unwelcome-life.blogfa.com

dairy365.blogfa.com

روزانه های یک مرد

http://www.dairy365.blogfa.com/9208.aspx

فصل دوم - روزانه دهم. پاییز، خودنمایی می کند،. آسمانی با آبی رنگ پریده، ابرهای پاره ی خاکستری،. بادی که خود را در آغوش گیسوان درختان می اندازد و به رقص شان وا می دارد،. من و روزانه های نانوشته ای که جراتی برای جاری شدن روی هیچ صفحه ای را ندارند. روان نمی شود، جاری نیست، سدی دارد بر راه،. براي اين نوشتار روز دوشنبه سیزدهم آبان ۱۳۹۲، ساعت 14:18. چیزی جز دریای آرامم نخواهند خواند. من دلم سخت گرفته است از این. میهمان خانه ی مهمان کش روزش تاریک. که به جان هم نشناخته انداخته است:. چند تن خواب آلود.

dairy365.blogfa.com

روزانه های یک مرد - فصل دوم - روزانه هفتم

http://www.dairy365.blogfa.com/post-9.aspx

فصل دوم - روزانه هفتم. گرم و کسل و بی نور! بی هیچ هوایی سزاوار نفس. در پاگردی تکیه به دیوار زده ای،. و من را که روی پله ها روبرویت نشسته ام می نگری. نگاههای بی رمق را میان امواج مغشوش صداها روانه ام می کنی. در محاصره ی اجتماع پله هاییم و ساحل ما همین پاگردی است که تو ایستاده ای. من چون قایقی سرگردان در تلاطم پله هایم، گویی به درآمیختگی با پله ها راضی ام. صدا، صدا و صداست که طوفان می کند بر من، کاش گوشها دروازه ای داشت! چشمها را می بندم، نفس عمیقی می کشم، از جایم برمی خیزم، خود را از بند پله ها می رهانم.

dairy365.blogfa.com

روزانه های یک مرد - فصل دوم - روزانه یازدهم

http://www.dairy365.blogfa.com/post-13.aspx

فصل دوم - روزانه یازدهم. می دانی باید گذشت؟ از میان حصارهایی که گاهی دور از تو،. به تو وسعتی به مساحت دریا می دهند،. و روزی چنان نزدیک ترا در بر می گیرند، که نفس کشیدن را سخت می کنند. در آرزوی باران، چشم به آسمان که بدوزی، آنرا مملو از ابرهای خاکستری نازایی می یابی،. که جز از برای پوشاندن نور، و اجبار تاریکی، قصدی ندارند! برای گذر از این کوچه های سرگردانی، نور باید. شمارشم به بیست می رسد، تا چندی دیگر، و همچنان نبودن تو! براي اين نوشتار روز سه شنبه دوازدهم آذر ۱۳۹۲، ساعت 11:26. من دلم سخت گرفته است از این.

dairy365.blogfa.com

روزانه های یک مرد

http://www.dairy365.blogfa.com/9104.aspx

روند پاک شدن پست های بلاگم زیاد به طول نیانجامید. گرچه این کار خیلی وقت بود که در ذهنم بود. اما امروز بالاخره عملی شد. نوشتن تنها راه خالی شدن از روزگار است. براي اين نوشتار روز شنبه دهم تیر ۱۳۹۱، ساعت 8:0. چیزی جز دریای آرامم نخواهند خواند. من دلم سخت گرفته است از این. میهمان خانه ی مهمان کش روزش تاریک. که به جان هم نشناخته انداخته است:. چند تن خواب آلود. چند تن نا هموار. چند تن نا هشیار. چونان شاهین است بر ترازو. نه واکنای نماندنی بر جای. جست و جو در مسیر تکامل. یوسف آباد خیابان بیست و هشتم.

dairy365.blogfa.com

روزانه های یک مرد - فصل دوم - روزانه دهم

http://www.dairy365.blogfa.com/post-12.aspx

فصل دوم - روزانه دهم. پاییز، خودنمایی می کند،. آسمانی با آبی رنگ پریده، ابرهای پاره ی خاکستری،. بادی که خود را در آغوش گیسوان درختان می اندازد و به رقص شان وا می دارد،. من و روزانه های نانوشته ای که جراتی برای جاری شدن روی هیچ صفحه ای را ندارند. روان نمی شود، جاری نیست، سدی دارد بر راه،. براي اين نوشتار روز دوشنبه سیزدهم آبان ۱۳۹۲، ساعت 14:18. چیزی جز دریای آرامم نخواهند خواند. من دلم سخت گرفته است از این. میهمان خانه ی مهمان کش روزش تاریک. که به جان هم نشناخته انداخته است:. چند تن خواب آلود.

dairy365.blogfa.com

روزانه های یک مرد - فصل دوم - روزانه نهم

http://www.dairy365.blogfa.com/post-11.aspx

فصل دوم - روزانه نهم. روزها به سردی و کوتاهی و رنگ پریدگی گراییده است. باد به طور پیگیری مدام خود را در میان شاخ و برگ درختان می اندازد،. صدای شبانه ی جیرجیرک هم خاموش شده است. اما میان من و تو همچنان همان است که بوده ست،. تو میدانستی که این فاصله را زمان هم پ ر نخواهد کرد؟ بی هیچ پاگردی، پله ها همچنان در چشمانم ادامه دارند،. و به هیچ مقصدی هم قرار نیست برسند تا قرار گیرم! خسته ام از گفتن، از گفتن "آه چرا. آه چطور. آه خدایا! براي اين نوشتار روز چهارشنبه دهم مهر ۱۳۹۲، ساعت 14:19. چند تن خواب آلود.

dairy365.blogfa.com

روزانه های یک مرد

http://www.dairy365.blogfa.com/9205.aspx

فصل دوم - روزانه هفتم. گرم و کسل و بی نور! بی هیچ هوایی سزاوار نفس. در پاگردی تکیه به دیوار زده ای،. و من را که روی پله ها روبرویت نشسته ام می نگری. نگاههای بی رمق را میان امواج مغشوش صداها روانه ام می کنی. در محاصره ی اجتماع پله هاییم و ساحل ما همین پاگردی است که تو ایستاده ای. من چون قایقی سرگردان در تلاطم پله هایم، گویی به درآمیختگی با پله ها راضی ام. صدا، صدا و صداست که طوفان می کند بر من، کاش گوشها دروازه ای داشت! چشمها را می بندم، نفس عمیقی می کشم، از جایم برمی خیزم، خود را از بند پله ها می رهانم.

dairy365.blogfa.com

روزانه های یک مرد

http://www.dairy365.blogfa.com/9210.aspx

فصل دوم - روزانه دوازدهم. هیچ آرزویی نمی تواند تاب آورد این ویرانی را. می آید و نمی ماند و می رود و بی آرزو می مانم باز. گرم هم اگر باشد باز رخت بر می بندد و می رود. دلم هوای سردتری می خواهد. به حال یخ زدگی. میان برف هایی که نباریده می روند. براي اين نوشتار روز یکشنبه بیست و نهم دی ۱۳۹۲، ساعت 11:0. چیزی جز دریای آرامم نخواهند خواند. من دلم سخت گرفته است از این. میهمان خانه ی مهمان کش روزش تاریک. که به جان هم نشناخته انداخته است:. چند تن خواب آلود. چند تن نا هموار. چند تن نا هشیار. چونان شاهین است بر ترازو.

dairy365.blogfa.com

روزانه های یک مرد - فصل دوم - روزانه هشتم

http://www.dairy365.blogfa.com/post-10.aspx

فصل دوم - روزانه هشتم. چراغ گرد سوزی است دست ساز من و تو،. که هرگاه بخواهیم برافروزیم،. و به نور آن دلبسته شویم. پیوسته و تابان و پ ر نیرو،. به پهنای آسمانمان رنگ می پاشید،. تا دل نبندیم به چراغ گردسوزی که ساعتی دیگر،. زوری ندارد برای تابیدن! اما یاس آنچنان تواناست،. كه بسترها و سنگ ها زمزمه ای بیش نیست! براي اين نوشتار روز دوشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۲، ساعت 10:25. چیزی جز دریای آرامم نخواهند خواند. من دلم سخت گرفته است از این. میهمان خانه ی مهمان کش روزش تاریک. که به جان هم نشناخته انداخته است:.

dairy365.blogfa.com

روزانه های یک مرد

http://www.dairy365.blogfa.com/9209.aspx

فصل دوم - روزانه یازدهم. می دانی باید گذشت؟ از میان حصارهایی که گاهی دور از تو،. به تو وسعتی به مساحت دریا می دهند،. و روزی چنان نزدیک ترا در بر می گیرند، که نفس کشیدن را سخت می کنند. در آرزوی باران، چشم به آسمان که بدوزی، آنرا مملو از ابرهای خاکستری نازایی می یابی،. که جز از برای پوشاندن نور، و اجبار تاریکی، قصدی ندارند! برای گذر از این کوچه های سرگردانی، نور باید. شمارشم به بیست می رسد، تا چندی دیگر، و همچنان نبودن تو! براي اين نوشتار روز سه شنبه دوازدهم آذر ۱۳۹۲، ساعت 11:26. من دلم سخت گرفته است از این.