baranbahar.blogfa.com

kamandvashaghayegh.blogfa.com

حرف های دل - نوشته ای برای خدا...

http://www.kamandvashaghayegh.blogfa.com/post-180.aspx

نوشته ای برای خدا. خدا یا تو خود خوب می دانی که همه اعضا و جوارح من با مهر تو آمیخته است. از هنگامی که چشم بر این سرای تو باز کردم برق بودنت تو را در چشم. و زمانی که به نغمه های دلنواز اذان را در گوشم جاری. شد به گمانم تمام ذرات وجودم به یک باره تسلیم عشق تو شد. و اما نمی دانم چه شد که الان این دل به بند مادیات دنیایی اسیر گشته؟ خدا یا اگر عاشقم می کنی تنها مرا اسیر عشق خودت کن که تشنه وصل تو باشم. و عشق نا متجانس دنیوی را از نهادم بردار و بر دلم عشق محبانت را هک کن. تا به نشان گمراهی دل نمیرم.

kamandvashaghayegh.blogfa.com

حرف های دل - طوفان‌ها...

http://www.kamandvashaghayegh.blogfa.com/post-184.aspx

در رقص عظیم تو. آفتاب همیشه را طالع میکند. بگذار چنان از خواب برآیم. و دوستانی که یاری میدهند. نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم اسفند ۱۳۸۹ساعت 10:40 توسط باران. عشق از ازل تا ابد. عاشقان مهدی فاطمه اینجا بیاین. عاشقی که تنها باشه توی دنیا نمیمونه. به کلبه کوچکم خوش آمدید. عکس های غیر عاشقانه من. عاشقانه ها با الهام و الناز. نام تنهایی از دهکده تنهایی. نابینای عشق . . سلامحال ما خوب است اما تو باور نکن. جایی برای با هم بودن. Design by : Night Skin.

kamandvashaghayegh.blogfa.com

حرف های دل - هر چه از خدا خواستم گفت نه...

http://www.kamandvashaghayegh.blogfa.com/post-181.aspx

هر چه از خدا خواستم گفت نه. از خدا خواستم تا دردهایم را از من بگیرد. رها کردن کار توست ، تو باید از آنها دست بکشی. از خدا خواستم تا شکیبایی ام بخشد. خدا گفت : نه! شکیبایی بخشیدنی نیست، به دست آوردنی است. از خدا خواستم تا خوشی و سعادتم بخشد. من به تو نعمت و برکت دادم. حال با توست که سعادت را به چنگ آوری. از خدا خواستم تا از رنج هایم بکاهد. رنج و سختی، تو را از دنیا دورتر و دورتر، و به من نزدیک تر و نزدیک تر میکند. از خدا خواستم تا روحم را تعالی بخشد. تا سودمندتر و پرثمرتر شوی. از خدا خواستم و باز گفت: نه!

radepayebaran.persianblog.ir

رد پای باران......

http://radepayebaran.persianblog.ir/post/133

قرار گذاشتم با خودم تا در نبودت تنها سکوت کنم. دیگر تاب بی قراری های مکرر هر روز را ندارم. تو رفتی و نگفتی بی تو من به مرز جنون میرسم. رفتی و ندیدی حالا بی تو به جنون رسیدم. خوب بودی و همین مرا از من گرفت. دل کوچکم شکست از روزگار. تو من بودی و من با تو معنا شدم. قرار بود سکوت کنم اما داغت چنان جانسوز است. که توان سکوت هم ندارم. من بی تو حتی توان زندگی هم ندارم. 1777;۱:٢٤ ‎ب.ظ ; شنبه ۱۳٩۳/٢/۱۳. من : خدایا : من گمشده ی دریای متلاطم روزگارم و تو بزرگواری! یک قلب پاک از تمام معابد جهان زیباتر است.

radepayebaran.persianblog.ir

رد پای باران......

http://radepayebaran.persianblog.ir/1389/10

زانوانم شکسته است و پاهایم فلج. خسته و مجروح و پریشان. و باری به سنگینی کوهی بر دوش. و من در زیر آن خم شده ام. و از زیر آن که چندین برابرمن سنگین تر است و بزرگ است. و تنها برق حسرت از چشمان بازم. که همچنان به این راه. که تا افق کشیده است.دوخته ام ساطع است. و جاده های منتظر را در برابرم روشن میدارد. جاده ای که سالهاست چشم به راه هر قدمم خود را بر خاک افکنده است. اما ردپایی بر آن نیست و. من : خدایا : من گمشده ی دریای متلاطم روزگارم و تو بزرگواری! هیچ می دانی که بزرگوار آن است که گمشده ای را به مقصد برساند؟

radepayebaran.persianblog.ir

رد پای باران......

http://radepayebaran.persianblog.ir/1390/7

که چقدرفاصله ی ما دور است. فکر میکنم هیچ وقت نرسی. و من در کناراین دنیا تنها بمانم. و تو همیشه منظره ی من باشی. و در پیش چشمهای من /در سینه ی چشم انداز من/قبله ی نگاه من. و هیچ وقت نه در کنار چشمهای من./هیچ وقت! در این زاویه همواره تنها خواهم بود بی تو! تو را خواهم دید و آنگاه چه بگویم؟ به یک نابینا/یک بیگانه/یک دور دست. که چه هااااا میبینم؟ 1777;٢:٤٠ ‎ب.ظ ; شنبه ۱۳٩٠/٧/۱٦. من : خدایا : من گمشده ی دریای متلاطم روزگارم و تو بزرگواری! هیچ می دانی که بزرگوار آن است که گمشده ای را به مقصد برساند؟

radepayebaran.persianblog.ir

رد پای باران......

http://radepayebaran.persianblog.ir/1390/1

سلام دوستان عزیزم مدتهاست نتونستم بیام و واستون بنویسم. ای کاش نوشته هایم میتوانست زبان سخن من به کسی باشد که از او عشق آموختم واز عاطفه چنان لبریزم کرد که پس از این چند سال دوری به من نزدیکتر از بسیاری از نزدیکان است. 1641;:٥٤ ‎ق.ظ ; سه‌شنبه ۱۳٩٠/۱/٢۳. من : خدایا : من گمشده ی دریای متلاطم روزگارم و تو بزرگواری! هیچ می دانی که بزرگوار آن است که گمشده ای را به مقصد برساند؟ تا ابد محتاج یاری تو ، رحمت تو ، توجه تو ، عشق تو ، گذشت تو ، عفو تو ، مهربانی تو ، و در یک کلام . محتاج توام . کانون فرهنگی هنری قدوس.

kamandvashaghayegh.blogfa.com

حرف های دل - خدایا...

http://www.kamandvashaghayegh.blogfa.com/post-175.aspx

نمی دونی چقدر حرف زدن برام سخته وقتی تو اون بالایی و من این پایین! می دونی وقتی فکر می کنم همین الان میلیون ها نفر دارن باهت حرف می زنن. و تو حرف همه رو میشنوی چه احساس خنده داری بهم دست میده. خدای من. نمی دونم کلمه خدای من درسته؟ آخه تو خدای من که نیستی خدای هوار تا هوار آدم و جن و حیوونی. چرا تو همه جا هستی وقتی هیچ جا نیستی. خدایا چرا طعم لذتو به من می چشونی و بعد می گی جیزززه؟ داد بزنم می فهمی؟ کسی اینجا نیس. همه مردن. راستی پیش تو هم الان تاریکه؟ خدایا من می ترسم. عشق از ازل تا ابد.

kamandvashaghayegh.blogfa.com

حرف های دل - دل...

http://www.kamandvashaghayegh.blogfa.com/post-177.aspx

یك نفر آنشب از جور صداى تو شكست. دلكى بود دلش . دلك بىكلكى بود دلش دلك زخمى آشفتهى عاشقپیشه . الكى بود ، ولش؟ آه از این مردم بىاندیشه! كسى امروز دم از م ردى زد ، و جوانمرد و سرافراز ولى دلمرده . گفت : م ردم آرى گرچه طراح قلم نقش مرا زن زدهاست! مرد مىخواهم زیست ، مرد مىخواهم ماند ، مرد مىخواهم مرد . نوشته شده در یکشنبه یازدهم مهر ۱۳۸۹ساعت 12:16 توسط باران. عشق از ازل تا ابد. عاشقان مهدی فاطمه اینجا بیاین. عاشقی که تنها باشه توی دنیا نمیمونه. به کلبه کوچکم خوش آمدید. عکس های غیر عاشقانه من.

radepayebaran.persianblog.ir

رد پای باران......

http://radepayebaran.persianblog.ir/post/140

چه زیباست بر سپید و سیاه زندگی لبخند زدن حتی اگر پرهایت بسته باشد. حتی اگر بخاطر ناگفته ها ساز حنجره ات کوک نباشد. حتی اگر در لحظه هایت تلنبار نگرانی باشد. حتی اگر پیچک خاطرات در هزار توی دالان اندیشه ات پیچیده باشد. اگر از اسمان به پائین بنگری ، زمین و هر چه در انست در فاصله دو انگشت میگنجد. چرا نگرانی برای فردا؟ انکه در لحظه لحظه زندگی جاریست همه را میداند. و همه چیز چالشی سازنده به سوی فردایی روشن است. دیگر شب به پایان رسیده ، بگذار لبخند بر دغدغه هایت طلوعی دیگر باشد. بخند و زندگی کن.