bar-bari.blogfa.com

sooskesia.blogfa.com

هیس ! سکوت زندگی رو با صدات نشکن

http://www.sooskesia.blogfa.com/91122.aspx

سکوت زندگی رو با صدات نشکن. آخرین دیدار . . . پایی نمانده برای رفتن. هرچند جایی هم ندارم برای ماندن. خانه ام خاک است. و یک دنیا آرزوی کال. که دیگر حتی رنگ هم ندارد. دست هایم نه تاب نوشتن دارد. و نه تاب چشمانم برای خواندن. بالهایت را به من قرض بده . . ! نوشته شده در دهم اسفند 1391ساعت توسط سوسک سیاه. یه روز یه گنجیشک که تازه پر زدن یاد گرفته بود . . . شروع کرد به پرواز . از شانس بدش افتاد تو سطل زغال . یه روز تو یه آیینه عکس خودش و دید . . . از خودش بدش اومد . . . به خدا گله کرد . پر زد و رفت. هفته چهارم ...

sooskesia.blogfa.com

هیس ! سکوت زندگی رو با صدات نشکن

http://www.sooskesia.blogfa.com/91081.aspx

سکوت زندگی رو با صدات نشکن. یک شب بارانی . . . شبیه میوه ی ممنوعه. حتی در شبی که یادت را دار میزدم. برای چند ثانیه شبیه خودت باش. تو خدای عشق را ببازی گرفتی. با طعمی شبیه عشق. بهانه هایت را میشمارم. هر کدام دفتری است که برگ هایش تمامی ندارد. روحم را پس بده . . . نوشته شده در دوم آبان 1391ساعت توسط سوسک سیاه. یه روز یه گنجیشک که تازه پر زدن یاد گرفته بود . . . شروع کرد به پرواز . از شانس بدش افتاد تو سطل زغال . یه روز تو یه آیینه عکس خودش و دید . . . از خودش بدش اومد . . . به خدا گله کرد . پر زد و رفت.

sooskesia.blogfa.com

هیس ! سکوت زندگی رو با صدات نشکن

http://www.sooskesia.blogfa.com/91114.aspx

سکوت زندگی رو با صدات نشکن. رویای دور من نزدیک میشد. با یک بغل حرف های خوب. و آرامشی از جنس تو! بودنت کنارم را جشن میگیرم. اما تو بودی . . . شروع دل تنگی هایم را. فقط بمان و خوب باش! نوشته شده در بیست و سوم بهمن 1391ساعت توسط سوسک سیاه. یه روز یه گنجیشک که تازه پر زدن یاد گرفته بود . . . شروع کرد به پرواز . از شانس بدش افتاد تو سطل زغال . یه روز تو یه آیینه عکس خودش و دید . . . از خودش بدش اومد . . . به خدا گله کرد . که چرا اونو سیاه آفریده . . . پر زد و رفت. ولی تو راه بارون گرفت . . . بچه های عاشق فداغ.

sooskesia.blogfa.com

هیس ! سکوت زندگی رو با صدات نشکن - روزهای بَد بِدَر !!!

http://www.sooskesia.blogfa.com/post-166.aspx

سکوت زندگی رو با صدات نشکن. روزهای ب د ب د ر! گاهی می شود بدون حضور سبزه ها نو بودن را جشن گرفت. گاهی می شود بدون بال پرواز کرد. گاهی می شود بدون لباس شیک بود! اما بدون تو نمی شود ، نمی شود ، نمی شود. تمام تنهایی هایم بهانه است. بهانه ای که تورا فریاد می زند. میخواهم بیایی ، بمانی و نروی. روحم از جنس عطر تو شده. آه ذهنم که از آخرین دیدارمان پیش تو جا مانده. من از تنهایی بی تو می ترسم. به اندازه ی تمام مشت های آدم ها. کاش حرف هایت کمی بلند تر بود . . . ! روزهای بد زود تموم میشن! روزهای ب د ب د ر! هفته چها...

sooskesia.blogfa.com

هیس ! سکوت زندگی رو با صدات نشکن

http://www.sooskesia.blogfa.com/91093.aspx

سکوت زندگی رو با صدات نشکن. دست هایی که دعا نمیخواند . . . . با آفتاب شروع شد. با طلوع دستان تو. و احساس آن همه زیبایی با تو. امروز وقتی می آمدم. عکس هم گرفتم . . ! بودنی که با تو شروع میشود. و پایانی جز تو ندارد. آن خاطر نه چندان کهنه مان را یادت هست. همان حضور سبز عشق. همانی که ما را به هم می تابید. شبیه کرم های ابریشم. و میان من و تو چیزی. جز جزای عشق جاری نمیکرد. از سیر این چشمه ها. بدانی ، از قانون شکستن. اما امروز چه خوب شکستی. قلبی را که برای تو می تپید. آخر سر جوابم میشود. متهم به بچه بودن. که چر...

sooskesia.blogfa.com

هیس ! سکوت زندگی رو با صدات نشکن

http://www.sooskesia.blogfa.com/91014.aspx

سکوت زندگی رو با صدات نشکن. این یک داستان عاشقانه نیست ، این یک حقیقت است . . گوشهایم را میگیرم برای تجربه ای بزرگ. می خواهم چند ساعتی فقط چشم هایم ببیند. وای دنیای خنده دار من. پر شدی از ماهی هایی که فقط دست و پا می زنند. تند تر تند تر. قصه ی باتلاق را شندیده ای. یا گرمی مبهم هیچ نشنیدن. از این بالا همه چیز خنده دار است. حساب من و تو از روزگار جداست. ما آنجور که دوست داریم می خندیم. تو هم گوشهایت را بگیر. قصه ی آدم هایی که شبیه ما نیستند. مگر تو از کجا آمده ای. از سرزمین سلطان قلب ها. این بار با قلبت.

sooskesia.blogfa.com

هیس ! سکوت زندگی رو با صدات نشکن

http://www.sooskesia.blogfa.com/91072.aspx

سکوت زندگی رو با صدات نشکن. اینبار بهانه ای نبود. فقط صدای پر زدن کلاغ ها می آمد. و نه حتی خدایی در این نزدیکی . . . بی هیچ منتی آمدم. با هزاران منت رفتی. یک شب در حسرت آغوشت آب شدم. و دنیا را این سیل خواهد برد. در یک مرگ سرد. مرگی که از رویا آغاز میشود. با خبر از کوچ کلاغ ها. باران را به خواب ببر. بر تو عاشق بودن حرام است . . . نوشته شده در دوازدهم مهر 1391ساعت توسط سوسک سیاه. یه روز یه گنجیشک که تازه پر زدن یاد گرفته بود . . . شروع کرد به پرواز . از شانس بدش افتاد تو سطل زغال . به خدا گله کرد . هفته چه...

sooskesia.blogfa.com

هیس ! سکوت زندگی رو با صدات نشکن

http://www.sooskesia.blogfa.com/91123.aspx

سکوت زندگی رو با صدات نشکن. هنوز هم خاطره ی آحرین دیدارمان یادم مانده. من سرشار از عشق تو. هنوز هم یادم مانده. وقتی لبریز از مهربانی میشدی. بی تابی من برای رسیدن به تو. و دسته گلی که پر بود از عشق تو. کاش با من میماندی. تا زیر حرارت نگاهت. زندگی ام گرم میشد. تو رفته ای و من نبودنت را. برگرد و با من بمان . . . نوشته شده در پانزدهم اسفند 1391ساعت توسط سوسک سیاه. یه روز یه گنجیشک که تازه پر زدن یاد گرفته بود . . . شروع کرد به پرواز . از شانس بدش افتاد تو سطل زغال . از خودش بدش اومد . . . به خدا گله کرد .

sooskesia.blogfa.com

هیس ! سکوت زندگی رو با صدات نشکن

http://www.sooskesia.blogfa.com/91022.aspx

سکوت زندگی رو با صدات نشکن. برگ های دفتر قلبم را ورق میزنم. هرچه پیش می رود کوتاه تر میشود. انگار همین دیروز بود. لحظه ی رسیدن آیینه به آب. می شورد و می برد. من می مانم و خواب هایی از تو. تمام واقعیت ها را خط بزنم. این روزها حتی دوست داشتن هم دریغ می شود. آدم ها عوض شده اند. 1- دلم را آهنی کردم ، مبادا عاشقت گردد اما بدجور عاشقت شد. 2- فاصله ی من تا منطق تو فقط عشقه ، عشقی که تو ترجیهش نمیدی. 3- هیچ وقت محبتا و خوبیات رو فراموش نمی کنم ، نگی بی حیاست. نوشته شده در سیزدهم اردیبهشت 1391ساعت توسط سوسک سیاه.