری وبلاگ مینوشتیم. خاطره ها نمی میرند.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
78
روز تولد مشاهير
آيا مي دانيد كه امروز سالروز تولد كداميك از مشاهير دنياست؟ 18 مرداد مصادف با 9 آگوست. آمدئو آووگادرو (1776) - شیمیدان ایتالیایی. ویلیام آلفرد فاولر (1911) - اختر فیزیکدان آمریکایی. ماروین مینسکی (1927) - ریاضیدان آمریکایی. ماریو زاگالو (1931) - مربی برزیلی. اتو ره هاگل (1938) - مربی آلمانی. راد لاور (1938) - تنیسور استرالیایی. رومانو پرودی (1939) - سیاستمدار ایتالیایی. خالده ضیا (1945) - سیاستمدار بنگلادشی. روی هاجسون (1947) - مربی انگلیسی. ملانی گریفیث (1957) - بازیگر آمریکایی. 17 مرداد مصادف با 8 آگوست.
دست نوشته های من برای تولد عزیزترین کسم
دست نوشته های من برای تولد عزیزترین کسم. تولدت مبارك فرزانه عزیزم. تولد تولد تولدت مبارك مبارك مبارك تولدت مبارك. انشااله خودم تولد 200 سالگیتو جشن بگیرم. خیلی گلی به خدا همتا نداری. در آخر از خدا همیشه بهترینارو برات می خوام انشااله همیشه زنده باشی و سر حال. نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم دی ۱۳۹۰ساعت 19:34 توسط مهدی. نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم دی ۱۳۹۰ساعت 13:42 توسط مهدی. این یکی از فروشگاه دوستانمه بهش سر بزنین * * *. نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۰ساعت 13:57 توسط مهدی. گفتم بخاطر اهمیت ...
تولد سپید
مگر غرور ها را برای آن نمی پروریم تا بر سر راه مسافری که چشم به راه آمدنش هستیم قربانی کنیم؟ چه چیز موجب قهرمانی است؟ ن به استقبال بزرگ ترین رنج و بزرگ ترین امید خود رفتن. به چه چیز ایمان داری؟ به اینکه باید اوزان ه. ز را از نو تعیین کرد. وجدانت چه می گوید؟ می گوید تو ب ا. آن شوی که هستی. بزرگ ترین خطر در کجاست؟ چه چیز را در دیگران دوست داری؟ چه کسی را بد می دانی؟ آن کس را که همیشه می خواهد دیگران را ش. انسانی ترین کار چیست؟ شخص را از شرمساری م ب. نشان آزادی به دست آمده چیست؟ دیگر از خود شرمسار نبودن!
اشک مهـــتاب
تو بیا سهم مرا از لب این باغچه پرواز بده،. که دلم خوش باشد،. یک نفر هست که با دست خودم،. شاخه ای نسترن برایش ببرم. نوشته شده در سه شنبه ششم اسفند 1387ساعت 4:48 توسط رضا. هیچ کس حال تو را وقتی گریه می کنی نمی پرسد! همه می گویند : سزایت بود! همه آواز دلت را به تمسخری می گیرند وبه صدای هق هقت وقتی خاموش اشک. می ریزی،بی خیال می گویند : هیس! تنهایی تو را باور ندارند و از کنارت می گذرند و به یاد روزهایی که در شادی. ظاهریت غرق بودی و در کنارشان نبودی،حالا تلافی می کنند! آن را نشانشان دهی،می سوزند! نوشته شده در ...
تولدی دوباره
این جهان کوه است و فعل ما ندا * *سوی ما آید نداهارا صدا. به دنیا پا نهاده ای. به دنیا پا نهاده ای ,درست مانند:. کتاب باز ونا نوشته,. باید سر نوشت خودرا رقم بزنی,. خود ونه کسی دیگر). تو اسنان شگفتی, شگفتی بیا فرین,. بخت واقعی از درون تو باید. که درآید,وآنرا خواهی یافت,. مشعل آگاهی خودرا چراغ راه کنی,. به آوای دانسته خویش,گوش فرادهی. واین کلید دروازه های بخت است. زمان ارسال: چهارشنبه هجدهم بهمن 1391 ساعت: 12:9. بارانی از عشق بر دشت خشک انتظار. بارید و شعبان,مبدا عاشقان تاریخ شد. ودستی به تمنای آب قطع.
tavallodedobareh.persianblog.ir
تولدی دوباره
اردیبهشت دوست داشتنی من با همه قشنگی هاش گذشت! خیلی دلم یک سفر شمال می خواد! با همسری هماهنگ می کنم، کارهای رزرو رو انجام میدم، همون جای پارسالی! به هرکی زنگ میزنم که همسفرمون بشه برنامه اش جور نیست! به مامان می گم، اولش کلی مخالفت می کنه ولی دلم پیششه! هرجوری شده راضی اش می کنم! و صبح چهارشنبه سوم اردیبهشت با مامان و همسری پیش به سوی یک سرزمین بهشتی به نام رامسر! یه ناهار روستای سرولات و مرغ شکم پر و میرزا قاسمی خوشمزه خاور خانم! 21 اردیبهشت عروسی یه دوست نازنین و دوست داشتنی! می دونم که می بینه! تاريخ ...
تولد دوباره ی من
تولد دوباره ی من. تولد دوباره ی من. به نام خداوند یکتا و بی همتا. به نام خداوند یکتا و بی همتا. حضرت محمد (ص) می فرمایند :. دانش گر در ثریا هم باشد مردانی از سرزمین پارس بدان دست خواهند یافت. ضمن عرض سلام و خیر مقدم و تشکر و احترام. به همه ی عزیزانم. به کلبه ی مجازی درویشی خودتون خوش آمدید. ایرانی افتخار و اقتدار و ثروت جهانی. و هنوزم این جمله در تمام وجودم ولوله و هیجان ایجاد می نماید. و آن جمله همیشگی استادم :. باز آ که فریاد ما در نزد خدا زنده خواهد شد. کجایند مردان عاشق و بی ادعا؟ و علی علی ابن الحسین.
دلنوشته های یک مادر
حامیان توافق خوب و استقلال علمی. جنبندگان زمین و ماهیان دریا و هر کوچک و بزرگی در زمین و آسمان خدا، برای آموزگار نیکی آمرزش می طلبند . [امام صادق علیه السلام]. دلنوشته های یک مادر. محمدمهدی نازم توی روروک نشسته و داره طول و عرض سالن خونه رو طی میکنه. چقدر خوشحالم از اینکه شاهد این صحنه ها هستم. گاهی به سال پیش فکر میکنم. دوری از محمدصالحم و انتظار برای ورود عضو جدید خونه. امیدوارم با عنایات ایمه س. اوضاع به بهترین نحو ممکن سر و سامون بگیره. البته کیفیت نداره عکسا چون با موبایل گرفتم و بعدشم باز زوم کردم ...
فرزندصالح
چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم *. خانه اش ویران باد *. من اگر ما نشوم. تو اگر ما نشوی خویشتنی*. ازکجا که من و تو شوری ازعشق و جنون باز برپا نکنیم*. از کجا که من و تو مشت رسوایان را وا نکنیم *. من اگر بنشینم ،تو اگر بنشینی چه کسی بر خیزد *. من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه. همه بر می خیزند. همه بر می خیزند. همه بر می خیزند. پای صندوق های رأی. در انتخابات 24 اسفند ماه. به کوری چشم دشمنان انقلاب اسلامی ایران. تو هم شرکت میکنی دوست خوب ایرانیم . پيام هاي ديگران . ای غریب شهر پیغمبر ، حسن(ع). پيام هاي ديگران .
تولدت مبارك نفسم
اول به آقايي خوفم ، حامد جونم ، نفسي خودم ، جيگرطلام . بعدشم سلام به هركي كه اومده اينجا . خوب ميدونيد چه خبره ديگه؟ بهله تولد يه فرشته ي مهربونه . تولد شوشوجونمه . آقايي من بريم به جشن تفلدي كه آيداييت برات گرفته . روز تولدت شدو نيستم اما كنار تو. كاشكي ميشد كه جونمو هديه بدم براي تو. درسته ما نميتونيم اين روز و پيش هم باشيم. بيا بهش تو رويامون رنگ حقيقت بپاشيم. ميخوام برات تو روياهام. ازلحظه لحظه هاي جشن تو خيالم عكس بگيرم. من باشم و تو باشي و فرشته هاي آسمون. چراغوني جشنمون ستاره هاي كهكشون. بفرماييد ...
لیلی من تولدت م ب ا ر ک
لیلی من تولدت م ب ا ر ک. تاريخ سه شنبه بیست و یکم خرداد 1392ساعت 9:25 نويسنده یه آجی کوچولو. تولدت مبارک تولدت مبارک با احساس بخونید تولدت مبااااااااااااارککک. تولد تولد تولدت مبارک. اینم کادوی آجی به خوار مهربونش. اصلا بهتون نمیگم کادو رو میدم به لیلی دوست. داشت بهتون خبر میده چی بوده. هرکی هرچی دوست داره همین جا بنویسه تا. تاريخ سه شنبه بیست و یکم خرداد 1392ساعت 9:16 نويسنده یه آجی کوچولو. همیشه لبخند بر لبانت. محبت در چهره ات. و حق در زبانت جاری باشد. دوستای آجی بیاین وسط برو. امروز گل سپیده ات می روید.