yasekabood67.blogfa.com

ladysonia.blogfa.com

زیر بارون گریه کردم تا تو اشکامو نبینی - ♥ دستهامان نرسيده ست به هم ...«فریدون مشیری»

http://ladysonia.blogfa.com/post-70.aspx

زیر بارون گریه کردم تا تو اشکامو نبینی. دستهامان نرسيده ست به هم . فریدون مشیری. از دل و ديده ، گرامی تر هم. آری ، ز دل و ديده گرامی تر :. زين همه گوهر پيدا و نهان در تن و جان ،. بی گمان دست گرانقدرتر است . لطفا بقیه ش رو در. نوشته شده در جمعه بیست و ششم آذر ۱۳۸۹ساعت ۰:۰ قبل از ظهر توسط فاطمه خنیده. همان بی رنگ بی رنگم. بهانه ای برای خندیدن. دستهامان . فریدون مشیری. به بهانه ی روز دختر. باغ من.مهدی اخوان ثالث. شعر بودن از کتاب هوای تازه.احمد شاملو. ببار ای بارون ببار. زندگی در گرو خاطره هاست.

ladysonia.blogfa.com

زیر بارون گریه کردم تا تو اشکامو نبینی - چقدر خوبه که این تابستـــون لعنتــی داره تمـــوم میشـــه...

http://ladysonia.blogfa.com/post-64.aspx

زیر بارون گریه کردم تا تو اشکامو نبینی. چقدر خوبه که این تابستون لعنتی داره تموم میشه. آسمانش را گرفته تنگ در آغوش. ابر، با آن پوستين سرد نمناكش. باغ بی برگي روز و شب تنهاست ،. با سكوت پاك غمناكش. ساز او باران ، سرودش باد. جامه اش شولاي عريانی ست. ور جز اينش جامه ای بايد. بافته بس شعله ی زر تا پودش باد. گو برويد، يا نرويد، هر چه در هر جا كه خواهد. باغبان و رهگذاری نيست. چشم در راه بهاری نيست. گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد. ور به رويش برگ لبخندی نمی رويد. باغ بی برگی كه می گويد كه زيبا نيست؟ هفته چهارم شهر...

mkamranpor.blogfa.com

××××رز×××× - دوستان آقايان باوفاترند

http://www.mkamranpor.blogfa.com/post-55.aspx

آقا و خانومي که چند وقتي بود باهم ازدواج کرده بودن پس از مدتي اتفاقات جالبي. واسشون رخ مي ده. يه شب خانوم نمي ره خونه. فردا صبح در بازگشت به خونه آقا از خانومش سوال مي کنه که ديشب کجا بودي؟ خانوم هم جواب مي ده که خونه ي يکي از. آقا بلافاصله بعد ازين جواب به 10 تا از بهترين دوستان خانومش. تلفن مي کنه و ازشون سوال مي کنه که آيا خانومش ديشب پيش اونا بوده يا خير. همگي دوستان خانومه جواب مي دن نه. خب به همين راحتي مي تونيم پي ببريم که خانوم ها دوستان خوبي نيستن و هيچ وقت نميشه روشون حساب کرد. چند وقت بعد از.

30besorkh.blogfa.com

*•. .•* *•. سیب سرخ .•* *•. .•* - *•. .•* *•. سیب سرخ .•* *•. .•*

http://www.30besorkh.blogfa.com/post-10.aspx

سیب سرخ . * * . . *. پاتوق عاشقان.سیب سرخ همچون دل عاشق دلباخته. سیب سرخ . * * . . *. بغلم کن عشق خوبم بزار حس کنم تنتو. از حرارتت بمیرم بگیرم عطر تنتو. واسه من آغوش گرمت تنها جای امن دنیاست. ساز آشنای قلبت خوشترین آهنگ دنیاست. منو که بغل بگیری گم میشم تو شهر رویا. بند میاد نفس تو سینم مثل مجنون پیش لیلا. به تو شفاف و برهنه دل سپردم بی محابا. بغلم کن تا نمیرم بی تو،تو دستای سرما. مثل دامنه فرشته شب ما قدیس و پاکه. حتی ماه به حرمت ما،عاشقونه تر می تابه. بغلم کن عشق خوبم بزار آرامش بگیرم. فطرس * * . Your l...

30besorkh.blogfa.com

*•. .•* *•. سیب سرخ .•* *•. .•* -

http://www.30besorkh.blogfa.com/post-8.aspx

سیب سرخ . * * . . *. پاتوق عاشقان.سیب سرخ همچون دل عاشق دلباخته. دلتنگ میشوم وقتی خط به خط خاطره های بهار را مرور میکنم. خاطره هایی که همه رنگ حضور دارد.رنگ بی رنگی. می خواهم ترانه ی بهار را در کوچه پس کوچه های زمستان زمزمه کنم. من می خواهم تا آخر تمام پائیز های دنیا سر بر شانه ی بهار بگذارم و تا هق هق. آخرین باران اشک بریزم. تا زمانی که ماهیها عاشق شوند.تا جوانه زدن همه ی شقایق ها. تا زمانی که آمدن بهار بهانه ی پنجره های بسته را نداشته باشد. تا سالها بعد.سالهایی که چشمان توعطر عشق را نوازش میکنند. باز ه...

30besorkh.blogfa.com

*•. .•* *•. سیب سرخ .•* *•. .•* -

http://www.30besorkh.blogfa.com/post-3.aspx

سیب سرخ . * * . . *. پاتوق عاشقان.سیب سرخ همچون دل عاشق دلباخته. در دادگاه عشق.قسمم قلبم. وکیلمدلم و حضار جمعی از عاشقان ودلسوختگان. قاضی نامم را بلند خواند. گناهم را. دوست داشتن تو اعلام کرد. ومحکوم شدم به تنهایی ومرگ. کنار چوبه دار از من خواستن. آخرین خواسته ام را بگویم. و من گفتم به تو بگویند. ببار بارون شاید آروم بگیرم. ببار بارون منم با تو اسیرم. تک و تنها زیر باررون می شینم. واسه دلتنگی هام ماتم می گیرم. ببار ای آسمون حرفات ترانه است. تو هم مثل منی گریه ات بهانه است. ببار ای مهربون قلبم شکسته.

30besorkh.blogfa.com

*•. .•* *•. سیب سرخ .•* *•. .•*

http://www.30besorkh.blogfa.com/87021.aspx

سیب سرخ . * * . . *. پاتوق عاشقان.سیب سرخ همچون دل عاشق دلباخته. سیب سرخ . * * . . *. بغلم کن عشق خوبم بزار حس کنم تنتو. از حرارتت بمیرم بگیرم عطر تنتو. واسه من آغوش گرمت تنها جای امن دنیاست. ساز آشنای قلبت خوشترین آهنگ دنیاست. منو که بغل بگیری گم میشم تو شهر رویا. بند میاد نفس تو سینم مثل مجنون پیش لیلا. به تو شفاف و برهنه دل سپردم بی محابا. بغلم کن تا نمیرم بی تو،تو دستای سرما. مثل دامنه فرشته شب ما قدیس و پاکه. حتی ماه به حرمت ما،عاشقونه تر می تابه. بغلم کن عشق خوبم بزار آرامش بگیرم. فطرس * * . Your l...

30besorkh.blogfa.com

*•. .•* *•. سیب سرخ .•* *•. .•*

http://www.30besorkh.blogfa.com/87044.aspx

سیب سرخ . * * . . *. پاتوق عاشقان.سیب سرخ همچون دل عاشق دلباخته. چشمای خیس و ترمو به در بسته می دوزم. اگه باز هم نیومدی با انتظارت می سوزم. مثل یه شمع اب بشم ویه روزبه پایان می رسم. من به خیالت می مونم اما به تو نمیرسم. یک نفر هست که نا ابد مثل گلای مریمه. نامهربونی چشم و دلش پرازغمه. ارزوی شبای اون یکم ستاره چیدنه. تنها امید اون فقط بازی عشق و بردنه. قصه ی اون از غم دوری مردنه. ياد قلبت باشد يك نفر هست كه اين جا بين آدمهايي، ღ. كه همه سرد و غريبند با تو. تك و تنها به تو مي انديشد ღ. مهربانم ،اي خوب ღ.

ladysonia.blogfa.com

زیر بارون گریه کردم تا تو اشکامو نبینی - سهــراب سپهـری

http://ladysonia.blogfa.com/post-65.aspx

زیر بارون گریه کردم تا تو اشکامو نبینی. شب سردی است ، و من افسرده. راه دوری ست ، و پایی خسته. تیرگی هست و چراغی مرده. می کنم ، تنها ، از جاده عبور،. دور ماندند ز من آدم ها. سایه ای از سر دیوار گذشت،. غمی افزود مرا بر غم ها. فکر تاریکی و این ویرانی. بی خبر آمد تا با دل من. قصه ها ساز کند پنهانی. نیست رنگی که بگوید با من. اندکی صبر ، سحر نزدیک است. هر دم این بانگ بر آرم از دل :. وای ،این شب چقدرتاریک است! خنده ای کو که به دل انگیزم؟ قطره ای کو که به دریا ریزم؟ صخره ای کو که بدان آویزم؟ همان بی رنگ بی رنگم.

ladysonia.blogfa.com

زیر بارون گریه کردم تا تو اشکامو نبینی - ...

http://ladysonia.blogfa.com/post-74.aspx

زیر بارون گریه کردم تا تو اشکامو نبینی. انگار همین دیروز بود. باورم نمیشه.به همین زودی شده یکسال. 16 اسفند 88 روز یکشنبه. با بچه ها (ح، م، ف، ه و ف) تو دانشگاه اونقدر مسخره بازی در اوردیم و خندیدیم که حد نداشت. تک تک حرفا و کارامون مث یه فیلم تو ذهنمه.آخرین تصویری هم که از دانشگاه ،اون روز تو ذهنمه ،با ح و ه پشت صندلی های ایستگاه رو سبزه ها نشسته بودیم و داشتیم آب انار میخوردیم و بلوتوث بازی میکردیم. بازم به گوشیم زنگ زد. دیدم ول کن نیست.برداشتم. تو آشپزخونه. میخوای گوشیو بدم بهش؟ برو تو حیاط بهت میگم.