violet-candle.blogfa.com

sharabekhanegi.persianblog.ir

شراب خانگي، بی ترس محتسب

http://sharabekhanegi.persianblog.ir/1390/11

پس از اون قهرمانایی باش که همیشه گفتن: خدایا به امید تو. گفتن خدایا راضیم به رضای تو. از اونایی که همیشه به خودشون افتخار کردن. از اونایی که عاشق جنگیدن اند. از اونایی که سخت ترین و دردناک ترین زندگی رو هم که داشتن آخرش خواننده حسرت زندگیش رو داشته باشه. بدون که من هستم. می دونم که تو هم هستی. پس بسم الله! 1634;۳ بهمن ۱۳٩٠ توسط ایما پيام هاي ديگران . 1634; بهمن ۱۳٩٠ توسط ایما پيام هاي ديگران . و من قسم خوردم که دیگر از این شیدا تر نمی شوم. انه کان ظلوما جهولا! نمی فهمم چرا داد و بیداد می کنی خوب دختر؟

sharabekhanegi.persianblog.ir

شراب خانگي، بی ترس محتسب

http://sharabekhanegi.persianblog.ir/1390/2

سر دو راهی یه قلعه بود. 1634;٩ اردیبهشت ۱۳٩٠ توسط ایما پيام هاي ديگران . 1634;٧ اردیبهشت ۱۳٩٠ توسط ایما پيام هاي ديگران . نمی دونم. همین. با خودم چی کار کنم؟ چرا انقدر گریه ام؟ اصلا کسی اشتباهی کرده؟ یه وقتایی با خودم فکر می کنم همون قبلی بهتر بود. همون زندگی قبلی. ولی نمی شه. چون خسته شدم. چون ناراحتم. چون دوست ندارم. از صبح همه رد می شن. سوال: "سلام. خوبی؟ جواب: "سلام. خوبی؟ دلم می خواد یکی رد شه واقعی ازم بپرسه خوبی بگم نه.خوب نیستم. داغونم. غم بود و گذشته ای که بر بادم داد. ناگهان دلهره ای عجیب.

sharabekhanegi.persianblog.ir

شراب خانگي، بی ترس محتسب >> بیا....

http://sharabekhanegi.persianblog.ir/post/138

خودم پر از کسی. عطر بخار چای تازه. A Little More This Way.

sharabekhanegi.persianblog.ir

شراب خانگي، بی ترس محتسب

http://sharabekhanegi.persianblog.ir/1390/4

این روز ها پرم. پر از امید. پر از زندگی. پر از آرزوهایی که نمی دانم چیست. پرم از قدم. از دویدن. از لبخند. از دیدن و یاد گرفتن و آموختن. این روزها پر می شوم از غرور و صاف راه می روم و حس می کنم تمام هوایی که صورتم را می نوازد. پز می شوم از تلاش. از ساختن. از شوخی های کوچک و بزرگ . از غافلگیری های شیرین. و از دعاهایی که قبل از خواستن اجابت می شوند. این روز ها پرم از حس. حسی مثل دوست داشتن. و حسی مثل دوست داشته شدن. 1638; تیر ۱۳٩٠ توسط ایما پيام هاي ديگران . خودم پر از کسی. عطر بخار چای تازه.

smra70.mihanblog.com

گر تو هم با ما شوی... - آه ای تنهاترین مرد زمین...

http://smra70.mihanblog.com/post/87

اژدهای سه سر و کوچک ترین سردار. دیوانه ام رها کن. آه ای تنهاترین مرد زمین. ای کاش تو هم گندم خورده بودی و بس! یك گله ی سیاسی فرهنگی. باز بوی آشنای بهشت، بوی بهار. خاطرات روزنوشت های رونیک. نتیجه گیریهای یک ذهن مغشوش. گاهی فقط من و تو. خانه ی دوست کجاست؟ بهترین قالب های وبلاگ. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :. گر تو هم با ما شوی. بیا که یاد تو آرامشی ست طوفانی. آه ای تنهاترین مرد زمین. Http:/ www.tabnak.ir/files/fa/news/1391/5/19/181236 503.mp3. شاعر : علی حیات بخش.

sharabekhanegi.persianblog.ir

شراب خانگي، بی ترس محتسب

http://sharabekhanegi.persianblog.ir/1390/6

همه اش وقت کمه. و همه کارها در اولویت قرار دارند! 1634;٥ شهریور ۱۳٩٠ توسط ایما پيام هاي ديگران . وقتی می گم از همه چیز خسته شدم، وقتی می گم اوضاعم به هم ریخته، وقتی می گم این چه زندگی ایه، وقتی می گم دوستت ندارم . یعنی من فقط یه ذره دلم گرفته. همین. من به همین سادگی که می شکنم، به همین سادگی که کدر می شوم، به همین سادگی هم می خندم به همین سادگی هم چشمانم برق می زند. بعضی مشکلات را باید بگذاری برسند، جا بیافتند، بعد یک فکری به حالشان کنی. premature حل کردن مشکلات غالبا خسته می کند و شکست می خورد. یعنی اگر...

sharabekhanegi.persianblog.ir

شراب خانگي، بی ترس محتسب

http://sharabekhanegi.persianblog.ir/1390/3

چه زود ورق می خورد فصل های داستان های زندگی های ما. عاشق گذشتن هایی هستم که بعد ش تو می مانی و یکسری خاطرات خوش و یک دنیا رضایت چون می دانی خودت را زندگی کرده ای چون آموخته ای، بزرگ شده ای، جنگیده ای. مگر دنیا جز برای این هاست؟ برای چه به زندگی آویزان می شوید؟ تا وقتی آینده ای هست، گذشتن ها تلخ نمی شوند. و مگر آینده را ما نمی سازیم. و مگر همیشه آینده ای نیست؟ آن چه گذشت بر روحم حک شده است. من همه گذشته ام هستم. ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا. بند کفش سمت راستم! عرض کوتاهی داشتم آقا! دروغ نگو دوست من!

sharabekhanegi.persianblog.ir

من/ تو - شراب خانگي، بی ترس محتسب

http://sharabekhanegi.persianblog.ir/post/141

قراره به خودم بیام. قراره خیلی کارا رو که خیلی وقته نکردم دوباره از سر بگیرم. قراره به خودم بیشتر فکر کنم. قراره وابسته نباشم. قراره ریست بشم. بلند می شم میرم دوش می گیرم. از حموم که درمیام با خودم حساب می کنم خوب دیگه ساعت ۸ ه! برو بابا. یعنی واقعا من الان حس کاری دارم؟ حالا از فردا. اصلا چیکار قرار بکنم؟ پن۱ هیچی قشنگ تر از صدای موبایل نیست! پن۲ نمی خوام نا امیدت کنم. نا امیدت نمی کنم. درستش می کنم. (هرچند هنوز نمیدونم از کجا شروع کنم). خودم پر از کسی. عطر بخار چای تازه. A Little More This Way.

sharabekhanegi.persianblog.ir

شراب خانگي، بی ترس محتسب

http://sharabekhanegi.persianblog.ir/1390/5

عشق را باید فهمید. خوابم سبک شده. کابوس هم زیاد می بینم. واقعا من الان با این فراغ بال و بیکاری اضطراب چی داشته باشم. یعنی ممکنه باز منظورش ؟ می دانی چرا آهنگ گوش می دهم؟ می خواهم کسی با من حرف بزند. می خواهم چیزی مرا به دنیای بیرون متصل کند تا غرق نشوم در افکار بی انتها و احساسات تکراری. این سوال ها چند وقت است ذهنم را مشغول کرده است که آیا حضور کسی که دوستش داری تکراری می شود؟ آیا من چند سال بعد دوباره به دام تنهایی مزخرف گاه و بیگاه این روزها می افتم؟ آیا می توان تنها بود و عاشق؟ بعضی روزها. بعضی ...

sharabekhanegi.persianblog.ir

شراب خانگي، بی ترس محتسب

http://sharabekhanegi.persianblog.ir/1390/8

می ترسم گاهی که خسته می شوی. می ترسم گاهی که گم می شوی. می ترسم از تنهایی. یادت باشد هیچ وقت نگفتی تنهایت نمی گذارم! و من همیشه می ترسم که تنهایم بگذاری. آمار و احتمالات به درد زندگی نمی خورد. من در بین دلهره های روزها و شب هایم در خاطراتم دنبال صدایی از تو می گردم که بگویی هستم، که بگویی نترس، که بگویی راهی نیست، می رویم. حتی اگر غلو باشد حتی اگر احتمالش درصدی شبیه صد نباشد. همیشه همراهی، ولی پشتم خالیست. حالا من مشروطم به قوانین تو. چرا؟ خودم پر از کسی. عطر بخار چای تازه. A Little More This Way.