pasnevesht.blogspot.com
پگاه
http://pasnevesht.blogspot.com/2007_11_01_archive.html
کتاب "خاطرات روسپیان سودازده من". نوشته گابریل گارسیا مارکز نویسنده پر آوازه کلمبیایی در اکتبر 2004 به بازار آمد و چاپ اول آن در یک میلیون نسخه منتشر شد. "روسپیان سودازده من" موجب سر و صدای زیادی در مطبوعات و محافل هنری شده و کتابی است کوچک که در آن به رابطه عشق پیرانه سر مردی سالخورده و دخترکی نوجوان اشاره دارد و نگاهی است متفاوت به مفهوم پیری، عشق و زندگی. Arguments out of a pretty mouth are unanswerable’. Joseph Addison, 1672 1719. There are no foreign lands, only the traveller is foreign.’.
pasnevesht.blogspot.com
پگاه
http://pasnevesht.blogspot.com/2006_09_01_archive.html
به چشمان مهتابی آیسان". زندگی گرمی دلهای پر از کینه ماست. که چو گل با لبخند،. چهرهای باز کند. و پس از باز شدن،. و تو گویی، که هوا مهتابیست. کودکی اخمکنان میپرسد. انگشتانش را قلم کردند. تا دیگر دیکته ای ننویسد. در هوا می چرخد. سایه اش روی زمین،. خسته شده قاصدکیست که به دور قفس تنهایی می چرخد. و تو آرامتر از زمزمه مبهم باد. از کنار قدمش می گذری. می آید در کنار قدمانت آرام. دور تا دور قدمهای تو را حلقه ای می سازد. از کنار نفسش تندتر می گذری. ضربان قلبت به خودش می خواند. می آید در کنار قدمانت آرام.
pasnevesht.blogspot.com
پگاه
http://pasnevesht.blogspot.com/2008_09_01_archive.html
پل پل پل، پل از همه رنگ. دختران روستابه شهر فکر می کنند. دختران شهردر آرزوی روستا می میرند،. مردان کوچک به آسایش مردان بزرگ فکر می کنند. مردان بزرگ در آرزوی آرامش مردان کوچکمی میرند. کدامین پل در کجای جهان شکسته است که هیچ کس به خانه اش نمی رسد؟ صبا خانم ناردونک مامان و باباش *. جستجو در اشعار ایران کهن. بانك اطلاعات نشريات كشور. حقوق متنهای نوشتهشده در این وبلاگ برای نویسنده محفوظ. این وبلاگ نیز توسط سایکو. تهیه شده و حقوق مربوط به آن هم محفوظ.
during-dreams.blogspot.com
Realization Of Dreams: January 2012
http://during-dreams.blogspot.com/2012_01_01_archive.html
Tuesday, January 24, 2012. گفت تو هم مثل من دیوانه ای. پرسیدم برمی گردی به کشورت و مشغول کار می شوی؟ گفت احساس می کنم از زندگی واقعی خیلی دور شده ام. برمی گردم و کنار بقیه دوستانم مشغول کار می شوم. حرفش برایم جالب،بود. زندگی واقعی! ناهار را که تمام کردیم دوباره به آزمایشگاه برگشتیم. ساعت سه با استاد قرار امتحان گذاشته بود، دقایقی قبل .از اینکه برود وسایلش را جمع کرد با من خداحافظی کرد، برایش آرزوی موفقیت کردم تشکر کرد و رفت. 1548; احساس تعلق شاید حس خیلی خوبی باشد، حسی که هرگز به طور کامل حسش نکردم.
bozghaleha.blogspot.com
Bazaghil !: July 2006
http://bozghaleha.blogspot.com/2006_07_01_archive.html
Thursday, July 13, 2006. کیفیت بالاتر این عکس را از اینجا. Posted by Mammad Ali @ 9:18 AM. Tuesday, July 04, 2006. نونوی داغون دوست داشتنی. به اون خیره شده بودم. داشتم با خودم بحث می کردم. یکدفعه متوجه شدم که نونو داره دستش رو تکون میده، طوری که انگار داره چیزی رو جلوی چشمش دور می کنه. صدای لرزانی از طرف نونو گفت. زوکو من نمی بینمت، من هیچی نمی بینم. نونو هیچ جا رو نمی دید. سریع بردیمش پیش حکیم. حکیم گفت که بر اثر ضربه ای که به سرش خورده، به طور موقت نابینا شده. معلومم نیست کی خوب بشه. چرا چرت می گی؟
during-dreams.blogspot.com
Realization Of Dreams: June 2011
http://during-dreams.blogspot.com/2011_06_01_archive.html
Saturday, June 25, 2011. یک گوشه بنشینم، روح زنده ی شهر مرا آرام کند. با آوای ترانه ها. دلم هوای ایران می کند. کاش یه چیز دیگه آرزو کرده بودم. Wednesday, June 15, 2011. دوست دارم مثل آن وقت ها دلم برایت تنگ شود، منتظر آمدنت شوم و هر لحظه که ساعت آمدنت نزدیک می شود، خوشحال تر شوم. بعد خودم را به بی خیالی بزنم که نیامدی، وقتی در بی خیالی ام غرق شدم پیدایت شود و من غافلگیر شوم. Thursday, June 02, 2011. چند وقتیست می نویسم و پاک می کنم، دوست دارم باز هم بنویسم. Subscribe to: Posts (Atom). The Eyes Of Camera.
during-dreams.blogspot.com
Realization Of Dreams: July 2011
http://during-dreams.blogspot.com/2011_07_01_archive.html
Wednesday, July 27, 2011. Monday, July 25, 2011. Friday, July 22, 2011. Wednesday, July 20, 2011. الان می فهمم چرا همه چیز یه جورایی برام بی حس و حال جلوه می کنه! یعنی یه جمله انقدر می تونه روی زندگی آدم تاثیرگذار باشه؟ Wednesday, July 13, 2011. Sometimes you should be patient! Saturday, July 09, 2011. بعضی چیزها روی آدم اثر می گذارند، روی روحش حک می شوند، پاک کردنشان کار آسانی نیست، درد دارد، صبر می خواهد. حالا لازم نیست نمک رو زخم من بپاشید، خودم به اندزه کافی درد دارم. Friday, July 08, 2011. بعضی آدم ...
zinoo.blogfa.com
داستانهای تخیلی من و اژدها - پاگنده ها - قسمت سوم (در جستجوی یار ممد)
http://zinoo.blogfa.com/post-18.aspx
داستانهای تخیلی من و اژدها. چه طور من و اژدها زندگی رو سر میکنیم! یک روز اژدها زل زد توی چشمهام و گفت که خب اگه اونا ندونن پس چه طور هنوز کسی باور داشته باشه که اژدها هست؟ حرفش راس بود. آخه میدونی؟ تو این زمونه کم کم داره یادمون میره که اژدها ها هم واسه خودشون هویتی دارن. این شد که من و اون تصمیم گرفتیم ماجراهایی که واسه مون اتفاق افتاده رو بنویسیم. اون یکی وبلاگ من! انیمیشن از نگاه گلپایگانی. پاگنده ها - قسمت سوم (در جستجوی یار ممد). نوشته شده در جمعه ۲ شهریور۱۳۸۶ساعت توسط اژدهای غمگین.
zinoo.blogfa.com
داستانهای تخیلی من و اژدها -
http://zinoo.blogfa.com/post-23.aspx
داستانهای تخیلی من و اژدها. چه طور من و اژدها زندگی رو سر میکنیم! یک روز اژدها زل زد توی چشمهام و گفت که خب اگه اونا ندونن پس چه طور هنوز کسی باور داشته باشه که اژدها هست؟ حرفش راس بود. آخه میدونی؟ تو این زمونه کم کم داره یادمون میره که اژدها ها هم واسه خودشون هویتی دارن. این شد که من و اون تصمیم گرفتیم ماجراهایی که واسه مون اتفاق افتاده رو بنویسیم. اون یکی وبلاگ من! انیمیشن از نگاه گلپایگانی. Http:/ azingoft.blogspot.com. نوشته شده در شنبه ۲۶ آبان۱۳۸۶ساعت توسط اژدهای غمگین. مطلب را به بالاترین بفرستید:.
zinoo.blogfa.com
داستانهای تخیلی من و اژدها
http://zinoo.blogfa.com/8605.aspx
داستانهای تخیلی من و اژدها. چه طور من و اژدها زندگی رو سر میکنیم! یک روز اژدها زل زد توی چشمهام و گفت که خب اگه اونا ندونن پس چه طور هنوز کسی باور داشته باشه که اژدها هست؟ حرفش راس بود. آخه میدونی؟ تو این زمونه کم کم داره یادمون میره که اژدها ها هم واسه خودشون هویتی دارن. این شد که من و اون تصمیم گرفتیم ماجراهایی که واسه مون اتفاق افتاده رو بنویسیم. اون یکی وبلاگ من! انیمیشن از نگاه گلپایگانی. پاگنده ها - قسمت دوم (امپراطوری پاگنده ها). نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ مرداد۱۳۸۶ساعت توسط اژدهای غمگین.